طراحی ساختمان موزه با نمونه تیت مدرن

طراحی ساختمان موزه با نمونه موردی اگر بخواهیم نام ببریم میتوانیم از مجموعه تیت مدرن نام ببریم. محوطه ورودی شمالی ورودی شمالی فضایی است که فراتر از یک منطقه گذر است. سقف شیب دار آن بین دو عنصر معماری قدرتمند کشیده شده است: برج آجری در یک طرف و سالن توربین در طرف دیگر. شفت شیشه ای پله برقی بدنه ای از نور است که کف و سقف را می پوشاند. شبیه پرتو نور در سقف موزه و پنجره های خلیج در سالن توربین است.


طراحی ساختمان موزه
طراحی ساختمان موزه

ویژگی‌های این منطقه، نزدیک به یکی از ورودی‌های اصلی تیت مدرن، آن را به فضایی ایده‌آل و چندمنظوره برای نمایشگاه‌ها تبدیل می‌کند که مکمل کاملی برای گالری‌های دیگر است. بنابراین منطقاً به کمپ اصلی نمایشگاه ما تبدیل شده است.

معمولاً در نمایشگاه‌های معماری، خود ساختمان‌ها غایب هستند و به همین دلیل در مدل‌ها، پلان‌ها، فیلم‌ها و سایر اسناد به صورت نیابتی ارتباط برقرار می‌کنند. این بار ساختمان مورد نظر حضور دارد و می توان آن را با تمام حس و حال خود به طور کامل تجربه کرد. به جای نقشه ها و اسناد، خود ساختمان در معرض دید قرار دارد. این نمایشگاه به صورت قدم زدن در داخل و اطراف ساختمان با چهارده ایستگاه و یک کمپ پایه طراحی ساختمان موزه شده است. در اینجا در کمپ اصلی، یک مدل معماری بزرگ از تیت مدرن، طرح ریزی و بیانیه های معماران، پروژه را معرفی می کند و آن را در چارچوب کلیت آثار هرتزوگ و دو مورون قرار می دهد. ایستگاه های داخل و اطراف ساختمان در مکان هایی قرار دارند که مشخصه یا ویژگی خاصی از معماری هستند.

بیانیه ها

برای ما هیجان انگیز است که با ساختارهای موجود سر و کار داشته باشیم زیرا محدودیت های همراه نوع بسیار متفاوتی از انرژی خلاق را می طلبد. در آینده این موضوع به طور فزاینده ای در شهرهای اروپایی مهم خواهد بود. همیشه نمی توانید از صفر شروع کنید. ما فکر می کنیم این چالش تیت مدرن به عنوان ترکیبی از سنت، آرت دکو و سوپر مدرنیسم است: این یک ساختمان معاصر، یک ساختمان برای همه، یک ساختمان قرن بیست و یکم است.

و هنگامی که از صفر شروع نمی کنید، به استراتژی های معماری خاصی نیاز دارید که اساساً با سلیقه یا ترجیحات سبکی انگیزه ندارند. چنین ترجیحاتی به جای اینکه چیزی را شامل شود، تمایل دارند چیزی را حذف کنند. استراتژی ما پذیرفتن قدرت فیزیکی ساختمان عظیم آجری کوه‌مانند بانک ساید و حتی تقویت آن به جای شکستن یا تلاش برای کاهش آن بود.

این یک نوع استراتژی آیکیدو است که در آن از انرژی دشمن خود برای اهداف خود استفاده می کنید. به جای مبارزه با آن، تمام انرژی را می گیرید و آن را به روشی غیرمنتظره و جدید شکل می دهید.

سطح شیب دار

رمپ یکی از اصلی ترین تغییرات معماری است که در تبدیل این ساختمان صنعتی که زمانی به روی عموم بسته شده بود، به موزه ای تبدیل شد که روزانه هزاران بازدیدکننده را به خود جذب می کند. در خارج از ساختمان، سطح شیب دار شروع به فرود به داخل زمین می کند تا بازدیدکنندگان بلافاصله آن را به عنوان ورودی سمت غربی تشخیص دهند.

