تکنیک هایی برای روان درمانی

روان درمانی نوعی درمان برای انواع اختلالات روانی است که دهه هاست در روانشناسی استفاده می شود.

این مقاله روان درمانی چیست و چگونه می تواند برای افراد مبتلا به اختلالات مختلف مفید باشد.

این مقاله همچنین راه‌هایی را مورد بحث قرار می‌دهد که روان‌درمانگران می‌توانند عملکرد خود را برای بهبود مراجعان خود بهبود بخشند.

قبل از ادامه، فکر کردیم که ممکن است بخواهید سه تمرین روانشناسی مثبت ما را به صورت رایگان دانلود کنید. این تمرین‌های مبتنی بر علم، جنبه‌های اساسی روان‌شناسی مثبت از جمله نقاط قوت، ارزش‌ها و شفقت به خود را بررسی می‌کنند و ابزارهایی را برای افزایش رفاه مشتریان، دانش‌آموزان یا کارمندان در اختیار شما قرار می‌دهند.

روان درمانی چیست؟ یک تعریف

طبق انجمن روان‌شناسی آمریکا (APA)، روان‌درمانی را می‌توان به عنوان «درمان مشارکتی بین یک فرد و یک روان‌شناس» تعریف کرد که در آن روان‌شناس از «روش‌های معتبر علمی برای کمک به افراد برای ایجاد عادات سالم‌تر و مؤثرتر» استفاده می‌کند. برای بحث عمیق تر در مورد اینکه روان درمانی چیست و چگونه استفاده می شود، به این PDF از انجمن روانپزشکی کالیفرنیای جنوبی مراجعه کنید.

برای اهداف ما، می‌توانیم روان‌درمانی را به عنوان یک درمان روان‌شناختی برای انواع اختلالات سلامت روان تعریف کنیم که ممکن است در هماهنگی با درمان دارویی ارائه شوند یا نشوند.

5 تکنیک، ابزار و تمرینات روان درمانی

یکی از مقاله‌های اخیر یک رویکرد کلی را ارائه می‌کند که روان‌درمانگران باید برای رهبری جلسات موفق اتخاذ کنند (یاگر و فاینشتاین، 2017). این رویکرد به چهار مرحله تقسیم می شود:

ارتباط دادن: این شامل احترام به عزت نفس و مبارزات بیمار و همچنین مهربانی است.

کاوش کردن: این شامل توجه به آنچه مشتری می‌گوید (و همچنین آنچه که نمی‌گوید) و زبان بدن او، و همچنین پرسیدن سؤالاتی برای درک بهتر مشتری و رفع تناقضات است.

توضیح: این شامل در نظر گرفتن اینکه چگونه سوگیری های شناختی مراجع و درمانگر ممکن است جلسه را شکل دهد و همچنین در نظر گرفتن هر عامل دیگری (جامعه شناختی، بین فردی، رشدی و غیره) که می تواند تفکر مراجع را شکل دهد، سپس در نهایت از مراجع بپرسید که آیا یا نه. آنها با تصورات و نتایج شما موافق نیستند.

مداخله: این شامل ارائه تفسیرهای خود به مشتری است تا بتواند با آنها موافق یا مخالف باشد، رفتارهای مخرب یا ناصادقانه مددجو را قادر نسازد، و به او راه‌هایی را برای مقابله با مسائل (مانند مهارت‌های مقابله) آموزش دهد.

یکی دیگر از مسائل روان درمانی این است که پزشکان عموماً تعداد مراجعینی را که درمان را بدون هیچ منفعتی ترک می کنند یا در معرض خطر وخامت هستند، دست کم می گیرند (لامبرت، 2017). اولین قدم برای اصلاح این مسئله این است که درمانگران را از اختلاف بین نحوه پیشرفت درمان و نحوه پیشرفت درمانجو آگاه کنیم.

یکی از راه های انجام این کار، پرسشنامه نتیجه-45 (OQ-45) است که یک خودارزیابی 45 سؤالی است که مراجع می توانند در پایان هر جلسه آن را تکمیل کنند تا پیشرفت درمانی خود را پیگیری کنند. اگر درمانگران این گزینه را به مراجعان ارائه دهند، می توانند سریعتر مراجعانی را که نیاز به برنامه های درمانی اصلاح شده دارند شناسایی کنند.


