وقتی می گوییم هنر خوب زندگی کردن، دقیقا داریم درباره چه موضوعی حرف می زنیم؟ این هنر یعنی زندگی خودتان را بر اساس جلوه ای از آن چه که واقعا خودتان هستید و به چیزهایی که اعتقاد دارید و آن چه که امید و آرزوی شما است بسازید.
البته همان طور که می دانید ساختن یک اثر هنری اصلا مسئله ساده ای نیست و نیازمند تلاش مستمر و مداوم و خلاقانه است و قرار نیست آن را از کسی تقلید کنید بلکه باید یک سری مهارت یاد بگیرید تا بتوانید هنر زندگی کردن را برای خود پیاده کنید.
در ادامه برای شما مثالی می زنیم که متوجه شوید چه تفاوتی بین خوب زندگی کردن و فقط زندگی کردن وجود دارد.
تصور کنید زمانی که گرسنه هستید، شروع می کنید به غذا درست کردن با تمام ماده های غذایی که در دسترستان است و اصلا توجه نمی کنید که آن ماده غذایی مضر است یا از کلی ویتامین و پروتئین تشکیل شده است. چرا که شما فقط به دنبال این هستید که شکمتان را سیر کنید و از این احساس گرسنگی رها شوید.
در صورتی که شما می توانید با فکر کردن یک غذای کاملا مغذی، خوشمزه و دلپذیر درست کنید که تمام نیازهای شما را برآورده کند و به شما انرژی دهد و شما به اندازه کافی از خوردن آن لذت ببرید که البته این غذا به یک برنامه ریزی درست، فکر خلاقانه و تخیل بیشتر نیاز دارد.
هنر زندگی کردن دقیقا به همین شکل است که شما تلاش و برنامه ریزی کنید تا یک زندگی خوب برای خودتان بسازید. می توانید بی توجه و بی تفاوت به هیچ چیز خاصی یک زندگی بسازید یا نه زندگی را به یک تجربه دلچسب و خوشایند تبدیل کنید.
برای این که بتوانید زندگی خود را هنرمندانه بسازید و در نهایت یک اثر هنری از خود به جای بگذارید به روش زیر عمل کنید:
هر لحظه ای که زندگی می کنید آن را حساب کنید و از آن نهایت بهره را ببرید. مثلا وقتی صبح از خواب بیدار می شوید تصمیم بگیرید که اگر هر نوع اتفاق خوب یا بدی برایتان افتاد، آن را پذیرا باشید و به جای زانوی غم بغل گرفتن، راه حلی برای آن بیندیشید.
هنر زندگی کردن این است که بدانید همه تجربیات شما در نهایت به دانش، لذت و درکی که از زندگی دارید بستگی دارد. آگاه باشید که هر فعالیتی معنا و هدفی برای خود دارد و بی دلیل نیست و با تشخیص دادن آن می توانید آمادگی با رویارویی با انواع اتفاق ها را دوچندان کنید.
سعی کنید همیشه احساسات خود را بروز دهید و زندگی ای بسازید که همیشه آن را دوست داشتید. چرا که شما منحصر به فرد و خاص هستید و می توانید فردیت خود را ابراز کنید و مشاهدات خود را با دیگران هم در میان بگذارید.
هنر زندگی کردن به این شکل است که تلاش کنید محیط خود را به گونه ای ایجاد کنید که انعکاسی از همان فردیت و خاص بودن را در آن نمایان شود.
مثلا به هر چیزی که علاقه دارید، خانه تان را با اشیا مربوط به آن پر کنید تا بیانگر شخصیت شما باشد. این کار باعث می شود بحث و گفت و گو شروع شود و چیزی در شما برای دیگران معرفی شود.
طرز فکری داشته باشید که روشن فکرانه، پذیرا و قدرشناس است. سعی کنید خودتان برای هر اتفاقی که قرار است پیش بیاید آماده کنید. وقتی این کار را کنید، احتمال پیش آمدن موقعیت های ناخوشایند برای شما کمتر می شود.
فکر می کنید دلیل آن چیست؟ علت آن است که میل شما برای مقابله و ایستادن و مواجه شدن با آن در شما به وجود آمده بود. هنر زندگی کردن در این است که رفتاری روشنفکرانه و پذیرا داشته باشید تا زندگی راحت تر و بدون دردسر بگذرد.
خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. به جای این کار کسی باشید که واقعا هستید و به دنبال همان چیزی که واقعا می خواهید بروید. با خودتان تعارف نکنید، آزاد و راحت باشید. از این که به دنبال همان چیزی که می خواهید بروید نترسید.
گاها برای بعضی از افراد پیش آمده که تنها به دلیل ترس مواجه شدن با شکست و بی میلی برای ریسک کردن از کاری که می خواهد انجام دهد، صرف نظر کرده است. زندگی کوتاه تر از آن است که بخواهید همیشه آهسته و دست به عصا جلو بروید و هیچ وقت ریسک نکنید.
هنر زندگی کردن این است که از توانایی های خود استفاده کنید و از اتفاقاتی که می افتد بهترین درس ها را بگیرید.
سعی کنید تا جایی که می توانید محکم باشید و روابط متوازنی با دوستان، خانواده، همکاران و اجتماع داشته باشید. ما انسان هایی هستیم که برای داشتن آرامش، نیاز به حمایت و رابطه اطرافیانمان داریم.
هنر زندگی کردن در این است که برای روابطتان ارزش قائل شوید و در فعالیت هایی شرکت کنید که انگیزه و رضایت شما از زندگی بالا ببرد و جامه و کشور را به محیطی زیباتر و دوستانه تر و بهتر تبدیل کند.
از آدم های همیشه انرژی منفی و گله مند دوری کنید و خودتان هم از آن دسته انسان هایی باشید که همیشه شکرگزار و رضایت مند از زندگی هستید.