سامسونگ در مقابل مدل کسب و کار اپل: یک مرور کلی
منصفانه است که بگوییم هیچ عشقی بین Apple, Inc. (NASDAQ: AAPL) و Samsung Electronics Co. Ltd. (NASDAQ: SSNLF) گم نشده است. آنها در یک نبرد شرکتی در سراسر جهان هستند که در سال 2010 آغاز شد، زمانی که سامسونگ، در آن زمان تامین کننده اپل، محصولی بسیار شبیه به آیفون را از طریق مجموعه گلکسی خود عرضه کرد. استیو جابز، مدیر عامل فقید اپل، خشمگین شد و حمله کرد. سامسونگ نیز به نوبه خود در پاشنه های خود حفر کرد.
منطقی بود که سامسونگ سعی کند عناصری از مدل تجاری اپل را به کار ببرد، به ویژه پس از اینکه غول فناوری آمریکایی در سال 2011 شرکت اکسون موبیل را به عنوان با ارزش ترین شرکت جهان عبور داد. با این حال، از هر یک از این شرکت ها بپرسید، احتمالاً می شنوید که وجود دارد. تقلید زیادی در جریان است
جنگهای حقوقی تقریباً بیسابقهای را که بین سامسونگ و اپل رخ میدهد، در نظر بگیرید که شامل چهار قاره و میلیاردها دلار خسارت میشود. یا کمپین های بازاریابی تهاجمی و سیاسی به سبک انتخاباتی که یادآور تبلیغات حمله فورد در مقابل شورت است.
از منظر مدل کسب و کار، این دو شرکت دائماً در حال همگرایی و تغییر هستند، اگرچه تضادهای فاحشی باقی مانده است. سامسونگ مدت طولانی تری یک نیروی جهانی بوده است و در صنایع بیشتری دست دارد. ظهور اپل نسبتاً متمرکز و متمرکز بوده است.
در مارس 2014، شخصی یک سند استراتژی سامسونگ را از سال 2012 فاش کرد که در آن شرکت فناوری مستقر در کره به طور بی صراحت بیان کرد: "شکست دادن اپل در اولویت اول است (همه چیز باید در چارچوب شکست دادن اپل باشد." این یک نمونه گویا از دشمنی بین دو تا از بزرگترین تولیدکنندگان گوشی های هوشمند در جهان است که به وضوح استراتژی های تجاری مربوطه خود را با در نظر گرفتن یکدیگر تغییر می دهند.
اقلام کلیدی
سامسونگ و اپل دو غول لوازم الکترونیکی مصرفی با دسترسی جهانی و پایگاه مشتریان وفادار هستند.
مدل کسبوکار سامسونگ بر یکپارچهسازی عمودی زنجیرههای تامین و افزایش حجم تولید متمرکز شده است.
اپل یک استراتژی تجاری برای تمرکز بر طراحی و تجربه کاربر در حالی که عناصری مانند تولید را برون سپاری می کند، ایجاد کرده است.
این دو شرکت خود را درگیر دعواهای حقوقی بر سر مالکیت معنوی و دعوای ثبت اختراع کردهاند.
سامسونگ: ادغام عمودی و حجم محصول
سامسونگ مانند بسیاری از تولیدکنندگان آسیایی دیگر مانند NEC Corporation یا Sony Corporation با تاکید بر یکپارچه سازی عمودی و سیل محصولات فعالیت می کند. سامسونگ در دهها بازار از جمله پنلهای تخت، حسگرها، چراغهای LED، باتریها، سیستمهای بازی، دوربینها، تلویزیونها، لوازم خانگی، حاملهای تلفن همراه، تبلتها، گوشیهای هوشمند و حتی لوازم الکترونیکی پزشکی حضور دارد.
سامسونگ قبل از اینکه چشمانداز خود را به سمت اپل معطوف کند، در دهههای 1980 و 1990 با شرکتهای فنآوری ژاپنی رقابت کرد و در بسیاری از موارد از آنها برتری داشت. این شرکت هزینه های گزافی را صرف تحقیق و توسعه (R&D) و هزینه های سرمایه ای (CapEx) می کند. این امر در بازارهای متوسط و پایین به ثمر میرسد، اما محصولات رده بالا همچنان وارد بازاری مانند اپل میشوند.
سامسونگ به یکپارچگی عمودی به عنوان یک مزیت رقابتی اصلی متکی است. در حالی که اپل هنوز هر سال میلیاردها دلار قطعات را از رقیب خود وارد می کند، سامسونگ به هیچ کس وابسته نیست. این یک فرمول جادویی نیست، نوکیا قبل از اینکه توسط اپل و سامسونگ تولید شود تقریباً به همان اندازه یکپارچه بود، اما سامسونگ برخی از اطمینان لجستیکی را به گونهای کنترل میکند که اپل این کار را نمیکند.
با این حال، کاهش حاشیه سود در سالهای 2014 و 2015، برخی تحلیلهای دروننگر را در تیم اجرایی سامسونگ مجبور کرد. رئیس لی کان هی شاهد کاهش سهم جهانی شرکتش از فروش گوشی های هوشمند از 35 درصد در سال 2013 به 24 درصد در اوایل سال 2015 بود و پسرش، لی جائه یونگ، ظاهراً می خواهد از طریق ادغام و خرید (M&A) و مشارکت پاسخ دهد. این یک تغییر تاریخی در تمرکز خواهد بود که احتمالاً نشان دهنده انحراف از تحقیق و توسعه با بودجه شخصی و به سمت نوآوری برون سپاری است، نه بر خلاف اپل.
اپل: طراحی، ادغام و برون سپاری
از نظر بازاریابی هدفمند، تحقیق و طراحی محصول، اپل شرکت بسیار متمرکزتری نسبت به سامسونگ است. همچنین این شرکت بسیار سودآورتر است. اپل در طراحی و یکپارچه سازی موفق است و ریسک کمی ندارد.
همه محصولات اپل شامل برنامه هایی هستند که با یکدیگر بسیار خوب کار می کنند، اما با هیچ یک از محصولات رقبای خود کار نمی کنند، که باعث می شود مشتریان به راحتی به خرید اپل ادامه دهند و تغییر به شخص دیگری را دشوار می کند. تقریباً سه چهارم درآمد اپل از خط تولید آیفون به دست می آید که این شرکت را به تک محصول وابسته می کند.
CapEx اپل که میتواند هزینههای تحقیق و توسعه را با برونسپاری تولید و مونتاژ قطعات سختافزاری کاهش دهد، بهطور اساسی متفاوت از سامسونگ است. این باعث افزایش حاشیه ها و افزایش سهام AAPL می شود و یکی از دلایل اصلی رشد اپل در کلیپ های خیره کننده است.
اپل برای اولین بودن رقابت نمی کند. این به شرکتهای دیگر اجازه میدهد قبل از ورود و بهبود همه چیز، وقت خود را صرف تحقیق و توسعه و توسعه اولیه بازار کنند. آیپاد را در نظر بگیرید، اولین محصول موفق در دومین دورهی مدیریتی جابز، که سالها پس از واکمن سونی عرضه شد. اپل راضی نبود که فقط یک محصول تقلید را بیرون بیاندازد، اما کار کرد