مشکلات داشتن دانشجوی سال اولی در شهر دور


مشاوره نوجوان آویژه
مشاوره نوجوان آویژه


یکی از سخت‌ترین چیزها برای والدینی که فرزندان خود را به دانشگاه می‌فرستند، از دست دادن تعامل روزمره آنها با فرزندانشان است. بنابراین، اگر فرزند شما برای تحصیل به دانشگاه شهر دور رفته باشد، انتظار داشته باشید که انتقال از دبیرستان به دانشگاه یک اتفاق بزرگ در دانشگاه باشد.

نه تنها فرزند شما دیگر زیر سقف شما زندگی نمی کند، بلکه از دست دادن آن ارتباط روزانه ای که به آن عادت داشتید نیز می تواند بسیار چالش برانگیز باشد.

سندرم آشیانه خالی

وقتی نوجوان شما به دانشگاه می رود، این نشان دهنده گامی مهم به سوی بزرگسالی است. در واقع، بسیاری از والدین این انتقال را پایان نمادین دوران کودکی می دانند. در نتیجه، می تواند یک زمان احساسی و چالش برانگیز باشد. و حتی اگر در مورد احتمالاتی که برای دانشجوی آینده خود در پیش رو دارید هیجان زده هستید، ممکن است احساس از دست دادن را نیز تجربه کنید. در اینجا برخی از چیزهایی که ممکن است از نظر مشاوره نوجوان تجربه یا احساس کنید.

تجربه یک خلأ

تجربه احساس پوچی برای رفتن فرزندتان و نبود او طبیعی است. به هر حال، اتاق نوجوان شما تمیز و در برخی موارد تقریباً خالی است. همچنین صدای او کمتر در خانه وجود دارد که باعث می شود خانه خیلی ساکت به نظر برسد.

غیرعادی نیست که برای این خلأیی که ناگهان در زندگی خود احساس می کنید، احساس آمادگی نکنید. با وجود اینکه شما با پشتکار فرزندتان را برای این لحظه تربیت کرده اید و آماده کرده اید، اما مقداری اشتیاق با شادی همراه است که بزرگسال جوان شما برای اولین بار خانه را ترک می کند.

به یاد داشته باشید، سازگاری با رفتن نوجوانتان نیاز به عادت کردن به این شرایط دارد.  در حالی که اولین واکنش شما ممکن است تماس و پیامک هر روز باشد، ولی باید از انجام آن اجتناب کنید.

احساس طرد شدن

درک اینکه شما دیگر از تمام جنبه های زندگی نوجوان خود آگاه نیستید، اغلب باعث می شود که بسیاری از والدین احساس بی کاری کنند و کنار گذاشته شوند. آنها نه تنها دیگر از جزئیات محل سکونت و فعالیت های فرزند خود اطلاعی ندارند، بلکه زندگی نوجوان آنها نیز پر از افرادی است که آنها را نمی شناسند.

در نتیجه، غیرمعمول نیست که والدین احساس کنند دیگر در جریان نیستند و به نوعی به بیرون از دایره نوجوان خود رانده شده اند.

بیشتر بخوانید: راهکارهای مشاوره خیانت چیست؟

از دست دادن کنترل

پس از رها کردن فرزندشان در دانشگاه، والدین با این واقعیت مواجه می شوند که دیگر نمی توانند در مورد اینکه کجا می روند، با چه کسانی معاشرت می کنند و چگونه وقت خود را سپری می کنند، حرفی برای گفتن ندارند. پذیزش این واقعیت اغلب  برای والدین سخت است. اگرچه آنها همچنان توصیه ها و پیشنهادات خود را ارائه خواهند داد، اما اکنون به فرزندشان بستگی دارد که تصمیمات نهایی در مورد دوره هایی را که می گذرانند، چقدر زمان صرف مطالعه خواهند کرد، آیا مشروب می نوشند یا نه، و با چه کسی رابطه برقرار می کنند.