رمپ نه تنها یک ورودی بلکه یک نقطه ملاقات برجسته است، مانند برج در شمال و دروازه در جنوب، که در مرحله بعدی ساختمان به روی عموم باز خواهد شد. این مکان به دلیل یک استراتژی معماری به عنوان یک نقطه ملاقات عمل می کند که به مجموعه غول پیکر، که در ابتدا توسط Giles Gilbert Scott ساخته شده بود، به عنوان یک پوسته بسته نگاه نمی کند، بلکه آن را به منظره ای با توپوگرافی های مختلف تبدیل کرده است که بازدیدکنندگان می توانند از آن نزدیک شوند و از آن استفاده کنند. هر چهار جهت سطح شیب دار، به عنوان یکی از این توپوگرافی ها، بازدیدکنندگان را به سطح پایه ساختمان، کف سالن توربین، که در زیر سطح آب تیمز قرار دارد، می برد.

سالن توربین منطقه ای است که ارتباط بین داخل و خارج را برقرار می کند. سالن مانند یک خیابان در تمام طول و ارتفاع ساختمان می گذرد. نمای جدید موزه به سمت چپ بالا می رود و ساختار داخلی آن را در یک نگاه نمایان می کند: ورودی، مغازه، کافه تریا، امکانات آموزشی، سالن، سالن ها و فضاهای نمایشگاهی. نما در طرف دیگر در حال حاضر قابل مشاهده نیست. اتاق های پشت آنها در مرحله بعدی ساختمان قابل دسترسی خواهند بود.

طراحی ساختمان موزه بخش فضاهای پنهان

نیروگاه، همانطور که توسط Giles Gilbert Scott طراحی ساختمان موزه شده بود، در سه فضای موازی سازماندهی شد که هر یک عملکرد خاصی را انجام می دادند. دیگ بخار در شمال و رو به تیمز نصب شد، توربین های عظیم در وسط قرار گرفتند و سوئیچ خانه در جنوب قرار داشت. این دومی هنوز هم دارای ایستگاه های سوئیچینگ است که از سال 1982، زمانی که نیروگاه از کار افتاده بود، با برق تولید شده در خارج از لندن تامین می شود. در مرحله بعدی ساختمان، خانه سوئیچ نیز در مجموعه موزه جدید گنجانده خواهد شد. پنجره نمای اتاق زیر ترانسفورماتور را می دهد که در حال حاضر از کار افتاده است. احتمالاً دراماتیک ترین ترکیب فضایی در نیروگاه سابق دقیقاً در پشت این اتاق نهفته است. از سه فضای استوانه ای تشکیل شده است که مانند یک شبدر سه برگی چیده شده اند. که زمانی مخازن نفت را در خود جای داده بود. این ترکیب فضایی روزی مستقیماً از باغ روبروی جنوب قابل دسترسی خواهد بود. اتاق های سطح زمین که اکنون حاوی ترانسفورماتور هستند، مستقیماً با باغ ها مرتبط خواهند بود. این اتاق‌ها و طبقات بالای آن‌ها می‌توانند برای مثال، یک بخش طراحی و معماری، یک کتابخانه یا دیگر فضاهای نمایشگاهی و اتاق‌های سمینار را در خود جای دهند. پس از اتمام فاز دوم ساختمان، سالن توربین پتانسیل کامل خود را به عنوان یک خیابان سرپوشیده آشکار خواهد کرد. زمزمه نرم تهویه که اکنون برای خنک کردن ترانسفورماتورها لازم است، از بین خواهد رفت. یک دپارتمان طراحی و معماری، یک کتابخانه یا سایر فضاهای نمایشگاهی و اتاق های سمینار را در خود جای دهید. پس از اتمام فاز دوم ساختمان، سالن توربین پتانسیل کامل خود را به عنوان یک خیابان سرپوشیده آشکار خواهد کرد. زمزمه نرم تهویه که اکنون برای خنک کردن ترانسفورماتورها لازم است، از بین خواهد رفت. یک دپارتمان طراحی و معماری، یک کتابخانه یا سایر فضاهای نمایشگاهی و اتاق های سمینار را در خود جای دهید. پس از اتمام فاز دوم ساختمان، سالن توربین پتانسیل کامل خود را به عنوان یک خیابان سرپوشیده آشکار خواهد کرد. زمزمه نرم تهویه که اکنون برای خنک کردن ترانسفورماتورها لازم است، از بین خواهد رفت.

