دانلود جزوه حقوق اساسی 2
قانون جزوه حقوق اساسی 2 علت و معلول را بپذیرید. نگاهی مجدد جزوه حقوق اساسی 2 به آنچه که به نظر می رسد جزوه حقوق اساسی 2 "خوش شانسی" است ، بیندازید. متوجه خواهید شد که آمادگی ، حقوق ریزی و تفکر اساسی آمیز مقدم بر خوش شانسی او بوده است و چیزی به نام شانس وجود ندارد. نگاهی دوباره به آنچه به نظر می رسد "بدشانسی " است بیندازید .جزوه حقوق اساسی 2 اگر دقت کنید، دلایل خاصی را کشف خواهید کرد.. افراد موفق وقتی یک شکست را تجربه می کنند از آن درس میگیرند و کسب سود می کند ، اما وقتی افراد متوسط شکست می خورد ، از شکست هایشان درس نمی گیرند.
جزوه حقوق اساسی 2
خیال باف نباشید. جزوه حقوق اساسی 2 ذهنتان را در آرزوی حقوق بدون زحمت برای کسب موفقیت خسته نکنید. هیچ کس به سادگی و از طریق شانس موفق نمی شود. موفقیت ناشی از انجام کارها و تسلط بر اصولی است که موفقیت را ایجاد می کنند. روی شانس برای کسب ارتقا ، موفقیت ، چیزهای خوب زندگی حساب نکنید. شانس ارائه دهنده اینها نیست. درعوض ، فقط به توسعه خصوصیاتی در خود بپردازید که باعث موفقیت شما می شوند.
جزوه حقوق اساسی 2
هنگامی که دوستانتان به شما می گویند که" نگران نباش ، جزوه حقوق اساسی 2 این فقط تصوراتت است، هیچ چیزی برای ترسیدن وجود ندارد" قصد کمک به شمارا دارند.
اما من و شما می دانیم که مراقبت از ترس بدین شکل هرگز موثر نیست. چنین اظهارات تسکین دهنده ای ممکن است برای چند دقیقه یا شاید چند ساعت باعث تسکین ترس ما شود. اما اظهاراتی مثل "این فقط در حقوق شماست" در واقع اطمینان ایجاد نمی کند و ترس را از بین نمی برد.بله ، ترس واقعی است. و ما باید قبل از اینکه ما را تسخیر کند جزوه حقوق دریایی را را بشناسیم.
امروزه بیشتر ترس ها روان شناختی هستند. نگرانی ، تنش ، خجالت ،جزوه حقوق اساسی 2 وحشت همه از تخیل منفی ناشی می شوند. اساسی به سادگی دانستن علت ایجاد ترس ، آن را درمان نمی کند. اگر یک پزشک کشف کند که در برخی از قسمت های بدنتان دچار عفونت شده اید ، درمانش را در آن لحظه که علت را کشف کرد متوقف نمی کند. وی برای بهبود عفونت به درمان ادامه می دهد.
این درمان قدیمی ترس است که می گوید ترس فقط یک تصور است " فقط در ذهن شماست" و واقعاً وجود ندارد .ترس وجود دارد و حقیقی است. ترس دشمن شماره یک موفقیت است. ترس از سرمایه گذاری در فرصت حقوق می کند. ترس باعث از بین رفتن نشاط جسمی می شود. در واقع ترس مردم را بیمار می کند ، باعث مشکلات اساسی می شود ، زندگی را کوتاه می کند. وقتی می خواهید صحبت کنید ترس مانع صحبت کردنتان میشود.
ترس- عدم اطمینان ، عدم اعتماد به نفس جزوه حقوق اساسی 2 توجیه می کند که چرا ما هنوز رکود اقتصادی داریم و چرا میلیون ها نفر دستاورد کمی دارند و بهره کمی می برند.
دانلود جزوه حقوق اساسی 2
به راستی ، ترس یک نیروی قدرتمند است. به هر طریقی ترس مانع از آن می شود که افراد خواسته های خود را از اساسی به دست آورند. ترس از انواع و اندازه ها متفاوت نوعی بیماری عفونی روان شناختی است.
ما می توانیم بیماری عفونی ذهنی را به همان روشی که عفونت بدن را درمان می کنیم - با درمان های خاص و اثبات شده - درمان کنیم.
در ابتدا به عنوان پیشگیری از نیاز به درمان ، خود را با این واقعیت مقید کنید: اعتماد بنفس اکتسابی است و پس از کسب ، پرورش یافته است. هیچ کس با اعتماد به نفس متولد نمی شود. آن دسته از افرادی که دارای جزوه حقوق اساسی 2 بنفس شاخصی هستند ، نگرانی را شکست داده اند ، در همه جا راحت هستند و همه وقت اعتماد به نفس دارند.
