نقدی به مراسم های قبل عروسی

بله برون مراسمی هست که بین دو خانواده و فامیل های نزدیک برگزار میشه و یک جشن نیمه خصوصی هست. در این جشن یک عاقد معمولا به خونه آورده شده و رابطه دختر و پسر کمی از حالت رسمی خارج میشه.

در واقع مراسم بله برون همون جایی هست که بله از دختر خانوم گرفته میشه. ولی یک بله هم در مراسم عقد هست که نباید با این مراسم قاطی بشه. حالا یک موضوع اینجا مطرح میشه که، خب که چی؟!

چرا باید دو مراسم با یک هدف داشت؟ برای این موضوع معمولا خانواده ها به این صورت دلیل میارن که شناخت بیشتر میشه و دو نفر میتونن با هم به خریدهای عقد بپردازن. اینجا یک سوال دیگه ای که مطرح میشه اینه که وقتی دو طرف محرم میشن دیگه چه نیازی به عقد هست. اگر محرم نمیشن پس چه نیازی به این مراسم هست؟ کلا چه نیازی به این داستانا هست نمیدونم (:

شاید به همین خاطر هست که چیزی به اسم حلقه نشون داریم و دوره ای که در اون دو طرف باهم آشنا میشن و بعد عقد میکنن. با این وجود به نظرم اینکه مراحل رسیدن دو فرد رو ایقدر بخوایم پیچیده کنیم و با مراسم های مختلفی که نیازی بهشون نیست به هزینه کردن بندازیم اونم توی شرایط امروزی خیلی منطقی به نظر نمیاد.

من توی نوشته هام کمی منتقدانه نگاه میکنم ولی دوست دارم که اگر کسی مخالف این نظر هست عقیدشو بشنوم و شاید قانع کننده باشه. چون امروزه دیگه نیاز به اون شناخت ها کمتر شده و دو نفر از قبل با هم آشنا هستن.

اگر بیشتر دقت کنیم خیلی از مراسم هایی مثل چندبار خواستگاری، بله برون، عقد، عروسی و هزارتا برنامه دیگه که جز وقت و انرژی چیز دیگه ای نمیگیره و معمولا هم پر هزینه اجرا میشه رو میشه کمتر کرد تا زندگی شکل بگیره.

تا درودی دیگر بدرود (: