معرفی کتاب ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم
داستان مردی که میخواست به مریخ سفر کند. کتاب ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم اثری مهیج نوشتهی فیلیپ کی. دیک است که در پایان شما را متحیر میسازد. داگلاس کوئیل دیگر نمیتوانست آرزویش را درون خود نگه دارد. این رویا باید به حقیقت میپیوست و او به مریخ سفر میکرد... عجیب است که نویسندهای در کتابی کمتر از صد صفحه بتواند چنین شما را شگفتزده کند!
درباره کتاب ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم:
آقای داگلاس کوئیل پاهایش رو زمین بود و سرش در آسمانها. خودش روی این سیاره سیر میکرد و دلش جای دیگر! او یک آرزوی عجیب و غریب داشت که نمیدانست محقق شدن آن تا چه حد محتمل است: سفر به سیارهی مریخ. او کارمندی متوسط با شغلی خستهکننده بود و زنی بدعنق داشت که شبیه آینهی دق مدام به او یادآوری میکرد هیچ شانسی برای این سفر ندارد.
این ماجرا ادامه داشت تا اینکه کوئیل با شرکت رکال آشنا شد؛ شرکتی که سر و کارش با خاطرهها بود و میتوانست برای بازیابی یا تولید آنها به مردم کمک کند. کوئیل به این شرکت مراجعه کرد تا حداقل دلش را با خاطرهای ساختگی از سفر به مریخ خوش نگه دارد. اما خاطرههایی که متخصصان شرکت طی این فرایند به آن برخوردند، مسیر زندگی او را به کلی تغییر داد.
فیلیپ کی. دیک (Philip K. Dick) در کتاب ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم (We Can Remember It for You Wholesale) روایت بیطرفانهای از داستان ارائه میدهد. در این داستان جذاب همانند شخصیت اصلی مدام در کنکاش خواهید بود تا بتوانید حقیقت ماجرا را متوجه شوید. این اثر اولین بار در سال 1966 منتشر شد و توانست نظر مثبت مخاطبان کتابهای علمی و تخیلی را به خود جلب کند. داستان کوتاه فیلیپ دیک بیش از هر چیز دیگری بر تضاد و تناقضهای میان واقعیت مجازی و دنیای واقعی تاکید دارد و به شما اجازه میدهد تا بتوانید حقیقت را از نظرات جدا سازید.
فیمنامه اقتباسی بر اساس کتاب ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم:
در سال 1990 فیلمی به کارگردانی پل ورهوفن و با عنوان یادآوری کامل (Total Recall) با اقتباس از این کتاب ساخته شد. در سال 2012 نیز فیلمی با همین نام و با اقتباس از این اثر به کارگردانی لن وایزمن به نمایش درآمد.
نکوداشتهای کتاب ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم:
- آقای دیک بیش از هر کس دیگری در این حوزه، شما را به واقع در ذهن آدمها قرار میدهد. (وال استریت ژورنال)
- اثری کاربردی و پراستفاده برای هر کتابخانه یا کلکسیون کتابهای علمی تخیلی. (Kirkus Reviews)
- اثری نوشتهی یکی از محبوبترین و مورد احترامترین نامها در عرصهی داستانهای علمی تخیلی. (Barnes & Noble)
کتاب ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم مناسب چه کسانی است؟
اگر به کتابهای علمی تخیلی علاقه دارید و میخواهید داستانی کمحجم و هیجانانگیز مطالعه کنید، از این کتاب هیجانانگیز غافل نشوید.
با فیلیپ کی. دیک بیشتر آشنا شویم:
جک داولند، ریچارد فیلیپس و یا همان فیلیپ کی. دیک. او را با هر سه نام میشناسند. او یکی از بهترین نویسندگان آثار علمی و تخیلی است که از کتابهایش اقتباسهای سینمایی مختلفی صورت گرفته و این بر شهرت کارهای او دو چندان افزوده است. او ضمن آثار تخیلی و هیجانانگیز خود به مسائل اجتماعی، فلسفی و سیاسی میپرداخت و یکی از موفقترین و پرفروشترینهای این ژانر محسوب میشود. گزارش اقلیت، بلیدرانر و ساکن برج بلند از دیگر آثار محبوب این نویسنده هستند.
در بخشی از کتاب ما یادآوری کاملی را برای شما ممکن میسازیم میخوانیم:
به خود گفت: «من میرم. قبل از اینکه بمیرم، مریخ رو میبینم.» البته غیرممکن بود و خود او هم درحالیکه رویاپردازی میکرد، این را میدانست؛ اما روشنی روز و صدای یکنواخت همسرش که حالا داشت موهایش را جلوی آینهی اتاق خواب شانه میکرد، همه همپیمان شدند تا به او یادآوری کنند که چه کسی بود. با تلخی به خود گفت: «کارمند حقوقبگیر خردهپای بدبخت!» کرستن او را روزانه دستکم یک بار از این مسأله باخبر میکرد و او هم کرستن را برای این کارش سرزنش نمیکرد. کار همسر این بود که شوهرش را به روی زمین بیاورد. «به زمین آمدن!» فکر کرد، و خندید. صنعت ادبی بهکاررفته در این عبارت بهراستی درخور بود.
همسرش با روبدوشامبر صورتی شلوغش که پشت سرش آویزان بود، وارد آشپزخانه شد و در همان حال پرسید: «به چی زیر لب میخندی؟ شرط میبندم یه خیاله. همیشه تو رؤا و خیالی.» جواب داد: «بله.» و از پنجرهی آشپزخانه به ماشینهای معلق بر روی هوا، ترافیکی که شناور بود و مردمی که با عجله به سر کارشان میرفتند، چشم دوخت. در مدتزمان کوتاهی خود او هم به آنها میپیوست؛ درست مثل همیشه. کرستن با حالت تخریبکنندهای گفت: «شرط میبندم به یه زن ربط داره.» نه. به خدا مربوطه، به خدای جنگ. اون گودالای شگفتانگیزی داره که همهنوع گونهی گیاهی در اعماقشون رشد میکنه. کرستن در کنارش خم شد و با حالتی صمیمانه گفت: «گوش کن!» عصبانیت بهصورت لحظهای از صدایش رفته بود. «توی اعماق اقیانوس -اقیانوس ما خیلی بیشتر- ابدیتی از زمانه که زیباتره. تو این رو میدونی، همه هم میدونن. دوتا لباس آبششی مصنوعی برای جفتمون اجاره کن، یه هفته مرخصی بگیر، و میتونیم بریم پایین و توی یکی از اون تفریحگاههایی که برای تموم سال آبزی هستن، زندگی کنیم. تازه...»
برای دانلود 22کتاب صوتی ثروت سازکلیک کنید