بیزینس کوچینگ چیست؟ مربی کسب و کار شما

اینکه بیزینس کوچینگ چیست؟ و چگونه وارد ادبیات کسب و کار شده است، داستان درازی دارد که در این نوشته به آن پرداختیم. در قرن 15 میلادی، مردم روستای کوچ (مجارستانی: Kocs) با ساخت گاری و حمل کالا بین بوداپست و وین امرار‌معاش می‌کردند. در همین زمان یک ارابه‌سازِ روستاییِ ناشناخته، یک ارابه‌ی بزرگ‌تر و راحت‌تر از نمونه‌های موجود ساخت. این ماشین جدید به ارابه‌ی کوچ یا به اختصار کوچی (Kocsi) معروف شده بود. این ارابه‌ها مردم یا کالایشان را با سرعت و سهولت بیشتر، از شهرشان به مقصد موردنظرشان می‌رساند.

در سده‌ی بعدی، کوچی سراسر اروپا را فرا گرفته بود. در آلمان به آن Kutsche، فرانسه Coche و در انگلیسی Coach می‌گفتند.


در انگلستان قرن 18، واژه Coach پیش از آن‌که در ورزش استفاده شود، در آموزش به کار گرفته شد. به این صورت که به مدرسانی که به دانش‌آموزان کمک می‌کردند برای امتحان آماده شوند، کوچ گفته می‌شد. در واقع کوچ به دانش‌آموزان کمک می‌کرد تا راحت‌تر به هدفشان، که قبولی در امتحان بود، برسند.

کوچینگ از کجا آمده است؟

در دهه 1970 نویسنده‌ی آمریکایی به نام تیموتی گالوی (Timothy Gallwey)، مجموعه کتاب‌هایی با عنوان “بازی درونی”(Inner game) منتشر کرد. او در این کتاب‌ها، مجموعه‌ای از ایده‌های جدید در ارتباط با مربیگری (Coaching) و دست‌یابی به موفقیت همه جانبه در رشته‌های مختلف ارائه کرده بود. رشته‌هایی مانند تنیس، اسکی و موسیقی که نیاز به نظم، انضباط و قدرت درونی داشتند.

گالوی به عنوان مربی تنیس متوجه شد که تنیسورهای جوان با تمرکز بیشتر بر روی بازی و ضربات خودشان می‌توانند پیشرفتی سریع و مداوم داشته باشند.

به مرور و با گذشت زمان، سازمان‌ها و شرکت‌های بزرگ جهان مانند اپل و آی‌بی‌ام، به ارزش کوچینگ به عنوان روشی مناسب برای تغییر رفتار سازمان‌ و نیروها برای رسیدن به مقصد دلخواهشان پی بردند.

هر بازیکن تنیس دو حریف دارد. یکی از این حریف‌ها، همان بازیکنی است که آن‌طرف تور ایستاده است. وظیفه شما این است که او را شکست دهید و وظیفه حریف این است که موجب شود، شما بهترین عملکرد خود را داشته باشید. حریف دیگر، همان حریف درونی شماست که بسیار حیله‌گرتر است و به‌سختی می‌توان او را شکست داد.

بیزینس کوچینگ چیست؟ | رقیب درونی در کوچینگ

وضعیت کوچینگ در حال حاضر

تا اینجا متوجه شدید که بیزینس کوچینگ چیست؟ و از کجا آمده است. امروزه نه تنها شرکت‌های بزرگ، کوچینگ را به عنوان یک حقیقت غیرقابل انکار پذیرفته‌‌اند، بلکه کسب وکارهای کوچک‌تر نیز برای آن جایگاه ویژه‌ای در نظر گرفته‌اند. در دوران رکود اقتصادی، کمتر شرکتی است که کوچینگ را برای کسب و کار خود ضروری نداند. کارآفرینان و مدیران بیشتر از هر زمان دیگری به راه‌اندازی یک کسب و کار موثر با یک تیم کوچک و بودجه اندک نیاز دارند. در دوران آشفته‌ی اقتصادی، شرکت‌هایی که به همکاری با کوچ‌ها (Coach) ادامه می‌دهند، در زمان‌های مورد نیاز، یک سیستم پشتیبانی خارجی دارند. اما شرکت‌های دیگر از مدیر گرفته تا پرسنل، در مواقع بحرانی روحیه‌ی خود را از دست می‌دهند. حالا دیگر کوچینگ جایگاه خود را در میان کسب و کارها پیدا کرده است و برای موفقیت در تجارت، شدیداً به آن نیازمندیم.

امروزه در ایران کوچینگ یک پدیده‌ی ناشناخته نیست اما به دلیل سابقه‌ی کمتر آن در ایران و همچنین از آنجا که یک کوچ تنها باید متخصص کوچینگ باشد، سوءبرداشت‌هایی در ارتباط با آن صورت می‌گیرد. یک کوچ نیازی ندارد در همه زمینه‌ها تخصص کسب کند و تنها باید متخصص کوچینگ باشد. این ویژگی کوچینگ، راه مربی‌ها را به تمام کسب و کارها باز می‌کند. به دلیل همین انعطاف‌پذیری فوق‌العاده کوچینگ، در کشور ما بسیاری از افراد می‌پندارند با اندکی اطلاعات و مهارت می‌توانند نقش یک کوچ را تمام و کمال ایفا کنند. از حضور کوچینگ در ایران دیری نمی‌گذرد و مدیران و رهبران باید با دقت و درایت، اقدام به انتخاب کوچ مناسب نمایند تا به موفقیت در کسب و کار دست یابند.

حال با این مقدمه بهتر است به صورت جزئی‌تر به بحث کوچینگ، آن‌هم در بخش کسب و کار نگاهی بیاندازیم. این‌که چطور بیزینس کوچینگ به کمک کسب و کارها می‌آید و آن‌ها را به سمت مقصد دلخواهشان هدایت می‌کند.