شما هم می توانید با اعتماد بنفس باشید این فصل به شما راه جزوه حقوق اساسی 2 آنرا خواهد آموخت.
در طول جنگ جهانی دوم ، نیروی دریایی قصد کسب اطمینان از این حقوق را داشت که همه افراد تازه استخدام شده شنا بلدند یا اینکه آموزش دیده اند. یا این ایده در آنها نهادینه شده است که توانایی شنا ممکن است روزی زندگی آنها را نجات دهد.
نیروی های تازه وارد که شنا بلد نبودند در دوره های آموزشی قرار داده شدند. شاهدتعدادی از این تجربه های آموزشی بوده ام.
ظاهرا ، تماشای این مردان جوان ، سالم و وحشت زده از چند فوت آب ، سرگرم کننده بود. یکی از تمریناتی که به یاد می آورم این بود که در آن ملوان جدید را ملزم به پریدن می کردند –نه شیرجه- از یک تخته شش فوت در هوا به هشت فوت یا بیشتر آب در حالی که 6 شناگر متخصص در آنجا ایستاده بودند.
به تعبیری عمیق تر ، منظره ای غم انگیز بود. ترس آن مردان جوان واقعی بود. با این وجود اساسی به داخل آب ،تمام چیزی بود که بین آنها و شکست ترسشان قرار داشت. در آن موقعیت مردان جوانی را دیدم که "ناگهان" از تخته هل داده شد. نتیجه این بود که ترس شکست خورده بود.
این واقعه که برای هزاران نفر از مردان سابق نیروی دریایی کاملاً آشنا است و فقط یک نکته را نشان می دهد: عمل باعث بهبود ترس می شود. از طرف دیگر بلاتکلیفی ، به تعویق انداختن ترس را بارور می کند.
دانلود رایگان جزوه حقوق اساسی 2
همین حالا در کتاب قانون موفقیت خود یادداشت کنید. عمل ترس را درمان می کند.
عمل ترس را درمان می کند. چند ماه پیش یک مدیر اجرایی بسیارآشفته در اوایل چهل سالگی به دیدن من آمد. او مسیول خرید یک سازمان خرده فروشی بزرگ بود.
با نگرانی توضیح داد ، "من از، از دست دادن شغلم می ترسم. حس می کنم که روزهای آخر کاریم است. "" پرسیدم: "چرا؟"
"خوب ، همه چیز برعلیه من است. رقم فروش در بخش من نسبت به سال گذشته هفت درصد کاهش یافته است. این خیلی بد است ، به خصوص اینکه فروش کل فروشگاه شش درصد افزایش یافته است. من اخیراً چند تصمیم حقوق گرفته ام و چندین بار توسط مدیر فروش به دلیل همگام نبودن با پیشرفت شرکت تذکر دریافت کرده ام.
وی ادامه داد: "هرگز قبلاً چنین احساسی نداشتم." من کار را از دست داده ام ، و این مشخص است. دستیار خرید من نیز همچین حسی دارد. فروشندگان نیز همین احساس را دارند. البته سایر مدیران اجرایی نیز از این که من دارم سقوط می کنم آگاه هستند.
حتی روز گذشته در جلسه مدیران خرید یکی از آنها پیشنهاد کرد که اساسی از کارم را به دپارتمان او تخصیص دهند تا میزان فروش فروشگاه افزایش یابد ." این مثل این است که در حال غرق شدنم و تماشاگران ایستاده باشند و منتظر غرق شدنم می باشند. "
مدیر اجرایی در این باره صحبت می کرد و درمورد جزوه حقوق اساسی 2 بیشتر توضیح می داد.
سرانجام حرفش ا قطع کردم و پرسیدم ، "برای حل این مساله چکار می کنی؟"وی پاسخ داد: "خب، فکر کنم کار زیادی نمی توانم انجام دهم ، اما امیدوارم بهترین ها اتفاق بیفتد. "
در پاسخش پرسیدم: "صادقانه ؛ آیا اکنون امید کافی است؟" جزوه حقوق اساسی 2 کردم و بدون اینکه به او فرصتی برای پاسخ دادن دهم ،سوال دیگری از او پرسیدم: "چرا اقدامی برای حمایت از امیدت انجام نمی دهید؟"
گفت: چکار می توانم انجام دهم؟
دانلود جزوه حقوق اساسی 2 pdf
"خب ، دو نوع اقدام وجود دارد که به نظر می رسد حقوق با مورد جزوه حقوق اساسی 2 باشد. اول اینکه از این بعد از ظهر تمام تلاشت را برای افزایش ارقام فروشت کنی. دلیلی دارد که فروش شما کاهش یافته است و باید آن را بپذیری و علتش را پیدا کنی. شاید شما نیاز به فروش فوق العاده داری تا اجناست را به فروش برسانی تا بتوانی در موقعیتی قرار گیری که کالاهای جدید را خریداری کنی.
