جایگاه برند سازی در کسب درآمد اینترنتی

زمانی که صحبت از برند و برندسازی می شود آرم و نشان شرکتهای بزرگ ونامدار بزرگ مثل مرسدس بنز ، فورد ، سامسونگ ، تویوتا ، اپل ، و ... به یاد می اید واقعا چرا اینطور است ؟ نکته جالب اینکه وقتی می پرسیم چرا اینطور است؟ در جواب می گویم خوب اینها برند هستند و اگر هم خیلی وارد جزئیات شویم می گویم خود کارشان درسته ، شناخته شده هستند و در سطح جهانی فعالیت دارند

همه این استدلال های عامیانه درست است ولی واقعیت ورای اینها می باشد در این مقاله هم قصد ندارم تا به شیوه برند سازی و راهکارهای آن بپردازم بلکه در این مقاله قصد دارم به صورت اجمالی وگذرا ، بررسی جایگاه برندسازی در کسب درآمد از اینترنت را بیان کنم.

هر گاه صحبت از برند و برندسازی در اینترنت می شود هیچ کسب و کار ایرانی را به عنوان برند در آن نمی بینیم و همه آنها خارجی و اکثر هم آمریکایی می باشند. مشکل چیست ؟ ایراد در کجاست؟ چرا سایت های فعال ایرانی امکانات و یا شرایط برند شدن ندارد ؟ کسب و کارهای شاخص ایرانی که امکان برند شدن دارند چرا توجه ای به اینترنت و فعالیت در آن ندارند و یا برایشان ارزش و جایگاه ندارد؟

اگر افراد فعال در کسب و کارر به برند سازی در کسب درآمد اینترنتی به عنوان یک ضرورت نگاه کنند بسیاری از مشکلات کسب و کارهایشان رفع خواهد شد.همه افرادی که به کسب در‌آمد اینترنتی مشغولند آنقدر با نشان‌های تجاری پایگاه کسب در‌آمد اینترنتی مانند گوگل یا یاهو یا ای.بی یا آمازون به طور روزمره برخورد می‌کنند و دیدن آن‌ها برایشان بدیهی است که کم‌تر به این نکته متمرکز می‌شوند که چه فرایندی این لوگوها را تبدیل به برند نموده و چه برنامه‌ریزی در پشت این کار نهفته است. غالب ما می‌دانیم که این سایت‌ها تیم‌های طراحی و بازاریابی خاصی برای انتشار و برجسته‌سازی برندهایشان دارند اما کمتر به اهمیت این کار در کسب در‌آمد خودمان از اینترنت می‌اندیشیم.

در مباحث راه‌اندازی پایگاه‌های کسب در‌آمد اینترنتی گفتیم که انتخاب آدرس مناسبی که به یاد مخاطب بماند اهمیت دارد. در آن مقاله توضیح دادیم که یک لوگوی مناسب تجارت الکترونیکی که با استانداردهای بازاریابی چریکی طراحی شده باشد، می‌تواند بازگشت مخاطبین را تضمین نماید اما به راستی چرا؟

این از ادات روانشناسی است که مخاطبین نسبت به رنگ‌ها و طرح‌ها واکنش نشان می‌دهند و برخی آن‌ها را گریزان و برخی جذب می‌کنند. بنابر‌این از یک برند انتظار می‌رود که این کارها را برای یک پایگاه کسب در‌آمد اینترنتی انجام دهد:

– آدرس پایگاه کسب در‌آمد اینترنتی را در خود داشته باشد و به‌ خاطر مخاطب ثبت کند.

– رنگ مناسبی با سلیقه عام مخاطبین پایگاه کسب در‌آمد اینترنتی داشته باشد تا ذهن ایشان گریزان نشود (مثلا به نظر شما برند یک فروشگاه کسب در‌آمد از فروش لوازم ماهیگیری باید رنگ زمینه قهوه‌ای داشته باشد یا آبی؟).

– طرحی قالب‌شکن داشته باشد تا بتواند تمرکز اولیه مخاطب پایگاه کسب در‌آمد اینترنتی را به خود جلب نماید. این کار را معمولا با قرار دادن یک علامت پنهان در برند انجام می‌دهند.

– به تنهایی و کاملا به اتکا به شمایه گرافیک بتواند به مخاطب پایگاه کسب در‌آمد اینترنتی بگوید که در زیر این برند چه تجارتی صورت می‌گیرد.

– شعار پایگاه کسب در‌آمد اینترنتی را در خود نهفته داشته باشد.

و ادات بسیار زیاد دیگری که منظور نظر بحث ما نیست و می‌توانید درباره آن‌ها در اینترنت جست‌وجو نمایید.

بسیاری از پایگاه‌های کسب در‌آمد اینترنتی برای خلق چنین طرح زیرکانه‌ای هزینه‌های زیادی را به طراحان پرداخت می‌کنند. اما بعد از آفرینش این طرح چه؟ آیا فقط روی کارت‌های ویزیت، بنرها و گوشه صفحات پایگاه کسب در‌آمد اینترنتی تبعید خواهد شد یا می‌تواند از این کار نقش مهم‌تری به عهده بگیرد؟

واقعیت این است که تا محدوده خاصی در کسب در‌آمد اینترنتی برندها تحت حمایت بازاریابان قرار می‌گیرند اما از محدوده خاصی به بعد این کسب‌و‌کارها هستند که تحت حمایت برندها قرار خواهند گرفت. این آن رازی است که برندسازی را با اهمیت می‌نماید و صاحبان کسب‌و‌کارها و پایگاه‌های کسب در‌آمد اینترنتی بزرگ را قانع می‌کند که برای برند خود بیشتر از کسب درآمدشان هزینه بازاریابی صرف کنند. برای مثال غالب جوان‌های ما در کشور خودمان می‌دانند که پوشاکی که مارک آدیداس داشته باشد از همتای خودش بدون این برند بسیار گران‌تر است! برند آدیداس در حال حمایت از کسب در‌آمد از کالاهای این شرکت است یا هیچ‌کس در خرید کتاب از برند پایگاه اینترنتی آمازون تردید رسیدن یا نرسیدن کتابش را ندارد.