همه چیز در مورد بازاریابی دیجیتال در شرکت های عمده فروشی آنلاین و صنعتی و سازمانی
بازاریابی دیجیتال، بازاریابی آنلاین، تبلیغات اینترنتی یا هر آنچه که آن را صدا میکنید، نوعی بازاریابی است که شرکتها از آن برای معرفی برند خود و محصولات و خدماتشان استفاده میکنند.
استفاده از این نوع بازاریابی با توجه به رشد استفاده از اینترنت طی یک دهه گذشته بیش از دو برابر شده و این تغییر بر نحوه خرید مردم و تعامل آنها با برندها و کسبوکارها هم تاثیر گستردهای داشته است.
بازاریابی دیجیتال پدیده جدیدی نیست از وقتی دستگاههای الکترونیکی وارد زندگی ما شدند، بازاریابی دیجیتال به صحنه آمد. مردم معمولا فکر میکنند که بازاریابی دیجیتال همان بازاریابی محتوایی و بازاریابی از رسانههای اجتماعی است در حالی که اینها فقط بخشی از انواع بازاریابی دیجیتال هستند.
بازاریابی دیجیتال چیست؟
بازاریابی دیجیتالی یا همان دییجتال مارکتینگ مانند هر نوع بازاریابی دیگری، راهی برای ارتباط برندها با مشتری و مشتریان بالقوه است. تفاوت واقعی بازاریابی دیجیتال با بازاریابی سنتی این است که شما در این روش به صورت آنلاین با آن مشتریان ارتباط برقرار میکنید، تاثیر میپذیرید و تاثیر میگذارید.
بازاریابی دیجیتال عملی برای تبلیغ و فروش محصولات و خدمات با کمک تاکتیکهای بازاریابی آنلاین از جمله بازاریابی رسانههای اجتماعی، بازاریابی جستجو و بازاریابی ایمیلی است.
بازاریابی دیجیتال شامل کلیه تلاشهای بازاریابی است که از یک دستگاه الکترونیک و با اینترنت انجام میشود. در این شیوه کسبوکارها، برای ارتباط با مشتریان فعلی و آینده خود از کانالهای دیجیتال مانند موتورهای جستجو، رسانههای اجتماعی، ایمیل و وبسایتهای خود یا وبسایتهای دیگر بهره میبرند.
این روزها تمرکز اصلی بازاریابی دیجیتال غالبا به دستیابی به مشتری با ارسال پیامهای تبدیلگرا از طریق کانالهای مختلف است. در حالت ایدهآل، تیمهای بازاریابی میتوانند با هنر، دانش و استفاه درست از ابزارهای بازاریابی هر یک از این پیامها را با قرار دادن در کانالهای مختلف و متناسب به هدف نهایی برسانند.
قانون اول بازاریابی: ارائه پیشنهاد مناسب در زمان و در مکان مناسب
بازاریابان برای بازاریابی در دنیای دیجیتال باید همیشه به یاد داشته باشند که این روزها مشتریانشان اکثرا به دنیای آنلاین دسترسی دارند. بنابراین یک بازاریاب حرفهای باید در رسانههای اجتماعی حضور داشته باشد، از مطالب سایتهای خبری و وبلاگها مطلع باشد و در صورت نیاز به جستجوی آنلاین بپردازد.
در سطوح بالاتر هم، بازاریابی دیجیتال به تبلیغات ارائه شده از طریق کانالهای دیجیتال مانند موتورهای جستجو، وب سایتها، رسانههای اجتماعی، ایمیل و برنامههای تلفن همراه اطلاق میشود.
بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ به کسبوکارها این امکان را میدهد که در کانالهایی حضور داشته باشند که مشتریانشان برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد برند یا محصولات و خدمات به آنها مراجعه میکنند.
اگر تازه وارد دنیای بازاریابی دیجیتالی شدید، احتمالا فکر میکنید تسلط بر تمام تاکتیکهای بازاریابی آنلاین کار سختی است.
باید به شما بگوییم بله، برای تبدیل شدن به یک بازاریاب دیجیتال حرفهای تاکتیکهای مختلفی وجود دارد که باید آنها را یاد بگیرید.
