درباره قسمت شش (قسمت جنجالی) زخم کاری

در قسمت ششم سریال زخم کاری نمایشی از قدرت روبه رشد مالک را می بینیم که با روحیه‌ای آسیب‌پذیر توامان شده است. اما آنچه مخاطب را برای تماشای قسمت بعدی این اثر مشتاق می کند، سرانجام مالک و عاقبت دیگر شخصیت‌های حاضر در این اثر است.


چه می‌شود که مردمان عادی قانون را زیر پا می‌گذارند، از اخلاقیات می‌گذرند و به قیمت آلوده شدن دستان خود به خون، سراغ اقداماتی می‌روند که قدرت و ثروت بیشتر را به‌همراه دارد، حتی به صورت موقت و با آگاهی از عقوبت؟ قضیه برمی‌گردد به کمبودهای گذشته که در ذهن و جان آدمی تبدیل شده‌اند به زخم‌های عفونی و فطرت آدمی را مخدوش کرده‌اند. همه در زندگی کمبودها، فقدان‌ها و مشکلاتی را تجربه می‌کنیم که چیزی جز درد و حسرت برای ما به‌همراه ندارند، اما تبدیل‌شدن همین موارد به عقده، کینه و نفرت و چرک کردن زخم‌های وجودی به‌جای ترمیم، اولین گام برای ریشه دواندن شرارت در جان آدم است.

زخم کاری تصویری از جماعتی را نشان می‌دهد که برای زدن لقمه‌های خود در خون بقیه باهم رقابت دارند، و سریال سعی کرده در مقایسه با منبع اقتباس خود، با اضافه کردن بال‌وپر بیشتر به تعریف شخصیت‌ها و سرک کشیدن به گذشته‌ها، همین زخم‌ها را به طرز عمیق‌تری بکاود. رفتارهای امروز مالک (جواد عزتی)، ناصر (سعید چنگیزیان)، سمیرا (رعنا آزادی‌ور)، منصوره (هانیه توسلی) و مظفری (کاظم هژیرآزاد) همه برگرفته از زخم‌هایی است که در گذشته به واسطه حضور زیر سایه حاج عمو (سیاوش طهمورث) برداشته‌اند. البته در این رقابت برنده کسی است که بتواند با فشار زخم‌های بقیه، درد بیشتری را به آن‌ها تحمیل کند و به زمین بزندشان.

حتی در قسمت‌هایی که اتفاق عجیب‌وغریبی نمی‌افتد یا داستان با شتاب کمتری پیش می‌رود، حضور مالک به اندازه کافی جذاب و گیرا هست که بیننده را با خود همراه کند، و این را باید مدیون بازی جواد عزتی دانست که به ترکیب غریبی از نمایش صداقت و شرارت رسیده. مالک در لحظاتی که برای بقیه از سر قدرت نقشه می‌کشد و دام پهن می‌کند، حالا طرف مقابلش چه تاجرانی در خارج از کشور باشند که با زیرکی خودش آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و چه دختر نوجوان ناصر که با تظاهر به مهربانی می‌خواهد او را از پدرش دور کند، همان‌قدر دست‌یافتنی به نظر می‌رسد که موقع برخورد از سر ضعف با زنان دیگر. طوری که انگار با آدم ذاتا ضعیف و آسیب‌پذیری سروکار داریم که سپری دروغین از اعتمادبه‌نفس برای پوشاندن ضعف‌هایش به تن کرده تا خود را قوی‌تر نشان دهد و مشخصا این سپر از قدرت و ثروتی ساخته شده که نمود عینی دارد، اما در مقابل غریزه خودش خلع سلاح می‌شود و از قضا برای غلبه بر این ضعف درونی نیاز دارد به فتح سنگرهای تازه!

بااینکه زخم کاری، ابایی ندارد از نزدیک شدن به الگوهای عامه‌پسند در روابط میان شخصیت‌ها، اولا همین جنبه‌ها را در سطحی قابل‌قبول اجرا می‌کند و دچار تغییر لحن نمی‌شود، ثانیا در پس همین خرده‌داستان‌ها مدام در حال کنار هم گذاشتن نشانه‌هایی است که در تصویری بزرگ و کلی می‌تواند به نقد مناسبات قدرت در سطح کلان منجر شود. تا به اینجا همین باعث شده که سریال موردتوجه مخاطبان باشد، حتی اگر اکثر بینندگان فقط مو را ببیند و تعداد کمتری از آن‌ها پیچش مو را!

منبع: فیلیمو شات