چگونه همسرم را ترغیب کنم تا ناز بچهام را بکشد؟ راهنمای جامع بر اساس تجربیات نینیسایت
در دنیای پرهیاهوی زندگی زناشویی، گاهی اوقات ابراز محبت و توجه به شیوههایی که برای ما اهمیت دارد، میتواند چالشبرانگیز باشد. یکی از این دغدغهها، به خصوص برای خانمها، این است که چگونه همسرشان را به ابراز محبت و توجه بیشتر نسبت به فرزندشان، یا همان "ناز کشیدن"، ترغیب کنند. این موضوع نه تنها به ایجاد پیوند عمیقتر بین پدر و فرزند کمک میکند، بلکه احساس امنیت و تعلق خاطر را در کودک تقویت مینماید. در این پست وبلاگ، قصد داریم با اتکا به چکیده تجربیات کاربران نینیسایت، به این پرسش مهم پاسخ دهیم و راهکارهای عملی و مؤثر را ارائه دهیم.
نینیسایت، به عنوان یک تریبون پرطرفدار برای تبادل تجربیات مادران و همسران، گنجینهای از نکات کاربردی و دلنشین را در خود جای داده است. در این مقاله، ما 37 مورد از این تجربیات را جمعآوری و دستهبندی کردهایم تا پاسخی جامع به سؤال "چکارکنم همسرم ناز بچهام را بکشه؟" بدهیم. همچنین، 9 نکته تکمیلی از جنبههای دیگر این موضوع و در نهایت، یک بخش پرسش و پاسخ متداول با پاسخهای کاربردی را برای شما آماده کردهایم. هدف ما این است که با ارائه راهکارهایی عملی و مبتنی بر تجربیات واقعی، به شما در ایجاد فضایی گرم و صمیمی در خانوادهتان یاری رسانیم.
چکیده 37 تجربه ناب از نینیسایت: چگونه همسر ناز فرزندش را بکشد؟
تجربیات کاربران نینیسایت نشان میدهد که ترغیب همسر به ناز کشیدن فرزند، امری چندوجهی است که نیازمند صبر، درایت و ارتباط مؤثر است. در ادامه، 37 تجربه کلیدی را در دستههای مختلف گردآوری کردهایم:
1. ایجاد محیطی امن و حمایتی
بسیاری از مادران در نینیسایت بر اهمیت ایجاد فضایی که در آن همسر احساس راحتی و عدم قضاوت داشته باشد، تأکید کردهاند. وقتی مرد احساس میکند که در ابراز محبت به فرزندش آزاد است و مورد سرزنش یا مقایسه قرار نمیگیرد، تمایل بیشتری به این کار نشان میدهد. این امر شامل عدم انتقاد از روشهای پدرانه او، حتی اگر با تصورات مادر متفاوت باشد، است. تشویق به بازی کردن با کودک، حتی اگر به نظر مادر "بینظم" بیاید، میتواند به ایجاد حس اعتماد به نفس در او کمک کند.
محیطی که در آن پدر، احساس میکند بخشی فعال و مهم در مراقبت از کودک است، نه صرفاً یک "کمککننده"، بسیار مؤثر است. این بدان معناست که در تصمیمگیریهای مربوط به کودک، نظر او نیز پرسیده شود و مسئولیتها به صورت متعادل تقسیم گردد. وقتی مرد نقش خود را در رشد و پرورش فرزندش پررنگ میبیند، پیوند عاطفی او نیز قویتر میشود و به تبع آن، تمایلش به ابراز محبت و ناز کشیدن افزایش مییابد. این امر، اعتماد به نفس او را به عنوان یک پدر تقویت میکند.
در برخی تجربیات، مادران اشاره کردهاند که حتی با تشویقهای کلامی ساده، توانستهاند همسرانشان را به سمت ابراز محبت بیشتر سوق دهند. عباراتی مانند "ببین چقدر این کار رو دوست داره" یا "قربان اون قد و بالات برم" میتواند تلنگری برای پدر باشد تا متوجه لذت و اهمیت این لحظات شود. این تشویقهای مثبت، مانند بذری هستند که در دل پدر کاشته میشوند و به مرور زمان، به درختی پربار تبدیل میگردند.
2. الگوبرداری مثبت و غیرمستقیم
بسیاری از مادران معتقدند که بهترین راه، نشان دادن رفتارهای خودشان است. زمانی که مادر با شور و هیجان به فرزندش ابراز محبت میکند و او را ناز میکند، پدر شاهد این صحنههاست و ممکن است ناخودآگاه تحت تأثیر قرار گیرد. این الگوبرداری، نباید به صورت مستقیم و تحمیلی باشد، بلکه باید بخشی طبیعی از تعاملات خانوادگی به نظر برسد. این مشاهدات، به پدر یادآوری میکند که این رفتار، امری طبیعی و دلنشین است.
همچنین، برخی مادران با اشاره به نمایش فیلمها یا خواندن کتابهایی که روابط پدرانه گرمی را به تصویر میکشند، توانستهاند ذهن همسرشان را نسبت به اهمیت این موضوع باز کنند. این ابزارهای غیرمستقیم، بدون ایجاد حس مقاومت، پیام مورد نظر را منتقل میکنند. دیدن ارتباط نزدیک پدر و فرزندی در رسانهها، میتواند الگوهای رفتاری مثبتی را در ذهن پدر شکل دهد.
تجربیات نشان میدهد که گاهی اوقات، حتی لبخندها و نگاههای پرمهر مادر به پدر در حین ناز کشیدن کودک، میتواند تأثیرگذار باشد. این نگاهها، پیامهایی از عشق و قدردانی را به پدر منتقل میکنند و او را به ادامه این رفتار تشویق مینمایند. این "زبان بدن" در ارتباط خانوادگی، اغلب قویتر از کلمات عمل میکند.