بیزینس کوچینگ چیست؟

بیزینس کوچینگ یک رابطه خلاقانه میان کوچ و مراجع و یا اعضای تیم است که تمام تمرکز آن بر روی هماهنگ ‌شدن اهداف و ارزش‌های فردی و سازمانی می‌باشد، از این طریق می‌توان ارتقا و بهبود عملکرد افراد را رقم زد و به اهداف جامه عمل پوشاند.

در این جا ما به بررسی مفهوم بیزینس کوچینگ می پردازیم تا این موضوع برای شما روشن شود که کوچ کیست و چه تفاوت‌هایی با منتور و مشاور دارد؟

بیشتر اوقات از کلمه کوچ، برای مربی و مربیگری ورزشی استفاده می‌شود، اما می‌توان مربیگری در هر زمینه‌ای را کوچینگ به‌حساب آورد. کوچینگ به رابطه بین مربی (کوچ) و مراجعه‌کننده گفته می‌شود و این رابطه ممکن است در زمینه‌های مختلفی مثل کسب‌و‌کار، زندگی، سلامتی و … باشد. کوچینگ به بهترین شکل، برترین مفاهیم مربوط به کسب و کار، روانشناسی، فلسفه، ورزش و معنویت را با یکدیگر ادغام نموده است.

فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF) کوچینگ را به این صورت تعریف می‌کند:

کوچینگ، یک همکاری و مشارکت بین کوچ و مراجع است؛ که در طی آن، مراجع با استفاده از تفکر عمیق و خلاقیت خود، توانایی‌های شخصی و حرفه‌ای خود را افزایش می‌دهند.

بیزینس‌ کوچ‌ها معمولا کارآفرینان باتجربه‌ای هستند و بیشتر آنها خودشان نیز صاحب کسب و کارند. این افراد با بهره‌گیری از هوش، استعداد و مجموعه تجاربشان مسیر موفقیت کسب و کارها را ترسیم می‌کنند و به آنها کمک می‌کنند تا موفق شوند و به اهداف تجاری خود برسند. به این فرآیند کوچینگ کسب و کار می‌گویند.

در استفاده‌ی روزانه‌، اغلب تمایزی بین کوچ (مربی)، مشاور، درمانگر و منتور قائل نمی‌شویم. به طوری که مرز بین این نقش‌ها به خوبی مشخص نیست. کوچ به کل با منتور و مشاور تفاوت دارد. شما به عنوان یک کوچ به کلاینت‌های خود کمک می‌کنید تا پاسخ سوالات خود را از درون خودشان بیابند و با تشویق، جسارت لازم را در آن‌ها تقویت می کنید. در واقع به آن‌ها کمک می‌کنید تا:

تشخیص دهند چه چیزهایی در اولویت هستند.

اهداف ارزشمندی ایجاد کنند.

یک طرح عملی اجرا کنند.

ساختارهایی را تنظیم نموده و برای موفقیت خود مسئولیت‌پذیر باشند.

دیدگاه هایشان را در برابر محدودیت هایی که دارند، به چالش بکشند.

کوچینگ هنر تسهیل فرایند یادگیری، توسعه و عملکرد یک فرد است و کوچ معمولا نیاز ندارد تا درباره موضوع کوچینگ دانش خاصی داشته باشد.

افراد از طریق کوچینگ قادر به یافتن راه‌حل‌های خود و توسعه مهارت‌ها و تغییر نگرش‌های خود هستند. اغلب مشتریان، کوچ ها را برای توسعه فردی یا حرفه ای خود استخدام می‌کنند. شما به عنوان یک کلاینت، فرصت این را خواهید داشت که مسائل را به روشی بسیار عمیق و موشکافانه مورد سوال قرار دهید. به زودی کشف خواهید کرد چگونه به جهان نگاه کرده، از چه چیزی الهام بگیرید و بدانید کدام دسته از ایده ها منجر به توقف یا پیشرفت شما خواهند شد. در واقع شما به عنوان یک کلاینت، همه چیز را به شکلی بسیار شفاف و معتدل به پیش خواهید راند.

کوچ های حرفه ای نوعی مشارکت ادامه دار بین خود و مشتریان ایجاد می‌کنند تا نتایج درخشانی در زندگی فردی و حرفه‌ای مشتریان ایجاد گردد. کوچ ها کمک می‌کنند که مشتریان عملکرد خود را بهبود داده و کیفیت زندگی خود را افزایش دهند. این مربیان آموزش دیده‌اند که به نیازهای مشتریان با کمال میل و اشتیاق گوش فرا دهند و در واقع به دنبال راه‌حل‌ها و استراتژی‌هایی هستند که مشتریان در زندگی خود به کار گیرند. از نظر کوچ ها، مشتریان کاملا خلاق و کاردان بوده و یکی از وظایف کوچ ها، حمایت و پشتیبانی برای افزایش مهارت‌ها، منابع و خلاقیت آن هاست.

می‌خواهید قله‌ی دماوند را فتح کنید. این کار به تنهایی، تقریباً غیرممکن است. ممکن است کمی بالا بروید اما رسیدن به مقصد بدون ارزیابی درست، انتخاب مسیر مناسب و ابزار ضروری کاری به غایت سخت است. یک راهنمای کوهنوردی با ارزیابی درست از شرایط مسیر و آب و هوا به شما در زمان‌بندی و انتخاب مسیر ساده‌تر و امن‌تر کمک می‌کند. حتی قبل از حرکت به کمک راهنمایتان متوجه می‌شوید که چه ابزارهایی ضروری و کدام‌یک اضافی‌ست تا سبک‌بار و مطمئن به سمت قله حرکت کنید.

