با وجود اینکه مدرنیته و پیشرفت تکنولوژی با تمام فواید بسیاری که دارد و آسایشی که برای بشر رقم زده است نمیشود منکر این شد که نسلهای آینده رو با مشکل تنبلی مواجه میکند و مخصوصا بچهها رو تنبل بار میآورد و این موضوع رو تبدیل به یکی از دغدغههای پدر و مادر کرده است. تا جایی که تنبلی جزو جدایی ناپذیری از بچهها شده است و آنها از کودکی با تنبلی خو میگیرند.
فراگیر شدن گوشیهای هوشمند و در دسترس بودن آن برای کودکان باعث بی تحرکی و بد شدن عادات غذایی آنها و در نتیجه باعث تنبلی کودکان شده است.
تماشا کردن تلویزیون و سرگرم شدن بچهها با برنامههای مختلف تلویزیونی مزید بر علت تنبلی در کودکان شده و آنها را از انجام فعالیتهای بدنی دور کرده است.
البته ناگفته نماند که تنبلی کودکان دلایل دیگری نیز میتواند داشته باشد مانند این موضوع که پدر و مادر به عنوان والدین کودک، کاری را بر دوش او میگذارند که او از انجام آن کار عاجز است و این موضوع سبب تنبلی و دلزدگی کودک میشود یا اینکه کودک به نشانه اعتراض به اختلافات و درگیریهای پدر و مادر رو به تنبلی میآورد یا تجربههای شکستهای پی در پی کودک در انجام کارها و اینکه طعم موفقیت در انجام کاری را نچشیده باشد باعث پایین آمدن اعتماد به نفس کودک میشود، در چنین شرایطی کودک به تشویق و دادن انگیزه از سوی والدین یا دیگران نیازمند میشود و اگر این تشویق و انگیزه را دریافت نکند رو به تنبلی میآورد.
بین قدیمیها، پدربزرگ و مادربزرگهای ما همیشه این رسم بود که دستها پینه بسته باشه. دستها اهل تلاش و فعالیت و کار باشه. به تعبیری میگفت وقتی یه آقا پسری میومد خواستگاری، پدر عروس میزد روی شانههای پسر، ببینه خاک بلند میشه یا نه. با این نماد که خاک بلند شدن یعنی طرف اهل کاره.
ما باید بچههامون رو اهل کار و تلاش و پشتکار تربیت بکنیم. امروز یه آفتیه در نسل جوان ما و نسل نوجوان ما پیدا شده به اسم تنبلی. ما توی ضرب المثلهای زبان فارسی هم بیش از ده پونزده ضرب المثل داریم که به مسئله تنبلی میتازه.
آیا امروز بچههای ما دنبال کارهای جدی هستن؟ توپ رو تو زمین اونها نندازیم. بچههای ما ذاتا اهل تلاش و پشتکار هستن، روشهای تربیتی ما گاهی غلط هست و باعث میشه بچههای ما دنبال آسایش و عافیت و راحتی باشند.
سه نکته هست که توی تربیت به ما کمک میکنه. کار اول و گام اول این هست که به بچههامون کار بسپریم. اعتماد بکنیم کارهایی رو بهشون بدیم. گاهی بعضا از دانش آموزان اعتراض میکنند میگن پدر ما هیچ کاری به ما نمیسپاره. البته اون کارها واقعا باید کارهای جدی باشه. گاهی ما بچهها رو دنبال نخود سیاه میفرستیم. نه کاری بسپاریم که ارزشمند باشه. دوم، از تجربههای بچهمون استقبال بکنیم. طبیعتا وقتی شما کاری به یک فرزند میسپارید ممکنه اون رو خطا انجام بده، اشتباه بکنه، بی کیفیت انجام بده. قرار نیست ما عصبانی بشیم از این حمایت بکنیم و سوم این که به بچههامون مهارت بدیم. اگر بچههامون یاد بگیرند کارها رو چگونه درست انجام بدند حتما اعتماد به نفسشون هم بالا میره.
برای مطالعه بیشتر در زمینه تربیت فرزند به مجله توپ مارکت مراجعه فرمایید.