هوش تجاری (BI) چیست و چه تفاوتی با آنالیز تجاری (BA) دارد؟
هوش تجاری به معنای استفاده موثر از نرم افزار و خدمات برای انتقال داده ها به منظور تبدیل به اطلاعات عملی است که این اطلاعات عملی منجر به تصمیمات راهبردی واستراتژی های کسب و کار خواهد شد.
ابزارهای هوش تجاری تجزیه و تحلیل مجموعه داده ها و یافته های تحلیلی موجود، خلاصه گزارش ها، نمودارها، داشبورد و نقشه ها را برای ارائه اطلاعات به کاربران درباره وضعیت کسب و کار در دسترس قرار میدهد.
هوش تجاری (BI) چه تفاوتی با تجزیه و تحلیل یا آنالیز تجاری (BA) دارد؟
هوش تجاری را آنالیز یا تجزیه و تحلیل توصیفی نیز مینامند، به این دلیل که وضعیت گذشته یا وضعیت فعلی را توصیف میکند.
مایکل فورمن گرمن، استاد مدیریت عملیات و تصمیم گیری در دانشگاه دیتون در اوهایو میگوید: « هوش تجاری به شما نمیگوید چه باید بکنید، بلکه به شما میگوید یک کسب و کار قبلا چگونه بوده است و در حال حاضر چگونه است.»
این تعریف را با تعریف BI یا آنالیز تجاری مقایسه کنید. BI فرایندی است کمک گرفته از تکنولوژی که نرم افزار داده ها توسط آن مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد تا آنچه را اتفاق میافتد پیش بینی کند یا تجزیه و تحلیل تجربی در مورد آن انجام دهد. BA یا تجزیه و تحلیل تجاری در بعضی مواقع تجزیه و تحلیل پیشرفته نیز نامیده میشود.
هوش تجاری به چه صورت کار میکند؟
هوش تجاری به کاربران تجاری نمیگوید که چه کاری انجام دهند یا اگر چه کاری را انجام دهند یک اتفاق خاص خواهد افتاد، بلکه BI فقط برای تولید گزارشات است. BI در واقع روش هایی را به افراد ارائه میدهد تا بتوانند داده ها را برای درک بهتر و به دست آوردن بینش بهتر بررسی کنند.
شرکت ها و سازمان ها از BI به منظور ایجاد استراتژی های قوی تر برای سازمان خود، بهبود تصمیم گیری ها و همچنین کشف فرصت های تازه تجاری برای کسب و کار خود بهره میبرند
وقتی از هوش تجاری صحبت میکنیم، از چه حرف میزنیم؟
تعاریف متعددی از هوش تجاری تاکنون ارائه شده اما درک مشترک و دقیقی از آن وجود ندارد
هوش تجاری، هوش کار و کسب، هوشمندی کار و کسب، و مانند اینها که به عنوان ترجمهای از Business Intelligence مطرح شدهاند جزو مفاهیم و مباحث پرکاربرد این روزها هستند؛ اما سخت بتوان درک مشترکی برای شروع مباحث هوش تجاری را به عنوان پیشفرض در نظر گرفت. بنابراین نیاز است که یک بار آن را تعریف کنیم.
هوش تجاری چیست؟
هوش تجاری عبارت و اصطلاحی است که به معنی جمعی از فرایندها، ابزارها و فناوریهایی است که به افزایش سودآوری از طریق بهبود بهرهوری، فروش و خدمترسانی یک سازمان کمک میکنند.
با کمک متدهای BI، دادههای سازمان میتواند به شکل بهتری سازماندهی و تحلیل شود و تبدیل به دانش مفیدی شود که از اطلاعات مستخرج شده و منجر به یک فعالیت مفید در کاروکسب شود.
پس براساس آنچه که گفته شد میتوانیم این تعریف را به صورت عینیتر و ملموستر ارائه کنیم:
هوش تجاری با تبدیل داده خام جمعآوریشده به اطلاعات هوشمندانه از طریق تحلیل و تنظیم داده براساس ارتباطات میان آنها سروکار دارد.
پس از این طریق اهمیت هوش تجاری هم مشخص میشود. داده خام یک سازمان دارایی مهمی است که بسیاری از سوالات اساسی سازمان را با تحلیل آن میتوان پاسخ داد. با هوش تجاری میتوان روندها را استخراج کرد، رابطه میان دادههای مختلف برقرار کرد و از آن بهره برد.
هوش تجاری در مقابل تحلیل کسب و کار
یکی از مواردی که شما از مثالها متوجه شده اید این است که ابزارهای هوش تجاری بینشی از وضعیت فعلی کسب و کار یا سازمان ارائه میدهند. چشم انداز فروش امروز در چه وضعیتی قرار دارد؟ در این ماه کاربر را از دست داده ایم یا به دست آوردهایم؟ این موارد به تمایز اصلی بین هوش تجاری و اصطلاح مرتبط با آن، تحلیل کسب و کار میرسد.
