بینوایان اثری زیبا و شناخته شده از ویکتور هوگو است. بینوایان؛ جلد اول حکایت زندگی و رستگاری مردی به نام ژانوالژان است که برای دزدیدن یک قرص نان، نوزده سال را در زندان گذرانده است و بعد از آزادیاش به کلیسا پناه میبرد.
جملاتی از کتاب بینوایان
با وجود آنکه عالیجناب اسقف هزینه کالسکه خود را به نیازمندان بخشیده بود، اما از بازدید قلمرو اسقفی کم نمینهاد. «دینی» سرزمینی دلتنگ کننده بود. دشت هموار در آن بسیار اندک و بیشتر کوهستانی، تقریباً بدون جادههای مناسب بود. بیست و دو حوزه کشیشی داشت و چهل و یک نماینده اسقفی با دویست و هشتاد و پنج شعبه؛ سرکشی به همه این مناطق زحمت بسیار داشت. اما اسقف از این کار تن نمیزد. اگر مقصد چندان دور نبود پیاده راه را طی میکرد، دشت و صحرا را با گاری و در کوه هم با قاطر میرفت. دو زن پیر، خواهر و خدمتکارش، گاه همسفرش میشدند، اما در مسافتهای دور و ناهموار او تنها میرفت.
روزی اسقف سوار بر خری به «سَنَز» رفت، شهری قدیمی در این اسقف نشین، کیسهاش چنان تهی بود که مرکبی بهتر از خر نتوانسته بود فراهم نماید. در آن روز شهردار و مردان سرشناس سَنَز کنار دروازه شهر به پیشباز او آمده بودند. وقتی اسقف از خر پا به زمین نهاد. متوجه نگاه پرنفرت و شرمنده بازدیدکنندگان شد. اسقف روی به آنها گفت: «آقای شهردار، آقایان بورژوا! میبینم که با تنفر مرا مینگرید، شاید چنین اندیشه میکنید که این نهایت خودخواهی یک مرد روحانی است که بر مرکب حضرت عیسی نشسته است. اما این کار را من به ناچاری و نه از سر غرور و خودبزرگبینی انجام دادهام.»
الیور توئیست یکی از داستانهای جذاب و خواندنی چارلز دیکنز، نویسندهی بزرگ انگلیسی است. او در کتاب الیور توئیست، سرگذشت کودکی را نوشته است که در یکی از یتیمخانههای لندن به دنیا آمده و زندگی پرماجرایی دارد.
الیور توئیست داستانی جذاب، پرکشش و خواندنی از وضعیت نابهسامان نوانخانههای انگلستان است. الیور توئیست پسربچهی یتیمی است که در یک نوانخانه زندگی میکند. اما مسئولان آنجا، او را به یک پیرمرد یهودی که کارش ساختن تابوت است میفروشند. او تصمیم میگیرد که از آنجا فرار کند و به لندن برود. در راه با پسربچهی دیگری آشنا میشود که برای یک پیرمرد یهودی به نام آقای فاگین کار و دزدی میکند. او، الیور را نزد همان فاگین میبرد تا به او هم آموزش دزدی بدهند. اما در یکی از این دزدیها، الیور دستگیر میشود...
کتاب صوتی سالتو نوشته مهدی افروزمنش است که با صدای اشکان عقیلیپور منتشر شده است.در کتاب سالتو هم مهدی افروزمنش مانند آثار دیگرش به سراغ محلهها و مردم فراموششده شهر میرود و روایتی تازه از دل اتفاقات آنها بیرون میکشد. قرار است سریالی به نام یاغی به کارگردانی محمد کارت و بازی پارسا پیروزفر و طناز طباطبایی بر اساس این رمان ساخته شود. دانلود کتاب صوتی سالتو
این کتاب را به کسانی که با علاقه ادبیات داستانی معاصر ایران را پیگیری میکنند پیشنهاد میکنم.