راه اندازی استارت آپ

در این مقاله قصد داریم تا به شما بگوییم که استارت آپ چیست و برای راه اندازی استارت آپ چه کارهایی باید انجام داد.

ابتدا به تعریف واژه استارت آپ پرداخته ، سپس مراحل راه اندازی آن و مواردی که سبب شکست استارت آپ می شود را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

چنانچه شما نیز ایده ای در ذهن دارید و نمی دانید برای شروع کسب و کار خود چه مراحلی را باید طی کنید و یا اینکه نیاز به آگاهی بیشتری در این زمینه دارید با ما تا انتهای این مطلب همراه باشید.

راه اندازی استارت آپ

تعریف استارت آپ چیست ؟

پیش از اینکه به مراحل راه اندازی استارت آپ بپردازیم بهتر است بدانیم که استارت آپ چیست ؟

تعریف استارت آپ: هرچند که چارچوب مفهوم استارت آپ تقریبا ثابت است، اما برای این مفهوم تعاریفی ارائه شده است که چند نمونه از آنها را بررسی می‌کنیم:

تعریف استارت آپ توسط مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSBA):

کسب و کاری که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد.

تعریف استارت آپ توسط استیو بلنک:

سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار که قابل تکرار و مقیاس پذیر باشد شکل گرفته است.

تعریف استارت آپ توسط اریک ریس:

استارت آپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است. این تعریف در کتاب نوپای ناب توسط اریک ریس آورده شده است.

تعریف استارت آپ به عنوان یک واژه انگلیسی در دیکشنری وبستر:

عملیات تنظیم و راه اندازی یک عملیات یا حرکت

تفاوت کسب و کار کوچک و استارت آپ چیست؟

پیش از اینکه به مراحل راه اندازی استارت آپ بپردازیم بهتر است بدانیم که چه تفاوتی با کسب و کار کوچک دارد.

در ابتدا ممکن است بسیاری از ما تصور کنیم که استارت آپ همان کسب و کار های کوچک است .

اگر چه این دو شباهت های بسیاری با هم دارند اما تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند.

از نظر تشابه، هر دو در ابتدای فعالیت شرکت های کوچکی محسوب می شوند که بدون نیاز به سرمایه کلان تاسیس شده و هدف آن ها این است که نیازهای نادیده گرفته شده جامعه را برطرف نمایند.

هر دو متمرکز بر رشد و سودآوری بوده و برای بقا در بازار می‌جنگند.

اما از نظر تفاوت، استارت آپ ها خصوصیات مختلفی نسبت به کسب و کارهای کوچک معمولی دارند.

استارت آپ فعالیتی نوپا است که به طور معمول به طرح یک ایده تازه می پردازد. که در بسیاری از موارد این ایده از طریق تکنولوژی های جدید و وابسته به اینترنت اجرا می‌شود.

ویژگی منحصربه فردی که یک استارت آپ دارد فضای رقابتی آن است. این ویژگی ممکن است در کسب و کار های کوچک وجود نداشته باشد.

معمولا استارت آپ این توانایی را خواهد داشت که رفتار مصرف کننده را در یک جامعه تحت تاثیر قرار دهد.

تفاوت استارت آپ با سایر کسب و کارها

پیش از اینکه به مراحل راه اندازی استارت آپ بپردازیم بهتر است بدانیم که چه تفاوتی با سایر کسب و کار ها دارد.

اگر بخواهیم از نگاهی دیگر به استارت آپ توجه کنیم ، استارت آپ به کسب و کاری گفته می شود که قابلیت مقیاس پذیری داشته باشد.

یعنی بتوان کار را گسترش داد و افراد بیشتری را در آینده استخدام کند. البته لازم به ذکر است که ممکن است در فواصل طولانی مقیاس پذیر نباشد.

در نگاه کلی ، ممکن است ایده راه اندازی استارت آپ ایده ای کپی باشد یا ایده ای جدید و نو باشد.

همچنین ممکن است قبلا کسی این ایده را پیاده سازی کرده باشد یا خیر.

ممکن است راه اندازی استارت آپ به شمل یک کسب و کاری آینده نگر باشد که باعث تحول در بازار می شود.

یا حتی ممکن است کسب و کاری سنتی باشد که به صورت آنلاین خدماتی را به مردم ارائه دهد.

به عنوان مثال می توان به سایت کشمون اشاره کرد که با خرید زعفران از کشاورز و عسل از زنبوردار به مردم خدمات می دهند.

