خطر جنگل شدن جامعه را جدی بگیرید


خطر جنگل شدن جامعه را جدی بگیرید!

این روزها بسیاری از کسانی که هشت‌شان گرو نه‌شان است، بسیاری از کسانی که چرخ زندگی‌شان درست نمی‌چرخد و... همان‌هایی‌اند که در بلبشوی اقتصاد ایران درست زندگی کردند. دلار نخریدند، سکه روی سکه نگذاشتند،

برای سود بیشتر ملک و ماشین نخریدند،

نفروختند و تنها و تنها زندگی کردند.

خیلی‌ها در الاکلنگ قیمت دلارسرمایه‌شان را به بازار ارز نریختند و سعی کردند دلالی نکنند.

آنها نمی‌خواستند سهمی در گرانی اجناس داشته باشند.

خیلی‌ها خودرو ثبت نام نکردند تا بازار دچار شوک نشود. خیلی‌ها برای اینکه پول بیشتر در بیاورند خانه دوم و سوم نخریدند تا قیمت خانه سر به فلک نگذارد.

حالا همین آدم‌ها که سعی کردند در این جامعه پرگرگ، انسان باشند، بیش ازهمه مشکل دارند.

به نظر می‌رسد جامعه این روزهای ایران، آدم‌های خوب را پس می‌زند و همه را ترغیب می‌کند به بد و دغل بودن.

امروز آنهایی که فروختند، خوردند و بردند، سرکوفت خانواده را نمی‌شنوند.

نگران شام شب خودشان نیستند،

نگران بالا رفتن قیمت پوشک نیستند و پا را روی پا گذاشته‌اند و از زندگی در ایران لذت می‌برند.

سبک زندگی در ایران به گونه‌ای شده است که آدم خوب بودن و خوب ماندن راحت نیست. آدم‌های خوب معمولا ضرر می‌کنند و هزینه درست زندگی کردن خود را می‌پردازند.

باید از خودمان بپرسیم چرا جامعه امروز ایران به اینجا رسیده است؟

چرا انسان‌های خوب برای خوب بودن مجبور به سرکوفت شنیدن‌اند و آدم‌های بد تشویق می‌شوند؟

پول، وجدان جامعه ایران را خریده است...

به نظر می‌رسد بخشی از مردم #وجدان خود را جلوی خانه خوب در شمال شهر و ماشین آخرین مدل قربانی کرده‌اند.

این سبک زندگی کم کم باعث می‌شود تعداد آدم‌های خوب و باوجدان در کشور کم شود. چون آنها هم مجبورند برای ساختن زندگی خود، چشم خود را بر روی وجدان ببندند و آجر روی آجر بگذارند.

جامعه بی وجدان بیشتر شبیه جنگل است. هر کسی برای رسیدن به هدف خود زندگی می‌کند و کاری به دیگران ندارد.

باید دست به دست هم بدهیم و وجدان جامعه را بیدار کنیم. به مردم یادآوری کنیم که کم فروشی، گران فروشی، پارتی بازی و... در زمان‌های نه چندان دور در همین جامعه زشت و پلید بود. خانواده‌های سعی می‌کردند پول کم فروشی به سر سفره نیاید.

باید فرد فردمان کلاه‌مان را قاضی کنیم و از خود بپرسیم چه بلایی سر وجدانمان آورده‌ایم؟ چرا وجدان ما که روی کوچک‌ترین کارهای بد هم حساس بود حالا خود را به کوچه علی چپ زده است و انگار نه انگار.

فکری به حال خودمان کنیم تا اوضاع از این بدتر نشده است