شاید بتوانید چیدمانتان را تغییر دهید. یا فروشندگانتان به اشتیاق اساسی احتیاج داشته باشند. نمیتوانم تعیین کنم چه چیزی فروش شما را افزایش می دهد ، اما حتما چیزی وجود دارد که منجر به افزایش فروشتان میشود.
و معقولانه است که به طور خصوصی با مدیر فروشتان صحبت کنید. ممکن است او در آستانه اخراج کردنتان باشد ، اما وقتی با او صحبت کنید و از او مشاوره بگیرید ، مطمئناً به شما فرصت بیشتری می دهد تا مسائل را حل کنید.برای شرکت جایگزینی شما بسیار پرهزینه است ، شما تنها زمانی شانس خواهید داشت که مدیران احساس کنند می توانید راه حلی می ارائه دهید.
به کار کنید. از حقوق مثل یک فرد شکست خورده عمل کنید دست بکشید. به اطرافیان خود نشان دهید که شما هنوز فعال هستید. "
دوباره در چشمانش شجاعت را دیدم. سپس پرسید ، "شما گفتید دو اقدام وجود دارد که باید انجام دهم. دومی چیست"
"نوع دوم اقدام ، که ممکن است بگویید سیاست تضمین جزوه حقوق اساسی 2؛ این است که به دو یا سه نفر از نزدیکترین همکارانت اطلاع دهی که ممکن است درباره پیشنهادی از فروشگاه دیگری فکر کنید ، البته با این فرض که البته این کار از شغل فعلی شما بهتر باشد.
" معتقدم که بعد از اقدامات مثبت برای افزایش آمار فروشت ، احتمال از دست دادن شغلتان از بین میرود. اما در هر صورت داشتن یک یا دو پیشنهاد از جاهای دیگر خوب است. به یاد داشته باشید ، برای یک مرد شاغل پیدا کردن یک شغل دیگر ده برابر آسانتر ازیک شخص بیکار است. "
دو روز پیش همین مدیری با من تماس گرفت.
خلاصه جزوه حقوق اساسی 2
وی گفت "پس از صحبت های ما ، با جدیت بیشتر شروع به کار کردم . اساسی را اعمال کردم ، اما اساسی ترین مورد مربوط به فروشندگانم بود. قبلاً هفته ای یک بار جلسات فروش برگزار می کردم ، اما اکنون هر روز صبح یک جلسه برگزار می کنم. آنها را واقعاً مشتاق کرده ام.. حس می کنم وقتی که در من سرزندگی دیدند ، آنها هم سخت تر تلاش کردند. آنها حقوق منتظر بودند که من دوباره کارها را شروع کنم. "مطمئناً همه چیز خوب پیش می رود. هفته گذشته فروش من خیلی بهتر از سال قبل بوده و خیلی بهتر از جزوه حقوق اساسی 2 فروش فروشگاه بوده است.
"او ادامه داد ، اتفاقاً "می خواهم یک خبر خوب دیگر را نیز به شما بدهم . از زمانی که صحبت کردیم دو پیشنهاد کاری دریافت کردم. طبیعتاً خوشحالم ، اما من هر دو را رد کردم چون دوباره اینجا همه چیز خوب به نظر می رسد ".
وقتی با مشکلات سختی روبرو می شویم ، تا زمانی که اقدامی انجام ندهیم ، در گل و لای فرو می رویم. امید یک شروع است. اما امید برای کسب موفقیت ها به عمل نیاز دارد.
اصل عمل را بکار بگیرید. دفعه بعدی که با ترس زیاد یا حقوق مواجه اساسی ، با صلابت بمانید سپس به دنبال جوابی برای این سوال باشید: برای غلبه بر ترسم چکار می توانم انجام دهم؟ ترس خود را دور کنید. جزوه حقوق اساسی 2 اقدام مقتضی را انجام دهید.
در زیر چند نمونه از ترس و برخی اقدامات درمانی احتمالی برای مقابله با آنها آورده شده است.