3. ارتباط مستقیم و صادقانه (اما ظریف)
برخی کاربران به تجربه خود در مورد صحبت مستقیم با همسرشان اشاره کردهاند، اما تأکید کردهاند که این صحبت باید با لحنی دوستانه و بدون سرزنش انجام شود. به جای گفتن "تو چرا بچهمون رو ناز نمیکنی؟"، میتوان گفت: "عزیزم، دوست دارم ببینم تو هم با [نام کودک] بازی میکنی و قربون صدقهاش میری. فکر میکنم برای هر دوتون خیلی خوب باشه." این نوع بیان، احساس مسئولیتپذیری را در همسر بیدار میکند.
نکته مهم در این ارتباط، تمرکز بر "فواید" است. به جای تمرکز بر "کمبود" در رفتار همسر، بر "مزایایی" که ناز کشیدن برای کودک و خود پدر دارد، تأکید شود. مثلاً: "وقتی باهاش بازی میکنی، چقدر خوشحال میشه و بهت وابسته میشه." یا "این لحظات کوچیک، خاطراتی رو برای ما میسازه که تا همیشه باهامون میمونه." این نوع بیان، همسر را به فکر فرو میبرد.
همچنین، اشاره به اینکه "دوست دارم ببینم تو هم مثل من از این لحظات لذت میبری" میتواند حس مشترک و همدلی را در همسر ایجاد کند. این نشان میدهد که این خواسته، یک نیاز شخصی مادر نیست، بلکه برای تقویت روابط خانوادگی و لذت مشترک است. این رویکرد، همسر را از موضع انفعالی خارج کرده و به او احساس مشارکت میدهد.
4. درگیر کردن پدر در فعالیتهای مربوط به کودک
مادرانی که همسرانشان را در فعالیتهای روزمره کودک، مانند حمام کردن، پوشاندن لباس، یا حتی تعویض پوشک، مشارکت دادهاند، اغلب شاهد افزایش علاقه همسر به ناز کشیدن بودهاند. این درگیری، باعث ایجاد حس مسئولیت و وابستگی بیشتر نسبت به کودک میشود.
برنامهریزی برای "وقت پدر و فرزندی" نیز یکی از راهکارهای مؤثر است. این زمان، میتواند به بازی کردن، کتاب خواندن، یا حتی قدم زدن با کودک اختصاص یابد. در این زمان، مادر میتواند کنار بایستد و به پدر فرصت دهد تا بدون دخالت مستقیم، ارتباط خود را با فرزندش شکل دهد.
دعوت از پدر برای انجام کارهایی که با "تماس فیزیکی" همراه هستند، مانند ماساژ دادن نوزاد یا بغل کردن طولانی مدت، میتواند به کاهش اضطراب احتمالی او در این زمینه کمک کند. این فعالیتها، فرصتهای طبیعی برای ابراز محبت و ناز کشیدن را فراهم میکنند.
5. قدردانی و تشویق مکرر
حتی کوچکترین ابراز محبت از سوی پدر، باید با تشویق و قدردانی مادر همراه شود. "ممنونم که اینقدر خوب باهاش بازی میکنی"، "عزیزم، چقدر قشنگه وقتی اینطوری با [نام کودک] حرف میزنی"؛ این عبارات، مانند سوخت برای موتور انگیزه پدر عمل میکنند.
قدردانی نباید صرفاً کلامی باشد. گاهی یک لبخند از روی رضایت، یک در آغوش گرفتن پدر، یا حتی نوشتن یک پیام محبتآمیز، میتواند تأثیرگذار باشد. این نشانهها، به پدر احساس ارزشمند بودن و دیده شدن میدهد.
مهم است که تشویقها واقعی و از ته قلب باشند. اگر مادر با تظاهر یا اغراق تشویق کند، پدر ممکن است این موضوع را درک کند و اثر معکوس داشته باشد. صداقت در تشویق، کلید موفقیت است.
6. صبوری و درک تفاوتهای فردی
همه مردان به یک شکل ابراز محبت نمیکنند. برخی ذاتاً احساساتیتر هستند و برخی دیگر، ابراز محبت را در عمل، مانند تأمین نیازهای مادی، میدانند. درک این تفاوتها و پذیرش شیوههای مختلف ابراز محبت، بسیار مهم است.
اهمیت این موضوع در دوران بارداری و بعد از زایمان، بیشتر احساس میشود. برخی مردان در ابتدا ممکن است کمی در برقراری ارتباط با نوزاد تازه متولد شده، دچار تردید یا حتی ترس باشند. این دوره گذار، نیازمند صبر و حوصله از سوی مادر است.
نباید انتظار داشت که همسر یک شبه تغییر کند. این یک فرایند تدریجی است و نیازمند تکرار و ثبات در رویکردهای حمایتی مادر است. گاهی اوقات، یک "نه" کوچک در مورد ابراز محبت، نباید به معنای "هرگز" تلقی شود.
7. ایجاد لحظات دونفره و یادآوری عشق
گاهی اوقات، سردی در ابراز محبت به فرزند، میتواند بازتابی از فضای رابطه زوجین باشد. وقتی ارتباط بین زن و شوهر گرم و صمیمی است، این گرما به فرزند نیز منتقل میشود. اختصاص دادن وقت به خود، به عنوان یک زوج، میتواند به تقویت پیوند آنها کمک کند.
یادآوری خاطرات شیرین گذشته، زمانی که تازه با هم آشنا شده بودند و عاشق یکدیگر بودند، میتواند فضایی از عشق و صمیمیت ایجاد کند. این احساسات مثبت، میتواند به طور غیرمستقیم، بر روابط آنها با فرزند نیز تأثیر بگذارد.
وقتی همسر احساس میکند که هنوز هم برای همسرش جذاب و دوستداشتنی است، احتمال اینکه بخواهد این عشق را به نسل بعدی نیز منتقل کند، بیشتر میشود. توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر، پایه و اساس یک خانواده شاد و پویا است.
8. تشویق به بازیهای فیزیکی و پرانرژی
بسیاری از مردان، از طریق بازیهای فیزیکی و پرتحرک، ارتباط عمیقتری با کودکان برقرار میکنند. تشویق پدر به بازیهایی مانند "هواپیما شدن"، "گوشک بازی"، یا "کُشتی گرفتن" با کودک، میتواند راهی لذتبخش برای ابراز محبت باشد.