بیزینس کوچ کیست؟

کوچ های کسب و کار کارآفرینان باتجربه‌ای هستند که معمولا خودشان صاحب کسب و کار هستند، این افراد با بهره‌گیری از استعداد و مجموعه تجاربیاتشان مسیر موفقیت کسب و کارها را طراحی می‌کنند

تفاوت کوچینگ با سایر راهنماها

1. بیزینس کوچینگ و روانشناسی

کوچینگ، روانشناسی یا مشاوره دادن نیست. در مشاوره و روانشناسی، تمرکز بر درمان انواع مشکلات روانی و اختلال شخضیتی است و معمولا رویکرد اصلی آن، واکاوی و نگاه به گذشته فرد است. اما کوچینگ یک فرایند درمانی نیست، بلکه یک فرآیند ارتقای کیفیت و تحول است. یکی از مهم ترین تفاوت‌های روانشناسی با کوچینگ این است که در روانشناسی بیشتر بر آثار وقایع گذشته و حال تاکید می‌شود ولی در کوچینگ، کلاینت ها را تشویق میکنند هرچه زودتر به هدف کنونی خود دست بیابند. روانشناسان بیشتر با افرادی سر و کار دارند که نوعی خلاء عاطفی را تجربه کرده‌اند. در آنسو کوچ ها با افرادی سر و کار دارند که از نظر عاطفی سالم بوده و دوست دارند به سطوح بالاتری دست یابند. کوچینگ برای رشد و توسعه، به گذشته افراد توجه ندارد، فعالیتی اقدام محور بوده و تمرکز بر روی توسعه افراد برای رسیدن به هدف مطلوب می باشد. اگر با گذشته افراد سروکار دارید، پس شما یک روانشناس هستید. مثلا فردی در گذشته اعتیاد به مواد مخدر داشته و اکنون از نظر روحی آسیب دیده است. شما سعی میکنید با یادآوری گذشته و عواقبی که برای او رقم خورده او را از این کار منع نموده و سلامت روحی و روانی اش را بازیابی کنید.

2. بیزینس کوچینگ و مشاوره

با اینکه کوچینگ و مشاوره تا حدودی مشابه هم هستند، ولی تفاوت های مهمی بین این دو مقوله وجود دارد. مشاور معمولا فردی است که در حوزه خاصی تبحر دارد و بیشتر به ارائه راه‌حل در مساله‌‌ای تمرکز دارد. مشاور با کلاینت ها همکاری می‌کند تا مشکل آن ها را حل نموده و وقتی این مساله از بین برود همکاری مشاور با کلاینت تمام خواهد شد. در واقع، مشاور خارج از حوزه تخصصی خود با کلاینت همکاری نمی‌کند. کوچ از رویکرد جامع‌تری استفاده می‌کند. مثلا، موقعیت مورد نظر را به همراه کلاینت بررسی کرده و دوش به دوش کلاینت حرکت می‌کند. در واقع، کوچ لزومی ندارد که خودش یک کارشناس در کسب و کار کلاینت باشد. خود کلاینت، کارشناس است. کوچ به همراه کلاینت و با استفاده از دانش و تخصص خود او به راه حل می رسد.

3. بیزینس کوچینگ و منتورینگ

منتورها تجارب بیشتری نسبت به کلاینت‌ها دارند. منتور هم دانش و تخصص خود را ارزانی می‌کند و هم در نقش مشاور ظاهر شده و هم میتواند افراد را راهنمایی کند. آموزش های منتور هم رسمی و هم غیررسمی می‌باشند. منتور، متخصص اصلی در زمینه کسب و کار کلاینت‌هاست. منتور شخصی است که دارای تجربه در یک زمینه‌ی تخصصی است و می‌تواند به شخص دیگری که تجربه‌ی کمتری در همان زمینه دارد کمک کند. دانش، توصیه و منابعی که منتور با فرد در میان می‌گذارد بستگی به اهداف رابطه‌ی منتورینگ دارد. ممکن است منتور اطلاعاتی را راجع به مسیر شغلی خود به فرد بدهد یا بیشتر به دنبال پشتیبانی کردن احساسی، دادن انگیزه و بازی کردن نقش یک الگو باشد. کمک به کشف ظرفیت‌های جدید در هر شغل، هدف‌گذاری صحیح و شناسایی منابع نیز می‌تواند در حوزه‌ی عملکرد منتور قرار بگیرد.

بیزینس کوچ به مانند راهنمای کوهنوردی

چرا باید از بیزینس کوچینگ در کسب و کارم استفاده کنم؟

افزایش بازدهی یک کسب و کار به این معناست که با هزینه‌های کمتر (چه هزینه‌ی زمانی و چه هزینه‌ی مالی) سود بیشتری به دست بیاوریم. در شرایط مختلفی شاید به فکر افزایش بازدهی کسب و کار افتاده باشید. ممکن است آنطور که باید و شاید سود نمی‌کنید و به اصطلاح هشتِ شرکت شما در گرو نُه آن است. یا این که نه؛ چرخ شرکتتان می‌چرخد، درآمد خوبی هم دارید، اما قصد دارید که خیلی بیشتر از این حرف‌ها سود کنید و بازده کسب و کارتان را بالا ببرید. برای تحلیل کسب و کار خود نیاز به یک بیزینس کوچ خواهید داشت.

حال سوالی که مطرح می شود در این شرایط و برای افزایش بازدهی کسب و کار نقش بیزینس کوچینگ چیست؟

1. کسب اعتماد به نفس فوق العاده

یکی از اساسی‌ترین عوامل پیشرفت شما در کسب و کار، اعتماد به نفس بالای شماست. مطمئن باشید که وقتی شما به خود و کسب و کارتان اعتماد داشته باشید، مشتریان هم به شما اعتماد می‌کنند، از صحبت کردن با شما لذت می‌برند و تصویر ماندگاری از شما در ذهنشان می‌ماند. داشتن یک بیزینس کوچ ماهر اعتماد به نفس شما را به شدت افزایش می‌دهد. به خصوص وقتی کسب و کار شما با چالش‌های اساسی روبرو می‌شود و نیاز به حل مسئله دارید، به شدت در معرض از دست رفتن اعتماد به نفس هستید. دقیقا همینجاست که بیزینس کوچ با درایت و آگاهی به یاری شما می‌آید و در شرایط بحرانی به شما کمک می‌کند. بهترین کمکی که یک بیزینس کوچ حرفه‌ای به شما می‌کند این است که به شما یاد می‌دهد تا بهترینِ خود باشید و این مهم‌ترین چیزی است که در کسب و کار و حتی زندگی به دردتان می‌خورد.