همچنین یک پرسشنامه نتیجه جوانی-30 (Y-OQ-30) برای کودکان و نوجوانان وجود دارد که می تواند توسط مشتری یا والدینش تکمیل شود. با استفاده از این ابزارها، روان‌درمانگران می‌توانند از مؤثر بودن طرح‌های درمانی خود اطمینان حاصل کنند و در غیر این صورت، آن‌ها را اصلاح کنند.

نحوه مقابله با مقاومت در روان درمانی: تکنیک هایی برای درمانگران

مقاومت در روان‌درمانی: تکنیک‌هایی برای درمانگران یکی از راه‌های مقابله با مقاومت در روان‌درمانی این است که درمانگر در پایان هر جلسه از مراجعه‌کننده بازخورد بخواهد و سعی کند برنامه درمانی خود را در پاسخ به آن بازخورد اصلاح کند (اسمیول-ویلسون و همکاران. ، 2017).

به عنوان مثال، برخی از مراجعان که بازخوردشان درخواست شده بود، اظهار داشتند که درمانگر آنها موقعیت آنها را به دلیل امتیاز خود به عنوان یک درمانگر درک نمی کند.

سپس درمانگر توانست این را تشخیص دهد و آن را در درمان خود بگنجاند تا بتوانند از دیدگاهی صادقانه تر و بازتر با مشتری خود برخورد کنند.

مطالعه دیگری که به مقاومت در روان درمانی می پردازد، به طور خاص بر پریشانی حین جلسه تمرکز داشت (یاسکی و همکاران، 2016). این محققان از مشتریان پرسشنامه‌های کامل پس از جلسه داشتند که از آنها می‌خواست هر گونه ناراحتی را که در حین جلسه تجربه می‌کردند شناسایی کنند. از آنجا، درمانگران برای نظارت بر پریشانی حین جلسه دقت بیشتری داشتند و زمانی که احساس می کردند این ناراحتی در حال تبدیل شدن به یک مسئله است، این ناراحتی را با مشتری خود در میان می گذاشتند.

هنگامی که پریشانی حین جلسه شناسایی و مورد بحث قرار گرفت، مراجعین جلسات درمانی بیشتری را تکمیل کردند و نتایج بهتری پس از درمان به دست آوردند.

این ایده در توصیف یک مطالعه موردی مردی که به دستور همسرش به دنبال درمان مسائل خشم بود، تقویت می‌شود (داود، 2016). هنگامی که درمانگر با مقاومت شدید مشتری مواجه شد، برای مدت کوتاهی جلسه را متوقف کرد و (محترمانه) با او در مورد مقاومتش مواجه شد و به درمانجو اجازه داد احساس کند که به او گوش داده می شود.

از آنجا، درمانگر با اجازه دادن به مشتری که خودش جلسه را سازماندهی کند، کنترل بیشتری به او داد، در این مرحله او کمتر تحت مراقبت قرار گرفت و در نهایت توانست برخی از مسائل خود را حل کند (با جلسات متعدد روان درمانی).

موضوع مشترک در هر سه این مقاله، ایده سازگاری است.

در همه موارد، درمانگران زمانی که جلسات را با کتاب و تا حدودی سخت اجرا می کردند، با مقاومت مواجه می شدند. با دریافت بازخورد مستقیم از مشتری، درمانگران توانستند برنامه‌های درمانی خود را برای رفع نگرانی‌های مشتری اصلاح کنند و از آنجا با مقاومت کمتری مواجه شدند.

از آنجایی که قرار است روان درمانی یک فرآیند فردی باشد، توانایی تطبیق یک برنامه درمانی برای هر درمانگری که با مقاومت مواجه می شود، حیاتی است.

10 بهترین مداخلات روان درمانی

مداخلات روان درمانی در حالی که مداخلات روان درمانی مختلف می تواند برای افراد مختلف و برای اختلالات مختلف مفید باشد، در اینجا 10 مورد از بهترین مداخلات روان درمانی اثبات شده وجود دارد.