این نوع بازیها، نه تنها باعث شادی و سرگرمی کودک میشوند، بلکه به پدر احساس قدرت، هیجان و حضور فعال را میدهند. این حس "پدر بودن" واقعی، او را به سمت ابراز محبت بیشتر سوق میدهد.
گاهی اوقات، یک "مسابقه" دوستانه بین پدر و کودک، مثلاً در دویدن یا پرت کردن توپ، میتواند لحظات شاد و پر از قهقهه را ایجاد کند. این لحظات، سرشار از انرژی مثبت هستند و پیوند عاطفی را تقویت میکنند.
9. درک علل احتمالی عدم ابراز محبت
قبل از هر چیز، بهتر است بررسی شود که آیا دلیل خاصی پشت عدم ابراز محبت همسر وجود دارد یا خیر. شاید او از نحوه صحیح ناز کشیدن اطلاعی ندارد، شاید از دست زدن به نوزاد میترسد، یا شاید خودش در دوران کودکی تجربههای تلخی در این زمینه داشته است.
مثلاً، اگر پدر از "ترساندن" کودک نگران است، مادر میتواند با آرامش به او نشان دهد که چگونه با ملایمت و صدای نرم، با کودک ارتباط برقرار کند. ارائه اطلاعات و آموزشهای ساده، میتواند اضطراب او را کاهش دهد.
گاهی اوقات، الگوهای رفتاری که فرد از خانواده خودش دیده، در بزرگسالی نیز تکرار میشود. اگر پدر خودش در خانوادهای بزرگ شده که ابراز محبت فیزیکی کمی رایج بوده، ممکن است به طور ناخودآگاه همین الگو را ادامه دهد. در این صورت، نیاز به درک و هدایت ملایمتر است.
10. استفاده از ابزارهای تشویقی (غیرمستقیم)
خریدن اسباببازیهایی که پدر و فرزند بتوانند با هم بازی کنند، یا لباسهای ست پدر و فرزندی، میتواند تلنگری برای پدر باشد تا این لحظات مشترک را تجربه کند.
گاهی اوقات، حتی نشان دادن عکسها و ویدئوهایی از تعاملات گرم پدران دیگر با فرزندانشان، میتواند الهامبخش باشد. این تصاویر، حس "نبودن" را در پدر کاهش داده و او را به سمت "بودن" سوق میدهد.

تشویق به نوشتن خاطرات کودک، جایی که پدر نیز بتواند بخشی از آن را پر کند، میتواند فرصتی برای او باشد تا لحظات تعامل خود با فرزند را ثبت کند و از این طریق، اهمیت این لحظات را درک کند.
11. تمرکز بر نقاط قوت پدر
به جای تمرکز بر آنچه همسر انجام نمیدهد، بر آنچه که انجام میدهد و خوب انجام میدهد، تأکید کنید. آیا او پدر خوبی در زمینه آموزش یا تفریح است؟ آیا در تأمین نیازهای مالی خوب عمل میکند؟
وقتی نقاط قوت پدر مورد تأیید و تقدیر قرار میگیرد، او احساس ارزشمندی بیشتری میکند و آمادگی بیشتری برای پذیرش بازخوردها و تلاش برای بهبود در زمینههای دیگر پیدا میکند.
این رویکرد، فضای خانه را مثبتتر نگه میدارد و از ایجاد تنش و دلخوری جلوگیری میکند. در یک فضای مثبت، درخواستها و راهنماییها بهتر پذیرفته میشوند.
12. دعوت به مشارکت در تصمیمگیریها
وقتی پدر در تصمیمگیریهای مربوط به سلامت، تغذیه، یا حتی انتخاب نام برای کودک مشارکت داده میشود، احساس مالکیت و مسئولیت بیشتری نسبت به او پیدا میکند. این حس، به طور طبیعی به سمت ابراز محبت عمیقتر سوق پیدا میکند.
مشارکت در انتخاب لباس کودک، در طراحی اتاق او، یا در برنامهریزی تفریحات خانوادگی، میتواند پدر را بیشتر درگیر چرخه زندگی کودک کند.
زمانی که پدر احساس کند که نظرش اهمیت دارد و در فرآیند والدگری نقش فعالی ایفا میکند، انگیزه بیشتری برای ابراز عشق و توجه به کودک پیدا خواهد کرد.
13. تشویق به خواندن کتاب و مقالات مرتبط با پدر بودن
برخی مادران در نینیسایت به این نکته اشاره کردهاند که همسرانشان با خواندن مقالاتی در مورد اهمیت نقش پدر در رشد کودک، یا کتابهایی با موضوعات والدگری، اطلاعات و آگاهی بیشتری کسب کردهاند. این اطلاعات، میتواند ذهن آنها را نسبت به مسئولیتها و لذتهای پدر بودن باز کند.
معرفی منابع معتبر و جذاب، مانند وبسایتهای تخصصی یا کتابهای پرفروش در زمینه والدگری، میتواند بدون ایجاد حس اجبار، پدر را به مطالعه ترغیب کند.
این رویکرد، به پدر کمک میکند تا درک عمیقتری از تأثیرات مثبت حضور فعال او بر رشد عاطفی و شناختی کودک پیدا کند و به طور طبیعی، میل به ابراز محبت را در خود افزایش دهد.
14. برگزاری جشنها و مناسبتهای خاص
برنامهریزی برای جشن تولد کودک، جشنهای مناسبتی، یا حتی یک دورهمی خانوادگی کوچک، میتواند فرصتهای بیشتری را برای پدر و فرزند فراهم کند تا با هم وقت بگذرانند و ارتباط برقرار کنند.
در این مناسبتها، با تشویقهای ظریف، میتوان پدر را به بغل کردن، بوسیدن، و ابراز محبت به کودک تشویق کرد. این لحظات شاد و خاص، خاطرات خوشی را برای همه رقم میزند.
