خیال


خیال قوه­ ای است که پس از نهان شدن ماده، ادراکات حس مشترک را از صورت­ های حسی حفظ می­ کند. قوه خیال مظهر اسم مصور خداست. با توجه به اینکه نفس از طریق خیال، صورتگری می ­کند، می­ توان گفت: خیال مظهر اسم شریف «المصور» است؛ از آنجا که اسماء الهی حق هستند، مظاهر اسماء الهی نیز حق می باشند. وظیفه قوه خیال، شکل دادن به معانی و حقایقی است که انسان درک می­ کند. به عنوان مثال، نفس حقیقتی را درک می­ کند و آن را به روح می ­دهد و روح هم آن را به قلب منتقل می­ کند و قلب آن حقیقت را به خیال می ­سپارد و خیال تصویری از آن را در ذهن بایگانی می­کند؛ مثلا «دشمنی» را به شکل مار و سگ تصور می ­کند.

چون من خیال رویت جانا به خواب بینم کز خواب می­نبیند چشمم به جز خیالی

حافظ