نکته ای که باید در راه اندازی استارت آپ به آن توجه ویژه ای داشته باشید این است که کسب و کاری که می خواهید راه اندازی کنید به احتمال قوی ریسک زیادی دارد.

همچنین ممکن است راه اندازی استارت آپ در شرایطی باشد که ابهامات زیادی به همراه داشته باشد.

منظور از ابهام آن است که مشخص نیست آیا این ایده به موفقیت خواهد رسید یا خیر. و یا امکان تامین هزینه های مالی آن مهیا است یا خیر.

همچنین نمی دانید که آیا این ایده در آینده باز هم طرفدار خواهد داشت یا خیر؟ تمامی این موارد، مواردی هستند که همواره باعث تهدید یک کسب و کار می شود.

البته بایستی پیش از راه اندازی استارت آپ این موارد مورد ارزیابی و بررسی قرار بگیرد تا موفق بودن آن به میزان بالایی تایید شود.

مقیاس پذیر بودن استارت آپ

گفتیم که یکی از ویژگی های بارز استارت آپ ها این است که قابلیت مقیاس پذیری دارند. اما تعریف مقیاس پذیری چیست ؟

به رشد کسب و کار نسبت به هزینه های آن مقیاس پذیری گفته می شود که این رشد به صورت کاملا نامتناسب است.

به عنوان مثال ، اگر کسب و کار شما درآمدی بالغ بر 500 میلیون تومان در سال جاری ایجاد کرده باشد و نسبت به سال گذشته این رقم چند برابر شده باشد بدون اینکه هزینه های شما افزایش یافته باشد یعنی کسب و کار شما مقیاس پذیر است.

فرض کنید یک فروشگاه سرویس خواب قصد گسترش کار خود و رسیدن به سوددهی بیشتری داشته باشد.

کاری که این فروشگاه در گذشته و یا در حال حاضر انجام می دهد راه اندازی شعب بیشتر در شهرهای دیگر است.

قطعا این فرد برای این کار باید هزینه های زیادی صرف کند. از راه اندازی شعب جدید گرفته تا استخدام نیروی انسانی و …

ولی مثلا اگر شرکت اسنپ بخواهد در شهرهای دیگر نیز سرویس دهی داشته باشد شاید نهایتا به یک دفتر با استخدام چند نیروی کار در آن شهر نیاز داشته باشد.

و مسلما این کار در برابر سود بالایی که قرار است برایش حاصل شود هزینه زیادی نخواهد داشت. در بسیاری از استارت آپ ها نیز روند کاری همینطور است.

به عنوان مثال اینستاگرام یا فیسبوک که هر ماه چندین برابر به اعضای فعالشان اضافه می شود نهایت نیاز به ارتقای سرور هایشان دارند که هزینه چندانی در قیاس با سودی که در انتظارشان است ندارد.

تمامی مثال های فوق الذکر مقیاس پذیر هستند و همین سبب می شود روز به روز به ارزش سهام آن ها افزوده شود.

پس همانطور که متوجه شدید فرق استارت آپ ها با دیگر کسب و کارها در این است که استارت آپ ها مقیاس پذیر هستند و پتانسیل این را دارند که بدون هزینه های اضافی رشد بسیار سریع و چشمگیری داشته باشند.

البته لازم به ذکر است که امروزه فناوری های جدید کمک بسیار زیادی به مقیاس پذیری استارت آپ ها کرده است.

مراحل راه اندازی استارت آپ

پس از اینکه دانستیم استارت آپ چیست و چه تفاوتی با کسب و کارهای دیگر دارد لازم است تا مراحل راه اندازی استارت آپ را با یکدیگر مرور کنیم.

البته برخی از افراد تمایل دارند چند مرحله جزیی دیگر نیز به این مراحل اضافه کنند که این امر کاملا سلیقه ای خواهد بود.

اما به طور کلی مراحل راه اندازی استارت آپ به شرح زیر است :

1. ایده پردازی

همان طور که در تعریف استارتاپ گفتیم ، راه اندازی استارت آپ از یک ایده شروع می‌شود.

این ایده ممکن است خلاقانه و جدید بوده و یا ممکن است الهام گرفته از یک کسب و‌ کار خارجی یا داخلی باشد.

به عنوان مثال، قرار نیست که همیشه یک کسب‌ و‌ کار جدید بر مبنای یک اختراع جدید باشد.

زیرا ممکن است یک فرد خلاق بتواند با تغییر کوچکی در یک فلاسک چای، توجه مشتریان را به آن جلب کرده و آن را به عنوان محصول به فروش برساند.

