چطور اعتماد به نفس خود را در رابطه افزایش دهیم؟ 19 نکته کلیدی، 21 مورد چکیده تجربیات نی نی سایت، 12 نکته تکمیلی و سوالات متداول
روابط، چه عاشقانه، چه دوستانه و چه خانوادگی، بخش جداییناپذیر زندگی هر انسانی هستند. اما کیفیت این روابط به شدت تحت تاثیر اعتماد به نفس ما قرار دارد. زمانی که اعتماد به نفس لازم را در رابطه نداشته باشیم، ممکن است دچار تردید، ترس از دست دادن، وابستگی بیش از حد، یا حتی احساس بیارزشی شویم. این احساسات نه تنها به خودمان آسیب میزند، بلکه میتواند رابطهمان را نیز با چالشهای جدی مواجه کند. در این مقاله، به بررسی جامع چگونگی افزایش اعتماد به نفس در روابط میپردازیم، با اتکا به 19 نکته کلیدی، تجربیات ارزشمند کاربران نی نی سایت، 12 نکته تکمیلی و پاسخ به سوالات متداول.
چالشهای نداشتن اعتماد به نفس در رابطه
نداشتن اعتماد به نفس در رابطه، مانند بیماری خاموشی است که به آرامی ریشه روابط را میخشکاند. یکی از بزرگترین چالشها، ترس از قضاوت است. فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، همواره نگران است که حرفها، رفتارها و حتی افکارش مورد پذیرش طرف مقابل قرار نگیرد. این ترس میتواند منجر به خودسانسوری، عدم ابراز نظر و در نهایت، از دست دادن هویت واقعی در رابطه شود. تصور دائمی اینکه "من کافی نیستم" یا "من به اندازه کافی خوب نیستم"، ذهن را درگیر میکند و مانع از برقراری ارتباطی صادقانه و صمیمی میشود. این موضوع میتواند به مرور زمان منجر به انزوای عاطفی فرد در رابطه شود، حتی اگر در کنار پارتنر خود باشد.
چالش دیگر، وابستگی افراطی است. وقتی اعتماد به نفس نداریم، احساس میکنیم بدون حضور و تایید طرف مقابل، ارزشی نداریم. این وابستگی میتواند به صورت نیاز دائمی به توجه، ترس از تنهایی، و یا حتی کنترلگری خود را نشان دهد. فرد در این حالت، به جای اینکه رابطهای سالم و متقابل داشته باشد، به دنبال پر کردن خلأ درونی خود از طریق دیگری است. این وابستگی، بار سنگینی بر دوش رابطه میگذارد و ممکن است طرف مقابل را نیز از خود دور کند، زیرا احساس میکند دائماً تحت فشار و کنترل است. این چرخه معیوب، اعتماد به نفس را بیش از پیش کاهش داده و رابطه را در معرض نابودی قرار میدهد.
سومین چالش مهم، مشکل در تعیین حد و مرز است. فردی که اعتماد به نفس ندارد، غالباً از بیان نیازها و خواستههای خود اجتناب میکند، زیرا میترسد که طرف مقابل را ناراحت کند یا او را از دست بدهد. این عدم توانایی در تعیین مرزهای سالم، باعث میشود تا حقوق و احساسات فرد پایمال شود و به تدریج احساس سرخوردگی و رنجش در او افزایش یابد. در چنین شرایطی، رابطه به جای اینکه مکانی برای رشد و آرامش باشد، به بستری برای ناراحتی و ناامیدی تبدیل میشود. این ضعف در قاطعیت، میتواند در بلندمدت به نارضایتی عمیق منجر شود.
19 نکته کلیدی برای افزایش اعتماد به نفس در رابطه
1. شناخت و پذیرش خود: اولین قدم برای افزایش اعتماد به نفس، درک عمیق از نقاط قوت و ضعف خود است. این به معنی قضاوت کردن نیست، بلکه مشاهده صادقانه است. وقتی خود را همانطور که هستیم، با تمام خوبیها و نواقص، بپذیریم، دیگر نیازی به پنهان کردن بخشهایی از خود برای جلب رضایت دیگران نخواهیم داشت. این پذیرش، پایه و اساس اعتماد به نفس واقعی را بنا مینهد و به ما این امکان را میدهد که در روابط، خود واقعیمان باشیم.
