معرفی کتاب‌هایی که باید زودتر می‌خواندم - بخش ۱۵

رمان قمارباز درباره‌ قمار است. قمار یک ویژگی دارد و آن این است که افراد را حریص می‌کند: هر چقدر بیشتر ببرید، حریص‌تر می‌شوید و از هیچ باختی هم پیشمانی به دل راه نمی‌دهید. این ویژگی قمار است و این داستان درباره‌ آدم‌هایی است که همه زندگی خود را به پای شانس می‌گذارند.

الکسی ایوانویچ، الکسی معلم سرخانه‌ای است که وارد خانواده‌‌ای اشرافی می‌شود. اما این خانواده هم ثروتش را از دست داده و به امید ارثی زندگی می‌کند که قرار است بعد از مرگ عمه ژنرال به آن‌ها برسد.

الکسی به پولینا، خواهر زن ژنرال دل می‌بازد اما پولینا به او اعتنایی ندارد. با این حال وقتی الکسی به پول نیاز دارد، پولینا به او پول برای قمار میدهد. بار اول شانس با او یار است. شهوت برد او را به سمت قمارهای دوباره و دوباره میکشاند تا حدی که تمام پول خود را میبازد.

کتاب صوتی قمارباز اثری جالب و تاثیرگذار نوشته فئودور داستایفسکی با ترجمه سروش حبیبی است. این داستان درباره مردی است که به قماربازی کردن معتاد شده است و در نهایت بی‌پولی و بدشانسی پولی پیدا می‌کند تا دوباره به دور برگردد.


کتاب هشت کتاب مجموعه اشعار سهراب سپهری شاعر و نقاش پرآوازه و نوگرای معاصر ایران است که از میان مجموعه‌های زیر گردآوری شده است: مرگ رنگ، زندگی خواب‌ها، آوار آفتاب، شرق اندوه. صدای پای آب، مسافر، حجم سبز و ما هیچ، ما نگاه.

سهراب سپهری در طول دور ان حیاتش آثار بی‌نظیری برجا گذاشت که از میان معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به هشت کتاب، مجموعه اشعار او، کتاب هنوز در سفرم، مجموعه‌ای از نامه‌ها و یادداشت‌های منتشر نشده او و کتاب اتاق آبی اشاره کرد که به نثر نوشته شده و گوشه‌ای از فلسفه و نگاه او را به زندگی نشان می‌دهد. سهراب سپهری در ۵۱ سالگی به علت ابتلا به سرطان خون در بیمارستان پارس تهران درگذشت. آرامگاه او در امامزاده سلطان‌علی‌ بن محمد باقر، مشهد اردهال در شهر کاشان قرار دارد.


هال الرود نویسنده صبح جادویی سال ۱۹۹۹ در بیست سالگی در حالی که زندگی خوب و آرامی داشت، یکی از بهترین ویزیتورهای یک شرکت بازاریابی بود. نامزدی دوست داشتنی، خانواده همیشه پشتیبان و دوستان بسیار خوبی هم داشت و به معنای واقعی کلمه خوشبخت بود همه چیزش را از دست داد. در یکی از شب‌ها با یک راننده مست تصادف کرد و در صحنه تصادف برای چند لحظه از دنیا رفت و پس از شش روز ماندن در کما به هوش آمد و خبردار شد که دیگر هرگز نمی‌تواند راه برود ، با یازده استخوان شکسته و آسیب مغزی جدی و دختری که در بیمارستان، نامزدی‌اش را با او به هم زد. گرچه کنار آمدن با شرایط جدید آسان نبود و گه گاهی با خود می‌اندیشید که چرا این اتفاق باید برای او بیفتد اما باید مسئولیت بازگشت زندگی‌اش به شرایط مطلوب گذشته را می‌پذیرفت و به جای ناله و شکایت اوضاع را آن گونه که بود در آغوش می گرفت. او با نوشتن این کتاب نشان داد چطور می‌شود در هر حال موفق بود.

کتاب صوتی صبح جادویی شامل شش عادتی است هال الرود که با انجام آنها قبل از ساعت ۸ صبح زندگی‌اش را متحول کرد.