مادر میتواند نقش خود را در برجسته کردن نقش پدر در این جشنها ایفا کند، مثلاً با گفتن "امروز روز پدر و فرزندیه" یا "چقدر خوبه که این لحظات رو کنار همیم".
15. انعطافپذیری در مورد "چه زمانی" و "چه مکانی"
گاهی اوقات، پدر ممکن است در زمانهایی که مادر انتظار دارد، تمایلی به ابراز محبت نداشته باشد. درک این موضوع و انعطافپذیری در این زمینه، میتواند به ایجاد فضای بازتر کمک کند. شاید او ترجیح دهد وقتی کودک خواب است، او را در آغوش بگیرد و یا در زمان بازی، ابراز محبت کند.
مهم است که مادر، "طرز" و "زمان" ابراز محبت خود را به همسر تحمیل نکند. اگر پدر روش خاص خود را برای ابراز محبت دارد، حتی اگر متفاوت از مادر باشد، قابل تقدیر است.
گاهی اوقات، یک "شوخی" یا "بازی" بین پدر و فرزند، میتواند مقدمهای برای ابراز محبت عمیقتر باشد. این انعطافپذیری، مانع از شکلگیری مقاومت در پدر میشود.
16. عدم مقایسه با دیگران
یکی از بزرگترین اشتباهات، مقایسه کردن رفتار همسر با پدران دیگر است. "ببین فلانی چقدر با بچهاش مهربونه!" این جمله، معمولاً نتیجه عکس میدهد و باعث دلخوری و گارد گرفتن همسر میشود.
تمرکز باید بر رابطه بین همسر و فرزند خودش باشد، نه بر مقایسه با دیگران. هر رابطهای منحصر به فرد است و مقایسه، تنها احساس ناکافی بودن را در او تقویت میکند.
مادر باید به همسرش نشان دهد که او را به خاطر خودش و رابطه خاصی که با فرزندش دارد، دوست دارد و قدردان اوست.
17. شوخطبعی و بازیگوشی
گاهی اوقات، با استفاده از شوخی و بازی، میتوان فضایی گرم و صمیمی برای ابراز محبت ایجاد کرد. به عنوان مثال، مادر میتواند به شوخی بگوید: "پسرم، بابات چقدر مهربونه! یه بوس بده بهش."
این شوخیها، باید بدون تمسخر و با هدف ایجاد لبخند و راحتی انجام شوند. هدف، تشویق پدر به ابراز محبت در فضایی دلنشین است.
لحظات خنده و شادی، بهترین زمینه را برای شکلگیری و تقویت روابط عاطفی فراهم میکنند.
18. تشویق به صحبت کردن در مورد احساسات
برخی از مادران موفق شدهاند همسرانشان را ترغیب کنند که در مورد احساسات خود نسبت به فرزندشان صحبت کنند. پرسیدن سوالاتی مانند: "چه حسی داری وقتی [نام کودک] رو بغل میکنی؟" یا "بزرگترین لذتت از پدر بودن چیه؟" میتواند او را به تفکر و بیان احساسات تشویق کند.
وقتی مرد احساس میکند که در بیان احساساتش امن است و حرفهایش شنیده میشود، بیشتر تمایل به ابراز آنها پیدا میکند.
این مکالمات، نه تنها به درک بهتر مادر از وضعیت روحی همسر کمک میکند، بلکه باعث نزدیکی عاطفی بیشتر بین آنها نیز میشود.
19. درک ترسهای احتمالی
برخی مردان از دست زدن به نوزادان تازه متولد شده، به دلیل ترس از آسیب رساندن یا عدم تسلط کافی، ابراز نگرانی میکنند. شناخت این ترسها و ارائه راهنماییهای لازم، میتواند بسیار کمککننده باشد.
به عنوان مثال، مادر میتواند به آرامی به همسرش نشان دهد که چگونه نوزاد را بلند کند، یا چگونه با او بازی کند بدون اینکه او را بترساند. این آموزشهای عملی، اعتماد به نفس پدر را افزایش میدهد.
ایجاد فضایی که در آن همسر احساس کند میتواند اشتباه کند و از اشتباهاتش درس بگیرد، بسیار مهم است. این رویکرد، از شکلگیری اضطراب و انزوا در او جلوگیری میکند.
20. تشویق به نقشآفرینی در بازیهای تخیلی
اگر کودک بزرگتر شده است، پدر میتواند در بازیهای تخیلی مانند "دکتر بازی"، "قصهگویی"، یا "ابرقهرمان شدن" نقش فعال داشته باشد. این نوع بازیها، فرصتهای طبیعی برای ابراز محبت و ایجاد ارتباط عمیق را فراهم میکنند.
این بازیها، نه تنها باعث سرگرمی کودک میشوند، بلکه به پدر کمک میکنند تا با خلاقیت و مهارتهای خود، ارتباطی لذتبخش با فرزندش برقرار کند.
مادر میتواند با تشویقهای بجا، پدر را به ایفای نقشهای هیجانانگیزتر در این بازیها ترغیب کند.
21. اهمیت دادن به "زمان" اختصاصی پدر و فرزند
مشخص کردن زمانهایی در هفته که فقط "پدر و فرزند" هستند، میتواند به ایجاد یک روال و عادت کمک کند. مثلاً، هر پنجشنبه عصر، زمان بازی پدر و کودک است.
در این زمان، مادر میتواند تا حد امکان دخالت نکند تا پدر و فرزند بتوانند بدون حضور و راهنمایی مادر، با هم ارتباط برقرار کنند. این استقلال، به پدر احساس توانمندی میدهد.
حتی اگر این زمان کوتاه باشد، اما به طور منظم تکرار شود، میتواند تأثیرات عمیقی بر شکلگیری پیوند عاطفی بین آنها داشته باشد.
22. نمایش عشق بین والدین
زمانی که والدین به یکدیگر عشق میورزند و آن را ابراز میکنند، کودکان نیز یاد میگیرند که عشق چگونه باید باشد. این نمایش عشق، نباید محدود به ابراز محبت به فرزند باشد.