این پذیرش، یک فرایند تدریجی است. ممکن است در ابتدا با دیدن نقاط ضعفمان احساس ناامیدی کنیم، اما هدف این است که این نقاط را به عنوان بخشی از شخصیت خود ببینیم و تلاش کنیم تا در صورت امکان، آنها را بهبود بخشیم، نه اینکه آنها را سرکوب کنیم. این خودآگاهی، به ما کمک میکند تا بدانیم چه انتظاراتی از خود و از روابطمان داشته باشیم و از انتظارات غیرواقعی که منجر به سرخوردگی میشود، پرهیز کنیم. وقتی خود را دوست داشته باشیم و بپذیریم، دیگران نیز بهتر میتوانند ما را دوست داشته باشند.
2. تمرکز بر نقاط قوت: همه ما دارای استعدادها، مهارتها و ویژگیهای مثبتی هستیم که گاهی اوقات به دلیل تمرکز بر اشتباهات یا کمبودها، نادیده گرفته میشوند. شناسایی و تقویت این نقاط قوت، نه تنها احساس ارزشمندی را در ما افزایش میدهد، بلکه به ما کمک میکند تا در روابط نیز حضوری قویتر و تاثیرگذارتر داشته باشیم. این نقاط قوت میتواند شامل مهربانی، خلاقیت، هوش، توانایی حل مسئله، یا هر ویژگی منحصر به فرد دیگری باشد.
وقتی به تواناییها و موفقیتهای خود، هرچند کوچک، توجه کنیم و آنها را جشن بگیریم، اعتبار بیشتری به خودمان خواهیم داد. این کار باعث میشود که در مواجهه با چالشها، کمتر احساس درماندگی کنیم و بیشتر بر راهحلها تمرکز کنیم. در روابط نیز، این اعتماد به نفس ناشی از شناخت نقاط قوت، به ما کمک میکند تا نقش مؤثرتری ایفا کنیم و از این که بتوانیم به شریک زندگی یا دوستانمان کمک کنیم، احساس رضایت کنیم.
3. تعیین اهداف واقعبینانه: داشتن اهداف مشخص، چه در زندگی شخصی و چه در روابط، به ما جهت میدهد و احساس موفقیت را در ما تقویت میکند. اما این اهداف باید واقعبینانه باشند. تعیین اهدافی دستنیافتنی، صرفاً منجر به ناکامی و کاهش اعتماد به نفس میشود. تقسیم اهداف بزرگ به گامهای کوچکتر و قابل مدیریت، و جشن گرفتن هر موفقیت در مسیر رسیدن به هدف، روند افزایش اعتماد به نفس را تسریع میبخشد.
4. مراقبت از سلامت جسمی و روانی: سلامت جسم و روان، ستون فقرات اعتماد به نفس هستند. تغذیه مناسب، ورزش منظم، خواب کافی و مدیریت استرس، همگی به بهبود خلق و خو، افزایش انرژی و در نتیجه، تقویت حس ارزشمندی و توانمندی کمک میکنند. زمانی که احساس سلامتی و شادابی داریم، راحتتر میتوانیم در روابط حضور یافته و نیازهای خود را بیان کنیم.
5. مهارت نه گفتن: یکی از مهمترین ابزارهای حفظ احترام به خود و دیگران، توانایی "نه" گفتن در مواقع لازم است. "نه" گفتن به درخواستهای غیرمنطقی یا فراتر از تواناییها، به معنی حفظ حریم شخصی و جلوگیری از سوءاستفاده است. این مهارت، نشاندهنده احترام به زمان، انرژی و اولویتهای خود است و به طرف مقابل نیز حد و مرزهای شما را یادآوری میکند.
6. ارتباط مؤثر و صریح: ابراز مستقیم و صادقانه احساسات، نیازها و خواستهها، از بروز سوءتفاهمها و تنشهای غیرضروری جلوگیری میکند. زمانی که به جای کنایه زدن یا سکوت کردن، شفاف و مودبانه صحبت میکنیم، به طرف مقابل اجازه میدهیم تا ما را بهتر بشناسد و درک کند، که این خود باعث تقویت رابطه و اعتماد به نفس ما میشود.