2. آموزش نحوه‌ی برخورد با شخصیت های مختلف

عموما بیزینس کوچینگ شامل تمریناتی است که حول مهارت‌های شخصیتی و سبک رهبری می‌چرخد و کمک می‌کند شما راحت‌تر خودتان را بشناسید. علاوه بر این بیزینس کوچ به شما در شناخت و رهبری تیپ‌های مهم شخصیت کمک می‌کند. یک کسب و کار با انواع و اقسام آدم‌ها سرکار دارد. مشکل بیشتر مدیران این است که با یک یا دو نوع تیپ شخصیتی سازگار هستند و در مورد سایر آدم‌ها نمی‌توانند رفتار درستی داشته باشند. بیزینس کوچینگ به شما کمک می‌کند تیپ‌های مختلف را بشناسید و متناسب با ویژگی‌های شخصیتی هر تیپ آنها را رهبری کنید. این هم به هدایت پرسنل شما کمک می‌کند و هم ارتباط با مشتریانتان را تقویت می‌کند. حتی در زندگی شخصی و برخورد با آشنایانتان نیز پیشرفت چشمگیری خواهید داشت.

3. بیزینس کوچ چیزهایی می‌بیند که شما از آن بی‌خبرید.

وقتی به چیزی خیلی نزدیک هستید یا با کاری درگیرید، عموما نمی توانید نقاط کور آن را تشخیص بدهید و برطرف کنید. یک بیزینس کوچ خوب این توانایی را دارد که از بیرون بیزینس شما را بررسی کند و نگاهی فراتر از نگاه شما داشته باشد. همین باعث می‌شود که به سرعت نقاط کور و ایرادات کسب و کار شما را پیدا کند (کاری که خیلی مواقع برای شما سخت است). البته مزیت بیزینس کوچ به این مرحله ختم نمی‌شود، همانطور که بیزینس کوچ قادر است سریع مشکل شما را پیدا کند، می‌تواند با سرعت راه حلی هم برای مشکل شما پیدا کند.

نکته ای در رابطه با کسب و کار های در حال رشد حائز اهمیت است این است که حال کسب و کار خوب به نظر می رسد، کسب و کار در حال سوددهی است و صاحب کسب و کار خوشحال از این امر با آسودگی در حال پیشبرد اهداف خود است. اما بیزینس کوچینگ وضعیت فعلی کسب و کار شما را به سمت یک وضعیت بهتر و مطلوب‌تر در آینده می‌برد و از مشکلات آتی به دلیل داشتن دید از بیرون پیشگیری می کند.

نگاه به آینده بیزینس کوچ

4. گشوده شدن افق های تازه به کسب و کار شما

دونالد رامسفلد (Donald Rumsfeld) که یکی از بزرگ‌ترین بیزینس‌من های آمریکا و وزیر دفاع جورج بوش بوده است، می‌گوید:

چیزهایی وجود دارند که ما خبر نداریم که آنها را نمی‌دانیم

منظور از این جمله چیست؟ یک بیزینس کوچ چگونه به ما دانش و آگاهی بیشتر ارزانی می‌کند؟

یک کوچ قوی به شما کمک می‌کند یک چشم دیگر هم پیدا کنید و افق‌های تازه‌ای از بیزینس شما را به روی شما باز می‌کند. ویژگیِ برجسته‌ای که بیزینس‌های بزرگ جهان را ساخته، یک برخورد خلاقانه و متفاوت با چالش‌ها و دشواری‌های کسب و کار است. دقیقا همین مسئله است که اهمیت بیزینس کوچینگ را برای شما صدچندان می‌کند.

5. بیزینس کوچ از شما سوالات درست را می‌پرسد.

یک بیزینس کوچ پیش از هرچیز سوالاتی از شما می‌پرسد؛ سوالاتی که شما را با چالش‌هایی در مورد کسب و کارتان مواجه می‌کند و به شما کمک می‌کند که از زاویه نقادانه به کسب و کار خود نگاه کنید. از طرفی دیگر بیزینس کوچی که از یک صنعت دیگری آمده می‌تواند از زاویه‌ای دیگر به کسب و کار شما نگاه ‌کند؛ زاویه‌ای با دید عمیق‌تر و کامل‌تر. بنابرین در سطوح مختلفی، با سوالات متنوع، ذهن شما را به چالش می‌کشد. همین چالش‌ها و بحث و بررسی آنها پله پله شما را به سمت موفقیت و پیشرفت شغلی هدایت می‌کند. استارت آپ‌ها از مواردی هستند که به شدت به بیزینس کوچینگ نیاز دارند. چراکه استارت آپ معمولا با چالش‌های زیادی درگیر خواهد بود که شاید در ابتدا اصلا به چشم نیایند. بیزینس کوچ کمک می‌کند که این چالش‌ها کاملا هویدا شوند و با برنامه‌ریزی دقیق‌تری یک استارت آپ کلید بخورد.

6. مراقبت از وفاداری و وضعیت کارمندان

معمولا کارمندان هر سازمانی، جدا از منافع کاری و درآمدهای ماهانه، دوست دارند در سِمت خود پیشرفت کرده و به هدف مطلوب سازمانی دست یابند. با به کارگیری بیزینس کوچ، این اطمینان را به کارمندان خود می دهید که از یک منبع حرفه ای برای قدرت بخشیدن به امور سازمان استفاده کرده‌اید که می تواند مهارت های فردی کارمندان را نیز ترقی دهد. یعنی اینکه شما به فکر کارمندان خود هستید و دوست دارید شاهد پیشرفتشان باشید.

7. او همیشه در کنار شما می‌ماند.

