کودکان دارای اختلال شنوایی از نظر فراگیری علم نسبت به سایر کودکان استثنایی با مشکل روبرو می شوند. زیرا علاوه بر تدریس موضوع ، معلم به کودکی که دارای معلولیت شنوایی است ، باید در زمینه های گفتاری ، خواندن ، زبان و آموزش شنوایی نیز آموزش هایی را ارائه دهد.
کودکانی که ناشنوا هستند ، باید مفاهیم و مهارتهای زبان در گفتار و خواندن را با استفاده از دستورالعمل ویژه یعنی خواندن لب انجام دهند. این که آیا کودکان کم شنوا نیاز به آموزش تخصصی در یک کلاس ویژه دارند یا نه ، بستگی به میزان ضعف شنوایی آن ها دارد و این در حالی است که اغلب ناتوانی های گفتاری با از دست دادن شنوایی،ارتباط نزدیکی دارد. لکنت زبان نوعی ناتوانی گفتاری و عملکردی است. شکاف و فلج مغزی باعث ناتوانی در گفتار این نوع از کودکان استثنایی می شود. کودکانی که مشکلات صحیح گفتاری دارند را می توان توسط معلم اصلاح کرد ، اما مشکلات جدی تر در صحبت کردن، نیاز به خدمات مستقیم یک گفتار درمان دارد.
انواع مختلف ناتوانی های گفتاری عبارتند از: نقص بیان ، لکنت زبان ، اختلالات صدا ، کیفیت پایین صحبت در طولانی مدت. اختلالات ارتباطی حدود ۱۸ درصد خدمات آموزشی دریافت شده توسط کودکان استثنایی را تشکیل می دهد. این آموزش ها می تواند شامل زبان بیان ، درک زبان ، گفتار بدنی یا ارتباطات اجتماعی ، تفسیر و پاسخ مناسب به زبان کلامی و غیر کلامی در زمینه های مختلف اجتماعی باشد.
روانشناسی کودکان استثنایی دارای اختلالات عصبی و غیر حسی:
کودکان دارای اختلالات جسمی عصبی و غیر حسی نیز در این گروه قرار دارند. ناتوانی های این کودکان ممکن است ناشی از استئومیلیتر ، سل ، فلج مرکزی ، صرع و مواردی از قبیل شرایط بهداشتی مزمن مانند اختلالات قلبی ، آسم و دیابت باشد. این شرایط باعث می شود که کودکان در عملکردهای جسمی “فلج” شوند. بعضی از این کودکان ممکن است به علت ناهنجاری ها یا ناسازگاری استخوان ها ، مفاصل یا عضلات فلج شوند. همه این کودکان به مراقبت های ویژه و تکنیک های تخصصی آموزشی نیاز دارند.