آموزش زبان عربی در بازار

در بازار

شاید برای شما هم اتّفاق افتاد باشه که طی یک سفر به کشورهای عربی و هنگام گشت و گذار در بازارها و مراکز خرید، جنس یا محصولی توجهتون رو جلب نموده و شما قصد خرید اون رو دارید. یا حتی ممکنه که صرف کنجکاوی از قیمت و مشخصات اون باشه، اما به هر صورت بخاطر داشتن چنتا اصطلاح و عبارت عربی که توی مراکز خرید به کارتون بیاد همیشه ضروری و لازمه. آموزشگاه مجازی زبان سامی یه پیشنهاد داره، و اونم اینه که دیگه نیازی نیست برای آموزش زبان عربی حتما شما هم عرب باشین، یا اینکه مکالمه عربی رو فولِ فول باشین و چنتا عبارت دست و پا شکسته هم کارتون رو راه میندازه. میگین نه امتحان کنین. کافیه یه بار که میرین سفر و وارد بازار و اینا میشین خودتون رو مجهّز به این چنتا کلمه و عبارت عربی که بهتون میگم کرده باشین. خودتون خواهید دید که چطور از پسش بر میاین و یواش یواش باورتون میشه که شما هم عرب تشریف دارین!!

به هر حال عباراتی که توی یک خرید مورد نیازتون میشه بخشیش مشترک در همه خریدهاست، مثل پرسش از قیمت و جنس و چگونگی پرداخت و ... بخشیش هم کلمات و عبارات مختصّ اون محصولی هست که میخواید راجع بهش بیشتر بدونید یا بخرید (یا فروشنده بنده خدا رو اذیت کنید  ). مثلا لباس‌های مختلف و یا غذاهای مختلف و ... هر کدوم اصطلاحات خاص خودشون دارن که برای اونا هم مقاله‌های مخصوص هست و ما هم داریم. ولی الان بیشتر رو خود فرایند خرید تمرکز کردیم که امیدوارم مفید باشه براتون. البته نگران نباشین تو همین مقاله که از آموزشگاه مجازی زبان عربی بهتون معرفی میکنم هم کلی کلمه جدید و کاربردی داره براتون که میتونید توی مکالمه عربی در بازار و فروشگاه ازشون استفاده کنین. در ضمن سایت سامی هم که همیشه مقالات عالی برای آموزش زبان عربی داره و نیاز به معرفی نداره.

همچنین مکالمه زبان عربی در بازار می تواند بخش مهمی از راحتی سفرهای توریستی-زیارتی در کشورهای عربی را برای شما ایجاد نماید. در واقع بسیاری از ما سالانه به زیارت حج و یا سفرهای زیارتی مانند کربلا مشرف می شویم و یادگیری این مهم می تواند در سفری راحت و بدون دغدغه ما را در هنگام خرید سوغاتی یا نیازهای روزانه، یاری رساند.

نبحث عن محل أدوات ریاضیة: ما در جستجوی یک فروشگاه ورزشی هستیم.

نبحث عن ملحمة (محل جزارة): ما در جستجوی یک قصابی هستیم.

نبحث عن صیدلیة:ما در جستجوی یک داروخانه هستیم.

نرید أن نشتری کرة قدم: چون که ما می خواهیم توپ فوتبال بخریم.

نرید أن نشتری مرتدیلا سلامی: چون که ما می خواهیم کالباس بخریم.

نرید أن نشتری أدویة: چون که ما می خواهیم دارو بخریم.

نبحث عن محل أدوات ریاضیة، لنشتری کرة قدم: دنبال فروشگاه ورزشی میگردیم تا توپ فوتبال بخریم.

نبحث عن ملحمة، لنشتری مرتدیلا سلامی: دنبال قصابی می گردیم تا کالباس بخریم.

نبحث عن صیدلیة، لنشتری أدویة: دنبال داروخانه می گردیم تا دارو بخریم.

أبحث عن محل مجوهرات: من در جستجوی یک جواهر فروشی هستم.

أبحث عن ستودیو تصویر: من در جستجوی یک مغازه عکاسی هستم.

أبحث عن محل حلویات: من در جستجوی یک قنادی هستم.

أرید تحدیداً أن أشتری خاتم: من قصد دارم یک حلقه بخرم.

أرید تحدیداً أن أشتری فیلم: من قصد دارم یک حلقه فیلم بخرم.

أرید تحدیداً أن أشتری تورتة: من قصد دارم یک کیک بخرم.

أبحث عن محل مجوهرات، لأشتری خاتم: من در جستجوی یک جواهر فروشی هستم تا یک حلقه بخرم.