سکوی

سکو بقایای کفپوشی است که زمانی در تمام طول سالن توربین کشیده شده است. حذف این کفپوش به بازدیدکنندگان اجازه می دهد تا مقیاس و ابعاد فوق العاده سالن توربین را به طور کامل تجربه کنند. امروزه این سکو مانند پلی است بین دیگ خانه سابق به سمت شمال، شامل گالری ها، و خانه کلید به سمت جنوب، که در فاز دوم ساختمان به فضای نمایشگاهی اضافی تبدیل می شود.

پلت فرم نه تنها به عنوان پلی بین دو بال ساختمان، بلکه به عنوان ابزاری که به طور صریح و مؤثر به محیط شهری می پردازد، در نظر گرفته شده است. گردشگاه در امتداد تیمز مستقیماً از طریق ورودی شمالی به مرکز تیت مدرن حرکت می کند. از آنجا، مسیر از پلت فرم عبور می کند، از دروازه به سوی خانه سوئیچ می گذرد و به باغ جدید تیت در جنوب و به Southwark منتهی می شود.

این سکو را نه تنها برای خود ساختمان بلکه برای کل محله به یک چهارراه مهم تبدیل می کند. سکو قطعه ای از توپوگرافی شهری است و در نتیجه نقطه ملاقات مناسبی نیز مانند رمپ در غرب سالن توربین است.

سالن توربین

از روی سکو، بازدیدکنندگان به فضای وسیع سالن توربین نگاه می کنند. مانند یک میدان یا گالری سرپوشیده، برای همه باز است - برای افرادی که به منظور بازدید از گالری ها یا نگاهی به اینستالیشن های نیمه سالانه که توسط هنرمندان به طور خاص برای این فضا ایجاد شده اند یا به سادگی در فضای سرزنده به اشتراک گذاشته شده اند. .

نمای موزه واقعی در ضلع شمالی تالار توربین قرار دارد. موزه جدید مکانی را اشغال می کند که زمانی یک سازه فولادی روباز بدون کف و سقف بود که در آن دیگ های بخار و ماشین های دیگر نصب شده بود. این سازه فولادی با موزه جدید هفت طبقه جایگزین شده است. نمای آن، در مجاورت سالن توربین، برای بازدیدکنندگان مانند یک صفحه غول پیکر به نظر می رسد که برنامه های متنوع تیت مدرن از رویدادها و نمایشگاه ها را نشان می دهد.

پنجره‌های خلیجی، بدنه‌های شیشه‌ای دراز نور، نمای داخلی موزه و فعالیت‌های نمایشگاهی آن را فراهم می‌کنند. پنجره‌های کناری نیز بدنه‌های معماری هستند که تکیه‌گاه‌های فولادی عمودی و قدرتمند نما را می‌شکنند و یک ناپایداری نوری ایجاد می‌کنند. بسته به شرایط نوری، بدنه‌های شیشه‌ای با نور روشن ممکن است در جلوی نما معلق به نظر برسند و در نتیجه به وضوح یادبود معماری صنعتی را کاهش دهند. پنجره های خلیج متعلق به همان خانواده معماری هستند که پرتو نوری که در بالای بدنه آجری سنگین نیروگاه سابق قرار گرفته و از دور قابل مشاهده است.

راه پله

پلکانی که هر هفت طبقه مسیر موزه را به هم متصل می کند به طور عملکردی مکمل دو سیستم حمل و نقل عمودی دیگر است: آسانسور و پله برقی.

با این حال، نقش کاملاً متفاوتی را نیز ایفا می کند. ساختار فولادی سنگین با نرده‌های چوبی، نوار پیوسته نور و نسبت‌های فشرده و متمایز آن که با حرکت انسان سازگار است، یک قطعه مستقل از معماری را نشان می‌دهد. فرودهای بالکن مانند مناظر غافلگیرکننده و غیرمنتظره و تأثیرات فضایی بین فروشگاه ها را به بازدیدکنندگان ارائه می دهد. هنگام حرکت از پله‌ها، احساس می‌کند از جریان بازدیدکنندگان موزه جدا شده است، در پاسخ به ارتفاع آج‌ها و قرار گرفتن فرودها، ریتم قدم‌هایش تغییر می‌کند و کند می‌شود.