7. مسئولیتپذیری: پذیرش مسئولیت اشتباهات، نه به معنی سرزنش خود، بلکه به معنی یادگیری از آنهاست. وقتی اشتباهات خود را میپذیریم و برای جبران آن تلاش میکنیم، نشان میدهیم که فردی بالغ و قابل اعتماد هستیم. این مسئولیتپذیری، حس کنترل و توانمندی را در ما افزایش میدهد.
8. بخشش خود و دیگران: نگه داشتن کینه و رنجش، انرژی روانی ما را تحلیل میبرد و اعتماد به نفس را خدشهدار میکند. بخشش، آزاد کردن خود از بند گذشته است. وقتی خود را برای اشتباهاتمان میبخشیم و دیگران را نیز، گامی بزرگ در جهت رهایی و بازیابی آرامش و قدرت درونی برمیداریم.
9. مقایسه نکردن خود با دیگران: مقایسه مداوم خود با دیگران، خصوصاً در شبکههای اجتماعی، یکی از سموم اعتماد به نفس است. هر فرد مسیر منحصر به فرد خود را دارد. تمرکز بر مسیر خود و پیشرفت شخصی، به جای مقایسه با دیگران، به ما کمک میکند تا احساس بهتری نسبت به جایگاه خود داشته باشیم.
10. مثبتاندیشی: طرز فکر ما تاثیر مستقیمی بر احساسات و رفتار ما دارد. تلاش برای دیدن جنبههای مثبت موقعیتها، حتی در شرایط سخت، میتواند دیدگاه ما را تغییر دهد و حس امید و توانمندی را در ما تقویت کند. این به معنی نادیده گرفتن مشکلات نیست، بلکه داشتن رویکردی سازنده و امیدوارانه است.
11. یادگیری و رشد مستمر: کسب دانش جدید، یادگیری مهارتهای تازه، یا حتی خواندن کتاب، حس توانمندی و خودکارآمدی را در ما افزایش میدهد. وقتی احساس میکنیم در حال پیشرفت و یادگیری هستیم، اعتماد به نفس ما نیز به طور طبیعی افزایش مییابد.
12. پذیرش عدم قطعیت: زندگی پر از عدم قطعیت است و تلاش برای کنترل همه چیز، منجر به استرس و اضطراب میشود. پذیرش این واقعیت که نمیتوانیم همهچیز را کنترل کنیم، به ما آرامش میدهد و به ما اجازه میدهد تا با اعتماد به نفس بیشتری با موقعیتهای غیرمنتظره روبرو شویم.
13. بیان قدردانی: ابراز قدردانی از کسانی که در زندگی ما حضور دارند، نه تنها باعث دلگرمی آنها میشود، بلکه حس خوب و ارزشمندی را در ما نیز ایجاد میکند. این تمرین ساده، روابط را عمیقتر و رضایتبخشتر میکند.
14. پذیرش ضعفهای قابل قبول: هیچ انسانی کامل نیست. پذیرش این که ما نیز ضعفهایی داریم که قابل تغییر نیستند یا اصلاح آنها دشوار است، به ما کمک میکند تا کمتر خود را سرزنش کنیم و با آرامش بیشتری زندگی کنیم.
15. ایجاد مرزهای سالم در فضای مجازی: امروزه، فضای مجازی تاثیر زیادی بر روابط ما دارد. تعیین حد و مرز در استفاده از شبکههای اجتماعی، عدم مقایسه زندگی واقعی با تصاویر ایدهآل دیگران، و تمرکز بر روابط واقعی، برای حفظ اعتماد به نفس حیاتی است.
16. درک ارزش خود فراتر از رابطه: اعتماد به نفس واقعی از درون سرچشمه میگیرد، نه از تایید دیگران یا وضعیت یک رابطه. بدانید که ارزش شما مستقل از اینکه در رابطه هستید یا تنها، یا موفقیت یا شکست در روابطتان، ثابت و پایدار است.
17. توسعه علایق و سرگرمیهای فردی: داشتن علایق و سرگرمیهای مستقل از شریک زندگی، به شما کمک میکند تا هویت خود را حفظ کرده و در تنهایی نیز احساس رضایت و شادی داشته باشید. این علایق، باعث غنای شخصیت شما شده و شما را به فردی جذابتر تبدیل میکنند.

18. یادگیری مهارتهای ارتباطی: گذراندن دورههای آموزشی یا مطالعه کتاب در زمینه مهارتهای ارتباطی، مانند ارتباط قاطعانه، گوش دادن فعال و حل تعارض، میتواند به طور چشمگیری اعتماد به نفس شما را در تعامل با دیگران افزایش دهد.