وقتی پدر، مادر را در آغوش میگیرد، به او ابراز محبت میکند، یا حتی در جمع به او احترام میگذارد، کودک این الگو را میبیند و یاد میگیرد که ابراز محبت، امری طبیعی و مثبت است.
این عشق متقابل بین والدین، فضایی امن و سرشار از محبت را در خانواده ایجاد میکند که به طور طبیعی، بر روابط با فرزند نیز تأثیر میگذارد.
23. استفاده از خاطرات مشترک
یادآوری خاطرات دوران آشنایی، عقد، و اوایل زندگی مشترک، میتواند حس نوستالژی و عشق را زنده کند. مادر میتواند با ظرافت به پدر بگوید: "یادت میاد چقدر اون موقع همدیگه رو دوست داشتیم؟ دوست دارم همون حس رو با بچهمون هم تجربه کنیم."
این یادآوریها، نباید به صورت تحمیلی باشند، بلکه به عنوان فرصتی برای ایجاد فضایی گرم و صمیمی تلقی شوند.
زمانی که پدر احساس کند که هنوز هم همان شور و شوق عشق در رابطه وجود دارد، تمایل بیشتری به انتقال این حس به فرزند خود پیدا میکند.
24. دعوت به مشارکت در انتخاب نام و خاطرات کودک
درگیر کردن پدر در فرآیند انتخاب نام کودک، یا در نوشتن خاطرات مربوط به او، میتواند حس مالکیت و دلبستگی او را افزایش دهد. وقتی پدر در این تصمیمگیریها نقش دارد، خود را بخشی جداییناپذیر از زندگی کودک میبیند.
تشویق به عکس گرفتن از لحظات با کودک، یا ساختن آلبوم خاطرات، میتواند پدر را به ثبت و نگهداری از این لحظات تشویق کند.
این مشارکتها، باعث میشوند که پدر، کودک را صرفاً یک موجود وابسته نبیند، بلکه او را بخشی از خانواده و میراث خود تلقی کند.
25. درک نقش "حامی" پدر
گاهی اوقات، پدر ممکن است نقش "حامی" را برای مادر در ابراز محبت به کودک ایفا کند. مثلاً، وقتی مادر کودک را ناز میکند، پدر او را تشویق میکند یا از این صحنه لذت میبرد. این نقش نیز ارزشمند است.
مادر باید قدردان این حمایتها باشد و به پدر نشان دهد که نقش او نیز در این فرآیند مهم است. حتی اگر پدر به طور مستقیم کودک را ناز نکند، حمایت از مادری که این کار را انجام میدهد، خود نوعی ابراز عشق است.
این درک متقابل، از ایجاد تنش و سوءتفاهم جلوگیری میکند و روابط خانوادگی را تقویت مینماید.
26. تشویق به "بوسیدن" کودک
بوسیدن، یکی از سادهترین و مستقیمترین راههای ابراز محبت است. مادر میتواند پدر را به بوسیدن گونه، پیشانی، یا دستهای کودک تشویق کند. این اقدام، حتی در حد چند ثانیه، میتواند تأثیر زیادی داشته باشد.
گاهی اوقات، وقتی مادر کودک را میبوسد، میتواند پدر را نیز دعوت کند: "بابا هم دوستت داره، یه بوس کوچولو بهش بده."
این عمل ساده، باعث ایجاد حس امنیت و دوست داشته شدن در کودک میشود و پدر را نیز به سمت ابراز محبت بیشتر سوق میدهد.
27. اهمیت دادن به "زبان عشق" همسر
همانطور که اشاره شد، همه افراد به یک شکل ابراز محبت نمیکنند. برخی زبان عشقشان "کلام تأییدی" است، برخی "خدمت"، برخی "هدیه"، برخی "وقت گذاشتن"، و برخی "تماس فیزیکی".
اگر زبان عشق همسر، "خدمت" است، شاید او تمایل داشته باشد نیازهای کودک را برطرف کند، غذا بدهد، یا او را به حمام ببرد. این نیز نوعی ابراز عشق است.
مادر باید تلاش کند تا زبان عشق همسرش را درک کند و او را به خاطر آن ارزشمند بداند. سپس، به تدریج، او را به سمت زبان عشق مورد نظر مادر (مانند تماس فیزیکی و ناز کشیدن) هدایت کند.
28. ایجاد "قوانین" ساده خانوادگی
گاهی اوقات، ایجاد "قوانین" ساده و دوستانه در خانواده میتواند مفید باشد. مثلاً، "هر شب قبل از خواب، پدر باید کودک را در آغوش بگیرد و ببوسد."
این قوانین، نباید سفت و سخت و با لحن دستوری باشند، بلکه به عنوان بخشی از روتین روزمره و بخشی از عشق و مراقبت تلقی شوند.
تکرار این قوانین، به مرور زمان به عادت تبدیل شده و پدر را به ابراز محبت بیشتر تشویق میکند.
29. استفاده از "قهرمان" سازی
برخی مادران از "قهرمان" سازی پدر در ذهن کودک استفاده کردهاند. مثلاً، "بابا خیلی قویه، میتونه تو رو بلند کنه." یا "بابا خیلی مهربونه، همیشه هوای تو رو داره."
این صفات مثبت، باعث میشود که کودک به پدرش افتخار کند و تمایل بیشتری به نزدیک شدن به او داشته باشد. این نزدیکی، زمینه را برای ابراز محبت فراهم میکند.
وقتی کودک، پدر را الگوی خود قرار میدهد، پدر نیز احساس مسئولیت بیشتری برای "ارائه الگوی خوب" پیدا میکند.
30. اهمیت دادن به "احساسات" کودک
گاهی اوقات، تمرکز بر واکنشهای کودک به ابراز محبت پدر، میتواند مؤثر باشد. مثلاً، "ببین وقتی تو بغلش میکنی، چقدر خوشحال میشه!"
این بازخورد از سوی کودک، میتواند برای پدر دلنشین و انگیزهبخش باشد. او میبیند که حضور و ابراز محبت او، تأثیر مستقیمی بر شادی و سلامت روحی فرزندش دارد.