چرا هوش تجاری مهم است؟
اگرچه هوش تجاری شامل فرایند های پیچیده ای است، اما در مدت زمان کوتاهی می تواند آمار دقیقی از عملکرد شرکت ها ارائه دهد.
از این رو مدیران برای اتخاذ تصمیمات بزرگ می توانند از این داده ها استفاده کنند. اگر یک شرکت بدون استفاده از هوش تجاری بخواهد میزان سوددهی و عملکردش در زمینه های مختلف را به صورت دستی بررسی کند. به چندین نیروی انسانی و مدت زمان زیادی نیاز دارد، تا چنین کاری انجام دهد.
البته آنهم فقط اطلاعات محدودی شامل میزان سود در سال گذشته، یا تعداد مشتری ها و مواردی اینچنین. در روش بررسی دستی شرکت ها به اطلاعات پیش پا افتاده ای دست می یابند که سود زیادی برایشان نخواهد داشت.
چه کسب و کارهایی باید از هوش تجاری استفاده کنند؟
به طور کلی هر کسب و کاری که اطلاعات و داده های قابل اندازه گیری و مقایسه داشته باشد، می تواند از سیستم هوش تجاری استفاده کنند. انواع شرکت های تجاری، رستوران ها و فست فودها، شرکت های خدماتی، شرکت های آی تی، شرکت های مسافرتی و ...
هیچ محدودیتی برای استفاده از هوش تجاری وجود ندارد، هر کسب و کاری که نیاز داشته باشد تا اطلاعات دقیقی نسبت به میزان سرمایه و سودش داشته باشد، می تواند از هوش کسب و کار BI استفاده کند.
مدیران هر کسب و کاری می توانند از این سیستم استفاده کنند و در نهایت با کمک داده های نهایی تمام زیر مجموعه های خود را بروزرسانی کنند.
حتی شرکت های بزرگ می توانند اطلاعات را با سازمان های زیر مجموعه خود به اشتراک بگذارند. با کمک این سیستم یکپارچه، کارمندان به صورت فردی و تیمی می توانند، رفتارشان را اصلاح کرده تا مجموعه را بهینه تر کنند.
چطور هوش تجاری را در کسب و کارمان پیاده کنیم؟
پیشتر اشاره کردیم که پیاده سازی سیستم BI در کسب و کار شامل مراحلی برای جمع آوری داده، آنالیز و در نهایت ارائه نتیجه است. اما هر کدام از این مراحل شامل فرآیند پیچیده تری می شوند که به اختصار آنها را توضیح می دهیم.
1- از آنجایی که در نهایت اطلاعات باید برای تیم مدیریتی هر سازمان قابل فهم و تفسیر باشند، باید از همان تیم شروع شود. لازم است تیم مدیریتی مشخص کند، که گزارش ها از چه طریق و به چه صورتی در اختیار آنها قرار گیرند.
مثلا در قالب متن باشد یا جدول و نمودار؟ اینکه گزارش باید چه مواردی را شامل شود، یا از چه چیز هایی در آن صرف نظر شود، مشخص کننده نوع داده هایی است که باید، سیستم BI به جمع آوری آنها بپردازد.
2- پس از مشخص شدن انتظارات شرکت، باید تیم پیاده سازی BI اقدام به طراحی داشبوردهایی کند که قالب آن در مرحله پیش مشخص شده است. اینکه چطور مدیر مجموعه به گزارش ها دسترسی داشته باشد و ... در این مرحله طراحی می شود.
3- مرحله بعدی چگونگی جمع آوری داده ها را شامل می شود. از آنجایی که قرار است، هوش تجاری به پیشبینی بپردازد و همچنین ضعف ها را بررسی کند و در نهایت دلایل سود و زیان را بگوید، می بایست همه اطلاعات به درستی در اختیارش قرار گیرند.
برای این کار نیاز است تا یک پایگاه یا انباره داده، در شرکت راه اندازی شود و همه بخش ها با آن مرتبط شوند. یعنی داده های همه قسمت ها در یک مکان مشخص و ایمن ذخیره شوند.
در این پایگاه، داده های پیشین و فعلی شرکت به صورت پالایش شده و خام ذخیره می شوند. تا بعدا در اختیار تیم پیاده سازی هوش تجاری قرار گیرند.
4- پس از آنکه داده ها پالایش و ذخیره سازی شد، نوبت به مرحله آزمایشی انجام طرح می رسد. متخصصان هوش تجاری سعی می کنند، تا دقیق ترین فرمول ها و برنامه ها را برای آنالیز اطلاعات استفاده کنند، تا نتیجه مورد انتظار به دست آید. امکان دارد این مرحله آزمایش و خطا چندین بار تکرار شود تا به نتیجه دلخواه و درست برسند.
5- در آخرین مرحله این فرایند، نتایج بررسی ها به همان ترتیبی که در مرحله اول مشخص شده بود، به نمایش در می آیند
در نهایت این گزارش ها به تصمیم گیری های استراتژیک ختم می شوند که بعضا می توانند یک شرکت را موفق یا ورشکسته کنند.
https://modireweb.com/What-is-business-intelligence