6 مرحله رشد و تکامل هر رابطه عاطفی


در اوایل رابطه به علت هیجان بالا و در هم آمیختگی احساسی که بین دو طرف وجود دارد، تمامی کارهای طرف مقابل برای ما جذاب است؛ حتی رفتارهای نادرست و عیب و ایرادهای او را نمی بینیم. در مواردی ممکن است این موارد منفی خود باعث علاقه بیشتر ما نیز شود.

این جذبه در اولین دیدارهای طرفین ایجاد می شود و شادی زیادی تولید می کند. در این شرایط افراد حس می کنند نیمه گمشده خود را پیدا کرده اند؛ فردی که بیشترین شباهت و انطباق را با او دارند.

در این مرحله طرفین دوست دارند با هم باشند و بخشی از مرزهای شخصی از بین می رود.

در این مرحله اسکن مغزی نشان می دهد قشر پیشانی مغز که مسئول قضاوت در افراد است، فعالیت کمتری از خود نشان می دهد. این به معنای کم شدن قدرت قضاوت مغز است.

در این مرحله انتقال دهنده های عصبی مانند دوپامین در سطوح بالایی ترشح می شود و در مغز اثر می گذارد. دوپامین با تولید شادی زیاد سیستم پاداش را در مغز فعال می کند و باعث می شود تصمیمات فرد تحت تاثیر قرار گرفته و متوجه نشانه های خطر نشود.

تحقیقات نشان می دهد که مرحله اول عشق نتیجه تغییرات بیوشیمیایی در مغز است. ترشح زیاد دوپامین (Dopamine)، اکسی توسین (Oxytocin) و اندورفین (Endorphins) تولید شیفتگی کرده و فرد را در این حالت نگه می دارد.

این حالت شبیه اعتیاد است و باعث نادیده گرفتن ناسازگاری ها و نشانه های هشدار دهنده می باشد.

در این مرحله شما دیگر به 24 ساعته به فکر شریک زندگی خود نیستید؛ بلکه می توانید با آرامش به کارهای خود برسید.

در این مرحله مفهوم عشق برای دو نفر عوض می شود. در این نقطه از رابطه طرفین شریک زندگی خود را به خوبی می شناسند؛ برخی مشکلاتشان را حل کرده اند، به دیدگاه ثابتی از طرف خود رسیده اند و در نهایت وابستگی عمیقی بینشان ایجاد شده است.

در مرحله دلبستگی ابتدایی چه اتفاقاتی در مغز می افتد؟

در این مرحله کنترل اوضاع به قسمت های تکامل یافته مغز مانند وِنترال پالیدوم انتقال می یابد.

این مرکز هورمون هایی مانند اکسی توسین (Oxytocin) و وازوپرسین (Vasopressin) را ترشح می کند که به عنوان هورمون های عشق معروف است و باعث صمیمیت طرفین می شود.

در این مرحله ما با خوبی ها و بدی های شریک عاطفی خود روبه رو می شویم.

قسمت ترسناک ماجرا این است که ناگهان با حقیقت روبه رو می شویم و می فهمیم برخی از این تفاوت ها نه تنها دیگر جذاب نیستند، بلکه آزار دهنده اند. دیگر بی نظمی های او جذاب به نظر نمی رسد و تنها اعصاب ما را خورد می کند.

در این حالت با رفتار های عجیب و نامانوس او تعجب می شویم و سعی می کنیم این رفتار را تغییر دهیم. در این زمانست که جنگ قدرت در می گیرد و شاید به این مسئله فکر کنید که به درد هم نمی خورید.

در این مرحله باید یاد بگیرید چگونه تعارض ها را مدیریت کنید تا درگیری و نزاع کمتر شود. باید بتوانید با اختلافات و مشکلات به خوبی روبه رو شوید و بتوانید و با احترام و احتیاط سعی در حل این مشکلات کنید.

باید بپذیرید که مشاجره و جنگ قدرت در یک رابطه وجود دارد و به معنای اتمام رابطه عاطفی شما نیست. اما چیزی که مهم است، آن است که چگونه اختلاف نظرهای سالم را حل می کنید.

در خلال این اختلافات شما متوجه تفاوت بین خود و شریک عاطفی تان می شوید و زبان عشق او را درک می کنید.

در این مرحله اختلافات زوجین کاملا آشکار می شود و زوجین به وضوح با هم اختلاف دارند و آماده اند با کوچکترین عاملی وارد دعوا شوند.

در این مرحله گاهی زوجین بدون آن که به خود زحمت بدهند از هم جدا می شوند و تجربه “من” امن تر از “ما” است. در حالی که در زوجینی که نسبت به زندگی و تعهد خود جدی هستند، این مرحله عاملی برای هشیاری و تلاش آن ها است.

در این مرحله مشکلات را مخفی نکنید؛ نیازی نیست بحث های همیشگی را تکرار کنید.

توجه داشته باشید این مرحله برخلاف مرحله اول است. در مرحله اول فقط خوبی ها به چشم می آمد و در این مرحله مغز توجه خود را بر روی منفی ها معطوف می کند. این وضعیت را با قدردانی و مرور خوبی های فرد مقابلتان پشت سر بگذارید.

در این مرحله افراد در نقطه شکننده ای قرا دارند. برخی دچار فروپاشی عاطفی می شوند و برخی نیز دوری را انتخاب کرده و بی تفاوت می شوند.

در این مرحله تصمیمات بزرگی گرفته می شود؛ تصمیم به جدایی یا ادامه رابطه و سعی برای حل مشکلات.

در این مرحله باید زوجین مهارت ارتباط را یاد بگیرند تا بتوانند کینه ها را مطرح کرده و حل کنند و شروعی تازه را تجربه کنند.

در این مرحله هر کدام از طرفین باید بدانند چه نقشی در وخیم کردن اوضاع داشته اند و متعهد شوند که تغییرات لازم را در رابطه ایجاد کنند و نقش خود را به درستی ایفا کنند. حتی اگر تصمیم زوجین بر جدایی است، می توانند به خوبی این کار را انجام دهند.

در این مرحله زحمات زوجین به ثمر نشسته و تلاش هایی که برای رفع مشکلات کردند ثمر داده است. این مرحله زوجین دوباره شروع به توجه به هم می کنند؛ دوباره از با هم بودن لذت می برند؛ می توانند هیجان های ابتدای رابطه را دوباره تجربه کنند و دوباره عاشق هم شوند.

در این مرحله نیز چالش هایی برای حل کردن وجود دارد، اما زوجین یاد گرفته اند چگونه به همدیگر گوش بدهند و بدون این که به همدیگر حمله کنند، با مکالمات ناخوشایند کنار بیایند.