شناخت پیش از ازدواج از چه راه هایی ممکن است؟


این مدت نسبت به افراد مختلف و در خانواده های مختلف می تواند متفاوت باشد و بیشتر به فرهنگ آن خانواده بستگی دارد؛ اما در حالت کلی بهتر است یک بازه 6 ماهه باشد که در آن دختر و پسر همه روزه در ارتباط باشند.

در این مدت باید طرفین همدیگر را ملاقات کرده و رفتار و عملکرد همدیگر را بسنجند. اگر ارتباط کمتر باشد ممکن است طرفین در شرایط واقعی قرار نگرفته و کمتر همدیگر را بشناسند.

دختر و پسر در ازدواج، بسته به نوع آن که سنتی یا مدرن است، از طرق مختلفی به شناخت همدیگر می پردازند.

در ازدواج سنتی طرفین در مورد مسائل کلیدی صحبت کرده و به توافق می رسند و پس از آن وصلت انجام می شود. اما در ازدواج های مدرن، دختر و پسر پس از طی یک دوره آشنایی قبل از ازدواج، پس از آن که به توافق رسیدند تصمیم به ازدواج می گیرند.

در برخی از خانواده ها نیز ترکیبی از این روش ها را به کار می گیرند؛ یعنی پس از خواستگاری مدتی را به عنوان فرصت آشنایی در اختیار دختر و پسر قرار می دهند.

از زمان های دور که ازدواج ها سنتی بود، خانواده ها برای شناخت پیش از ازدواج، تحقیقات محلی انجام می دادند و پس از آن با مدرن تر شدن ازدواج ها، طرفین خواستار شناخت زیاد از هم شدند و انواع دیگری از روش های شناخت پیش از ازدواج به این مراحل اضافه شد.

این روش هنوز از رده خارج نشده است و کارایی خود را دارد. بسیاری از خانواده ها در وهله اول یک فرد مورد اعتماد را به محل زندگی یا کار دختر می فرستند، تا بدون آن که او را بشناسند، در مورد رفتار او، نشست و برخاست مهمانداری و آداب و معاشرت او تحقیق کند.

در مورد پسر نیز فردی را به محل کار پسر او می فرستادند تا رفتار او را زیر نظر بگیرد و ببیند چگونه با مردم معاشرت می کند؛ آیا خوش اخلاق است یا بی حوصله؟ مردم دار است یا نه؟

پس از آن که دختر و پسر از تحقیقات محلی سربلند بیرون آمدند، نوبت به معاشرت آنها می رسد.

بهتر است دختر و پسر با خانواده همدیگر آشنا شوند و رفت و آمد کنند. نظر خانواده ها مهم است؛ چرا که ممکن است طرفین تحت تاثیر احساسات قرار داشته باشند و بسیاری از مسائل را نبینند.

مهم است که طرفین نظر یک مشاور را در این رابطه جویا شوند و تصور نکنند که خود به تنهایی می توانند تمامی مشکلات را حل کنند.

در برخی از موارد، فرهنگ رایج در آن خانواده یا تعصبات خانواده اجازه نمی دهد دختر با خواستگار خود بیرون برود.

در چنین شرایطی تماس های تلفنی می تواند برای شناخت مفید باشد؛ یا دختر و پسر در حضور خانواده و با کمی فاصله از آنها می توانند صحبت کنند.

اما در هر حال خانواده ها باید بدانند که زمان آشنایی قبل از ازدواج بسیار مهم است؛ چرا که عدم شناخت ممکن است مانع از ازدواج شود یا پس از ازدواج با مشکل مواجه شود.

زمان آشنایی قبل از ازدواج، به این دلیل است که طرفین در مورد مسائل مختلف از جمله ارزش ها، خط قرمزها، خصوصیات اخلاقی، میزان مهریه، سلیقه ها و… با هم صحبت کنند.

طرفین باید در مورد هر موضوعی که برای آنها مهم است، صحبت کنند و اجازه ندهند موضوعی پشت پرده بماند؛ ضمن این که باید به رفتار هم توجه داشته باشند.

