سریال فرندز یک مجموعه معمولی نیست. فرندز را میشود نوعی روش درمانی در نظر گرفت؛ «فرندزدرمانی» را فقط و فقط طرفداران پروپاقرص سریال با تمام وجود درک میکنند. در شرایطی که هیچ راهی پیدا نمیکنید تا حالتان خوب شود، کافی است به سراغ اپیزودهای موردعلاقهتان در میان ۲۳۵ اپیزود سریال فرندز بروید، خودتان را بهدست جمع ششنفره کمنظیر و درخشانشان بسپارید و بیستوچند دقیقه بعد، بخش عمدهای از نگرانی یا استرس وجودتان کمرنگ شده و جایش را به خندههای از ته دل داده. این، معجزه سریال فرندز است.

فرندز از آن دسته سریالهایی نیست که هر اپیزودش تنها بیست دقیقه از وقت شمارا پُر کند و بعد از بهپایان رساندن هر فصل یا هر اپیزود، پروندهاش را ببندید و تمام. بههیچوجه! اگر فرندز را دیده باشید بهطورقطع با چند سطر بالا موافق هستید و اگر هنوز به سراغ فرندز نرفتهاید در جریان این موضوع باشید که شما بهزودی شش نفر را به نزدیکترین افراد زندگیتان اضافه خواهید کرد؛ راس، مانیکا، ریچل، جویی، فیبی و چندلر.
انتخاب ده قسمت از سریال فرندز برای تمام عمر، بهطورقطع کار بسیار دشواری است و از هر قسمتی که بنویسید و بگویید بازهم جای بسیاری از قسمتها و سکانسها خالی خواهد بود. تماشای فرندز تجربه نوع دیگری از دوست داشتن و دلبستگی است؛ دل بستن به شخصیتهایی که کامل نیستند، اشتباه میکنند، عاشق میشوند، شکست میخورند و درنهایت همیشه و همیشه آدمهایی را در کنار خوددارند که فارغ از هرگونه قضاوتی، برایشان آغوش باز میکنند.