تردیدی نیست که اینترنت تغییراتی بنیادی و اساسی در شیوه خرید مشتریان ایجاد کرده است. این تغییر و تحول به نفع کسب و کارهایی تمام میشود که تصمیم میگیرند خیلی سریع خود را با این تغییرات سازگار کرده و بر همان مبنا برنامهریزی و اقدام کنند.
قرنها است که فروش و بازاریابی به عناصر جداییناپذیر کسب وکارها تبدیل شدهاند، عناصری که مدام در حال تغییر و تحول هستند و شاید در هیچ برههای از زمان، به اندازه بیست سال اخیر رشد و پیشرفت نکردهاند. تفاوت بازاریابی و فروش به اندازه یک تار موست که ارتباط تنگاتنگی در عملکرد و کارایی باهم دارند.
امروزه مشتریان پیش از آنکه با یک فروشنده صحبت کنند، 70 درصد از مراحل تصمیمگیری برای خرید یک محصول را پشت سر گذاشتهاند. محتوای موجود در وبسایتها اطلاعات زیادی در اختیار مشتریان قرار میدهد و همین امر سبب گردیده، مشتریان امروزی در مقایسه با گذشته آگاهتر، فهمیدهتر و زیرکتر باشند.
در گذشته اگر کسی میخواست یک اتومبیل بخرد، باید سری به نمایشگاه ماشین میزد، درباره مدلها و قیمتها پرسوجو میکرد، چند تا کاتالوگ میگرفت و با خود به خانه میبرد.
بعد دو یا سه بار دیگر به نمایشگاه اتومبیل مراجعه میکرد تا سرانجام خرید کند. اما این روزها مشتریان اطلاعات زیادی درباره مدلهای مختلف و مشخصاتشان دارند، در ضمن میدانند کدام نمایشگاه اتومبیل دلخواه آنها را در همان رنگ و با همان آپشنهای مورد نظر و مطلوب آنها دارد.
زمانه عوض شده، مشتری دیگر از شما نمیخواهد؛ لطفاً کمی درباره اتومبیلهایتان برای من توضیح دهید. بلکه به شما میگوید: من یک ماشین شاسی بلند، مدل 2020 میخواهم، رنگش نقرهای باشد. در واقع همان مدل تویوتایی را میخواهم که در وبسایتتان 2 درصد تخفیف برایش در نظر گرفتهاید.
مصرفکنندگان انتظار دارند شرکتها تمام اطلاعات ضروری و لازم را در اختیارشان قرار بدهند. آنها میخواهند به نقطه نظرات سایر مصرفکنندگان دسترسی داشته باشند، قیمتها را بدانند و مشخصههای یک محصول یا چند محصول را با هم مقایسه کنند، آنها نسبت به شرکتهایی که این اطلاعات را از آنها مخفی میکنند، به دیده شک و تردید مینگرند.
بخش بازاریابی مسئولیت منتشر کردن این اطلاعات را به عهده دارد و کمک میکند فرآیند خرید آغاز گردد. اینجا است که مرز میان فروش و بازاریابی محو و کمرنگ میشود. زمانی فروشندگان وظیفه داشتند اطلاعات لازم را در اختیار مشتریان بالقوه قرار دهند، اما امروزه این مسئولیت برعهده بخش بازاریابی است. با این اوصاف حد و مرز میان بخش فروش و بازاریابی در کجا است؟
چرا بازاریابی ؟!
دنیای امروز دنیای تحولات سریع و گسترده در تمام ابعاد است. حال وهوای امروز تجارت نشان از جهانی شدن آن دارد فرایندی که منجربه حضور و رقابت تنگاتنگ ظرفیت های مختلف تجاری شده است.
آنچه به یقین می توان گفت این است که چنانچه کشوری به هر علت نتواند به این موج شتابان فراگیر بپیوندد در آینده ای نچندان دور، در صحنه ی رقابت های بین المللی به حاشیه رانده می شود و بسیاری از فرصت های کسب و کار را به سود دیگران از دست می دهد.
تکنیک های فروش در بازاریابی
در این شرایط همپای تجارت عرصه ی فروشندگی نیزبه عنوان زیر مجموعه ی تجارت – چه به صورت کلی در نظر گرفته شود یا جزئی- دستخوش تغییر است. هر فروشنده ای باید تصمیم بگیرد که در ارتباط با این تغییر کجا قرار بگیرد.
آموزش بازاریابی
بازار پر رقابت امروزی کمپانی ها را بر آن داشته است که با موضوع فروش بطور جدی برخورد کنند و فقط از فروشندگان حرفه ای و خبره برای فروش کالاهای خود استفاده نمایند.