باید دقت نمایید که در بسیاری از موارد، حرف های فرد با عملش تناقض دارد و فرد خود را خوب نشان داده درحالی که اعمالش خلاف آن را می گوید. در راستای این مورد، پیشنهاد می کنیم مقاله «سوالات خواستگاری – مهم ترین سوالات در خواستگاری که حتما باید پرسیده شود!» را مطالعه بفرمایید.

لازم است طرفین این زمان را بسیار با دقت سپری کنند و به مواردی که در ادامه بیان خواهیم کرد، توجه داشته باشند.

قبل از ازدواج، بهتر است به حرف ها و نظرات فرد مقابل دقت شود. برای مثال فردی که می گوید مخالف کار کردن خانم در محیط مردانه هستم، به احتمال زیاد پس از ازدواج نظرش تغییر نمی کند.

یا خانمی که بسیار اجتماعی است و خواستگار او پسری بسیار کم حرف است، اگر اجتماعی بودن و معاشرت جزو معیارهای اصلی او برای ازدواج است، باید این نکته را در نظر داشته باشد.

در مورد ازدواج نباید عجولانه تصمیم گرفت؛ اگر فرد مناسبی برای ازدواج پیدا شد، نباید عجله کنید! بلکه با فکر و درایت قدم بردارید تا طلاق پیش نیاید.

در بسیاری از موارد، فرد نسبت به هشدارهای طرف مقابل بی تفاوت است. رفتارهایی مانند خساست، اعتیاد، داشتن شخصیت مردم گریز و یا وجود برخی اختلالات روانی در دوران آشنایی می تواند تشخیص داده شود.

بهتر است این هشدارها را جدی بگیرید. وقتی خانواده ای به دختر اجازه معاشرت برای ازدواج را می دهد، دختر باید به برخی خصوصیات دقت کند. برای مثال پسر او را به چه جور جایی می برد؟ آیا به او تعارف می کند یا نه؟ تا چه اندازه با ملاحظه است؟

خساست به سرعت قابل تشخیص است و خواستگار خسیس به سرعت خود را لو می دهد. برای مثال در طول بیرون رفتن دست به جیب نیست؛ یا این که در مناسبت های مختلف مانند تولد هیچ کادویی برای خانم نمی خرد!

این خساست، پس از ازدواج بسیار برای خانم دردسر می سازد. این خساست به صورت ندادن پول کافی به زن و تامین نکردن نیازهای او نمود پیدا می کند، که می تواند او را به مرز افسردگی بکشاند.

برای مثال مرد ممکن است به مادر خود نگاه کند که در یک شهر کوچک زندگی می کند و هر چند سال یک بار برای خود لباس می خرد و او را با همسر خود مقایسه می کند؛ در حالی که زنان امروزی خواسته های زیادی دارند که نباید نادیده گرفته شود.

پسری که قبل از ازدواج بیکار است، یا نمی خواهد به دنبال کار باشد، به احتمال زیاد پس از ازدواج نیز به این روند ادامه خواهد داد.

بسیاری از افراد تصور می کنند مشکلات فرزندانشان پس از ازدواج حل می شود. مشکلات سختی مانند اعتیاد، بی مسئولیتی، تنبلی پس از ازدواج نه تنها حل نمی شود، بلکه چندین برابر نیز می شود و فرد نمی تواند مسائل خود و ازدواج را هر دو با هم حل کند.

شغل برای یک مرد بسیار مهم است. وضع مالی خوب برای خانواده پسر نمی تواند خوشبختی او را تضمین کند؛ مرد باید استقلال مالی داشته باشد. لازم است به این نکته توجه ویژه شود.

پسری که وابسته به خانواده مرفه خود است و در زمینه اشتغال و استقلال مالی کوششی نمی کند، یک مورد بسیار بد برای ازدواج است؛ چرا که با کمک مالی از خانواده زمینه دخالت آنها در زندگی مشترک فراهم شود و مرد از خانواده اش تاثیر زیادی بگیرد.