کتاب 33 استراتژی جنگ نوشته رابرت گرین ذهن شما را تربیت میکند تا با توجه به شرایط خود و دشمن، کارآمدترین استراتژی را انتخاب کرده و با کمترین تلفات و خسارت به بزرگترین پیروزیها برسید. این اثر عصاره و جوهر خرد بیانتهایی است که در درسها و اصول جنگ وجود داشته است. کتاب حاضر با این هدف تدوین شده است که شما را به دانشی عملی مجهز کند و گزینهها و مزایایی بیپایان در دست و پنجه نرم کردن با جنگجویانی به شما ارائه دهد که هر روز با آنها مواجه میشوید. در ادامه برخی از تاکتیک های ارائهشده در این کتاب را بررسی میکنیم.
تاکتیک بیش از حد تهاجمی
در لحظات آشفتگی و مشکل، باید خود را مجبور کنید که مصمم تر و پرخاشگرتر باشید. هر اشتباهی که مرتکب شوید را می توان با پرخاشگری بیشتر اصلاح کرد.
تاکتیک بودای جدا شده
حضور ذهن توانایی جدا شدن از خود و دیدن کل میدان نبرد با وضوح است. چیزی که به شما این فاصله را می دهد، آمادگی، تسلط بر جزئیات از قبل است. بگذارید مردم فکر کنند که جدایی بودا مانند شما از منبعی مرموز سرچشمه می گیرد. هر چه کمتر شما را درک کنند، بهتر است.
تاکتیک بدون بازگشت
در پس ذهن خود، شما یک راه فرار، یک عصا، چیزی را نگه می دارید که اگر اوضاع بد شد باید به سراغش بروید.
شما ممکن است این بازگشت را به عنوان یک نعمت ببینید، اما در واقع یک نفرین است. شما را تقسیم می کند. از آنجا که فکر میکنید گزینههایی دارید، باید خودتان را عمیقاً در یک کار درگیر کنید تا آن را به طور کامل انجام دهید، و هرگز به آنچه میخواهید نمیرسید. گاهی لازم است کشتی ها را بسوزانید.
تاکتیک مرگ در پاشنه پا
باید به مرگ فکر کنی تا روزهای محدود باقیمانده خود را در آغوش بگیری. از آنها نهایت استفاده را ببرید و با احساس اضطرار زندگی کنید.
تاکتیک ضدحمله
حرکت اول اغلب شما را در یک نقطه ضعف قرار می دهد: شما استراتژی خود را فاش می کنید و گزینه های خود را محدود می کنید.
در عوض، اجازه دهید طرف مقابل ابتدا حرکت کند، یا حریفان را در حملات عجولانه طعمه قرار دهید که آنها را در موقعیت ضعیفی قرار دهد.
ضعیف بازی کردن و سپس از بین بردن آنها با حمله نیز تاکتیک خوبی است.
تقریباً در هر کاری که انجام می دهید، جوجیتسو را به سبک خود تبدیل کنید.
حمله طعمه
کلید این تاکتیک این است که ارتش به جای تکیه بر کلمات یا شایعات یا اطلاعات کاشته شده، واقعاً حرکت می کند. اقدام ملموسی انجام می دهد. نیروهای دشمن نمی توانند حدس بزنند که آیا فریب در کار است یا خیر: اگر آنها اشتباه حدس بزنند، عواقب فاجعه بار است.
حمله فریب نیز یک استراتژی حیاتی در زندگی روزمره است، جایی که باید قدرت پنهان کردن مقاصد خود را حفظ کنید. برای جلوگیری از دفاع افراد از نقاطی که می خواهید به آنها حمله کنید، باید از مدل نظامی پیروی کنید و به سمت هدفی که مورد علاقه شما نیست حرکات واقعی داشته باشید.
اعمال چنان وزن دارند و آنقدر واقعی به نظر می رسند که مردم به طور طبیعی تصور می کنند که هدف واقعی شما همین است.
منفعل تهاجمی
هر تلاشی برای خم کردن مردم به خواست شما نوعی پرخاشگری است. و در دنیایی که ملاحظات سیاسی در درجه اول اهمیت قرار دارند، مؤثرترین شکل پرخاشگری پنهانترین شکل آن است: پرخاشگری در پشت ظاهری سازگار و حتی دوستداشتنی. برای پیروی از استراتژی منفعل-تهاجمی، به نظر می رسد که باید با مردم همراهی کنید و هیچ مقاومتی ارائه نکنید. اما در واقع شما بر اوضاع مسلط هستید. شما غیرمتعهد هستید، حتی کمی درمانده، اما این فقط به این معنی است که همه چیز حول شما می چرخد. برخی از افراد ممکن است احساس کنند که شما در حال انجام چه کاری هستید و عصبانی شوند. نگران نباشید - فقط مطمئن شوید که پرخاشگری خود را به اندازه کافی پنهان کرده اید که بتوانید وجود آن را انکار کنید. این کار را درست انجام دهید و آنها به خاطر متهم کردن شما احساس گناه خواهند کرد. پرخاشگری منفعل یک استراتژی محبوب است.
این تاکتیک ها از این منبع استخراج شدهاند و خلاصهای ایدههایی هستند که رابرت گرین در کتابش با عنوان ۳۳ استراتژی جنگ آورده است.
کتاب ۳۳ استراتژی جنگ برای افرادی که در پی کسب موفقیت در تمام حوزههای زندگی از جمله کسبوکار و روابط اجتماعی و زندگی شخصی هستند کارساز است.