أبحث عن ستودیو تصویر، لأشتری فیلم: من در جستجوی یک عکاسی هستم تا یک حلقه فیلم بخرم.

أبحث عن محل حلویات لأشتری تورتة: من در جستجوی یک قنادی هستم تا یک کیک بخرم.

أرید أن أشتری هدیة: من می خواهم یک کادو بخرم.

و لکن أن لا تکون غالیة کثیراً: اما نه چندان گران.

ربما شنطة ید؟: شاید یک کیف دستی؟

أی لون تحب؟: چه رنگی دوست دارید؟

أسود، بنی، أو أبیض؟: سیاه، قهوه ای یا سفید؟

کبیرة أو صغیرة؟: بزرگ باشد یا کوچک؟

أتسمح لی أن أری هذه؟: می توانم این یکی را ببینم؟

هل هذه من جلد طبیعی؟: این از جنسچرم است؟

أو هل هی من جلد صناعی؟: یا از مواد مصنوعی است؟

من جلد طبیعی طبعاً: مسلماً چرمی است.

هذه نوعیة ممتازة: از کیفیت بسیار خوبی برخوردار است.

و الشنطة الیدویة سعرها فعلا مًناسب جداً: و قیمت کیف دستی واقعاً مناسب است.

هذه تعجبنی: از این یکی خوشم می آید.

سآخذها: این یکی را بر می دارم (می خرم)

هل یمکن أن أستبدلها إذا لزم؟: شاید بخواهم آنرا عوض کنم، امکان دارد؟

بالتأکید: بله، مسلماً.

نغلفها کهدیة: آن را به صورت کادو بسته بندی می کنیم.

هناک الصندوق ( الدفع): آن روبرو صندوق پرداخت است.


مکالمه عربی در بازار
مکالمه عربی در بازار


متن عربی

حوارٌ بَینَ بائعِ المَلابِس 👱والمُتسَوِقة

مرحَباً

یا اهلاً وَمرحَباً..هَل مِن خِدمَةِ؟

أریدُ فُستاناً صِیفیا بلون فاتح.

أیُّ مِقیاسِ تلبَسینَ یا سیّدتِی؟

أتَصوّرُ مقِیاس أربَعُون یلائمنی.

إذَن تفضّلی..ما رأیُکِ بِهذا؟

و ما هِی الألوان المُتوَفِّرة لَدَیکُم؟

لدَیْنا أخْضَر فاتِح ، وَردی و هذا الأزرق.

سآخذُ لون الأزرق وهل عِنْدَکُم حِذاء بنفس اللون؟

بالطّبعِ لَدَیْنا ذلکَ وما هُوَ قیاس رِجلِک؟

ألبَسُ سبعَ وثَلاثینَ.

هذِهِ هِی الأحْذِیة المَوجودة بنفس اللون، اختاری ما تُحِبینَ.

حسناً سأخْتارُ هذا .کَم سِعرُ کُلِّ واحد منهُما؟

الفُستانُ مئتا ألف تومان والحِذاء بمئةٍ وخمسین ألف.

و هَل هُناکَ أیُّ تَخفیضٍ؟

لکِ عشْرونَ ألف تومان مِن التخفیضِ فی السعرِ.

شکراً لک یا سیدی. هذا لطفٌ منک.

یا اهلاً وسهلاً ..أرجُو أن تَزوُری مَحلنا ثانیة.

👕🌂👕🌂👕🌂👕

ترجمه فارسی:

گفتگویی بین فروشنده لباس و خانم خریدار :

سلام

سلام ، خوش آمدید ... آیا خدمتی از من ساخته است؟

اگر لطف کنید یک پیراهن تابستانی آستین با رنگ روشن می خواهم.

چه سایزی می پوشید خانم ؟

فکر می کنم سایز چهل مناسبم باشد.

پس بفرمایید ، نظرتان در مورد این چیست ؟

چه رنگ هایی را دارید ؟

سبز کم رنگ ، صورتی و این آبی را داریم.

آبی را بر می دارم ، کفش به همین رنگ هم دارید؟

بله که داریم ، سایز پاتون چنده؟

سی و هفت می پوشم

این ها کفش هایی هستند با همان رنگ ، هرچه دوست دارید انتخاب کنید.

خب این را انتخاب می کنم ، قیمت هر کدام چند است؟

پیراهن دویست هزار تومان و کقش صد و پنجاه هزار تومان.

آیا تخفیف هم دارید؟

بیست هزار تومان تخفیف هم برای شما

متشکرم آقا ، لطف شماست.

خوش آمدید ، امیدوارم باز هم به فروشگاه ما بیایید.