دختران روز دی


مکس هِیستینگز، مورخ جنگ، می‌گوید آنچه درباره زنان واحد اجرایی عملیات ویژه نوشته می‌شود، عمدتاً چیزی جز «چرندیات رمانتیک» نیست. اما من، در جایگاه خبرنگار، رمان‌نویس و زن، عقیده دارم که چرندیات اهمیت دارند. چرندیات خمیره اصلی تجربیات انسان را شکل می‌دهند. احساسی که داریم، کسی که عاشقش هستیم و شیوه‌ای که عزاداری می‌کنیم، همه‌و‌همه مثل چهارچوبی هستند که ما در آن وجود داریم و عمل می‌کنیم؛ چهارچوبی که حتی حمله هوایی ارتش‌ها در سرتاسر قاره‌ها نیز آن را تغییر نمی‌دهد.

حال اینکه چرندیات بنویسیم یا ننویسیم، انتخاب نادرستی است. این مرزبندی، به‌خودی‌خود از گناه اصلی حضور زنان در جنگ حکایت می‌کند. تصور کنید بازی با کلمات است: این چهار‌چوب، داستان زنان را مسکوت می‌گذارد و به هر چیز دیگری در جنگ امتیاز می‌دهد. اگر تاریخ شفاهی نبود، سرگذشت بسیاری از زنان برای همیشه نابود می‌شد.

بنابراین فراخوان برای داستان‌های دروغ با بی‌اعتمادی در بوق‌و‌کرنا می‌رود: زن‌گریزی در پوشش پارسایی. از توسیدید تا تاکمن، عمدتاً نوشته‌های بدون داستان عاشقانه یا چرندیات مورخان به دست فراموشی سپرده می‌شود.

این کتاب داستان نیست، بلکه بر اساس اسناد بایگانی شده در بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده آمریکا و نیز بر اساس خاطرات مکتوب و شفاهی آن‌هایی که آن‌قدر خوش‌شانس بودند که زنده بمانند، نوشته شده است. از آنجایی که با گذشت زمان این افراد را از دست می‌دهیم و دولت‌ها نیز همچنان در تلاش‌اند تا اطلاعات بیشتری درباره نقش آن‌ها در جنگ به دست آورند، اسناد جدیدی همچنان از حالت محرمانه خارج و منتشر می‌شود.

تمام جملاتی که در گیومه نوشته شده‌اند، نقل‌قول مستقیم از منابع مکتوب و شفاهی یا گزارش از سوی فرماندهان است. ممکن است منابع، خواسته یا ناخواسته، به شکلی سودجویانه رویدادها را توصیف کرده باشند. (همه ما قهرمان زندگی خودمان هستیم.) اما اگر داستانی از نظر شخصی واقعیت داشته باشد، اگر داستان همانی باشد که شخص مجبور بود بگوید، پس واقعیت دارد.

همواره تأسف می‌خورم که چرا آندره بورل زنده نماند تا خودش ماجرا را برایمان تعریف کند.