اما همه آنها با هم و در کنار هم است که کار میکنند بنابراین باید مرحله به مرحله پیش بروید تا بتوانید چشم انداز لازم را ایجاد کنید، از طریق آن روابط خود را گسترش دهید و مخاطبان را به سمت کسبوکارتان هدایت کنید.
بیایید نگاهی دقیقتر به چگونگی این اتفاق بیاندازیم.
مزایای بازاریابی دیجیتال چیست؟ یا اصلا چرا بازاریابی دیجیتال
داشتن یک حضور دیجیتالی قوی به کسبوکارها کمک میکند تا:
ایجاد آگاهی و تعامل را قبل و بعد از فروش آسانتر کنند.
این آگاهی و تعامل کمک خواهد کرد که خریداران جدید را به طرفداران همیشگی خود تبدیل کنید تا بیشتر خرید کنند.
این کار با استفاده از واژگان و به اشتراکگذاری آنها در شبکههای اجتماعی شروع میشود و مزایای خوبی به همراه خواهد داشت.
در واقع بازاریابی دیجیتال با ارائه پیشنهادات مناسب در زمان مناسب، سفر مشتری یا خریدار را کوتاه میکند.
در اینجا برخی از رایجترین داراییها و استراتژیهای بازاریابی دیجیتال را برای استفاده و دسترسی آنلاین به مردم، معرفی میکنیم:
داراییهای بازاریابی دیجیتال
تقریبا هر چیزی میتواند یک دارایی بازاریابی دیجیتال باشد. به صورت ساده باید گفت از هر ابزاری که برای بازاریابی استفاده میکنید آن ابزار دارایی بازاریابی دیجیتالی شماست.
معمولا اکثر افراد درک درستی از داراییهای بازاریابی دیجیتال خود ندارند. در ادامه داراییهایی اصلی بازاریابی دیجیتال را خواهید شناخت:
وبسایت شما
داراییهای مارکدار (آرم، نماد، کلمات اختصاری و غیره)
محتوای ویدیویی (تبلیغات ویدیویی، نمایش محصول و غیره)
تصاویر (اینفوگرافیک، عکس محصول، عکس شرکت و غیره)
محتوای نوشتاری (پستهای وبلاگ، کتابهای الکترونیکی، توضیحات محصول، توصیفات و غیره)
محصولات یا ابزارهای آنلاین (SaaS، محتوای تعاملی و غیره)
بررسیها یا ریویوها
صفحات رسانههای اجتماعی
همانطور که احتمالا متوجه شدید این لیست فقط بخشی از داراییهای دیجیتال است و بیشتر داراییهای بازاریابی دیجیتال در یکی از این دستهها قرار میگیرند، اما بازاریابان باهوش، دائما روشهای جدیدی برای دستیابی به مشتریان در اینترنت ارائه میدهند؛ بنابراین این لیست در حال رشد است!
بازاریاب دیجیتال کیست؟
به طور کلی، یک بازاریاب دیجیتال وظیفه استفاده از کانالهای دیجیتال را برای تولید لید و ایجاد آگاهی از برند بر عهده دارد. کانالهای دیجیتال شامل موارد زیر هستند:
وب سایتهای شرکت
رسانههای اجتماعی
رتبه بندی موتورهای جستجو
بازاریابی ایمیلی
تبلیغات نمایش آنلاین
وبلاگهای شرکتی
فراتر از این، بازاریاب دیجیتال هم باید از تجزیه و تحلیلهای قابل اندازهگیری برای شناسایی نقاط ضعف استفاده کند و راههایی برای بهبود عملکرد در این کانالها پیدا کند. در این نقش شما میتوانید مسئولیت کلیه جنبههای استراتژی دیجیتالی یک شرکت را بر عهده داشت یا فقط بر روی یکی متمرکز شد.
شرکتهای کوچکتر تمایل دارند که یک متخصص یا مدیر دیجیتال داشته باشند در حالی که شرکتها میتوانند مسئولیتها را در کل تیم یا حتی در چندین بخش مختلف تقسیم کنند.