پس توجه داشته باشید که ایده راه اندازی استارت آپ همواره پیچیده نخواهد بود یا حتی ممکن است هزینه زیادی برای سرمایه گذاری لازم نداشته باشد.

۲- تحقیق و تعیین نقشه راه

مرحله دوم راه اندازی استارت آپ این است که برای تحقق بخشیدن به مفهوم استارت آپ بایستی نقشه راه خود را بکشید.

در واقع این یک طرح خام از ایده شما و مسیر کلی آن خواهد بود و باید در آن مشخص کنید که می‌خواهید به چه نقطه‌ای برسید.

همانطور که گام اول را با ایده پردازی برداشته‌اید، بهتر است کمی خیال پردازی کرده و هدف خود را تا نهایت ممکن پیش ببرید.

بعد از مشخص شدن هدف نهایی، بایستی این مسیر را به چندین مسیر کوتاهتر تقسیم کرده و در واقع چندین هدف کوتاه و بلند برای خود در نظر بگیرید.

همان طور که قصد سفر به یک شهر دیگر دارید و باید در مسیر خود مشخص کنید که به کدام یک از روستاها یا شهرستان‌ها خواهید رسید و هدف شما در آنجا چیست.

سپس باید درباره ایده و طرح خام خود تحقیق کنید. داشتن یک ایده خام خوب است، اما اگر نتوانید با تحقیق آن را پخته کنید و با ایده خام کار خود را آغاز کنید می تواند منجر به شکست شما شود.

منظور از تحقیقات ، بررسی‌های مختلف در مورد محصول و همچنین استقبال مشتریان از این محصول است.

بهترین نقطه برای شروع تحقیق این است که از افراد خانواده و آشنایان خود بخواهید که در مورد ایده شما نظر دهند و اگر ایرادی در این مسیر وجود دارد، به شما متذکر شوند.

زیرا خانواده جامعه آماری کوچکی از جامعه بزرگ و اصلی است و نظرات آنها می تواند بسیار موثر باشد.

۳- ثبت ایده و ادعای مالکیت

نکته بسیار مهمی که باید در مرحله قبل به آن توجه نمود این است که پیش از راه اندازی استارت آپ خود به هیچ وجه نباید ایده خود را فراتر از خانواده و دوستان درجه یک خود مطرح کنید.

زیرا شما هنوز ایده خود را ثبت نکرده و ممکن است مورد سوء استفاده افراد دیگری قرار بگیرد.

بنابراین در مرحله سوم از راه اندازی استارت آپ باید به سراغ ثبت ایده و ادعای مالکیت آن بروید.

اگر ایده شما تکراری و برگرفته از سایر شرکت‌ها و کسب‌و‌کارهای ملی و بین المللی است، کار شما چندان سخت نیست و برای ثبت آن نیازی به مراحل سختی ندارید.

اما در برخی موارد شاهد اختراع و ایده‌های خلاقانه از طرف افراد هستیم که در سطح ملی و در سطح بین المللی، نمونه‌های مشابه ندارند.

اگر ریسک افشای آن را بپذیرید و آن را با افراد مختلف در میان بگذارید، احتمال دزدیده شدن ایده شما وجود دارد و شاید افرادی امکانات لازم برای رسیدن سریع‌تر به نتیجه آن را داشته باشند.

برای ثبت اختراع و ایده نوآورانه خود می توانید به مقاله « آموزش ثبت اختراع » مراجعه نموده و اختراع خود را ثبت کنید.

۴- تهیه نمونه اولیه

ایده‌های مختلفی در قالب مفهوم استارت آپ تعریف می‌شوند که انجام هر یک از آنها نقشه راه متفاوتی دارند.

برخی از این ایده‌ها، خدماتی هستند و نیازی به تهیه نمونه اولیه ندارند، برخی دیگر شامل نمونه‌های آزمایشگاهی می‌شوند، که اصلی‌ترین گام مربوط به همین تهیه نمونه اولیه است.

پس در ابتدای راه اندازی استارت آپ خود مشخص کنید که محصول نهایی شما چه چیزی خواهد بود و آیا امکان تولید نمونه اولیه از آن وجود دارد؟

پس اگر مشخص کرده‌اید که محصول نهایی شما به چه صورتی است، باید منتظر عکس العمل افراد جامعه نسبت به نمونه اولیه آن باشید.

بنابراین، سعی کنید که چند نمونه اولیه تولید کنید که کیفیت آنها برای عموم جامعه قابل قبول باشد.

