همان طور که می دانید، خانواده ای را نمی توان یافت که دارای مشکل و اختلاف نباشند، فقط تفاوتی که با یکدیگر دارند، در شدت و میزان این مشکلات است.
در ادامه به برخی از علت های اساسی و ریشه ای مشکلات خانوادگی می پردازیم.
شاید فکر کنید با افزایش ارتباطات و کاهش ازدواج های سنتی دیگر کسی این جمله را نمی شنود؛ در حالی که شناخت از همدیگر دشوار شده است، چرا که قبل از ازدواج رابطه ها عمیق شده و این از سنجش صحیح جلوگیری می کند.
برای مثال امروزه افراد از طریق فضای مجازی یک رابطه را شروع می کنند و این باعث می شود که به سختی بتوان از حسن نیت فرد مقابل مطلع شد.
این روزها نام برخی از جنبش های اجتماعی مانند فمینیسم را زیاد می شنویم.
فمینیسم به معنای برابری حقوق در مسائل سیاسی، اجتماعی و شخصیتی است. در بسیاری از موارد افراد با برداشت غلط زنان را به خشونت و نپذیرفتن مسئولیت های زندگی زناشویی و مادری تشویق می کنند. بسیاری نیز با شنیدن این حرف ها باعث آسیب به زندگی خود می شوند.
در بسیاری از موارد یک مبلغ فمینیسم، اهداف مغرضانه ای دارد و هدف آن حفظ حقوق برابر نیست.
در بسیاری از مواقع، زنان هنگام ازدواج نسبت به حقوق قانونی خود از جمله حق تحصیل، حق مسکن و حق طلاق کوتاهی می کنند و این را به معنای اعتماد می گذارند؛ در حالی که بعدها به دلیل محروم شدن از حقوق خود دچار مشکل می شوند.
و یا از موارد دیگر، مردانی که زیر بار مهریه های سنگین می روند؛ در حالی که بسیاری از افرادی روزی به هم اعتماد داشتند، اکنون در حال پرداخت مهریه های سنگین هستند.
سنت های زیادی از گذشته به ما رسیده است که باعث سختی زندگی بر زوجین شده است؛ این سنت ها در قدیم باعث تحکیم خانواده ها بود، اما امروزه با عوض شدن جوامع این سنت ها کارکرد خود را از دست داده است و تبدیل به قوانین دست و پاگیری شده اند که باعث فراموشی هدف رابطه شده است.
در بسیاری از موارد فرد با دیدن یک یا دو فیلم یا با اتکا به شنیده های خود برداشت های نادرستی از زندگی در دیگر جوامع می کند. ممکن است با الگو قرار دادن آن ها و نسنجیدن درست شرایط، خانواده خود را دچار بحران کنند.
بسیاری از مواقع زوجین به دلیل نقص فرهنگی دچار مشکلات زیادی می شوند. در بسیاری از موارد خانواده ها استقلال فکری زوجین را نادیده گرفته و تصمیمات خود را بر آنان تحمیل می کنند، یا در تربیت فرزندان آن ها دخالت می کنند.
در برخی موارد نیز بدون در نظر گرفتن شرایط، فرد متقابل، طالب جهیزیه سنگین و مراسم عروسی مجللی هستند. اینگونه از موارد سبب اختلافات زیادی در خانواده ها است.
نداشتن مهارت حل مسئله یکی از عمده ترین مشکلاتی است که منشا بسیاری از اختلافات زناشویی در زندگی است.
گذشته از مشکلاتی مانند تفاوت فرهنگی یا هر مشکل دیگری، اگر زوجین مهارت حل مسئله داشته باشند، می توانند بسیاری از مشکلات را حل کنند و با بقیه مسائلی که کنترلی بر آن ها ندارند کنار بیایند؛ اما اگر این مهارت را بلد نباشند، کوچکترین مسئله ای عامل بزرگترین اختلافات خواهد بود.
نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود فرزندان نیز آسیب ببینند. فرزندی که همیشه شاهد مشاجره پدر و مادر خود است. در بزرگسالی مسائل خود را با خشونت و فریاد حل می کند و نمی توانند از قدرت کلام خود به خوبی استفاده کنند.
نداشتن استقلال فکری عامل دیگری است که ریشه بسیاری از مشکلات خانوادگی است. شاید یکی از زوجین یا هر دو نمی توانند تصمیم بگیرند و برای هر تصمیمی وابسته به خانواده خود هستند.
بسیاری از مردان وابسته به مادر خود هستند طوری که گزارش لحظه به لحظه از زندگی خود را به مادر می دهند و برای هر موضوعی مادر باید تصمیم نهایی را بگیرد.
برخی از زنان نیز این وابستگی را به مادر خود دارند و علاوه بر این که تصمیمات مادر خود را لحاظ می کنند، بیشتر اوقات خود را، در خانه پدر و مادر خود می گذرانند.
به یاد داشته باشید که مشورت بد نیست اما وقتی فرد زمام تمام امورات خود را به دست فرد دیگری می دهد، این موضوع برای یک زندگی خطرناک است.
مشکلات مالی در زندگی مشترک نقش مهم و انکارناپذیری در آشفته کردن شرایط یک خانواده دارد و در بسیاری از موارد باعث بروز اختلاف می شود.
این مشکل، آسایش روانی را از خانواده می گیرد و باعث بروز بی حوصلگی و بدخلقی در زوجین به خصوص آقایان می شود. در اثر آن روابط عاطفی خدشه دار می شود و اختلافات بروز می کند.
در برخی موارد ریشه مشکلات خانوادگی در مشکلاتی است که مدت های زیادی از آن گذشته و حل نشده. این مشکلات مانند زخمی چرکی شده است که هر از چند گاهی روی آن باز می شود اما درمان نمی یابد. زوجین هر چند وقت یک بار با کنایه به آن اشاره می کنند اما نمی توانند آن را حل کنند. این مشکلات با گذر زمان می تواند زوجین را از هم دور کند.
افرادی که تصمیم به ازدواج دارند، بهتر است با چشمی باز وارد زندگی شوند. نگاه واقع بینانه ای به مشکلات آن داشته باشند و نسبت به موضوع ازدواج رویایی و آرمانی نگاه نکنند.