هنری فورد هر جمعه برای زنش از یک گلفروشی، گل می خرید


هنری فورد هر جمعه برای زنش از یک گلفروشی، گل می خرید
هنری فورد هر جمعه برای زنش از یک گلفروشی، گل می خرید

هنری فورد هر جمعه برای زنش از یک گلفروشی، گل می خرید. یک بار از گل فروش پرسید:"آقای محترم، شما مغازه خوبی دارید. چرا یک شعبه دیگر نمی زنید؟"

گل فروش گفت بعدش چی ...آقا؟"

فورد گفت:"بعد از مدتی، نیز چندین شعبه در دیترویت دایر خواهید کرد."

گل فروش گفت بعدش چه...آقا؟"

فورد گفت:" بعد هم در تمام آمریکا."گل فروش گفت:"بعدش ... چی آقا ؟"

فورد با عصبانیت گفت:"لعنت بر شیطان! بعد می توانی راحت باشی."

گل فروش گفت:"همین حالا هم راحت هستم !"

فورد سرش را پایین انداخت و رفت.