این درک، باعث میشود که پدر، ناز کشیدن را صرفاً یک وظیفه نداند، بلکه آن را فرصتی برای ایجاد شادی و رضایت در فرزندش ببیند.
31. تشویق به "آواز خواندن" یا "لالایی گفتن"
برای نوزادان، آواز خواندن یا لالایی گفتن، یکی از قویترین راههای ایجاد آرامش و ارتباط عاطفی است. مادر میتواند پدر را به انجام این کار تشویق کند.
حتی اگر پدر صدای خوبی نداشته باشد، اما تلاشی که برای آرام کردن کودک از طریق آواز خواندن میکند، بسیار ارزشمند است. این نشاندهنده عشق و تلاش او برای مراقبت از فرزند است.
این فعالیتها، فرصتهای طبیعی برای "نزدیکی فیزیکی" و "تماس صمیمی" با کودک را فراهم میکنند.
32. درک "زمان استراحت" پدر
گاهی اوقات، پدر بعد از یک روز کاری سخت، ممکن است خسته باشد و انرژی کمتری برای ابراز محبت داشته باشد. درک این موضوع و دادن فضای کافی به او، مهم است.
ممکن است پدر ترجیح دهد ابتدا کمی استراحت کند و سپس با انرژی بیشتر، به سراغ بازی و ناز کشیدن با فرزندش برود. این انعطافپذیری، مانع از دلخوری و احساس گناه در او میشود.
مادر باید به همسرش نشان دهد که از او حمایت میکند و او را درک میکند، حتی در زمان خستگی.
33. تشویق به "نوازش" کردن
علاوه بر بوسیدن و بغل کردن، نوازش کردن آرام دستها، پاها، یا صورت کودک نیز نوعی ابراز محبت ظریف و دلنشین است. مادر میتواند پدر را به این کار تشویق کند.
این نوازشها، حس امنیت و آرامش را در کودک ایجاد میکنند و به پدر کمک میکنند تا با ظرافت بیشتری با کودک ارتباط برقرار کند.
گاهی اوقات، مادر میتواند دست پدر را بگیرد و با هم، کودک را نوازش کنند. این حرکت مشترک، باعث تقویت ارتباط بین پدر و فرزند میشود.
34. استفاده از "اسباببازیهای نرم"
برای پدرانی که ممکن است کمی با تماس فیزیکی با نوزادان احساس ناآرامی کنند، استفاده از اسباببازیهای نرم و ایمن مانند عروسکها، میتواند راه خوبی برای شروع باشد.
پدر میتواند با این عروسکها با کودک بازی کند، آنها را به سمت کودک بگیرد، یا حتی آنها را به کودک بدهد. این فعالیتها، باعث آشنایی تدریجی او با تماس فیزیکی میشوند.
وقتی پدر با این اسباببازیها احساس راحتی کرد، به تدریج تمایل به تماس مستقیم با کودک نیز در او افزایش مییابد.
35. اهمیت دادن به "واکنشهای" پدر
وقتی پدر به هر شکلی با کودک ارتباط برقرار میکند، مهم است که مادر به واکنشهای او نیز توجه کند. اگر او از عکسالعمل کودک لذت میبرد، یا از انجام کاری احساس رضایت دارد، مادر باید این موضوع را تشویق کند.
مثلاً، اگر پدر توانست لبخند کودک را ببیند، مادر میتواند بگوید: "ببین چقدر خوشحال شد! کارت عالی بود."
این بازخورد مثبت، باعث میشود که پدر احساس موفقیت کند و تمایل بیشتری به تکرار این رفتارها پیدا کند.
36. تشویق به "مراقبت فعال"
والدگری صرفاً ابراز محبت نیست، بلکه شامل مراقبت فعال نیز میشود. وقتی پدر در مراقبت از کودک، مانند تعویض پوشک، حمام کردن، یا تهیه غذا، فعالانه مشارکت میکند، پیوند عاطفی قویتری با او ایجاد میشود.
این مراقبتهای فعال، فرصتهای طبیعی برای "ناز کشیدن" و "صحبت کردن" با کودک را فراهم میکنند. در حین تعویض پوشک، میتوان لب کودک را بوسید، یا در حین حمام، او را قلقلک داد.
وقتی پدر احساس میکند که در قبال نیازهای فیزیکی کودک مسئول است، به طور طبیعی تمایل بیشتری به ایجاد رابطه عاطفی با او پیدا میکند.
37. اهمیت دادن به "لحظات" غیرمنتظره
گاهی اوقات، بهترین لحظات ارتباط، در لحظاتی رخ میدهند که انتظارش را نداریم. شاید در حین تماشای تلویزیون، پدر به طور اتفاقی کودک را در آغوش بگیرد، یا هنگام آماده شدن برای بیرون رفتن، او را ببوسد.
این لحظات غیرمنتظره، نشاندهنده عشق طبیعی و ناخودآگاه پدر هستند. مادر باید از این لحظات لذت ببرد و آنها را قدر بداند، حتی اگر کوتاه باشند.
تشویق به این لحظات، بدون فشار و انتظار، باعث میشود که پدر احساس آزادی بیشتری در ابراز محبت داشته باشد.
9 نکته تکمیلی برای ترغیب همسر به ناز کشیدن فرزند
علاوه بر چکیده تجربیات نینیسایت، نکات تکمیلی زیر نیز میتوانند در این مسیر یاریرسان باشند:
1. درک مفهوم "بازی پدرانه"
بازیهای پدرانه، معمولاً با هیجان، پرتحرک، و گاهی کمی "خطرناک" (به معنای مثبت) همراه هستند. این نوع بازیها، برخلاف بازیهای آرام مادرانه، به کودک احساس قدرت، شجاعت، و اعتماد به نفس میدهند. ترغیب پدر به این نوع بازیها، نه تنها باعث شادی کودک میشود، بلکه راهی طبیعی برای ابراز علاقه و توجه اوست.