۵- عرضه نمونه به جامعه هدف کوچک و بررسی بازار

در مرحله دوم راه اندازی استارت آپ پیشنهاد دادیم که ایده خود را به افراد نزدیک و خانواده خود نشان دهید و نظر آنها را بپرسید.

اما در این مرحله، با توجه به این که ایده خود را ثبت کرده‌اید و می‌توانید ادعای مالکیت داشته باشید، می‌توانید جامعه هدف خود را توسعه دهید.

چند مورد یا نمونه اولیه را تولید کنید (در مورد محصولات فیزیکی بهتر است 100 نمونه باشد)، و آن‌ها را در اختیار جامعه هدف خود قرار دهید و همزمان با آن، یک فرم نظرسنجی نیز در اختیار آنها قرار دهید.

سپس از این افراد بخواهید که از محصول مورد نظر استفاده کنند و در مورد شرایط مختلف آن نظر دهند.

تهیه این فرم نظرسنجی تا حدود زیادی به سلیقه شما بستگی داشته و تحت تأثیر نوع محصول و خدمات آن ممکن است تغییر کند.

توجه داشته باشید که این نظرها در مراحل بعدی به شما کمک خواهند کرد و یکی از اصلی‌ترین عوامل موفقیت استارت آپ ها به شمار می‌روند.

۶- ثبت ایده و محصول

در مرحله قبل راه اندازی استارت آپ گفتیم که برای جلوگیری از سوء استفاده افراد سودجو باید ایده خود را به ثبت برسانید.

اما اثبات ادعای مالکیت نمی‌تواند در مورد محصولات به دست آمده از آن نیز صادق باشد و ممکن است افرادی از محصولات مشابه با آن یا حتی از ویژگی‌های بهتر آن استفاده کنند.

پس باید در مراجع قانونی نسبت به ثبت ایده و محصول خود اقدام کنید و مطمئن شوید که هیچ شخص دیگری از محصولات شما استفاده نمی‌کند.

۷- پیدا کردن سرمایه‌گذار

بزرگترین چالش برای راه اندازی استارت آپ می تواند پیدا کردن یک سرمایه‌گذار باشد که ریسک سرمایه‌گذاری بر روی یک ایده نو را بپذیرد.

همان طور که گفتیم استارت آپ ها همیشه با ایده‌های خلاقانه شروع نمی‌شوند و ممکن است در برخی از آنها ایده‌های تکراری یا ایده‌های اجرا شده در سایر کشورها پیاده‌سازی شود.

بنابراین، شاید پیدا کردن یک سرمایه گذار بعد از مدتی امکان پذیر باشد، اما لازم است که نوع سرمایه گذاری آنها نیز مشخص شود.

چه چیزهایی در شکست استارت آپ نقش دارند؟

تا اینجا مراحل راه اندازی استارت آپ را توضیح دادیم اما بایستی بدانید که چه عواملی سبب شکست استارت آپ ما خواهد شد.

با دانستن این موارد می توانیم مانع از شکست استارت آپ خود شده و موفقیت خود را افزایش دهیم.

در ادامه با یکدیگر چند مورد از مواردی که سبب شکست استارت آپ خواهند شد را مرور خواهیم کرد :

۱- ناتوانی در درک نیاز مشتریان

کسانی که به دنبال راه اندازی استارت آپ هستند، در نهایت می‌خواهند یک محصول تولید کرده و ایده‌های خود را به معرض نمایش گذاشته و به یک فروش برسانند.

طبیعی است که فروش یک محصول با تکنولوژی بسیار پیشرفته در سطح شهرهای کوچک نمی‌تواند یک ایده مناسب باشد.

یک ایده برای تبدیل شدن به یک محصول، زمانی مناسب است که مشتری برای آن پیدا شود.

بنابراین تیم‌های بازاریابی و بررسی‌های اولیه ایده، باید بر نیاز مشتریان متمرکز شوند و به این مسئله توجه کنند که افراد جامعه بیشتر به سمت چه محصولاتی متمایل‌اند و این محصول چه نیازی از آنها را برطرف می‌کند.

– عدم توجه به بازخوردهای نمونه اولیه

در مراحل راه اندازی استارت آپ به این نکته اشاره کردیم که نمونه‌ اولیه نقش مهمی در موفقیت کار دارد.

شما وقتی که یک ایده را پرورش می‌دهید، باید چند نمونه اولیه از آن (مثلاً 100 عدد) را تولید کنید و در بین طیف‌های مختلف جامعه تقسیم کنید.

