دولتآبادی در ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در روستای دولتآباد سبزوار متولد شد. پدرش عبدالرسول و مادرش فاطمه نام داشت که همسر دوم پدر بود. دبستان را به مدرسه مسعود سعد سلمان رفت و در آن زمان تمام عاشقانههایی را که موجود در روستا بوده را خواند. پدرش با اینکه مدت زیادی در حوزه درس نخوانده بود، از مراجع دینی به شمار میرفت و به گفته خودش تأثیر زیادی بر وی گذاشت. زیرا به واسطه او با سعدی، حافظ و [شعرای کلاسیک فارسی] آشنا شده است. وی پس از پایان تحصیلات مقدّماتی در روستا به سبزوار رفت و به مشاغل گوناگون پرداخت. سپس به مشهد رفت و در آنجا با سینما و نمایش آشنا شد. سال ۱۳۳۸ به تهران رفت و سال بعد در تئاتر پارس مشغول به کار شد. از آغاز دههٔ چهل در کلاسهای نمایش آناهیتا شرکت کرد و بازیگر نمایش شد و کمکم نوشتن را نیز آغاز کرد. اولین کاری که وی منتشر کرد یک داستان کوتاه به نام «ته شب» بود که در بولتن تئاتر منتشر شد. او در دههٔ چهل در نمایشنامههایی از برتولت برشت و بهرام بیضایی و اکبر رادی نقش بازی کرد. دولتآبادی همینطور که به عنوان یک بازیگر و بعدها به عنوان کارگردان به کار ادامه میداد، داستانهای کوتاه مینوشت. دولتآبادی در سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد.
در دههٔ ۱۳۵۰ به زندان افتاد. پس از زندان نگارش کلیدر را آغاز کرد که پانزده سال به طول انجامید. وی همچنین سال ۱۳۷۹ در کنفرانس برلین شرکت کرد.
کلیدر رمانی در ستایش کار و زندگی و طبیعت، رمانی حماسی از شجاعت و مردانگی، که خود محمود دولت آبادی بارها گفتهاست «دیگر گمان نکنم که نیرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد که کاری کاملتر از کلیدر بکنم. کلیدر از جهت کمی و کیفی، کاملترین کاری است که من تصور میکردهام که بتوانم و شاید بشود گفت. در برخی جهات از تصور خودم هم زیادتر است.»
رمان کلیدر با ۲٬۸۳۶ صفحه بزرگترین رمان فارسی است که ده جلد و پنج مجلد قطور به چاپ رسیدهاست.
با توجه به حجم بالای این کتاب که بالغ بر سه هزار صفحهاست اما متن آن طوری توسط دولتآبادی به نگارش درآمده که از شدت جذابیت و گیرایی خواننده متوجه تورق نمیشود. شخصیت اول این رمان شخصی به نام (گلمحمد) است. داستان کلیدر پیرامون زندگی گلمحمد است.
کلیدر، یک رمان عظیم روستایی است در ۱۰ جلد و بالغ بر ۳ هزار صفحه که او بیش از ۱۵ سال عمرش را صرف نگارش آن کردهاست و حجیمترین رمان فارسی بهشمار میرود؛ البته گمان نمیرود که دوباره چنین حادثههایی تکرار شود، با زبانی فخیم و حماسی و بیش از شصت شخصیت که جملگی تمام و کمال پرداخته شدهاند.
کلیدر که «سرنوشت تراژیک رعیتهای ایرانی و قبایل چادرنشین را در دورهای که سیاست زور حاکم است به تصویر میکشد» بر اساس حوادث واقعی نگاشته شده و به شرح سختیها و رنجهایی روا رفته بر خانوادهٔ کَلمیشی میپردازد. کلیدر را میتوان نقطهٔ اوج رشته آثار پیشین دولتآبادی به حساب آورد، که اغلب آنان داستانهایی کوتاه دربارهٔ مردم زجرکشیده و رنجور دهات خراسان است. مفسرین، کلیدر را نقطهٔ عطفی در تاریخ ادبیات مدرن فارسی میدانند؛ بدان حد که یکی از مفسرین، کلیدر را «حماسهٔ زوال» میخواند. برای خرید این کتاب میتوانید از کتاب فروشی آنلاین استفاده کنید.
کلیدر به سبک واقعگرایی نوشته شدهاست و نویسنده بهطور ضمنی ادعا میکند که وقایع و شخصیتهای داستان، همه بر پایهٔ واقعیتاند. بهکارگیری واژگان و اصطلاحات نامأنوس محلی تلاشی برای اثبات این مدعاست. گفتگوهای مابین شخصیتهای داستان نیز کمابیش طبیعی است. اما در وصفها زبان دولتآبادی غالباً زبان شعر است، یعنی آکنده از استعاره و مجاز و سایر آرایههای ادبی. احسان یارشاطر، ادیب و استاد دانشگاه کلمبیا، قدرت دولتآبادی را در همین وصفها و زبان شعری او میبیند و معتقد است دولتآبادی با مهارت کامل توانسته احساس شاعرانه و قدرت تخیل را در نثر خود مهار کند و با پیوند زدن خیال و واقعیت، حکایتی خلق کند که افراد و رویدادهای آن واقعیاند اما اوصاف آنها شاعرانه و خیالانگیز. یارشاطر کلیدر را حماسهای میبیند «با تصاویر پربار شعری در جامهٔ نثر».
با این وجود، نثر آهنگین و حماسهمانند رمان، لحن غزلوار آن در توصیف صحنههای رمانتیک، خودمانی بودن شخصیتهای داستان، تبعیت از سبک نقالیهای سنتی، طولانی و حجیم بودنش، تنوع در شخصیتهای رنگارنگ آن، به تصویر کشیدن جنبههای فراموش شده یا در حال تغییر فرهنگ و فولکلور منطقه و نحوهٔ نگرش آن به دورهای از تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، همگی در موفقیت و محبوبیتِ همچنان پایدار کلیدر تأثیرگذار بودهاند.
منبع: ویکیپدیا