وقتی پدر به کودک فرصت میدهد تا بر روی شانههای او سوار شود، یا با او "چالش" کند، به کودک نشان میدهد که چقدر به او اعتماد دارد و او را قوی میبیند. این احساسات، در دل کودک ریشه میدواند و باعث ایجاد پیوند عمیقتری میشود.
تشویق به این نوع بازیها، نباید با نگرانی بیش از حد همراه باشد. تا زمانی که ایمنی کودک تأمین شده است، این هیجانات مثبت، برای رشد روحی و روانی او بسیار مفید هستند.
2. ایجاد "نمادهای" شخصی بین پدر و فرزند
گاهی اوقات، یک "رمز" یا "اشاره" خاص بین پدر و فرزند میتواند ایجاد شود. مثلاً، یک نوع صدای خاص که فقط پدر برای کودک درمیآورد، یا یک "مشت گره کرده" دوستانه که به نشانه صمیمیت به هم نشان میدهند.
این نمادها، حس "منحصر به فرد بودن" رابطه بین پدر و فرزند را تقویت میکنند. وقتی پدر ببیند که این نمادها برای کودک معنای خاصی دارند، بیشتر انگیزه پیدا میکند تا این ارتباطات را ادامه دهد.
این "بازیهای مخفی"، باعث ایجاد حس "خودمانی بودن" و "خاص بودن" در رابطه میشود و به پدر احساس ارزشمندی بیشتری میدهد.
3. استفاده از "حس بویایی"
بوی مادر و آغوش مادر، برای نوزاد بسیار آشنا و آرامشبخش است. گاهی اوقات، پدر میتواند با قرار دادن یک لباس که بوی مادر را دارد (مثلاً پیراهنی که مادر قبل از آن پوشیده) در کنار نوزاد، به او احساس امنیت بدهد. این ارتباط غیرمستقیم، به پدر احساس مفید بودن میدهد.
همچنین، وقتی پدر به کودک نزدیک میشود، ممکن است بوی طبیعی خود را نیز به کودک منتقل کند. این بوی آشنا، میتواند باعث آرامش کودک شود و پدر را به ادامه این نزدیکی تشویق کند.
حس بویایی، یکی از قویترین حسها در نوزادان است و میتواند نقش مهمی در شکلگیری خاطرات و ارتباطات اولیه ایفا کند.
4. تشویق به "مراقبت غیرمستقیم"
حتی اگر پدر به طور مستقیم کودک را ناز نکند، میتواند از طرق غیرمستقیم نیز علاقه خود را نشان دهد. مثلاً، تهیه بهترین غذای کودک، خرید لباسهای زیبا، یا آماده کردن محیطی امن و گرم برای او.
این مراقبتهای غیرمستقیم، نشاندهنده عشق و تعهد پدر به خانواده و فرزند است. مادر باید این تلاشها را ببیند و قدر بداند و به پدر نشان دهد که این اقدامات نیز ارزشمند هستند.
وقتی پدر احساس کند که در این زمینه نیز مورد تقدیر قرار میگیرد، احتمال اینکه تمایل به ابراز محبت مستقیمتر نیز در او افزایش یابد، بیشتر خواهد شد.
5. درک "مرحله رشد" کودک
نحوه ابراز محبت پدر، ممکن است با توجه به سن و مرحله رشد کودک تغییر کند. در دوران نوزادی، ممکن است تمرکز بر بغل کردن و شیر دادن باشد، در حالی که در دوران کودکی، بازی و تشویق به فعالیتهای جدید مهمتر میشوند.
درک این تغییرات، به مادر کمک میکند تا انتظارات واقعبینانهتری از پدر داشته باشد و او را در هر مرحله، به شیوهای مناسب هدایت کند. هر مرحله، فرصتهای جدیدی برای ابراز عشق و علاقه ایجاد میکند.
وقتی پدر ببیند که با توجه به سن کودک، بهترین نقش را ایفا میکند، احساس موفقیت بیشتری خواهد داشت و به ادامه این مسیر تشویق خواهد شد.
6. اهمیت "استقلال" پدر در والدگری
مادر نباید بیش از حد در "نحوه" پدر بودن همسرش دخالت کند. دادن استقلال به پدر برای کشف روشهای خود در ارتباط با فرزند، بسیار مهم است. حتی اگر روش او با مادر فرق داشته باشد.
این استقلال، به پدر احساس اعتماد به نفس و مسئولیتپذیری میدهد. وقتی او احساس کند که به او اعتماد شده است، بیشتر تمایل به انجام وظایف والدگری خواهد داشت.
مادر میتواند نقش "حمایتگر" را ایفا کند، نه "کنترلکننده". این رویکرد، به ایجاد فضایی سالم و سازنده در خانواده کمک میکند.
7. تشویق به "مشارکت در لحظات روزمره"
گاهی اوقات، سادهترین لحظات روزمره، بهترین فرصت برای ابراز محبت هستند. مثلاً، هنگام رفتن به محل کار، پدر میتواند کودک را بغل کند و ببوسد، یا هنگام بازگشت به خانه، با خوشحالی به استقبال او برود.
این اقدامات کوچک و مداوم، تأثیر قابل توجهی بر شکلگیری پیوند عاطفی دارند. آنها نشان میدهند که پدر، همیشه به یاد فرزندش است و او را دوست دارد.
وقتی پدر ببیند که این لحظات ساده، چقدر برای کودک و مادر خوشایند هستند، به طور طبیعی تمایل بیشتری به تکرار آنها پیدا خواهد کرد.
8. درک "فرهنگ" و "خانواده" همسر
گاهی اوقات، نحوه ابراز محبت در خانواده همسر، تحت تأثیر فرهنگ یا رسوم خانوادگی قرار دارد. در برخی فرهنگها، ابراز محبت فیزیکی کمتر رایج است و بیشتر در قالب کلام یا خدمت انجام میشود.
درک این زمینهها، به مادر کمک میکند تا انتظارات خود را تعدیل کند و با صبر و حوصله، همسرش را به سمت شیوههای مورد نظر خود هدایت کند. اجبار و سرزنش، تنها باعث مقاومت میشود.