پنجره‌های خلیجی پنجره‌های

خلیجی، فضاهایی مستقل و معماری با تناسبات صمیمی‌تر و مقیاسی متفاوت نسبت به سالن‌ها یا گالری‌های مجاور هستند. آنها لحظات استراحت و تفکر یا صرفاً مکانی برای توقف بین بازدید از گالری فراهم می کنند. آنها همچنین مکان مناسبی برای ملاقات و همچنین ارائه مناظر خیره کننده از مردم و آثار هنری در سالن توربین هستند. از سالن توربین، پنجره‌های خلیج مانند بدنه‌های نورانی شناور و همچنین شبیه شیشه‌هایی با افرادی هستند که روی نیمکت‌ها نشسته‌اند، در حال استراحت، منتظر کسی هستند یا می‌خواهند به نمایشگاه بعدی بروند.

پنجره‌های خلیج متعلق به همان خانواده‌ی معماری هستند که پرتو نوری که در بیرون بر روی بدنه‌ی آجری سنگین نیروگاه سابق قرار گرفته است: نقطه عطفی که از دور قابل مشاهده است.

طراحی ساختمان موزه بخش گالری

در طراحی گالری وجود دارد دو افراط: است گالری بسیار خاص، که معمولا گرایش به خیلی دیدنی و جذاب، خیلی مجسمه، خیلی فردگرا وجود دارد، و در سوپر مارکت، توسعه یافته را جهت گیری خوب و یک نمای کلی وجود دارد قرار می دهد که همه چیز را در همان سبک. ما سعی کرده‌ایم بهترین چیزها را از هر دو قطب بگیریم: از سوپرمارکت و از یک مکان بسیار خاص، مانند موزه Soane.

ابعاد و مقیاس

در سه طبقه فضاهای نمایشگاهی وجود دارد که هیچ کدام دارای امتیاز نیستند. هیچ سطح اصلی با اتاق‌های بزرگ و مرتفع برای آثار تاریخی، و یک طبقه متفاوت برای قالب‌های کوچک‌تر، مانند عکس‌ها یا نقاشی‌ها، وجود ندارد. همه فضاها حداقل پنج متر ارتفاع دارند و برخی از آنها به طور قابل توجهی بالاتر هستند، مانند گالری های با نور بالا در طبقه پنجم و گالری دو ارتفاع در سطح 3، که کل طول 12 متری پنجره کلیسای جامع سابق را بالا می برد. پوسته آجری اسکات. این اتاق عمودی با ابعاد دراماتیک خود نه تنها یک تجربه هیجان انگیز برای بازدیدکنندگان خسته است. همچنین پتانسیل نصب بی‌سابقه و رویایی را در بافت موزه ارائه می‌دهد.

تنوع فضایی قابل توجه است. تقریباً همه اتاق ها از نظر اندازه و نسبت متفاوت هستند. علاوه بر این، دیوارها را می توان در مکان های خاصی اضافه یا حذف کرد، که اجازه می دهد ابعاد و مقیاس متناسب با نیازهای تاسیسات خاص باشد. ساخت این دیوارهای موقت هیچ تفاوتی با دیوارهای دیگر ندارد.

نورپردازی

نور عاملی تعیین کننده در درک آثار هنری است. در هر اتاق کمی متفاوت است، به طور متناوب بین نور روز، نور مصنوعی و ترکیبی از هر دو.

نور مصنوعی از پانل های شیشه ای که همسطح با سقف قرار گرفته اند می آید. تغییرات بالقوه در تنظیم رنگ و شدت تقریباً نامحدود است. این امر مستلزم ماشین آلات و امکانات فنی قابل توجهی است که در بالای سقف گچی پنهان شده است. تنها نور، فضا و بالاتر از همه آثار هنری نمایش داده شده قابل مشاهده است.