کسب و کار شما خوب است، خودتان هم مدیر خوبی هستید. اما به زودی درخواهید یافت که برای موفقیت شغلی، خوب بودن کافی نیست. شما می‌خواهید عالی باشید. اصلا شما باید عالی باشید. چون رقبای شما عالی هستند و اگر نتوانید مانند آنها و حتی بهتر از آنها کار کنید بازار، شما و کسب و کارتان را قورت می‌دهد. تمام ورزشکاران برتر جهان نیز می‌خواهند که بدون توفق پیشرفت کنند. به همین دلیل است که به دنبال برترین مربیان دنیا در زمینه ورزشی خود می‌گردند. شما نیز مانند یک ورزشکار حرفه‌ای هستید. برای رشد و پیشرفت کسب و کار خود نیاز دارید تا ذهن خود را پرورش بدهید. یک مربی کسب و کار یا همان کوچ (coach) با تمرین‌های حرفه‌ای و پیوسته، ذهن شما را باز می‌کند. درست است که یک کوچ حرفه‌ای مسئولیت بیزینس را برعهده شما می‌گذارد اما همیشه در کنار شما خواهد بود. او شما را در تمام لحظات هدایت می‌کند، گاهی به شما فشار می‌آورد، گاهی از شما نتیجه می‌خواهد و گاهی نیز شما را برای قرار گرفتن در مرتبه بالاتر تشویق می‌کند.

بیزینس کوچ همراه و ناجی کلاینت

8. آیا با کسب و کار خود ازدواج کرده‌اید؟!

آیا شما نیز از آن دسته مدیرانی هستید که ساعات بسیاری از روز را به رسیدگی به امور بیزینسی خود اختصاص می‌دهند؟ خب…این خیلی هم عالی است. به هر حال رشد و گسترش یک کسب و کار و موفقیت شغلی، بستگی زیادی به علاقه و دلسوزی مدیر آن دارد. اما شما باید در جریان باشید چه مقداری از این زمان بازدهی مفید دارد. آیا نمی‌توانید نتایج خود را تحلیل کنید و بفهمید که چه مقدار کار، واقعا برای شما لازم و ضروری است؟ اینجاست که بیزینس کوچ به کمک شما می آید و یاریگر شما خواهد بود. بیزینس کوچ به شما کمک می کند که در کسب و کار خود سیستم سازی کنید. کوچینگ مدیریت به شما کمک می‌کند تا زمان خود را کنترل کنید. شما به یک مدیتیشن اساسی نیاز دارید تا ذهن خود را خالی کنید. شما که با کسب و کار خود ازدواج نکرده‌اید!

9. نتایج تکراری دیگر تکرار نمی‌شوند.

اگر می خواهید همان کارهای تکراری را انجام دهید پس از گرفتن نتایج تکراری تعجب نکنید و انتظار معجزه نداشته باشید. مربیان کوچینگ، شما را به چالش می‌کشند و شما را به اقداماتی سوق می‌دهند که سود را افزایش می‌دهد. آنها به شما میدان می دهند تا کسب و کار خود را بدون توقف به سمت جلو برانید. شما باید نسبت به این تغییرات ذهن بازی داشته باشید تا برای کسب و کار شما نتیجه بخش باشد. کوچینگ کسب و کار به طور چشم گیری درآمد و سود کسب و کار شما را در طی ماه‌های شروع برنامه افزایش دهد.

10. سفر می‌روم، پس هستم.

آیا شما معتقد هستید که باید تمام روزهای سال را در کنار کسب و کارتان باشید و تعطیلات برای شما بسیار دور از ذهن است؟ بله درست است که بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر 24ساعته بالای سر کسب و کارتان نباشید پس صاحب واقعی آن نیستید، اما یک کوچ کسب و کار به شما کمک می‌کند که در فرایندهای کسب و کار، تیم مدیریت خود را توسعه بدهید به طوری که کسب و کار (حتی بدون حضور شما) رشد کند. کوچینگ مدیریت به شما کمک می‌کند تا بفهمید که چه آنجا باشید و چه نباشید، کسب و کار شما در حال فعالیت است و موفقیت شغلی از آن شماست. به تعطیلات بروید؛ این تعطیلات است که ذهن شما را باز و سر حال نگه می‌دارد تا همواره ایده‌ها به ذهنتان سرازیر شوند تا شما به یک صاحب واقعی کسب و کار تبدیل شوید. زندگی خیلی کوتاه است. چرا مدام در تجارت باشید؟

11. درختان نمی‌گذارند جنگل را ببینید؟!

شما آنقدر در کسب و کار خود عمیق شده‌اید که نمی‌توانید ببینید کجا هستید. نمی‌توانید ببینید بیزینس شما دارد به کجا می‌رود. در این حالت یک فرد بیرونی می‌تواند شرایط شما را بهتر از خودتان تحلیل کند. این مسئولیت سنگین برعهده کوچ شما است. مربی کسب و کار شما به شما نشان می‌دهد که کجا هستید و موقعیت شما چگونه است. کوچ بیرون از چهارچوب کسب و کار شما ایستاده و آن را تحلیل و راهکارهایی را در چهارچوب مناسب به شما ارائه می‌کند.

12. سرمایه‌گذاری روی خودتان با بیشترین سود

شما تجربه زیادی در کسب و کار داشته اید، درست؛ با این حال در این سال‌ها روی خودتان سرمایه گذاری نکرده‌اید. شما می توانید کارکنان خود را به دوره های آموزشی بفرستید، اما نیازهای خودتان چطور؟ شما خودتان را نادیده گرفته‌اید. اگر روی خودتان سرمایه‌گذاری بکنید که خودخواهی نکرده‌اید! مربی شما با شما کار خواهد کرد تا جنبه های خاصی از عملکرد خود را بهبود ببخشید و با حمایت از شما به شما انگیزه می‌دهد تا پیشرفت خودتان را ببینید. رابطه‌ی بین شما و مربی کسب و کار شما، تاثیر بسیاری روی شما و عملکرد کسب و کارتان می‌گذارد. کسب و کار شما یعنی خود شما. پس برای پیشرفت و موفقیت شغلی، اول خودتان پیشرفت کنید.