سه طرح درمانی روان درمانی که به عنوان درمان های با پشتیبانی تجربی (ESTs) توصیف شده اند عبارتند از درمان شناختی-رفتاری (CBT)، روان درمانی روان پویشی و روان درمانی حمایتی (Feinstein et al., 2015).

طبق گفته کلینیک مایو، CBT "به شما کمک می کند تا باورها و رفتارهای ناسالم و منفی را شناسایی کنید و آنها را با باورهای سالم و مثبت جایگزین کنید."

روان درمانی روان پویشی شامل «افزایش آگاهی شما از افکار و رفتارهای ناخودآگاه، ایجاد بینش جدید در مورد انگیزه های خود و حل تعارضات» است، در حالی که روان درمانی حمایتی «توانایی شما را برای مقابله با استرس و موقعیت های دشوار تقویت می کند».

نشان داده شده است که روان درمانی شامل جنبه های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) برای کاهش علائم استرس و اضطراب موثر است (Call et al., 2014).

با توجه به مرکز ذهن آگاهی در دانشگاه ماساچوست، هدف MBSR این است که به شما کمک کند «توانایی مقابله مؤثرتر با موقعیت‌های استرس‌زای کوتاه‌مدت و بلندمدت را توسعه دهید». این یک یافته جالب است زیرا ذهن آگاهی و آموزه های MBSR را می توان به راحتی در روان درمانی سنتی گنجاند.

درمان روان پویشی کوتاه مدت با درمان مبتنی بر ذهنیت (STMBP) نشان داده شده است که یک درمان مؤثر برای اختلال افسردگی اساسی (MDD) است (برسی و همکاران، 2017). به گفته دکتر جان گرهول از روان مرکزی، درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT) با هدف "[کمک به] افراد برای تمایز و جداسازی افکار و احساسات خود از اطرافیان" است. این مثال دیگری از این است که چگونه یک انطباق ساده از یک درمان روان درمانی سنتی می تواند آن را برای افراد بیشتری مفید کند.

نشان داده شده است که روان درمانی به کمک سیلوسایبین در کاهش علائم استرس و اضطراب در بیماران سرطانی موثر است (Belser et al., 2017). در این مطالعه، روان درمانی به کمک سیلوسایبین به یک جلسه روان درمانی طولانی اشاره داشت که طی آن به مشتری سیلوسایبین داده شد.

برخلاف اکثر روان درمانی، روان درمانی به کمک سیلوسایبین احتمالاً فقط از یک جلسه تشکیل می شود، اگرچه آن جلسه ممکن است بخشی از یک برنامه درمانی طولانی تر و چند جلسه ای باشد.

نشان داده شده است که روان درمانی بین فردی (IPT) علائم افسردگی را در نوجوانان کاهش می دهد (Pu et al., 2017). طبق گفته کلینیک مایو، IPT "بر حل مشکلات روابط فعلی شما با افراد دیگر برای بهبود مهارت های بین فردی شما تمرکز می کند". IPT می تواند در درمان اختلالاتی که منجر به کمبودهای اجتماعی می شود و همچنین در ازدواج و خانواده درمانی موثر باشد.

نشان داده شده است که هیپنوتیزم شناختی (CH) در درمان مسائل خشم موثر است (داود، 2016). هیپنوتیزم شناختی «ادغام هیپنوتیزم با CBT» است که در ابتدا به عنوان راهی برای استفاده از هیپنوتیزم برای درمان افسردگی ایجاد شد (Alladin, 2012). این مثال خوبی از این است که چگونه می‌توان ایده‌های روان‌شناختی سنتی (مانند هیپنوتیزم) را از طریق یکپارچه‌سازی با درمان‌های مدرن‌تر و با پشتیبانی تجربی برای افراد شک‌پذیر دلپذیرتر کرد.

نشان داده شده است که رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) برای کاهش افکار خودکشی و همچنین علائم افسردگی و اضطراب در جانبازان رزمی مؤثر است (گودمن و همکاران، 2016). به گفته کلینیک مایو، رفتار درمانی دیالکتیکی "نوعی از CBT است که مهارت های رفتاری را برای کمک به مدیریت استرس، مدیریت احساسات و بهبود روابط خود با دیگران می آموزد." در حالی که DBT اقتباسی از CBT است، اما به اندازه کافی از آن استفاده می شود که شایسته ذکر است.


