داستان عشقی ناگفته روایت عاشقانهای است متفاوت؛ روایت عشقی راستین و رابطهای خاص میان زن و مردی که در وهلهٔ اول تمام دلایل و حقایق عالم مخالف با عاشقشدن و ازدواج آنها با یکدیگر است؛ زنومردی که از میان همهٔ دشواریها راهی مییابند تا به سطح جدیدی از عشق نائل شوند، بهجای آنکه فقط بهسادگی یکدیگر را تحمل کنند و بدون هیچ احساسی و تنها از روی قیدوشرط باهم بمانند.
این کتاب، داستان واقعی عشقی افلاطونی را روایت میکند و با بیانی صادقانه و صمیمی کمک میکند تا بتوانیم تمام زوایای آن را لمس کنیم و درکی واقعبینانه از آن به دست آوریم. در این داستان سیر کمال انسانی و چگونگی شکلگیری یک مثلث عشقی با پروردگار را خواهیم دید؛ زن و مرد و پروردگار، سهضلعی که دروازهٔ معرفت روحانی و کمال غایی را شکل میدهند.
عشق سالهای وبا، نام رمان عاشقانهی جذابی از گابریل گارسیا مارکز، نویسندهی مشهور کلمبیایی است. داستان کتاب عشق سالهای وبا، داستان مثلث عشقی است که بین فرمینا و فلورنتینو و حضور غیر منتظرهی دکتر اوربینو شکل میگیرد.
کتاب عشق سالهای وبا، داستانی عاشقانه از سالهای آخر سدهی نوزده و سالهای ابتدایی سدهی بیستم است. فرمینا و فلورنتینو دو عاشق دلدادهای هستند که دور از چشمان دیگران با نامهنگاری با یکدیگر در ارتباطند. مشکل اما زمانی به وجود میآید که پدر فرمینا از ماجرا بو میبرد. او از فرمینا میخواهد که ارتباطش را با فلورنتینو قطع کند. اما با مخالفت دخترش روبهرو میشود. پس تصمیم میگیرد برای محافظت از دخترش خانوادهاش را به شهری دیگر منتقل میکند. ارتباط فرمینا و فلورنتینو از طریق تلگرام هنوز برقرار است. اما باگذشت زمان فرمینا ادامه دادن به این رابطه را دور از عقل میداند. همان زمان است که دکتر اوربینو، متخصص بیماری وبا از راه میرسد…