تحلیل SOAR مخفف چهار کلمه نقاط قوت (Strenghs)، فرصتها (Opportunities)، چشم اندازها (Aspirations)، و نتایج (Results) است. آنالیز سوآر (SOAR) یک ابزار برنامه ریزی استراتژیک است که روی قدرتها و چشم انداز یک سازمان (یا کسب و کار) برای توسعه اهداف استراتژیک آنها تمرکز میکند.
این ابزار استراتژیک با ماتریس سوآت (SWOT) کاملا فرق میکند. ابزار SOAR تمام سطوح و مناطق کاربردی یک سازمان (یا کمپانی) را درگیر میکند در حالی که ماتریس SWOT معمولا یک رویکرد از بالا به پایین است. با ابزار سوآر، به جای اینکه روی تهدیدات (Threats) یا نقاط ضعف (Weakness) تمرکز کند، روی کل ساختار سازمان و تقویت اموری که به خوبی اتمام یافتهاند متمرکز است.
هنگامی که میخواهیم آنالیز SOAR را مورد استفاده قرار دهیم چه سوالاتی مطرح میشود؟
بهترین نقاط قوت ما چیست؟
بهترین فرصتهای پیش روی ما کدامند؟
غایت و چشم انداز ایدهآل ما چیست؟
نتایجی قابل اندازه گیری که به ما میگویند آیا به اهدافمان رسیدیم یا خیر چه هستند؟
مزایا
نمایندگان و پرسنل را از هر سطح سازمان در اختیار شما قرار میدهد تا در مورد استراتژی و برنامهریزی استراتژیک به بحث و گفت و گو بپردازید و به همین خاطر مقاومت در برابر تغییرات بین پرسنل به حداقل میرسد، بنابراین کارمندان به اهدافی که تعیین شده است بیشتر متعهد میشوند.
انعطاف پذیر و مقیاس پذیر است، بنابراین برنامهریزی و تصمیمگیری متناسب با نیازها و فرهنگ سازمانی میتوانند تنظیم شوند.
با تکیه بر نقاط قوت سازمان، نتایج مناسبتری در مقایسه با اینکه به نقاط ضعف توجه کنیم کسب میشود.
چگونگی پیاده سازی ابزار سوآر (SOAR)
قدم اول: شناسایی ذینفعانی که قصد شرکت دارند و تعیین فرمت و نوع جلسات (یک جلسه بزرگ و یا چندین جلسه کوچک؟). شرکت کنندگان در جلسه باید از تمامی سطوح سازمان و مناطق اجرایی آن انتخاب شوند.
قدم دوم: تشکیل یک جلسه پرسشی یا راهنمایی برای کسب اطلاعات درباره نقاط قوت، دیدگاهها و چشم انداز کارمندان و ذینفعان.
قدم سوم: درگیر کردن پرسنل و دیگر ذینفعان (شامل مشتریان، فروشندگان و یا شرکا در صورت لزوم) برای کشف شرایطی که بزرگترین موفقیت سازمان را ایجاد کرده است. طرح سوالات قوی و مثبت برای تصور احتمالات و پتانسیلها.
قدم چهارم: تهدیدها و نقاط ضعف یا مشکلات دیگر نباید نادیده گرفته شوند، بلکه بایستی مجددا تنظیم شوند. مباحث باید حول محور اینکه "چی میخواهیم" تشکیل شوند نه اینکه "چی نمیخواهیم".
قدم پنجم: هسته مثبت سازمان را خلاصه سازی کنید، که شامل امتیازات، منابع، تواناییها و داراییهای منحصر به فرد آن است.
قدم ششم: شناسایی چشم اندازها و نتایج قابل انتظاری که دیدگاهی متقاعد کننده از آینده به ما میدهد، این مورد میتواند به وسیله استفاده از نتایج مطلوب گذشته انجام شود.
قدم هفتم: تصمیم گیری در مورد اینکه کدام فرصتها پتانسیل بیشتری دارند.
قدم هشتم: مکتوب کردن وضعیت اهداف برای هر یک از فرصتهای استراتژیک و شناسایی .
قدم نهم: برنامه ریزی برای اقدامات و پیاده سازی برنامه برای هر هدف مشخص.
تعاریف مربوطه
(S= Strenghs): نقاط قوت، چیزهایی که یک سازمان یا کسب و کار به خوبی انجام میدهد، که حتی شامل داراییهای آن، قابلیتها و دستاوردهای بزرگ آن میشود.
(O= Opportunities): فرصتها، عوامل خارجی که میتوانند مزیت ایجاد کنند.
(A= Aspirations): چشم انداز، چیزی که سازمان میخواهد به خاطر آن شناخته شود و میتواند به آن برسد.
(R= Results): نتایج، آیتمهای محسوس و قابل اندازه گیری که نشان دهنده دستیابی به اهداف و چشم اندازها هستند.
مثالی از تحلیل SOAR
یک شرکت کوچک که در زمینه نرم افزارهای مالی و اداری فعالیت دارد با تحلیل SOAR به موضوعات زیر دست یافته و سپس نتایج را مورد تحلیل قرار داده است.
نقاط قوت
به دلیل کوچک بودن شرکت میتوانیم به صورت منعطف با مشتریان و مخاطبان کار کنیم.
بروکراسی زیاد و دست و پا گیر نداریم.
به دلیل نزدیکی همکاران، صمیمیت بین پرسنل و همکاران بیشتر است و در نتیجه بهرهوری افزایش یافته است.
به دلیل کوچک بودن شرکت و بالا نبودن هزینههای آن میتوانیم سود محصول را کم در نظر بگیریم تا با قیمت تمام شده کمتر، مشتریان دیگر شرکتها را جذب کنیم.
فرصتها
امکان استفاده از روشهای خلاقانه در تامین مالی برای گسترش فعالیت شرکت استفاده کنیم.
رقبا، از وجود ما خبر ندارند بنابر این میتوانیم چراغ خاموش پیش برویم.
میتوانیم بر بخش حاشیهای بازار تمرکز کنیم.
چشم انداز
چابکی (چالاکی) و انعطاف پذیری.
کسب چهره نوآورانه در ذهنیت مردم.
جهت دهی به بازار هدف.
وفادار کردن مشتریان.
نتایج
رشد مثبت 15 درصد سالیانه به دلیل کسب مشتریان جدید.
جلب توجه مشتریانی که تا به حال ما را نمیشناختند.