اگر کسب‌و‌کار شما آنلاین است، می‌توانید 100 نسخه دمو ایجاد و با ارسال آن برای دیگران، بازخورد موردنظر خود را بگیرید. این مرحله برای کسب سود یا حتی برای مطالعه بازار نیست.

بلکه این فرصت به شما داده می‌شود که محصول خود را در معرض قضاوت افراد مختلف جامعه قرار دهید و بازخوردهای آن‌ها را دریافت کنید.

اگر نسبت به این بازخوردها عکس العملی نامناسب داشته باشید و به آن توجه نکنید، مطمئن باشید که مسیر شما به سمت پل شکست خواهد بود.

– برنامه‌ریزی با هدف کسب پول و نداشتن اشتیاق برای کار و زحمت

اگر انگیزه اولیه شما صرفاً کسب درآمد و پول است، منش شما با مفهوم استارت آپ همخوانی ندارد و بهتر است که این کار را شروع نکنید.

دلیل ساده این است که برای موفقیت احتمالاً مجبور خواهید شد که در طول روز بیش از 15 تا 18 ساعت کار کنید و حتی ممکن است در چند مرحله متوالی شکست بخورید.

یک کارآفرین می‌داند که در نهایت موفق خواهد شد و حتی انتهای مسیر خود را می‌بیند.

در واقع آنها می‌دانند که کسب پول به مدت زمان بیشتری نیاز دارد و رسیدن به آن در کوتاه مدت میسر نیست.

نداشتن اشتیاق باعث دلسرد شدن سایر اعضای تیم و رها کردن ایده می‌شود.

– نداشتن مهارت لازم برای موفق شدن

اگر تصور می‌کنید که کار یک کارآفرین، فکر کردن به اندیشه‌های بزرگ و استخدام افراد دیگر برای انجام کار است، بهتر است یک بار دیگر به مفهوم استارت آپ فکر کنید.

یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت این پروژه‌ها در شروع کار این است که سرپرست‌ها نمی‌توانند چیزهایی که برای موفقیت لازم است فراهم کنند.

شروع کار یک استارت آپ از یک ایده خام شروع می‌شود و این کارآفرین است که باید این ایده را به شکل‌های مختلفی پردازش کند تا بتواند از آن یک محصول خوب و مناسب بگیرد.

تلاش زیاد، کسب دانش، اختصاص وقت و مشورت با افراد زبده در این حوزه باعث جلوگیری از شکست یک ایده می‌شود.

– عدم توانایی کافی برای افزایش سرمایه

در بخش قبلی به معرفی انواع سرمایه‌گذار و انجام مراحل مختلف برای پیدا کردن یک سرمایه‌گذار مناسب اشاره کردیم.

پیدا کردن سرمایه‌گذار متناسب با پروژه و ایده، یک هنر واقعی است و به ما کمک می‌کند که بسیاری از چالش‌های مالی پروژه را کنار بزنیم.

نکته مهمی که در رابطه با موفقیت استارت آپ ها وجود دارد، بحث افزایش سرمایه در مراحل بعدی است.

وقتی که شما در مرحله تولید نمونه اولیه یا پایلوت هستید و صرفاً بخش مطالعاتی کار را انجام می‌دهید، هزینه‌های شما کمتر از زمانی است که وارد بحث تولید انبوه می‌شوید.

پس اگر یک لیدر یا سرپرست نتواند با مقتضیات پروژه، سرمایه کافی را فراهم کند، احتمال شکست استارت آپ افزایش می‌یابد و یا ممکن است روند رشد آنها کمتر شود.

– رهبری و تیم ضعیف

به همان اندازه که یک تیم قوی و رهبری قوی به موفقیت یک استارت آپ کمک می‌کنند، می‌تواند باعث شکست آن نیز شود.

انتخاب اعضای گروه صرفاً بر اساس توانایی‌های علمی یا توانایی‌های بازاریابی نمی‌تواند تضمین کننده موفقیت یک پروژه باشد، بلکه هم اعضای تیم و هم رهبری باید در قالب یک بدن قرار گیرند و همه آنها برای رسیدن به موفقیت تلاش کنند.

حضور این افراد در کنار یکدیگر مانند حضور افراد در یک کشتی است که ممکن است مسیر آنها به سمت ساحل موفقیت باشد و یا در یکی از طوفان‌های مسیر شکست بخورد.

منبع: ثبت شرکت