درس عروج از معراج پیامبر اکرم(۱)


یکی از معجزات پیامبر اکرم(ص) معراج آن حضرت بود. اعجاز آن هم در جسمانی بودن آن است.

بحث معراج از نصوص قرآنی است و در نص از آن بحث شده است .

مفسرین هم در تفسیر آیه اول سوره اسری: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ؛ منزه است آن [خدایی] که بنده اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی که پیرامون آن را برکت داده ایم سیر داد تا از نشانه های خود به او بنمایانیم که او همان شنوای بیناست (سوره اسراء، آیه ۱) هو در سوره والنجم: « ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّی* فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی* فَأَوْحَی إِلَی عَبْدِهِ مَا أَوْحَی؛ سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد تا [فاصله اش] به قدر [طول] دو [انتهای] کمان یا نزدیکتر شد. آنگاه به بنده اش آنچه را باید وحی کند وحی فرمود (سوره والنجم، آیات ۱۰ـ8)

کتابهای زیادی در مورد معراج نوشته شده است از جمله: معراج در تفسیر سوره والنجم( شهید دستغیب) راهیان کوی دوست (آیت الله مصباح یزدی)

طبق روایت در شب هفدهم ماه مبارک رمضان جبرئیل آمد و پیامبر اکرم (ص) را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی و از آنجا سوار بر براق به آسمانها برد هفت آسمان را سیر کردند و هر هر آسمان حوادثی اتفاق افتاد و آیاتی به آن حضرت نشان داده شده که وارد جزئیات نمی شویم.

در بحث معراج یک جلسه پرسش و پاسخی بین خدا و پیامبر اکرم(ص) اتفاق افتاده که ان شاء الله در بیست، سی جلسه آن را مطرح می کنیم.

گزارش این جلسه را از زبان حضرت علی نقل می کنیم. ظاهرا رسول اکرم(ص) با توجه به اطمینان خاطری که به این شاگردشان داشتند به ایشان گفته اند و آن حضرت به دیگران نقل کرده اند. این حدیث به نقل از حضرت علی (ع) نقل شده است.

رُوِی عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) أَنَّ النَّبِی(ص) سَأَلَ رَبَّهُ سُبْحَانَهُ لَیلَةَ الْمِعْرَاجِ فَقَالَ یا رَبِّ‌ای الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی لَیسَ شَیءٌ أَفْضَلَ عِنْدِی مِنَ التَّوَکلِ عَلَی وَ الرِّضَا بِمَا قَسَمْتُ یا مُحَمَّدُ وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَحَابِّینَ فِی وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَعَاطِفِینَ فِی وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَوَاصِلِینَ فِی وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَوَکلِینَ عَلَی...

اولین سوال در مورد افضل اعمال بوده است . خداوند به عنوان عالم الغیب و الشهاده که هم سؤال را می داند و هم از فلسفه سوال بباخبر است ابتدا به سؤال جواب می ده سپس به فلسفه سوال

جواب سؤال ساده است اافضل اعمال توکل و رضا به قسمت

فلسف سؤال ؛ خداوند می داند پیامبر می خواهد به عمل به افضل اعمال می خواهد ر پیشگاه خداوند ه محبوبیت برسد لذا خداوند جواب می دهد اگر غرض رسیدن به محبوبیت است من بر خودم واجب کرده ام این افراد را دوست داشته باشم:

1 ـ کسانی به خاطر من همدیگر را دوست دارند

۲ ـ به خاطر من نسبت به همدیگر عطوفت و مهربانی می کنند

۳ ـ به خاطر من صله رحم می کنند

۴ ـ بر من توکل می کنند

خداوند در اینجا خلاصه کرده است در قرآن فرموده است همه چیز باید به خاطر خدا باشد: « قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ بگو در حقیقت نماز من و [سایر] عبادات من و زندگی و مرگ من برای خدا پروردگار جهانیان است (سوره انعام، آیه 162)

برای اینکه بدانیم کارمان خالص برای خداست باید به روش مولایمان علی اقتدا کنیم . آن بزرگوار بعد اینکه افطار سه روز را به ترتیب به مسکین،یتیم و اسیر دادند یک جمله فرمودند:« إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لانُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَ لا شُکُورًا؛ ما برای خشنودی خداست که به شما می خورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم (سوره انسان، آیه۹)

اگر کاری را انجام دادیم و چشمداشت مادی( پول، هدیه و...) و معنوی (تشکر و ...) داشتیم کار خالص برای خدا نیست.

کاری که به خاطر خدا نباشد هباء منثوراست در قیامت دستمان خالی است . وجه مشترک سخنان تمام کسانی که در زندگی برای زندگی(تلویزیون) سه دقیقه در قیامت (کتاب) شنود(کتاب) و... از دوران کما گزارش داده اند این بود که دیدم دستم خالی است ....