هر وقت که پای پلیس در میان باشد، مخاطب عادت کرده که فیلم را با برچسب پلیسی برای خودش طبقهبندی کند. در نتیجه بدون اینکه پلیسی یک ژانر یا زیرژانر مستقل در تقسیمبندیهای سینمایی باشد، فیلمهای پلیسی بهعنوان مدل رایج شناخته میشوند و طرفداران زیادی هم دارند. نکته اینجاست که عبارت کلی فیلم پلیسی میتواند دامنه وسیعی از لحنها و ژانرها را در بگیرد، از اکشن-کمدی گرفته تا تریلرهای جنایی. شهرت فیلمهای پلیسی به اندازهای است که شاید شما در طول زندگی خود هیچوقت با یک پلیس واقعی برخورد نکنید اما به واسطه تماشای فیلمها تصور کنید که آنها را به خوبی میشناسید؛ حال آنکه فاصله سینما با واقعیت حداقل در این زمینه بیشتر از چیزی است که فکرش را میکنید.
The French Connection
یک پلیس سمج (با نقشآفرینی جین هکمن) رد باند قاچاق مواد مخدر به نیویورک را زده و هر طوری که هست، میخواهد کار و کاسبی آنها را به هم بریزد، اما خلافکارها زرنگتر از آن هستند که به سادگی دم به تله بدهند. در نتیجه تقریبا تمام فیلم به شکلهای مختلفی از تعقیب و گریز تبدیل میشود.
این فیلم ویلیام فریدکین که در سال نمایش، جوایز اسکار را درو کرد و در گیشه هم فروش قابلتوجهی داشت، شاید یکی از نفسگیرترین و دیوانهوارترین محصولات هالیوود تا آن زمان بود که تصویری خشن، وحشیانه، واقعی و البته جذاب و سرگرمکننده از دنیای جرم و جنایت نشان میداد. به همان اندازه، پلیسهای فیلم هم واقعا انگار از خیابان آمده بودند. بعد از پنجاه سال، ارتباط فرانسوی همچنان در اجرا از هر لحاظ تماشایی است و طی این مدت به فیلم محبوب بسیاری از سینماگران سرشناس نیز تبدیل شده. موفقیت فیلم موجب شد که چند سال بعد جان فرانکنهایمر قسمت دوم آن را بسازد که اقبال چندانی را به همراه نداشت.
Dirty Harry
قتلهای زنجیرهای زودیاک که دیوید فینچر در فیلم زودیاک به آنها پرداخته و البته هنوز هم معمای آن حل نشده، دستمایه ساخت یکی از معروفترین نمونههای فیلم پلیسی با حضور کلینت ایستوود در نقش هری کالاهان شد؛ پلیس بیاعصاب، قاطع و کاربلد سنفرانسیسکو که میخواهد یک قاتل زنجیرهای را به دام بیاندازند. موفقیت فیلم نشان داد که ایستوود چه در فیلمهای وسترن و چه در خیابان، هر زمان که اسلحه به دست بگیرد برای تماشاگر جذاب است. محبوبیت شخصیت هری کثیف زمینهساز ساخت فیلمهای بعدی با حضور این کاراکتر شد و خود ایستوود هم تا زمانی که میتوانست بدود و اسلحه بکشد، این شمایل را در فیلمهای دیگر تکرار کرد.
Serpico
معروف است که دهه هفتاد میلادی شهرهای بزرگی مانند نیویورک از شدت غرق شدن در جرم و جنایت تبدیل شده بودند به جنگل و نیروهای پلیس هم به دلیل فساد درون سیستمی و هم ضعف در سازماندهی، توان مقابله نداشتند. یکی از بهترین تصاویر به جا مانده از آن دوران، سرپیکو ساخته سیدنی لومت و با درخشش آل پاچینو است که بر اساس زندگی یک پلیس واقعی به همین نام ساخته شده. فیلم داستان مأموری را روایت میکند که با هویت مخفی به میان خلافکارها نفوذ میکند و همین تلاش برای مبارزه با فساد زندگی شخصی او را در مرز ویرانی پیش میبرد. به مرور زمان، فیلم محبوبیت بیشتری کسب کرد و امروزه جایگاهی ویژه در تاریخ سینما دارد.
Lethal Weapon
یکی از مدلهای رایج در فیلم های پلیسی ، ترکیب یک زوج همکار ناجور با تفاوتهای اساسی در شخصیت و شیوه کار است که به سراغ پروندهای سخت و پیچیده میروند. اسلحه مرگبار یکی از معروفترین نمونهها در این جنس از فیلم های پلیسی است که اواخر دهه هشتاد مل گیبسون و دنی گلاور را به شهرت رساند و بعدا نیز به شکلهای مختلف مورد تقلید قرار گرفت. در سری فیلمهای اسلحه مرگبار که توسط ریچارد دانر ساخته شده، ترکیبی از همه چیز را پیدا میکنید: اکشن، هیجان، کمدی، ملودرام و… . رمز موفقیت چنین فیلمهایی در شیمی و نحوه تعامل میان شخصیتها با وجود تضاد و تفاوتهاست و اینکه چطور میشود از رویکردهای متفاوت دو شخصیت برای سرگرم کردن مخاطب موقعیتهای متنوعی را خلق کرد.
A Good Day to Die Hard
دهه هشتاد و سالهای ابتدایی دهه نود دوران اوج اکشن-منهاست. مردانی هیکلی که با یک اسلحه لشگری از اراذل را به رگبار میبستند و با مشت و لگد برای دشمنان خود دهان و دندان باقی نمیگذاشتند. گرچه بروس ویلیس و سری فیلمهای جان سخت هم محصول همان دوران اند، اما کاراکتر جان مککلین با نمونههای دیگر آن زمانه تفاوتهای اساسی دارد؛ اینجا با پلیس سمج و بذلهگویی مواجهیم که به طرز حیرتانگیزی هیچ جوره از رو نمیرود و همیشه راهی برای زنده ماندن و خراب کردن نقشههای بقیه پیدا میکند.
موفقیت این سری فیلمها و نمونههای دیگری در همان دوران (مانند سری فیلمهای پلیس بورلی هیلز با حضور ادی مورفی) به محبوبیت و فراگیر شدن مدلی از فیلم پلیسی منجر شد که در آن مایههایی از کمدی به اکشن اضافه میشود و در عین دست انداختن کلیشههای هالیوودی آنها را به شکلی متفاوت مورد استفاده قرار میدهد. فیلمهایی که در آنها یک پلیس ساده خواسته یا ناخواسته وسط یک نقشه جنایتکارانه بزرگ و خطرناک قرار میگیرد و با پررویی همه چیز را به هم میریزد.