13. در جستجوی اشتیاق از دست رفته

گاهی اوقات از کسب و کارتان خسته می‌شوید؟ آیا دلتان می‌خواهد همه چیز را در یک لحظه رها کنید و بروید؟ به دو دلیل نگران نباشید. دلیل اول اینکه همه آدم‌ها همینطوری هستند و شما تنها نیستید. دلیل دوم اینکه کوچینگ در کسب و کار دقیقاً در این لحظه به کمک شما می‌آید. مربی کسب و کار شما احساسات شما را احیا خواهد کرد و چشم‌اندازی جدید در بازاریابی به شما می‌دهد. او به اهداف کسب و کار شما سامان می‌دهد و رویاهای شما را دوباره به یادآوری و آن شوق اولیه را دوباره در شما زنده می‌کند.

دیگر وقت آن است که برای طلب یاری از یک همراه دلسوز اقدام کنید پس وقت را تلف نکنید چرا که در هر لحظه رقبایتان پیشرفت می کنند و با تعلل از بازار جا می مانید.

حال که به ماهیت و ارزش بیزینس کوچینگ پی بردید، شاید برایتان سؤال پیش بیاید که اصلاً بیزینس کوچینگ از کجا و چه مرحله‌ای شروع می‌شود؟

بیزینس کوچینگ دقیقاً از کجا شروع می‌شود؟

بیزینس کوچ آموزش خود را از هرچیزی که به برند شما مربوط می‌شود شروع می‌کند. از ارزش‌هایی که برای برند خود تعریف کرده‌اید تا مشتریان هدفمند شما. در تمام چالش‌هایی که پیش روی شما قرار دارند، قدم به قدم همراه شماست.

وقتی بیزینس کوچ از همه جوانب کسب و کار شما آگاه شد و امکانات متنوع و گوناگون آن را بررسی کرد، نوبت به تصویر شخصی شما و اهدافتان از کسب و کار می‌رسد. در این مرحله بیزینس کوچ نگاه شما را بررسی می‌کند و به شما کمک می‌کند که تصویر روشنتری از کسب و کار خود داشته باشید. آیا به دنبال برندینگ و شناخته شدن هستید، یا صرفا به یک درآمد میلیاردی فکر می‌کنید؟ تمام اینها در اهداف و تصمیمیات شما تاثیر گذار است.

پس از این مرحله، بیزینس کوچ به شما کمک می‌کند تا برای تیم خود اهداف مفید و قابل دستیابی مشخص کنید و تیم خود را در جهت درست حرکت دهید. این اهداف دقیقا همان چیزهایی هستند که شما برای رشد و موفقیت کسب و کار خود به آن نیاز دارید. و در نهایت با کمک بیزینس کوچ، خود شما برای کسب و کارتان مجموعه‌ای از استراتژی‌ها و برنامه‌ها را طراحی کنید تا در مسیر اهداف خود قرار بگیرید.

بیزینس کوچینگ در انواع مقیاس‌ها به کمک شما می‌آید، چه یک کسب و کار کوچک محلی باشید، چه یک شرکت رو به رشد، یا حتی در شرف راه اندازی کسب و کار باشید. یک تصور وجود دارد که بیزینس کوچینگ فقط به درد کسب و کارهایی می‌خورد که دچار مشکل هستند یا بازار آنها گنگ و مبهم است. اما این تصور کاملا اشتباه است. حل مسائل و مشکلات بغرنج و پیچیده تنها یکی از قابلیت‌های بیزینس کوچ است. بیزینس کوچینگ در ابعاد بسیار گسترده‌تر و وسیع‌تر از این می‌تواند وجود داشته باشد.

بیزینس کوچینگ نیز همانند اغلب مباحث مدیریتی و توسعه انواع مختلفی دارد. در ادامه‌ی این مقاله به بررسی دسته‌بندی کوچینگ مستقیم(دستوری) و غیر مستقیم(غیر دستوری) می پردازیم.

انواع بیزینس کوچینگ

1. کوچینگ مستقیم (دستوری)

شاید رایج ترین تعریف از کوچینگ، همان چیزی است که آن را “کوچینگ مستقیم” می‌نامیم. این نوع کوچینگ، برخواسته از نوعی فلسفه است: کوچ، یک متخصص در حوزه خود بوده و می‌تواند به مراجعان هر آنچه مورد نیازشان باشد، آموزش دهد. رفتارهای کوچینگ مبتنی بر این رویکرد به گونه‌ای است که کوچ خودش به طور مستقیم و یا دستوری مسئله را برای فرد مقابل حل می‌کند. البته تعاریف بیشتری هم در مورد نسخه‌های پیشرفته‌تر این مفهوم وجود دارد مثل پرسیدن سوال برای کسب اطمینان از درک و تایید رفتارهای بهبود یافته.

محدودیت‌های کوچینگ مستقیم

از جمله محدودیت‌های کوچینگ مستقیم، کاهش چشمگیر اثربخشی آن است. زیرا نیازهای مراجعان، از یادگیری مفاهیم اساسی برای تولید دانش، مهارت ها، هنجارها و یا عقایدشان درباره ادغام با سازمان، به سمت چگونگی انجام وظایف به صورت روزانه تغییر می کند. ظهور فناوری و افزایش جهانی شدن آن، چشم‌اندازهای کسب و کار را تغییر داده و از این رو، یافتن کوچ‌های باکیفیت و یا منتورهای مجرب، چالش‌برانگیز شده است. به راه‌حل های جدید نیاز داریم زیرا راه حل‌هایی که ممکن است قبلا خیلی ایده آل بوده باشند، دیگر چندان موفق و کارآمد نباشند.