نور طبیعی فصول سال و آب و هوای روزانه را نشان می دهد: آفتاب، ابرهای عبوری یا باران. فنستراسیون با پنجره های عظیم کلیسای جامع تعریف شده است که توسط اسکات در پوسته آجری قرار گرفته است. چیدمان کف ها و دیوارها به گونه ای طراحی شده است که تماس مستقیم بین پنجره های غول پیکر و گالری ها برقرار کند تا ارتباط مستقیم و بدیهی بین فضای داخلی و خارجی فراهم شود. در اتاق هایی که نور به صورت جانبی از طریق این پنجره های بلند به دیوار وارد می شود، بازدیدکنندگان می توانند به پس زمینه لندن نگاه کنند و همچنین یاتاقان های خود را در رابطه با ساختمان دریافت کنند.

هیچ پنجره جانبی در سطح 5 وجود ندارد زیرا کف بالای پنجره های کلیسای جامع قرار دارد. نور روز مستقیماً از بالا از طریق پانل های شیشه ای که همسطح سقف گچی قرار گرفته اند می افتد. آنها تقریباً مشابه پانل های شیشه ای برای نور مصنوعی در دو طبقه زیر هستند، به طوری که بازدیدکنندگان در نگاه اول به سختی متوجه تفاوت می شوند.

در گالری‌های مرکزی بزرگ و مرتفع در سطح 5، دیوارها به نوارهای شیشه‌ای پهن به بالا ختم می‌شوند تا اتاق‌ها غرق در نور روز شوند. نور از طریق جلوی شیشه ای پرتو نوری که از دور دیده می شود و بر بالای تیت مدرن معلق است، وارد فضاهای نمایشگاهی می شود. در داخل، بازدیدکنندگان حس می‌کنند که نور از بیرون چگونه است که از طریق نوارهای شیشه‌ای مات نورانی وارد می‌شود بدون اینکه در ادراک آثار هنری تداخل ایجاد کند.

طرح

اگرچه گالری ها از نظر اندازه و نسبت متفاوت هستند، اما اساساً یکنواخت هستند. همه آنها اتاق هایی ساده و مستطیل شکل هستند - از یک سو معمولی و بدیهی هستند و از سوی دیگر تأثیری تماشایی دارند. مناظر خیره کننده لندن البته دیدنی است. اما تماشایی و غیرمعمول نیز سادگی و صراحت رادیکال اقدامات معماری است که تصوری از خود گواه ایجاد می کند. هیچ اتصالی بین دیوارها و کف یا کف و سقف وجود ندارد. سقف ها صاف و بدون مفصل هستند. کف‌های بلوط ناتمام هستند و حسی غیرمنتظره به اتاق‌ها اضافه می‌کنند، در حالی که کف بتنی تیره در سطح 5 تضادی غیرعادی با آثار هنری، به‌ویژه آثار مدرنیسم کلاسیک ایجاد می‌کند. شبکه های چدنی برای تهویه، نصب شده در کف،

در مجموع این تصور وجود دارد که فضاهای نمایشگاهی مانند نماهای آجری، دودکش یا سالن توربین همیشه آنجا بوده اند. این تصور البته فریبنده است. در فضای داخلی ساختمان همه چیز از نو اختراع و بازاندیشی شده است اما اجزای ساختمان جدید و قدیم به نحوی با یکدیگر مرتبط و هماهنگ شده اند که قابل تشخیص نیستند. چیزی جدید پدیدار شده است که هیجان انگیزتر از حفظ خالص یک ساختار معین و پیچیده تر از یک ساختمان کاملاً جدید است.

دودکش

دودکش عملکرد مهمی را در نیروگاه سابق انجام می داد زیرا تمام دودکش ها از دیگ ها در آن جمع شده بودند. ساختار باربر دودکش که در سمت دیگ بخار نیروگاه قرار دارد از بقیه ساختمان جدا است. در فاز دوم ساختمان، دودکش به یک برج دیدبانی با دو راه پله و دو آسانسور تبدیل می شود. در ارتفاع 93 متری، منظره ای خیره کننده از کل لندن را می توان دید.

