فلسفه ضمانت به کسی نمیدهد

فلسفه ضمانت به کسی نمیدهد

کلام به شما ضمانت میده ولی فلسفه نه به شمابه هیچکس ضمانت نمیده

فلسفه کاری عملی است دایم در حال تغییر

قوت فلسفه در معلوم نبودنش است که به کجا میرسد

ما توحیطه داریم یکی حیطه تفکر شخصی وانفرادی ویک حیطه اجتماعی که باید این دو از هم جدا باشد حرفهایی که در حیطه تفکر شخصی لزوما نباید در حیطه اجتماعی زده بشود

انسان عین تفکر است

آرمانهارو باید بزرگ گرفت ولی خودمون رو نباید بزرگ گرفت

ماباید راههای کوچک تفکر یه چراغ در تفکر رو باید روشن کنیم

توقع اینکه من همه چیز رو باید بدونم به نحو کامل

بافکر کردن تغییر در عالم میدهیم

معیار تفکریک چیز خاص یا مخالفت با یک چیز مثلا دین نیست

اول مساله چیست

وقتی مساله مشخص شد مشخص میشه که چه کتبایی رونخونه

خوندن تاریخ فلسفه برای اینست که کدام فیلسوف مسالش با مساله یکی است

فلسفه نیاز به ابزار دارد

زبان انگلیسی

مهارت خواندن

خوانش موجود غلط است زیرا متن محور اصلی قرار گرفته نه فهم اون متن ودر آوردن مساله از اون متن است

مثلا کسی که ملا صدرا خونده متن رو خوب میخونه ولی اگه کتاب رو ببنده نمیتونه بگه ملاصدرا چی می گه

در کار سخت مثل کارفکری علاقه خیلی راهگشاتره از دغدغه است

تجربه نشون داده که علاقه بیشتر فیلسوفان رو پیش بره تا دغدغه

پرسش بنیاد بودن باعث میشود که هدف مند شوید

من سوالم رو دنبال میکنم وکاری به بقیه اش ندارم

روش آکادمی رو باید کنار گذاشت

تجربه فکری در خاندن متن مهم است

اشتباه من که یه سوال طرح میکنم باید تمام جوانب اونرو در بیاورم این اشتباه است

لزومی نداره که ما برای یه سوال تا بن قضیه بریم

فلسفه تعارف باکسی ندارد شما بعد از طرح مساله هرچیزی که برای این مساله نیاز است رو باید بری دنبالش

https://funtical.app/symbol-profile/10021/%D8%AA%D8%A7%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D9%88