2. کوچینگ غیر مستقیم (غیر دستوری)

فلسفه دوم کوچینگ، به کوچینگ غیر دستوری اشاره دارد. این مدل، مهم‌ترین محرک برای فعالیت شرکت‌هایی است که به دنبال افزودن مهارت‌های کوچینگ و ادغام آن با فرهنگ سازمان خود هستند. این نوع کوچینگ برخواسته از این رویکرد است که مراجعان تنها در صورتی می توانند سود بیشتری از کوچینگ ببرند که خودشان بتوانند مهارت ها، دانش و هنجارهای موجود را کشف کنند و آن ها را برای توسعه راه‌حل‌ها به کار گیرند. کوچ، با استفاده از این رویکرد به طور غیر مستقیم و با ایجاد شرایط به گونه‌‌ای عمل می‌کند که فرد مقابل خود بتواند مسئله را حل کند. هنر اصلی در رویکرد غیر مستقیم، استفاده از سوالات و روش‌های ارتباطی غیر مستقیم برای ایجاد یادگیری و رشد فرد مقابل است.

مردم بیشتر علاقه‌مندند در راه‌حل مشکلاتی سرمایه گذاری بکنند که در آینده با آن‌ها مواجه هستند. چنانچه مسئولیت تصمیم‌گیری بیشتری در اختیار افراد قرار گیرد، بیشتر احساس اعتماد به نفس و خودکفایی خواهند کرد. ایده های جدید به طور مداوم از مغزها بیرون می‌زنند و عملکردهای عصبی، این تحقیقات جدید در خصوص کوچینگ را حمایت می‌کنند. منشاء این نوع کوچینگ به احتمال زیاد کوچ های ورزشی سطوح بالا بوده اند که اغلب با چالش کوچینگ فردی مواجه می شوند که توانایی بازی به شیوه‌های مختلف را داشته و یا توانایی بسیار بالاتری از یک کوچ بسیار مجرب دارد.

بعد از آشنایی کامل با بیزینس کوچینگ، رویکردها و مزایای آن، بهتر است به مربی (کوچ) هم بپردازیم تا با وظایف و ویژگی‌های یک کوچ خوب آشنا شویم.

کوچ (Coach) کیست؟

بیزینس کوچینگ چیست؟ کوچ کیست؟ کوچ‌ها افرادی هستند که به شما کمک می‌کنند که به آگاهی برسید و مسائل را خودتان کشف کنید و یاد بگیرید. کوچ‌ها هرگز شما را نصیحت نمی‌کنند و به شما راهکار ارائه نمی‌دهند، بلکه آن‌ها با استفاده از ابزارهایی کارآمد در سیستم کوچینگ، به شما کمک می‌کنند تا نقشه راه را برای پیشبرد اهدافتان تعیین کنید و به نتیجه مطلوب برسید. نهایتاً کوچ به مراجعه‌کننده کمک می‌کند که از نقطه A (شرایط فعلی) به نقطه B (شرایط مطلوب یا هدف نهایی) دست یابد و در کل این مسیر در کنار فرد است. به او کمک می‌کند تا بتواند بهترین تصمیم‌ها را بگیرد و بهترین مسیر را طی کند. مهم‌ترین کار کوچ این هست که مراجع را از مرزهای باور خودش رد کند تا فرد بتواند کاری انجام دهد.

رابطه بیزینس کوچ و کلاینت

یک بیزینس کوچ چه‌کارهایی انجام می‌دهد؟

پیش از آن که به ویژگی های بیزینس کوچ بپردازیم بایستی تعیین کنیم که یک مربی کسب و کار چه کار هایی را باید و چه کارهایی را نباید انجام بدهد. اگر شما به عنوان یک بیزینس کوچ ندانید که چه کار هایی وظیفه شماست نمی توانید ویژگی های مورد نیاز را در خود تقویت کنید. اگر هم به عنوان یک صاحب کسب و کار در حال خواندن این مقاله هستید این مقاله به شما کمک می کند تا در استخدام یک بیزینس کوچ و انتظاراتی که از او دارید هشیار باشید.

یافتن مشکلات مدیر کسب و کار: وظیفه شما به‌ عنوان یک مربی کسب‌وکار این است که به مردم کمک کنید کسب‌ و کارشان را از طریق شناسایی موانع و مشکلات موجود در کسب‌وکارشان ارتقاء دهند.

اصلاح عادات مدیر کسب و کار: معمولا مشکلات در عادت‌های درون فردی مربوط به رهبری و مدیریت، ریشه دارد. به‌هرحال شما به‌عنوان یک مربی استخدام شده‌اید تا به این افراد کمک کنید و آن‌ها را به رهبری تواناتر تبدیل کنید.

پرسیدن سوالات مناسب: وظیفه‌ی شما این است که سؤالات درست را در زمان‌های درست بپرسید، حقایقی که می‌دانید را به آن‌ها انتقال دهید و مدیران را نسبت به مسئولیت‌هایی که در مسیر دارند هشیار نگه دارید.

ایجاد انگیزه برای صاحب کسب و کار: هدف مربیگری کسب‌وکار این است که به مشتریانش کمک کند نسبت به کارهای خود شوق بیشتری پیدا کنند و در کارهایشان تغییر ایجاد کنند، طوری که توانمندتر شوند. آن‌ها را راهنمایی کنند تا متوجه شوند که کسب‌وکارشان و موفقیت آن فقط به خود آن‌ها بستگی دارد. یعنی مدیران و صاحبان کسب‌وکار و کارمندان آن‌ها را از ارزش‌های مالی موجود در یک زندگی هدفمند، در کنار سیستم‌های ارزشمند موجود آگاه کنند.