نشان داده شده است که نوعی هنر درمانی به نام هنر درمانی کوتاه مدت با خاک رس (CAT) در بهبود سلامت روان شرکت کنندگان مبتلا به MDD موثر است (نان و هو، 2017). به گفته انجمن هنر درمانی آمریکا، هنر درمانی «یک حرفه سلامت روان و خدمات انسانی یکپارچه است که زندگی افراد، خانواده ها و جوامع را از طریق هنرسازی فعال، فرآیند خلاق، نظریه روانشناختی کاربردی و تجربه انسانی در یک روان درمانی غنی می کند. ارتباط".

هنردرمانی می‌تواند به کودکان، نوجوانان و بزرگسالان کم‌تر بیانگر آواز کمک کند تا از یک جلسه روان‌درمانی بیشتر از گفتار درمانی سنتی بهره‌مند شوند.

بهترین درمان مشاوره روان درمانی چیست؟

از آنجایی که روان درمانی چنین کاری شخصی است، بهترین درمان "یک اندازه مناسب برای همه" وجود ندارد. با این حال، درمان شناختی-رفتاری (CBT) اغلب موثرترین درمان برای گسترده ترین طیف اختلالات در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال، CBT تحت رهبری درمانگر (بر خلاف خود تجویزی) نشان داده شده است که هم برای پرخوری عصبی (BN) و هم برای علائم افسردگی ناشی از آن مؤثر است (لیناردون و همکاران، 2017).

همچنین نشان داده شده است که CBT (به خودی خود یا در هماهنگی با سایر درمان ها) برای اضطراب، علائم افسردگی عمومی، علائم افسردگی در بیماران بی خواب، ناراحتی وزوز گوش و ترک سیگار موثر است (Dragioti et al., 2017).

روان درمانی تحلیلی کارکردی (FAP، زیرمجموعه ای از CBT) نیز برای کاهش مشکلات بین فردی ساکنان خانه سالمندان موثر است (Singh & O'Brien, 2017). همانطور که در بالا دیدیم، سایر انطباق‌های CBT (مانند DBT و هیپنوتیزم شناختی) نیز مورد قبول واقع شده‌اند که تطبیق پذیری آن و همچنین انواع اختلالاتی را که می‌تواند برای آن مفید باشد نشان می‌دهد.

تمام موارد گفته شده، می تواند وسوسه انگیز باشد که فکر کنیم CBT به راحتی بهترین درمان برای اکثر اختلالات است، زیرا نشان داده شده است که برای چنین طیف گسترده ای از اختلالات مفید است.

اخیراً در مورد اثربخشی CBT مخالفت هایی صورت گرفته است، زیرا برخی از محققان استدلال می کنند که بسیاری از مقالات CBT را با قرار گرفتن در لیست انتظار یا عدم درمان (برخلاف درمان معمولی برای اختلال مورد نظر) مقایسه می کنند و برخی از روانشناسان اجازه می دهند. "وفاداری" خود به CBT برای سوگیری مطالعه آنها در مورد اثربخشی آن (Leichsenring & Steinert، 2017).

سایر تحقیقات اخیر برتری فرضی CBT را برای برخی اختلالات به چالش کشیده اند، مانند مقاله ای که نشان می دهد درمان روان پویشی حداقل به اندازه CBT برای درمان MDD موثر است (Driessen et al., 2017). این نشان دهنده اهمیت به چالش کشیدن خرد متعارف در تحقیقات روانشناسی است، به طوری که دانش توسط یافته های تحقیقات تجربی به جای اجماع عمومی هدایت می شود.

با توجه به این انتقادات، CBT هنوز یک درمان بسیار مفید برای انواع اختلالات است و بخش مهمی از روان درمانی است.

اگرچه ممکن است همیشه بهترین گزینه درمانی برای هر موردی نباشد، اما تطبیق پذیری آن باعث می شود که هر روان درمانگر به خوبی با آن آشنا باشد. برای نگاهی عمیق به CBT، به وب سایت کلینیک حافظه همیشه سبز مراجعه کنید.