رُک باش، کلیشه‌ها را بشکن


شاید تصور بسیاری از ما این باشد که نوع ادبیات زبان فارسی و مخصوصا فرهنگمان، ما را به این سمت و سو می‌برد که بیش از حد مراقب جملات و رفتارمان، هنگام صحبت با هم‌تیمی‌مان باشیم. اما این مشکلی جهانیست.

برای‌اینکه مخاطب ما نشود مفهوم جملات صریحمان را به طور غیرمستقیم بیان می‌کنیم. طرف مقابلمان را در رودربایستی و ابهام قرار می‌دهیم تا شاید کمتر آزرده شود.

ممکن است در کوتاه مدت خودمان را از شرایط سخت مخالفتی، نجات داده باشیم ولی در طولانی مدت اثر مخربی دارد.

به عنوان مثال چیزی که می گوییم:

"مسیری را که انتخاب کردی دوست دارم، ولی فکر می کنم که ما باید بیشتر..."

چیزی که واقعا منظورمان است:

"مسیری را که انتخاب کردی را دوست ندارم"

یک پادگان را در نظر بگیرید. دستورات همیشه منظم، دقیق و بدون ابهام به صورت صریح بیان می‌شود. اگر آن وظیفه انجام نشود و یا ناقص انجام شود، لااقل خیالمان ازین بابت راحت است که ابهامی در تفهیمِ وظیفه‌ی محوّله نبوده است و باید جایی دیگر، عیب‌یابی شود.

فضای دیزاینری هم مستثنی از صداقت و صراحت نباید باشد. چون در آخر نتیجه‌ای جز بیراهگی، هزینه‌های گزاف و روابط بد اعضای تیم نخواهد داشت.

در دو مقاله‌ی‌ زیر با جزئیات بیشتر این شرایط نامفهوم و کلیشه‌هایی که عادتمان شده است و خودمان از آن‌ها بی‌خبریم آشنا می‌شویم و به تاثیرات مخرب آن پی می‌بریم:

http://bit.ly/dxgn485-1

http://bit.ly/dxgn485-2