پیشینه داستانهای هزار و یک شب به هندوستان پیش از دوران هخامنشی بازمیگردد و قبل از یورش اسکندر به ایران، به فارسی باستان ترجمه شده است. بعدها در قرن سوم هجری که بغداد مرکز علم و ادب شد؛ این کتاب از پهلوی به عربی برگردانده شد و اصل پهلوی آن از میان رفت. نام ایرانی این اثر «هزار افسان» بوده است که در عربی به «الف خرافه» و سپس «الف لیلة» و در زمان خلفای فاطمی مصر به «الف الیلة و لیلة» درآمده است. پس هزارویک شب سه نسخه داشته است، نسخه هندی سانسکریت، نسخه عربی و نسخه فارسی.
هزارو یکشبی که اکنون در دست ما است ترجمه ملا عبدالطیف طسوجی و مربوط به زمان محمدشاه قاجار است که میرزامحمدعلی سروش اصفهانی اشعاری به فارسی برای داستانهای آن سروده است. نام هزارویک شب هم از زمان ترجمه طسوجی برای این اثر در ایران رایج شد.
داستانهای هزارویکشب محتوایی اخلاقی- تعلیمی همراه با چاشنی طنز و معما دارند. در این داستانهای شگفت و زیبا مضامینی همچون عشق، آزادی، عدالت، ایثار و جوانمردی در کنار آداب و سنن کهن ملل مختلف تصویر شدهاند.
داستانها از آنجا آغاز میشوند که شهریاری هر شب زنی را با خود به بستر میبرد و او را میکشد تا این که نوبت به شهرازد میرسد. دختری که از بیزاری پادشاه از زنان آگاه است. شهرزاد برای رهایی از قربانی شدن به دست شاه، هرشب برای او حکایتی تعریف میکند. قصههایی شیرین و سرشار از نکتههای اخلاقی که در نهایت بیماری شهریار را درمان میکند. او برای اینکه شاه را به شنیدن راضی کند از خواهرش میخواهد شب عروسی به اتاق او بیاید و درخواست داستان کند. شاه هم در شنیدن داستانها با خواهر شهرزاد همراه میشود. این کتاب اولین نمونه قصهدرمانی درجهان است.
کتاب صوتی داستان های هزار و یک شب را به تمام علاقهمندان به داستانهای کهن پیشنهاد میکنم.