وقتی روان نمی خواهد با احساساتی مانند احساس گناه، اضطراب و خطر روبه رو شود، مکانیسم های دفاعی را فعال می کند.
مکانیسم های دفاعی راهکارهای ذهن برای کم کردن آسیب های روانی هستند؛ آنجا که انسان با عواطف و یا نگرانی های زیادی روبه رو می شود و احتمال آسیب در آن زیاد می شود.
ویژگی مکانیزم های دفاعی
عملکرد آن به صورت ناخودآگاه است.
باعث سازگاری فرد با شرایط می شود.
به فرد آرامش می بخشد.
با تکرار آن فرد نمی تواند با واقعیت روبه رو شود.
مکانیزم های دفاعی انواع بسیار زیادی دارند و معروفترین آنها که برای اکثر مردم ممکن است پیش بیاید، عبارتند از:
مکانیزم فرار
مکانیزم انکار
فرافکنی
تحریف
عقلانی سازی
مکانیزم فرار (به نام انحراف deflection) زمانی تعریف می شود که در آن ذهن انسان برای فرار از پردازش موضوعات تنش زا، به افکار مثبت و خوشایند روی می آورد.
برای مثال جهت روبه رو نشدن با واقعیت یا یک مسئله دردناک یا استرس زا، فرد به کشیدن سیگار، پرخوری، مصرف مواد مخدر یا رفتارهای پرخطر جنسی روی می آورد.
در این مکانیزم ذهن با مسئله روبه رو نشده و به جای آن خود را با رفتارهای دیگری مشغول می کند.
استفاده بیش از حد از این مکانیزم، باعث می شود ذهن برای مشکلات خود راه حل های درستی پیدا نکند و با پیش گرفتن رفتارهای مخرب، آسیب جدی ببیند.
گذشته از آن افراط در به کارگیری مکانیزم دفاعی فرار، باعث به وجود آمدن اختلالات روانی مثل وسواس، اضطراب و… می شود.
روانشناسان معتقدند این اختلالات در واقع راه حل های اشتباهی هستند که افراد برای مقابله با مشکلات برمی گزینند. بنابراین با درمان ریشه ای این اختلالات، مشکلاتی مانند اعتیاد به راحتی درمان می یابد.
به عنوان مثال فردی که در اثر مشکلات خانوادگی به اعتیاد پناه می برد، روانشناسان با حل مشکل او می توانند معضل اعتیاد او را به راحتی برطرف کنند.
در این مکانیسم دفاعی، فرد به انکار واقعیت می پرداخته و نمی خواهد با حقایق زندگی روبه رو شود. او برای ندیدن واقعیت، در خیالات خود فرو می رود.
فرد واقعیت را در عمل انگار می کند؛ یعنی با انجام اعمالی متضاد این واقعیت را انکار می کند. در برخی موارد نیز این انکار زبانی و در بعد کلمات صورت می گیرد.
فرافکنی در معنای لغوی به معنای پرتاب کردن چیزی به سمت جلو است و در آن فرد احساسات عیب ها یا اعمال ناپسند خود را به دیگران نسبت داده و دیگران را مسئول اشتباهات خود می داند.
مکانیزم فرافکنی به این دلیل به وجود می آید که فرد با نسبت دادن عواطف خود به دیگران، بهتر می تواند با عواطف خود رو به رو شده و با آنها کنار بیاید.
این مکانیزم دفاعی بیشتر در افرادی که اختلال پارانوئید، اختلال شخصیت مرزی و خودشیفتگی دارند مشاهده می شود.
برای مثال فردی که به خود احترام نمی گذارد، ممکن است دیگران را متهم به بی احترامی نسبت به خودش کند.
در مکانیزم تحریف فرد به چیزی باور دارد که واقعیت بیرونی ندارد. یعنی فرد اتفاقات و واقعیت های بیرونی را متناسب با نیازهای درونی اش درک می کند و یک حقیقت خیالی پدید می آورد.
این اختلال بیشتر در افرادی مبتلا به پرخوری عصبی، بی اشتهایی عصبی و اختلال بدریخت انگاری بدن دیده می شود.
این افراد تصویر ذهنی تحریف شده ای از خود دارند و خود را چاق لاغر زشت و زیبا می بینند و در این مورد مشغله ذهنی زیادی دارد.
در این مکانیزم فرد برای مواجه نشدن احساساتش به نگاه و توجیه منطقی موضوع می پردازد. در این مکانیزم فرد به جای مواجهه احساسی با قضیه، به مواجهه عقلانی پرداخته و سعی در سرکوب احساساتش دارد.
این مکانیزم زمانی اتفاق می افتد که می خواهیم از اهمیت موضوعی کم کنیم.
عقلانی سازی به طور ناخودآگاه برای حفاظت فرد از آسیب های ناشی از اندوه زیاد و فشار روانی ایجاد می شود و باعث برخورد راحت با موضوع شده و فرد حس می کند کنترل بیشتری بر اوضاع دارد.