تمرینات بیزینس کوچ

داستان برند همه‌چیز است

یک کوچ کسب و کار به تیم مدیریتی شما کمک می‌کند تا داستان برند خود را بنویسید. اما داستان برند چیست؟ داستان برند، همه چیز است! از صفر تا صد مجموعه‌ی شما. داستان برند شما، داستان خود شماست. برای اینکه کسب و کار خود را به سوی موفقیت هدایت کنید، باید هدف خود را واضح ببینید. باید بدانید برای چه اینجا هستید و چه کاری انجام می‌دهید. اصلا از همه مهمتر اینکه باید بدانید چرا این کار را انجام می‌دهید. مجموعه‌ی این سوال‌ و جواب‌ها، داستان کسب و کار شما را می‌سازد. شاید فکر کنید که شما جواب این سوالات را از قبل می‌دانید. اما تنها در صورت کمک گرفتن از یک کوچ است که شما با خود واقعیتان روبرو می‌شوید. یک کوچ حرفه‌ای هیچ سناریوی از پیش‌تعیین‌شده‌ای ندارد. او برای هیچکسی در مجموعه شما نقشی تعریف نکرده است. او با یک کتاب پر از صفحات خالی می‌آید تا بیزینس شما را بررسی کند و به شما کمک کند تا داستان برند خود را در آن کتاب بنویسید. او حتی خودش نیز داستان شما را نمی‌نویسد. این کار فقط و فقط توسط شما و تیم شما انجام می‌شود. کوچ شما را با خود واقعیتان روبرو می‌کند.

یک کوچ، به کسب و کارها کمک می‌کند تا داستان شرکت خود را با آینده‌ای که سزاوارش هستند، هماهنگ کنند. اقداماتی که یک بیزینس کوچ حرفه ای در راستای ساختن داستان یک برند انجام می‌دهد را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد. یک بیزینس کوچ شما را به عنوان یک مدیر کسب و کار متقاعد می کند تا:

هدف خود را شفاف بیان کنید.

نقش‌های سازمانی را انتخاب کنید.

فرآیند مدیریت را برنامه‌ریزی کنید.

چطور از تمام اینها نتیجه‌گیری کنید.

و چطور نتایج را تحلیل کرده و در راستای اهداف سازمان به کار بگیرید.

انتخاب بیزینس کوچ

هر کوچ دارای سبک، شخصیت، نقاط قوت، ترجیحات و ضعف‌های منحصر به فرد خود است. به همین ترتیب، هر فرد نیازها، ترجیحات و سبک یادگیری مخصوص خود را دارد. به همین دلیل انتخاب کوچ مناسب اولین گام در حصول اطمینان از موفقیت تعامل کوچینگ است.

بهترین راه برای انتخاب کوچ این است که رزومه‌ی دو یا سه کوچ را مرور کنید و سپس مصاحبه گزینشی با آن‌هایی که معیارهای شخصی فرد را برآورده می کنند، انجام دهید. فرد در طول مصاحبه‌ی گزینشی و در سراسر فرآیند کوچینگ، باید همچنان به اصلاح و تنظیم ارزیابی خود از نحوه کمک کوچ به او برای رسیدن به اهداف اعلام شده ادامه دهد.

سوالات مصاحبه های گزینشی:

تاریخچه‌ی شغلی خود را شرح دهید.

آموزش و تحصیلات شما در زمینه‌ی بیزینس کوچینگ چیست؟

آیا به افرادی در سطح من خدمات بیزینس کوچینگ ارائه داده اید؟

آیا می توانید با من کار کنید تا بتوانم نحوه ی کار کردن موثرتر با دیگران را درک کنم؟

چگونه اطلاعات محرمانه مرا حفظ خواهید کرد؟

رویکرد بیزینس کوچینگ خود را توصیف کنید.

از چه ابزارهای ارزیابی به عنوان بخشی از روند بیزینس کوچینگ استفاده می کنید؟

چگونه بهبود/موفقیت را می سنجید؟

چگونه مرا در برابر نتایج مسئولیت‌پذیر می‌کنید؟

معمولاً چطور با مشتریان بییزنس کوچینگ ارتباط برقرار میکنید؟

با چه نوع از مشتریان، موثرتر کار می‌کنید؟

مهارت‌های ضروری یک کوچ موثر چیست؟

پس از اتمام فرآیند مصاحبه، فرد با بیزینس کوچ تماس می‌گیرد تا انتخاب یک کوچ را نهایی کند.

شبکه‌ای از افراد که دارای طرز فکر مشابهی هستند و می‌توانید ایده‌های جدید را با آنها به اشتراک بگذارید یا در مورد مسائل و مشکلات با آنها بحث کنید، ایجاد کنید.

بیزینس کوچ ها می توانند برای کسب و کاری که در معرض مشکلات فراوان قرار دارد، دیدگاه متفاوتی به ارمغان بیاورند؛ و این امر دقیقا به اندازه‌ی کسب دانش و مهارت های کسب و کار مهم است.

فرض کنید که شما صاحب یک کسب‌وکار هستید، اما نمی‌دانید که دقیقا چطور رفتار سازمانی خود را به خصوص بین همکاران و کارمندانتان اجرا کنید. ممکن است بعضی مسائل و نکات مهم در بیزینس را ندانید. مثلا ندانید در یک رویداد چگونه لباس بپوشید که بهتر دیده شوید و یا در یک قرار کاری چه بگویید و چگونه بگویید. حتی رفتار درون سازمانی شما با کارمندان و همکارانتان و اینکه چه موقع عصبانی شوید و یا چه موقع گذشت کنید از نکاتی است که طبیعتا هیچ انسانی بدون گذراندن دوره‌ی ‌آموزشی و یا داشتن یک راهنمای خوب نمی‌تواند فرا بگیرد. بیزینس کوچینگ به شما کمک می‌کند تا دانش مدیریتی خود را به قدری بالا ببرید که شاهد افزایش چند برابری درآمد و رونق کسب‌وکارتان شوید، قاعدتا بیزینس کوچ‌ها با مطالعه کتب مختلف و با گذراندن دوره های تخصصی توانسته‌اند خود را در جایگاهی قرار دهند تا به صاحبان مشاغل آنچه را که نمی‌دانند بیاموزند.

و در آخر بیزینس کوچینگ در ایران فرصتی طلاییست! اما چرا؟ در مقاله بیزینس کوچینگ در ایران | یک فرصت طلایی برای کسب و کارها و افراد! به طور کامل به این مسئله پرداختیم.منبع این مقاله