معرفی آثار جمالزاده

سیدمحمدعلی جمالزاده رشتیانی، نویسنده، روزنامه‌نگار و پژوهشگر ادبی معاصر در ۲۳ دی ۱۲۷۰ در اصفهان زاده شد. پدر محمدعلی، یک واعظ و روحانی بود و او را در نوجوانی برای تحصیل به بیروت فرستاد. در همین دوران، انقلاب مشروطه رخ داد و تحولات اجتماعی و سیاسی همراه با آن زندگی جمالزاده را نیز تحت تاثیر قرار داد. در حالی‌که جمالزاده جوان در بیروت با ابراهیم پورداود و مهدی ملک‌زاده (فرزند ملک‌المتلکین، از شهیدان مشروطیت)، هم‌دوره و هم‌درس بود، پدرش به دست عوامل دولتی دستگیر و کشته شد.

محمدعلی جمالزاده، برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت و چندی نگذشت که با آغاز جنگ جهانی اول، به دعوت گروهی از ایرانیانی که در برلن انجمنی برای مقابله با نفوذ روس و انگلیس در ایران، تشکیل داده بودند به این شهر رفت و تا سال ۱۹۳۰ در آلمان ماند.

جمالزاده در همین زمان مدتی با مجله کاوه همکاری کرد و پس از تعطیلی مجله کاوه به خدمت سفارت ایران در آمد و سرپرستی دانشجویان ایرانی به او واگذار شد. حدود هشت سال در این جایگاه بود. سپس از سال ۱۹۳۱ به دفتر بین‌المللی کار وابسته به جامعه ملل پیوست و در سال ۱۹۵۶ بازنشسته شد. جمالزاده سپس به ژنو مهاجرت کرد و تا پایان عمر در این شهر بود.

محمدعلی جمالزاده هرچند از عمر طولانی ۱۰۶ ساله خود، تنها چیزی در حدود سیزده سال را در ایران سپری کرد، همواره به ایران می‌اندیشید و درباره زبان فارسی و فرهنگ ایرانی می‌نوشت و پژوهش می‌کرد.

جمالزاده را در کنار صادق هدایت و بزرگ علوی از پایه‌گذاران داستان‌نویسی معاصر و مدرن فارسی می‌دانند و داستان کوتاه «فارسی شکر است» از او به عنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به سبک غربی شناخته می‌شود. این کتاب در کتابفروشی و فروشگاه‌های فرهنگی در دسترس است.

جمالزاده در ۱۷ آبان ۱۳۷۶ در یک خانه سالمندان در ژنو سوئیس درگذشت و در همین شهر به خاک سپرده شد. در سال ۱۳۵۵، محمدعلی جمالزاده، کتابخانه شخصی و درآمد حاصل از فروش کتاب‌هایش را با سرپرستی هیات امنایی که تعیین کرده بود، به دانشگاه تهران واگذار کرد.

«دارالمجانین» نوشته سید محمدعلی جمالزاده است. «دارالمجانین»، در سال ۱۳۱۹ در تهران منتشر شد. یکی از قهرمانان این کتاب دیوانه‌ای است به نام هدایتعلی‌خان که در دارالمجانین اسمش را «مسیو» گذاشته‌اند. انتشار این کتاب، چهار یا پنج سال پس از چاپ «بوف کور»، بحث و جنجال بسیاری در محافل ادبی تهران به‌پا کرد. جمالزاده در داستان خود کنایه و تعریض بسیاری به «بوف کور» صادق هدایت زده است. داستان در مورد پسرک یتیمی است که در خانه عموی ثروتمند و خسیس‌اش زندگی می‌کند و عاشق دختر او بلقیس می‌شود؛ اما عمو پسر را از خانه می‌راند. در این بین ماجراهایی اتفاق می‌افتد که پسر ترجیح می‌دهد خودش را به دیوانگی بزند تا در دیوانه‌خانه بستری شود.

جمالزاده در داستان کوتاه فارسی شکر است از تقابل‌ها و سرگردانی‌های زبانی در دوران گذار ایران از سنت به دنیای مدرن و فرنگی مآب در اواخر قاجار می‌گوید.

سید محمدعلی جمالزاده، نویسنده، ادیب و روشنفکر ایرانی است. او از عمر ۱۰۶ ساله خود تنها ۱۳ را سال در ایران گذراند اما تمام عمر به ایران و زبان فارسی فکر کرد.

محمدعلی جمالزاده را همراه با صادق هدایت و بزرگ علوی سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی می‌دانند.

داستان کوتاه فارسی شکر است را که در کتاب «یکی بود، یکی نبود» او چاپ شده‌ است، عموماً به عنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به شیوهٔ غربی به شمار می‌آورند.

این داستان نقطه عطفی در داستان‌نویسی فارسی پس از هزار سال است که به یکی از معضلات مهم فرهنگی ایرانیان اشاره می‌کند.

جوانی (نویسنده) که بعد از پنج سال خون جگر خوردن و دربه‌دری به ایران باز‌می‌گردد بین دو دسته زبانی گیر می‌کند. گروهی متدین هستند و عربی را بهتر از فارسی بلغور می‌کنند، گروهی متجدد نیز انگلیسی را. برخورد‌ها و ماجرا‌های جوان با این دو دسته حوادث با مزه‌ای را می‌آفریند.

توصیف‌های زیبا در کنار شخصیت‌های جالب و در عین حال آشنایی با آداب و رسوم ایرانیان آن دوره، کتاب را بسیار خواندنی و با ارزش کرده است. تسه صوتی این کتاب منشتر شده است و می‌توانید به کتابخانه صوتی رایگان خودتان اضافه کنید و لذت ببرید.