فتنه


گداختن و در آتش انداختن سیم و زر جهت امتحان، آزمودن، آزمایش، ناسپاسی، رسوایی، آشوب:

خرد سرگشته بر روی چو ماهش دل و جان فتنه بر زلف سیاهش

نظامی

فتنه را بر سر گرفتم چون سر کار از تو داشت عقل را سر برگرفتم چون به فرمانت نبود

خاقانی

اگر روم ز پی ­اش فتنه‌ها برانگیزد ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد

حافظ

از منظر قرآن کریم فتنه یعنی آزمایش که چندین بار به آن اشاره شده است از جمله: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ؛ هر انسانی مرگ را خواهد چشید و ما شما را در مدت عمرتان، چنان که باید، به بد و نیک می ­آزماییم و سرانجام به سوی ما بازگردانده می شوید.»(انبیاء، آیه35) خیر و شر بودن موضوع امتحان مهم نیست مهم عکس العملی است که انسان از خود نشان می­ دهد.

از دیگر آیات می ­توان به: «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّی لاتَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ با آنان بجنگید! تا هیچ نوع فتنه ­ای در میان نباشد و حاکمیت همه دین ویژه خدا شود و اگر بازایستادند [با آنان نجنگید!] مسلّماً خداوند به آنچه انجام می­ دهند بیناست.»(انفال، آیه39) و «إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛ اموال و فرزندانتان[وسیله] آزمایش هستند، خداوند است که پاداشی بزرگ نزد اوست.»(تغابن، آیه15) اشاره کرد.

بنابر تعالیم قرآن مجید، خداوند برای تربیت انسان، او را در کوره­ های داغ امتحان قرار ­داده و به اشکال گوناگون می­ آزماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأَمْوَالِ وَ الأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ * الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ؛ مسلّماً شما را به چیزی از ترس، گرسنگی، کاهش بخشی از اموال و جان ­ها و ثمرات آزمایش می ­کنیم و [تو] صبرکنندگان را بشارت ده؛ همان کسانی که چون مصیبتی به آنان رسد می­ گویند: ما برای خدا هستیم و به سوی او باز می­ گردیم. آنان هستند که درودها از سوی پروردگارشان برای آنان است و هم آنان راه یافتگان هستند.»(بقره، آیه١٥٧)

بنابر این انسان­ ها در مورد امتحان نشدن نباید درخواستی از خداوند داشته باشند که آن یک حکم قطعی و تغییرناپذیر است بلکه بایستی از خدا بخواهند توفیق دهد که از امتحانات الهی سربلند خارج شوند. امیرمومنان علی(ع) فرمودند: «لایَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفِتْنَهِ؛ لأَنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ إِلا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَی فِتْنَهٍ وَ لَکِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْیَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلاتِ الْفِتَنِ...؛ هیچ یک از شما نگوید: خداوندا! از امتحان به تو پناه می برم، زیرا هیچ کس نیست مگر اینکه امتحانی دارد. ولی اگر کسی می خواهد به خدا پناه برد و دعا کند، از آزمون های گمراه کننده به خداوند پناه برد...» (نهج البلاغه، حکمت 93)