شناخت ریشههای فرهنگی، میتواند به مادر کمک کند تا رویکرد مناسبتری برای گفتگو با همسرش پیدا کند و او را با دلسوزی و درک، هدایت نماید.
9. تشویق به "یادگیری" از کودک
کودکان، معلمان بزرگی هستند. پدر میتواند با مشاهده رفتار کودک، نحوه بازی کردن او، و واکنشهای او به ابراز محبت، چیزهای زیادی یاد بگیرد. مادر میتواند او را به این "یادگیری" تشویق کند.
مثلاً، "ببین چقدر دوست داره وقتی براش قصه میخونی!" یا "وقتی اینطوری سرشو ناز میکنی، چه لذتی میبره." این مشاهدات، پدر را به درک عمیقتری از نیازها و خواستههای کودک میرساند.
وقتی پدر ببیند که با هر اقدام خود، تأثیر مثبتی بر کودک میگذارد، انگیزه بیشتری برای ادامه این مسیر پیدا خواهد کرد.
سوالات متداول با پاسخ
در ادامه به برخی از سوالات متداول کاربران نینیسایت در این زمینه پاسخ میدهیم:
سوال 1: همسر من به طور کلی سرد و بیاحساس است. چگونه او را به ناز کشیدن فرزندم ترغیب کنم؟
در چنین شرایطی، تمرکز بر "کلمات تأییدی" و "خدمت" میتواند مؤثرتر باشد. به جای انتظار برای ابراز محبت فیزیکی، بر قدردانی از تلاشهای او در تأمین نیازهای مادی و فراهم کردن امکانات برای خانواده تأکید کنید. عباراتی مانند "ممنونم که اینقدر زحمت میکشی" یا "واقعاً قدردان حمایتهای تو هستم" میتواند شروع خوبی باشد. همچنین، میتوانید او را تشویق کنید تا در بازیهای "فعال" و "پرانرژی" با کودک مشارکت کند، که این نوع بازیها برای برخی مردان، راهی راحتتر برای ابراز علاقه است. صبوری در این زمینه بسیار مهم است، زیرا تغییر الگوهای شخصیتی، زمانبر است.
ایجاد "لحظات مشترک" که لزوماً با تماس فیزیکی همراه نیست، میتواند مفید باشد. مثلاً، تماشای یک برنامه تلویزیونی مورد علاقه با هم، یا برنامهریزی برای یک سفر کوتاه خانوادگی. در این موقعیتها، فرصتهایی برای ابراز محبت کلامی یا در آغوش گرفتنهای کوتاه فراهم میشود. هدف، کمکم باز کردن دریچهای به سمت ابراز احساسات است، نه ایجاد فشار.
همچنین، گاهی اوقات، این "سردی" میتواند ناشی از ترس یا عدم آگاهی باشد. با مطالعه مقالات یا کتابهایی در مورد والدگری و اهمیت نقش پدر، میتوانید به طور غیرمستقیم، ذهن همسرتان را نسبت به این موضوع باز کنید. ارائه اطلاعات، بدون اجبار، میتواند او را به فکر فرو ببرد.
سوال 2: همسرم از دست زدن به نوزاد میترسد. چه کار کنم؟
این ترس، در میان برخی پدران رایج است و معمولاً ناشی از نگرانی از آسیب رساندن به نوزاد یا عدم مهارت کافی است. اولین قدم، ایجاد فضایی از "امنیت" و "عدم قضاوت" است. به او اطمینان دهید که خطایی رخ نمیدهد و شما در کنارش هستید. با "آموزشهای عملی و گام به گام" شروع کنید. به آرامی نشان دهید که چگونه نوزاد را در آغوش بگیرد، چگونه او را نوازش کند، و چگونه او را در دست بگیرد بدون اینکه بترسد.
میتوانید از "اسباببازیهای نرم" یا حتی "عروسکهای شبیهساز نوزاد" برای تمرین استفاده کنید. این امر به او کمک میکند تا با حرکات و وزن نوزاد آشنا شود و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند. همچنین، تشویق به "تماسهای کوتاه و غیرمستقیم" مانند لمس کردن دست یا پای نوزاد، میتواند شروع خوبی باشد.
بسیار مهم است که او را "تشویق" و "تقدیر" کنید، حتی برای کوچکترین اقدام. وقتی او احساس کند که تلاشش دیده میشود و مورد قدردانی قرار میگیرد، انگیزه بیشتری برای ادامه خواهد داشت. فراموش نکنید که صبر، کلید موفقیت در این مرحله است.
سوال 3: چگونه همسرم را تشویق کنم تا با فرزندم بازی کند؟
بازی، زبانی جهانی برای ارتباط است. برای تشویق همسرتان به بازی با فرزندتان، ابتدا "نوع بازی" را در نظر بگیرید. مردان اغلب از بازیهای "فیزیکی"، "هیجانانگیز"، و "پرتحرک" لذت میبرند. پیشنهاد بازیهایی مانند "هواپیما شدن"، "کُشتی گرفتن دوستانه"، "پرت کردن توپ"، یا "قایمباشک بازی" میتواند جذاب باشد.
همچنین، "زمانبندی" مهم است. شاید او ترجیح دهد بعد از رسیدن به خانه و کمی استراحت، با انرژی بیشتری به سراغ بازی با فرزندش برود. ایجاد "روالهای بازی" منظم، مانند "شبهای بازی" یا "عصرانه بازی"، میتواند به این امر کمک کند. مادر میتواند در این زمانها، نقش "تماشاگر و تشویقکننده" را ایفا کند.
به خاطر داشته باشید که "تشویق" و "قدردانی" از هرگونه تلاش او برای بازی با فرزند، حیاتی است. حتی اگر بازی به نظر شما "بینظم" باشد، مهم این است که او در حال ایجاد ارتباط و شادی با فرزندش است. این تشویقها، او را به ادامه راه و خلاقیت بیشتر ترغیب میکند.