چگونه با این شرایط ناامید کننده مقابله کنیم؟

گذار از رابطه روزمره ای که در زمانی که فرزندتان در خانه زندگی می کرد به دور بودن در دانشگاه می تواند چالش برانگیز باشد. هر روز، شما باید تصمیم بگیرید که آیا ارتباط را آغاز کنید یا منتظر بمانید تا آنها با شما تماس بگیرند. به همین دلیل است که بهتر است قبل از اینکه دانش آموز خود را در کالج رها کنید، برخی از قوانین اساسی برای برقراری ارتباط ایجاد کنید که هر دوی شما در مورد آنها توافق داشته باشید. در اینجا چند ایده در مورد چگونگی کنار آمدن با تغییراتی که تجربه می کنید آورده شده است:

بپذیرید که وظیفه شما به عنوان والدین تغییر کرده است:

در حالت ایده آل، شما نه تنها به فرزند خود به عنوان یک بزرگسال جوان نگاه می کنید، بلکه با آنها نیز به عنوان یک فرد ارتباط برقرار می کنید. دانشجویان سال اول دانشگاه همیشه به والدین خود نیاز دارند، اما این رابطه تغییر خواهد کرد. شما همچنین باید این واقعیت را بپذیرید که آنها در بخش های خاصی از زندگی خود حریم خصوصی بیشتری می خواهند.

قبل از رفتن به دانشگاه، ارزش های خانواده خود را در مورد مسائلی مانند رابطه جنسی، مشروبات الکلی و مواد مخدر به آنها یادآوری کنید.

در حالت ایده‌آل، شما این نکات را در طول زندگی آن‌ها به اشتراک گذاشته‌اید، و به سادگی جایگاه خود را به آنها یادآوری می‌کنید. اگر هنگام گفتگوهای مهم از موعظه یا انتقاد خودداری کنید، جوان شما از شنیدن نظرات شما سود خواهد برد.

زمانی که وسوسه می شوید تلفن را بردارید و با دانشجوی سال اول دانشگاه خود تماس بگیرید، زمان و انرژی خود را هدر می دهید. یکی از راه‌های انجام این کار این است که به علایق، سرگرمی‌ها یا سایر راه‌های خلاقانه فکر کنید که در حین تمرکز وقت و انرژی خود برای تربیت فرزندانتان نادیده گرفته شده‌اند.

به جای عجله کردن برای حل مشکل به فرزند خود اعتماد کنید.

به یاد داشته باشید، وقتی نوجوان شما یک بحران را توصیف می کند، زمانی که کیلومترها از هم فاصله دارید، وضعیت بسیار بدتر به نظر می رسد. در آن مواقع فقط به او اعتماد کنید. پس از این، شما فرزند خود را بهتر می شناسید. اگر احساس می کنید که آنها در مشکلی هستند یا در موقعیتی به کمک شما نیاز دارند، از کمک نترسید، به خصوص اگر فکر می کنید که آنها با افسردگی، اضطراب یا سایر مشکلات سلامت روانی دست و پنجه نرم می کنند.

نقش خود را به‌عنوان یک راهنما به جای تصمیم‌گیرنده بپذیرید:

شما به‌ویژه باید نسبت به نحوه برقراری ارتباط با اهداف و انتظارات آموزشی حساس باشید و مراقب باشید که فرزند خود را مجبور به انتخاب مسیر شغلی نکنید که هیچ علاقه‌ای به آن ندارند. آزادی برای پیگیری منافع خود هرگز دانشجوی خود را مجبور نکنید که رویاهای شما را دنبال کند. این زمان خودشناسی برای دانشجوی شماست. اجازه دهید روند به طور طبیعی بدون دیکته کردن مسیر پیش برود.

انتظارات خود را قبل از روز ترک تحصیل مشخص کنید:

مطمئن شوید که مستقیم و دقیق هستید. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید یک تماس تلفنی هفتگی داشته باشید، حتماً آن را بگویید. و اگر انتظار دارید فرزندتان به جای مسافرت با دوستانتان در زمان استراحت به خانه بیاید، آن را از قبل تعیین کنید. با بیان انتظارات خود از قبل، فرصت کمتری برای اختلاف وجود خواهد داشت.

در برابر اشتباهات صبور باشید:

به یاد داشته باشید، شما می خواهید توانایی فرزند خود را برای تصمیم گیری مستقل تشویق کرده و بپذیرید. اما شما همچنین باید بدانید که آنها نیز ممکن است بهترین انتخاب نباشند. اگر متوجه شوید که اشتباهات در طول مسیر اتفاق خواهند افتاد، فشار بسیار کمتری برای کامل بودن یا رعایت استانداردهای خاص وجود خواهد داشت. به خود و دانشجوی سال اول دانشگاهتان یادآوری کنید که اشتباه کردن بخشی از زندگی است. به یاد داشته باشید، درس گرفتن از اشتباهات، درس های مهم زندگی هستند.

منبع: مرکز مشاوره روانشناسی آویژه