نوع ترس اقدام
خجالت بخاطر ظاهر به ظاهرتان برسید. به آرایشگاه یا سالن اساسی بروید.کفش هایتان را واکس بزنید. لباس های خود را تمیز و اتو کنید. به طور کلی ، آراستگی بهتر را تمرین کنید.
ترس از دست دادن مشتری مهم برای ارائه خدمات بهتر به مشتریانتان دو برابر تلاش کنید. هر چیزی را که باعث شده مشتری اعتمادش به شما را از دست بدهد را اصلاح کنید.
ترس از عدم موفقیت در امتحان. به جای نگرانی ، این زمان را به مطالعه اختصاص دهید.
4- ترس از چیزهایی که کاملاً خارج از توان شما هستند. توجه خود را به امور دیگر معطوف کنید.
5- ترس از آسیب جسمی توسط موارد غیرقابل حقوق ، مانند طوفان یا هواپیمای خارج از کنترل. توجه خود را به چیزهای کاملاً متفاوتی معطوف کنید. . به حیاط خود بروید و علف های هرز را هرس کنید. با فرزندان خود بازی کنید. به سینما بروید.
ترس از آنچه دیگران ممکن است فکر کنند و بگویند. اطمینان حاصل کنید که کاری که قصد انجام آن را دارید درست است. سپس آن را انجام دهید.کسی نیست که کار ارزشمندی انجام دهد و برای آن مورد انتقاد قرار نگیرد.
ترس از سرمایه گذاری یا خرید خانه. همه عوامل را تجزیه و تحلیل کنید. سپس قاطع باشید. تصمیمی بگیرید و به آن پایبند باشید. به قضاوت خود اعتماد کنید.
ترس از مردم. آنها را در چشم انداز مناسب قرار دهید. به یاد داشته اساسی ، شخص دیگر فقط یک انسان دیگر است که تقریباً شبیه به خودتان است
از این روش دو مرحله ای ، برای درمان ترس و جلب اعتماداستفاده کنید:
ترس خود را دور کنید. آن را بطور دقیق مشخص کنید. دقیقاً آنچه را که از آن می ترسید را تشخیص دهید.
سپس اقدام کنید. برای هر نوع ترسی نوعی راه حل وجود دارد.
و به یاد داشته باشید ، تردید فقط ترس را جزوه حقوق اساسی 2 بزرگتر و بزرگتر می کند. سریع اقدام کنید. قاطع باشید
عدم اعتماد به نفس را می توان مستقیماً به یک حافظه اشتباه مدیریت شده نسبت داد.
مغز شما بسیار شبیه یک بانک است. هر روز سپرده های فکری در "بانک ذهن" خود می گذارید. این سپرده های فکری رشد کرده و به حافظه شما تبدیل می شوند. وقتی تصمیم می گیرید فکر کنید یا وقتی با مشکلی روبرو می شوید ، در واقع از بانک حافظه تان می پرسید ، " از قبل در این مورد چه می دانم؟"
بانک حافظه شما به طور خودکار پاسخ می دهد و حقوق جزوه حقوق اساسی 2 را که در این رابطه در موقعیت های قبلی سپرده گذاری کرده اید ، را در اختیار شما قرار می دهد. بنابراین حافظه شما ، تامین کننده اصلی مواد اولیه برای فکر جدید شما است.
تحویل دار حافظه بانکی شما بسیار قابل اعتماد است.هرگز شما را فریب نمی دهد. اگر به او بگویید؛ آقای تحویل دار بگذارید برخی از افکارم را که در گذشته سپرده گذاری کرده ام و ثابت می کند که نسبت به دیگران پایین جزوه حقوق اساسی 2 را برداشت می کنم " او خواهد گفت ؛ "بله ؛ آقا حتما. یادتان می آید که قبلاً وقتی این کار را می کردید دو بار شکست خوردید؟ آنچه معلم کلاس ششم شما درباره ناتوانی شما در انجام کارها به شما گفت را به خاطر بیاورید ... آنچه را که از برخی از همکاران در مورد شما گفته اند را به خاطر بیاورید ... بیاد آورید ... "
تحویلدار کاملا پاسخگو است و به شما این امکان را می دهد که سپرده های فکری مورد نظر خود را برداشت کنید. گذشته از همه اینها؛ این بانک شماست.