با نگاه کردن به دودکش از بیرون، متوجه می شوید که الزامات فنی و عملکردی به طور کامل معماری آن را توضیح نمی دهد. دودکش در درجه اول به عنوان یک نقطه عطف شهری طراحی شده بود که از اهداف منحصراً کاربردی فراتر می رود و با سنت پل در ساحل مقابل تیمز وارد گفتگو می شود. تقارن عمودی دودکش پاسخی مستقیم به گنبد مرکزی کلیسای جامع است.

کانکس ها

کانکس ها در طبقات نمایشگاه منبع مهم جهت گیری هستند. آنها از طریق پنجره های خلیج، منظره ای از سالن توربین ارائه می دهند. آنها سیستم های حمل و نقل عمودی، پله ها و آسانسورها را در خود جای داده اند. و دسترسی به گالری های فردی را فراهم می کنند.

مطابق با عملکرد خود، آنها به وضوح از گالری ها خارج شده و به عنوان فضاهای باز طراحی شده اند. سیستم تهویه که در بالای سقف‌های گچی در فضاهای نمایشگاهی پنهان شده، در محوطه‌ها نمایان می‌شود، گویی سقف عقب‌نشینی کرده است تا نمای بالای سر را باز کند. اگرچه کانکس ها تقریباً از نظر اندازه یکسان هستند، اما هر کدام ویژگی خاص خود را دارند. میدان در طبقه سوم دقیقاً بالای سکوی سالن توربین شناور است. در طبقه چهارم، کانکس به پیست جرثقیل تسلیم می‌شود و در طبقه پنجم، بخشی از اردک‌ها زیر تیرهای فولادی قدرتمند سالن توربین فرو می‌روند. پله های جارویی که از ریتم سقف پیروی می کنند، مکانی دعوت کننده برای توقف و استراحت هستند.

چشم

انداز به داخل اتاق نما نمای پشت صحنه از امکانات نورپردازی در سطح پنجم است. گالری‌های این طبقه بالای پنجره‌های کلیسای جامع اسکات قرار دارند تا نور روز فقط از بالا و از طریق پرتو نور تامین شود.

حفاظت و نیازهای مختلف هر اثر هنری نیاز به حداکثر دقت در کنترل نور دارد. به همین دلیل لعاب در کلسترور باید الزامات خاصی را برآورده کند. برای جلوگیری از تابش مستقیم نور خورشید و سایه ها باید شفاف باشد، اما بدون کاهش بی جهت از شدت یا تغییر رنگ نور روز. دو مجموعه پرده بین شیشه‌ها نصب می‌شود: یکی برای تنظیم شدت نور، دیگری برای تاریک کردن کامل گالری‌ها.

cleestory همچنین روشنایی مصنوعی را فراهم می کند. عناصر روشنایی نصب شده به گونه ای طراحی شده اند که رنگ آمیزی نور روز را تکرار کنند.

پرتو نور

از همان ابتدا، زمانی که ما برای اولین بار در طول مسابقه در سال 1994 شروع به فکر کردن به پروژه کردیم، ایده جسم عظیمی از نور در بالای ساختار آجری سنگین نیروگاه سابق را به ذهنمان خطور کرد. این بدنه نور قرار بود نور روز را به گالری های طبقه بالای موزه بتاباند و در شب، جهت نور مصنوعی برعکس شود و به طور جادویی به آسمان لندن بتابد. ایده پرتو نور یک عنصر کلیدی برای توسعه سایر بخش‌های مجموعه در مفهوم کلی معماری و شهری تیت مدرن است.

از نظر برنامه‌ریزی شهری، شکل افقی آشکار پرتو نور، تعادل متمایز را با رانش عمودی برج آجری تشکیل می‌دهد که توسط Giles Gilbert Scott به عنوان نقطه مقابل کلیسای جامع سنت پل درست در آن سوی رودخانه طراحی شده است. قصد اسکات از پاسخ صریح به ساختمان کریستوفر رن توسط پرتو درخشان نور برجسته و به روز شده است. مانند کلیسای جامع، بانک ساید اکنون به یک مکان عمومی تبدیل شده است که برای همه مردم این شهر قابل دسترسی است.