19. جستجوی حمایت در صورت نیاز: اگر احساس میکنید اعتماد به نفس شما به شدت پایین است و بر روابطتان تاثیر منفی میگذارد، از کمک گرفتن از یک مشاور یا روانشناس نترسید. این نشانهی ضعف نیست، بلکه نشانه قدرت و اراده برای بهبود است.
21 مورد چکیده تجربیات نی نی سایت
انجمنهای گفتگوی نی نی سایت، گنجینهای از تجربیات واقعی زنان ایرانی در مورد مسائل مختلف زندگی، از جمله روابط و اعتماد به نفس است. در اینجا، 21 نکته کلیدی که از دل این تجربیات بیرون آمده است، آورده شده است:
این نکات، نشاندهنده تجربیات زیستی و درد کشیدههایی است که درسهای ارزشمندی را برای سایرین به ارمغان آورده است. بسیاری از این تجربیات، بر اهمیت خودشناسی، خودباوری و استقلال عاطفی تاکید دارند.
12 نکته تکمیلی
1. مدیریت انتظارات: یکی از دلایل اصلی کاهش اعتماد به نفس در رابطه، داشتن انتظارات غیرواقعی از شریک زندگی یا از خود رابطه است. اگر بدانیم که هیچ رابطهای بیعیب و نقص نیست و هر فردی محدودیتهای خود را دارد، کمتر دچار سرخوردگی میشویم. این شامل انتظاراتی مانند اینکه طرف مقابل همیشه باید ما را خوشحال کند، یا اینکه همیشه باید موافق ما باشد.
2. پذیرش تفاوتها: تفاوت در عقاید، علایق، و سبک زندگی، بخشی طبیعی از روابط انسانی است. به جای تلاش برای تغییر طرف مقابل یا احساس ناراحتی از این تفاوتها، سعی کنید آنها را به عنوان بخش غنیکننده رابطه بپذیرید. این پذیرش، نشاندهنده بلوغ و اعتماد به نفس شما در مدیریت تعارضات احتمالی است.
3. توانایی گوش دادن فعال: گوش دادن فعال به معنای صرفاً شنیدن کلمات نیست، بلکه تلاش برای درک احساسات و دیدگاه طرف مقابل است. وقتی به حرفهای شریک زندگی خود با دقت و همدلی گوش میدهیم، او احساس ارزشمندی کرده و رابطه قویتر میشود. این توانایی، نشاندهنده احترام و اعتماد به نفس شما در برقراری ارتباط مؤثر است.
4. ابراز محبت به شیوههای مختلف: هر فردی به شیوههای متفاوتی نیاز به ابراز محبت دارد. شناسایی زبان عشق طرف مقابل (کلام تاییدآمیز، وقت گذاشتن، هدیه دادن، خدمت کردن، یا تماس فیزیکی) و ابراز محبت به آن شیوه، باعث تقویت پیوند عاطفی و افزایش احساس خوشبختی در رابطه میشود.
5. تمرین همدلی: سعی کنید خود را به جای طرف مقابل بگذارید و دنیا را از دید او ببینید. همدلی، نه تنها به حل بهتر مشکلات کمک میکند، بلکه احساس نزدیکی و درک متقابل را افزایش میدهد. این نشان میدهد که شما به احساسات و دنیای درونی شریک زندگی خود اهمیت میدهید.
6. داشتن مسئولیت مشترک: در یک رابطه سالم، مسئولیتها به طور مساوی تقسیم میشوند. این شامل مسئولیتهای روزمره، تصمیمگیریها و حتی مشکلات. وقتی حس مشارکت و کار گروهی در رابطه وجود داشته باشد، هر دو طرف احساس ارزشمندی و توانمندی بیشتری میکنند.
7. ایجاد لحظات شاد و خاطرهانگیز: زندگی پرمشغله امروزی، گاهی اوقات باعث میشود فراموش کنیم که از رابطهمان لذت ببریم. ایجاد فرصتهایی برای تفریح، خنده و ساختن خاطرات مشترک، نه تنها رابطه را زنده نگه میدارد، بلکه اعتماد به نفس شما را از طریق تجربهی شادی و رضایت افزایش میدهد.