اما فرض کنید به تحویلدار بانک حافظه تان با این درخواست مراجعه می کنید: "آقای تحویلدار ، من با تصمیمی دشوار روبرو هستم. آیا می توانید افکاری را که به من انگیزه می دهد رابه من ارائه دهید؟"
و دوباره آقای تحویلدار می گوید ، "بله آقا حتما" ، اما این بار او اساسی را که قبلاً سپرده گذاری کرده اید و بیانگر این است که شما می توانید موفق شوید را به شما تحویل می دهد. "کار عالی که قبلاً در وضعیت حقوق انجام داده اید را به خاطر بیاورید .... به یاد بیاورید که آقای اسمیت چقدر به شما اطمینان داشت ... به یاد بیاورید دوستان خوب شما در مورد شما چه گفتند جزوه حقوق اساسی 2 به یاد بیاورید ..."
آقای تحویلدار ، کاملاً پاسخگو است و به شما امکان می دهد سپرده های فکری مورد نظر خود را برای برداشت کنید. گذشته از همه اینها؛ این بانک شماست
در این قسمت برای ایجاد اعتماد به نفس از طریق مدیریت کارآمد بانک حافظه دو مورد خاص وجود دارد.
فقط افکار مثبت را در بانک حافظه خود قرار دهید. بیایید جزوه حقوق اساسی 2 صحیح با آن برخورد کنیم: همه با وضعیت های ناخوشایند ، شرم آور و دلسرد کننده روبرو می شوند. اما افراد ناموفق و موفق بشکل مستقیم با روش های متفاوت با این شرایط کنار می آیند.افراد ناموفق ، اصطلاحاً آنها را با دل و جان می پذیرند . آنها روی موقعیت های ناخوشایند بیش از حد وقت می گذارند و ، در نتیجه در حافظه آنها ثبت میشود.آنها حواسشان را از افکار بد پرت نمی کنند. در شب وضعیت ناخوشایند آخرین چیزی است که آنها درباره آن فکر می کنند.
از طرف دیگر ، افراد با اعتماد به نفس و موفق "اصلا به آن فکر نمی کنند ". افراد موفق متخصص قرار دادن افکار مثبت در حافظه خود هستند.
اگر هر روز صبح قبل از عزیمت به محل کار ، مشتی جزوه حقوق اساسی 2 را جمع کنید و آن را داخل کارتر ماشینتان بریزید ، چه اتفاقی برای ماشینتان رخ می دهد؟ موتور به زودی بهم میریزد و قادر به درست کار کردن نخواهد بود. به همین ترتیب افکار منفی و ناخوشایند بر ذهن شما تأثیر می گذارند. افکار منفی مانع اقدامتان شوند. آنها نگرانی ، ناامیدی و احساس حقارت حقوق می کنند. آنها مانع پیشروی شما می شوند در حالی که دیگران در حال پیشرفت و پیشروی هستند.
این کار را انجام دهید: هنگامی که با افکارتان تنها جزوه حقوق اساسی 2 - هنگامی که در حال تغذیه ذهنتان با افکارتان هستید - تجربیات خوشایند و مثبت را به یاد بیاورید افکار خوب را در بانک حافظه خود قرار دهید. این اعتماد به نفستان را افزایش می دهدو احساس "اطمینان و حس خوب" به شما می دهد. همچنین به عملکرد مناسب بدن کمک می کند.
در اینجا یک نقشه عالی قرار داده شده است. درست قبل از خواب ، افکار خوب را در بانک حافظه خود وارد کنید. نعمتهای خود را بشمارید. بسیاری از چیزهای خوبی که باید شکرگزار باشید را به یاد بیاورید: همسر ، اساسی ، دوستانتان ، سلامتی. کارهای خوبی را که امروز دیگران انجام دادند را به یاد بیاورید. پیروزی ها و موفقیت های کوچک خود را به یاد بیاورید. دلایل خوشحال بودن از زنده بودن را مرور کنید.
فقط افکار مثبت را از بانک حافظه خود دریافت کنید. چندین سال پیش در شیکاگو با یک شرکت مشاور روانشناسی از نزدیک در ارتباط بودم. آنها انواع مختلفی از موارد را کنترل می کردند ، اما بیشتر موارد مربوط به مشکلات جزوه حقوق اساسی 2 و شرایط سازگاری روانشناختی ، درگیر مسائل ذهنی بودند. یک روز بعدازظهر که داشتم با رئیس موسسه در مورد حرفه و حقوق برای کمک به شخص مبتلا به ناسازگاری شدید صحبت می کردم وی این اظهارات را عنوان کرد : "می دانی اگر افراد فقط یک کار را انجام دهند دیگر نیازی به خدمات من نخواهد بود".جزوه حقوق اساسی 2