چشم انداز

با توجه به استراتژی معماری تبدیل نیروگاه بانک ساید به منظره ای قابل دسترس و باز برای عموم از هر چهار جهت، باغ ها سایت های توپوگرافی مهمی هستند که میان فضای شهر و ساختمان واسطه می شوند. باغ ها تمایز بین داخل و خارج را محو می کنند. بنابراین رمپ در ضلع غربی یکی از ویژگی‌های برجسته باغ‌های صحن غربی و همچنین سالن توربین است. میدانی که بین گردشگاه کنار رودخانه و دودکش گسترش یافته است تا سالن توربین امتداد می یابد که در آنجا به سکو تبدیل می شود.

طراحی ساختمان موزه بخش باغ های کنار بانک (شمال)

باغ های بزرگ بانک ساید به سه منطقه تقسیم می شوند. میدانی در جلوی ورودی شمالی تیت مدرن قرار دارد و با درختان توس قاب شده است. در غرب درختکاری، چمنزاری با دسته‌هایی از درختان توس خارجی، مکانی برای استراحت و آرامش است. باغ در ضلع شرقی میدان، با گروه های کوچکتر توس، انتقال به مقیاس داخلی ساختمان های مجاور را تشکیل می دهد.

سنگ ریزه ای که در سرتاسر به عنوان پوشش زمین استفاده می شود، متناسب با رنگ نمای آجری ساختمان انتخاب شده است. مانند حالت های مختلف سنگدانه، ممکن است شل، چسبانده شده یا به آسفالت نورد شود. بافت سطح نرم شن، میدان را با چمن‌زارها پیوند می‌دهد و در عین حال، گسترش ساحل رودخانه را پیشنهاد می‌کند.

نخلستان های درختان توس خانگی شبیه رویش درختی در کنار ساحل رودخانه است. اما توس ها نیز درختان پیشگامی هستند که در زمین های شهری و صنعتی با آب رشد می کنند و به همین دلیل نمادی از دگرگونی زمین های متروک هستند. گروه‌هایی از غان‌های خارجی که روی چمن‌ها کاشته شده‌اند، تصویر عادت‌شده این درخت را با پوست رنگ‌های مختلف - سفید برفی، سالمون، خاکستری یا سیاه، به چالش می‌کشند.

محوطه غربی محوطه سازی حیاط غربی میان محوطه وسیع و باز باغ بانک ساید و فضاهای قاب بندی شده در تراس های جنوبی واسطه می شود. رمپ بازدیدکنندگان منتهی به سالن توربین در مرکز قرار دارد. در شمال، روبروی رستوران، نشستن در فضای باز در یک شیب پلکانی با گروه‌هایی از غان که به طور مساوی کاشته شده‌اند مشخص شده‌اند. چیدمان این درختان چند ساقه مربوط به گروه های توس در باغ های بانک ساید است، در حالی که توس های تک ساقه ای در جنوب سطح شیب دار نشان دهنده کاشت های منفرد در تراس های جنوبی است.

تراس های جنوبی

برخلاف باغ های بانک ساید، که به طور خاص به وسعت رودخانه پاسخ می دهند، تراس های جنوبی به دو باغ کاملاً مشخص که توسط پرچین ها احاطه شده اند تقسیم می شوند. شخصیت درون نگر و متفکر این فضاها بازدیدکنندگان را به استراحت یا بازی دعوت می کند. پرچین‌هایی که از درختان سرخدار مخروطی، به گل‌دار سفید و درختچه‌های شکوفه سیب سفید تشکیل شده‌اند، در زمان‌های مختلف شکوفا می‌شوند و در نتیجه منعکس‌کننده فصول سال هستند. افراهای قدیمی و جدید، درختان نمدار و چنار در امتداد مرز جنوبی به همراه طراحی توپوگرافی چمن‌زارها جلوه فضایی باغ‌ها را افزایش می‌دهد. هزاران نرگس زرد و سفید در فصل بهار در چمنزارها شکوفا می شوند. آنها در مربع کاشته می شوند، اما این هندسه در سال های آینده محو خواهد شد.