8. مدیریت تعارضات به شیوهای سازنده: تعارضات در روابط اجتنابناپذیر هستند. مهم این است که چگونه با آنها برخورد کنیم. به جای دعوا و پرخاشگری، سعی کنید مشکلات را به شیوهای منطقی و با هدف رسیدن به راهحل، مطرح کنید. این مهارت، نشاندهنده بلوغ و اعتماد به نفس شما در مواجهه با چالشهاست.
9. حفظ استقلال عاطفی: داشتن استقلال عاطفی به معنای این است که احساس خوشبختی و ارزشمندی شما به طور کامل به شریک زندگیتان وابسته نباشد. شما باید بتوانید حتی در غیاب او نیز احساس خوبی داشته باشید و از زندگی خود لذت ببرید. این استقلال، نشاندهنده قدرت درونی شماست.
10. اهمیت دادن به سلامتی رابطه: مانند هر موجود زندهای، روابط نیز نیاز به مراقبت و توجه دارند. اختصاص زمان و انرژی برای تقویت رابطه، گفتگوهای عمیق، و حل مشکلات، همانقدر مهم است که به سلامت جسمی خود اهمیت میدهید.
11. یادگیری از تجربیات گذشته: هر رابطهای، چه موفق و چه ناموفق، درسی برای ما دارد. با مرور و تحلیل تجربیات گذشته، میتوانیم الگوهای ناکارآمد را شناسایی کرده و در روابط آینده از تکرار آنها پرهیز کنیم. این یادگیری، نشاندهنده رشد و بلوغ شماست.
12. درک و پذیرش چرخه روابط: روابط نیز مانند زندگی، دارای فراز و نشیب هستند. دورههایی از شور و هیجان، و دورههایی از آرامش و سکون. درک این چرخه طبیعی، به ما کمک میکند تا در زمانهای آرامتر، احساس ناامیدی نکنیم و بدانیم که این مراحل نیز گذرا هستند.
سوالات متداول با پاسخ
چگونه اعتماد به نفس خود را در یک رابطه جدید افزایش دهم؟
در یک رابطه جدید، طبیعی است که احساس کمی ناامنی و عدم اطمینان داشته باشید. برای افزایش اعتماد به نفس، ابتدا روی شناخت خود و پذیرش آن تمرکز کنید. همانطور که در نکات کلیدی اشاره شد، نقاط قوت خود را بشناسید و به آنها افتخار کنید. از مقایسه خود با شریک زندگی یا افراد قبلی او خودداری کنید. ارتباطی صادقانه و شفاف برقرار کنید و سعی کنید نیازها و خواستههای خود را با آرامش بیان کنید. به یاد داشته باشید که اعتماد به نفس شما در درجه اول به خودتان بستگی دارد، نه به تایید طرف مقابل. تمرین مهارت نه گفتن نیز در این مرحله بسیار مهم است تا حدود و مرزهای شما مشخص شود.
همچنین، مهم است که در این مرحله، از طرف مقابل نیز انتظارات واقعبینانهای داشته باشید. هیچ انسانی کامل نیست و انتظار کمال از شریک زندگی جدید، تنها باعث سرخوردگی شما خواهد شد. به جای تمرکز بر عیوب احتمالی، بر نقاط قوت و جنبههای مثبت رابطه تمرکز کنید. ایجاد علایق مشترک و صرف وقت برای آشنایی بیشتر با یکدیگر، میتواند به ایجاد پیوند عمیقتر و افزایش حس امنیت کمک کند. فراموش نکنید که یک رابطه سالم، فضایی برای رشد و ابراز وجود هر دو طرف فراهم میکند.
در نهایت، اگر احساس میکنید که ترس یا تردیدهای شما ریشه در تجربیات گذشته یا مشکلات عمیقتر دارد، از بیان این نگرانیها با شریک زندگی خود نترسید. یک شریک دلسوز و درککننده میتواند به شما در عبور از این چالشها کمک کند. در صورت لزوم، مشاوره با یک متخصص روابط نیز میتواند راهگشا باشد. به خاطر بسپارید که رشد اعتماد به نفس یک فرایند تدریجی است و نیازمند صبر و تلاش مستمر است.
