کتاب صوتی بنویس تا اتفاق بیفتد نوشته‌ی هنریت کلاوسر قدرت طرفداران تفکر مثبت و خلاق را به طور خلاصه بیان می‌کند. آن‌ها بیش از اینکه رویکرد تفصیلی و بی‌معنی داشته باشند، دارای پیام مهمی هستند که با رویکرد می‌خواهم پس اتفاق می‌افتد همراه است. «اگر بدانید چه می‌خواهید، آن را به دست خواهید آورد»
با وجود تمام تحقیقات ما روی مغز در سال‌های گذشته، تمام دانش امروزی ما در مورد رشته‌های عصبی پیوند خورده با دو نیمکره مغز، سیستم شبکه‌ای فعال، و نحوه عملکرد مغز بشر، هنوز هم حس تعجب و شگفتی نسبت به «اتفاق می‌افتد» داریم. بنویس تا اتفاق بیافتد این حس تعجب را دارد و مبتنی بر حقیقت علمی کنونی است که اهداف شما را تنظیم می‌کند، روی نتیجه تمرکز دارد، راجع به آنچه در زندگی می‌خواهید شفاف است و رویای شما را به حقیقت تبدیل می‌نماید. عنصر کلیدی دیگری هم در اینجا نقش بازی می‌کند، عنصری است که همه‌ی کتاب‌های موفقیت آن را به طور مشترک در خود دارند: اولین قدم نوشتن هدف است.
کتاب صوتی برتری خفیف نوشتهٔ جف اولسون است. گروه گردآوری و ترجمه سبکتو این اثر صوتی را ترجمه و گردآوری کرده و گویندگی آن را نیز دادبه دادمهر انجام داده است. این اثر صوتی، کاری می‌کند که زندگی و خودتان را با دیدگاهی متفاوت ببینید و آن را به همان شکلی بسازید که می‌خواهید. جف اولسون در کتاب صوتی برتری خفیف به ما یاد می‌دهد چگونه با انجام‌دادن کارهایی ساده و کوچک، می‌توانیم تغییراتی بزرگ در زندگی‌مان ایجاد کنیم، می‌توانیم زندگی را با دیدگاهی متفاوت ببینیم و همان گونه که دوست داریم آن را بسازیم. این اثر در سال ۲۰۰۵ میلادی منتشر و با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد.
کتاب صوتی بامداد خمار نوشته فتانه حاج سید جوادی را با صدای شیما درخشش می‌شنوید. این اثر یکی از محبوب‌ترین و پرخواننده‌ترین رمان‌های عاشقانه فارسی است.
فتانه حاج سید جوادی در کتاب صوتی بامداد خمار داستان پرسوز و گداز از عشق، مرگ، روابط اجتماعی و انسانی می‌گوید.
محبوبه زنی است که در سال‌های پایانی عمرش داستان زندگی‌اش را برای برادرزاده‌اش سودابه تعریف می‌کند. سودابه که بسیار شبیه عمه‌اش است در آستانه ازدوج قرار دارد. آن هم ازدواجی احساسی و عجولانه. محبوبه برای سودابه داستان عاشقی خود در دوره رضاخان را تعریف می‌کند. داستان عشق دختری از خانواده‌ای فرهیخته به شاگرد نجاری به اسم رحیم. محبوبه از پافشاری‌هایش برای ازدواج و آنچه در راه این ازدواج بر سرش آمده بود برای سودابه می‌گوید.