اگر شریک زندگی من باعث کاهش اعتماد به نفس من میشود، چه کار کنم؟
اگر احساس میکنید که رفتارها یا کلام شریک زندگی شما باعث کاهش اعتماد به نفس شما میشود، اولین و مهمترین قدم، شناسایی دقیق این رفتارها است. آیا این رفتارها شامل انتقادهای دائمی، تحقیر، مقایسه با دیگران، یا نادیده گرفتن احساسات شماست؟ وقتی الگوهای مخرب را شناسایی کردید، باید با آرامش و قاطعیت با شریک زندگی خود صحبت کنید. انتخاب زمان و مکان مناسب برای این گفتگو بسیار حائز اهمیت است. سعی کنید به جای اتهام زدن ("تو همیشه مرا سرزنش میکنی")، از "من" استفاده کنید ("من احساس میکنم وقتی این حرف را میزنی، اعتماد به نفس خودم را از دست میدهم").
اگر شریک زندگی شما پس از گفتگو، حاضر به تغییر رفتار نبود یا به طور مداوم به کاهش اعتماد به نفس شما ادامه داد، باید به فکر تعیین حد و مرزهای جدیتر باشید. این ممکن است شامل کاهش میزان تعامل، یا حتی در موارد شدید، بازنگری در ادامه رابطه باشد. هیچ کس حق ندارد به اعتماد به نفس و ارزش شما لطمه بزند. در کنار این صحبتها، لازم است روی تقویت درونی خود نیز کار کنید. به نکاتی که برای افزایش اعتماد به نفس ذکر شد، مانند شناخت نقاط قوت، مراقبت از خود، و داشتن دایره حمایتی مستقل، توجه بیشتری داشته باشید. این اقدامات به شما کمک میکنند تا از نظر روحی قویتر شده و کمتر تحت تاثیر رفتارهای مخرب دیگران قرار بگیرید.
در نهایت، اگر احساس میکنید که توانایی مدیریت این شرایط را به تنهایی ندارید، کمک گرفتن از یک متخصص، مانند مشاور خانواده یا زوجدرمانگر، میتواند بسیار موثر باشد. این متخصصان میتوانند به شما و شریک زندگیتان کمک کنند تا الگوهای ارتباطی ناکارآمد را شناسایی کرده و راهکارهای سالمتری برای حل مشکلات بیابید. به یاد داشته باشید که حفظ سلامت روانی و اعتماد به نفس شما، اولویت اصلی است و نباید به خاطر نگه داشتن یک رابطه، سلامت خود را به خطر بیندازید.
آیا اعتماد به نفس در رابطه به معنای خودخواهی است؟
خیر، اعتماد به نفس در رابطه به معنای خودخواهی نیست، بلکه به معنای سلامت روانی و احترام به خود است. خودخواهی زمانی رخ میدهد که فرد نیازها و خواستههای خود را بدون توجه به دیگران، در اولویت قرار میدهد و حقوق آنها را نادیده میگیرد. اما اعتماد به نفس سالم، به معنای شناخت ارزش خود، توانایی بیان نیازها و احساسات به شکلی محترمانه، و داشتن توانایی تعیین حد و مرزهای سالم است. فرد با اعتماد به نفس، میداند که چه چیزی برایش مهم است و چگونه میتواند به شیوهای سازنده با دیگران تعامل کند.
در واقع، داشتن اعتماد به نفس بالا در یک رابطه، میتواند به بهبود کیفیت رابطه نیز کمک کند. فردی که به خود اطمینان دارد، کمتر دچار وابستگی افراطی، حسادت بی مورد، یا نیاز دائمی به تایید میشود. این استقلال عاطفی، فضای بیشتری برای رشد و احترام متقابل در رابطه ایجاد میکند. همچنین، فرد با اعتماد به نفس، قادر به برقراری ارتباط مؤثرتر، بیان صادقانه احساسات و حل بهتر تعارضات است، که همگی برای سلامت یک رابطه ضروری هستند.
بنابراین، نباید اعتماد به نفس را با خودخواهی اشتباه گرفت. اعتماد به نفس، پایهای برای داشتن روابط سالم و متوازن است، در حالی که خودخواهی، تخریبکننده روابط است. کسی که به خود احترام میگذارد و ارزش خود را میداند، قادر است احترام و ارزش را نیز به دیگران تقدیم کند. هدف، رسیدن به تعادلی است که در آن، هم به نیازهای خود توجه میکنیم و هم به نیازها و احساسات شریک زندگیمان.