بازاریابی دیجیتال در مقابل بازاریابی سنتی
بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی یک رسالت اساسی مشترک دارند و آن هم شناسایی مخاطب هدف و نیازهای آنها، اتصال مخاطب به محصولاتی که این نیازها را برآورده میکند و ترغیب مخاطبان به خرید محصولات است.
با این وجود، ارتباط با مشتریان در یک فضای مجازی (بازاریابی دیجیتال) روشی متفاوت از ارتباط بازاریابی سنتی است. در ادامه چند مورد از تفاوتهای اساسی بین بازاریای سنتی و دیجیتال مارکتینگ آورده شده است:
بازاریابی سنتی شامل موارد زیر است:
دسترسی به مخاطبان محلی که در دسترس هستند.
استفاده از تبلیغات چاپی از جمله بروشور، کاتالوگ، کارت و غیره در مناطق جغرافیایی خاص.
آگهیهای تبلیغاتی با تکیه بر کانالهای سنتی آگهی مثل تبلیغات تلویزیونی، روزنامه، مجله و رادیو، تبلیغات پستی و تماسهای فروش صوتی
رویدادهای بازاریابی حضوری از جمله حضور برند در کنفرانسها، همایشها، سمینارها و غیره.
بازاریابی دیجیتال شامل موارد زیر است:
شخصی سازی مخاطبان با در نظر گرفتن یک جمعیت جهانی: مخاطبان دیجیتالی میتوانند با دسترسی به اینترنت به هر جای دیگری دسترسی پیدا کنند، به این معنی که بازاریابهای دیجیتال میتوانند مخاطبان خود را با استفاده از جمعیتی که به بهترین وجهه متناسب با تبلیغاتشان باشد، تنظیم کنند (نه تنها منطقه، بلکه سن، جنسیت، ترجیحات شخصی و غیره).
تعامل با مخاطبان برخلاف بازاریابی سنتی که منفعل است: بازاریابهای دیجیتالی قادر به ارتباط مستقیم با مخاطبان خود از طریق بخشهایی مانند بخش نظرات وبسایت، حسابهای رسانههای اجتماعی و انجام کارهای تعاملی هستند.
استفاده از کانالهای ارتباطی چندگانه براساس نیازها و تنظیمات مخاطب: محتوای وب، به بازاریابهای دیجیتال اجازه میدهد تا به مخاطبان خود از طریق کانالهای مختلف ارتباط برقرار کنند (از جمله فیلمهای YouTube، پستهای اینستاگرام، مقالات وبلاگ و ایمیلهای بازاریابی) و سپس به مخاطب اجازه میدهد تا با کانالهایی درگیر شوند که بیشتر برای آنها جذاب است.
امکان برگزاری رویدادهای بازاریابی آنلاین: مشابه کنفرانسها و کنوانسیونها در بازاریابی سنتی، بازاریابان دیجیتال میزبان رویدادهای آنلاین مانند وبینار، نمایش محصول و برگزاری دورهها و گردهماییهایی هستند که غالبا میتوانند به صورت «زنده» یا در صورت تمایل مخاطب مشاهده شوند.
اهمیت بازاریابی دیجیتال
مقدار زمانی که ما صرف گذراندن در اینترنت میکنیم، هر روز افزایش مییابد. مثلات آمریکاییها هر روز بیش از ۱۱ ساعت در اینترنت وقت میگذرانند.
میتوان گفت تقریبا جهان هر روز به بازاریابی دیجیتالی بیشتر از روز گذشته وابسته میشود بنابراین اگر از بازاریابی دیجیتال استفاده نشود کسبوکارها به هیچ چیزی نخواهد رسید.
بازاریابی دیجیتال میتواند برای پشتیبانی از اهدافی به شرح زیر به کار رود:
شناسایی نیازها: برای یافتن نیازها و خواستههای مشتریان میتوان از اینترنت برای تحقیقات بازاریابی استفاده کرد.
پیش بینی: اینترنت بستری را فراهم میکند که مشتریان از طریق آن میتوانند به اطلاعات دسترسی پیدا کرده و خرید کنند، ارزیابی این تقاضا برای کنترل تخصیص منابع مهم است.
رضایت بخشی: یک عامل مهم موفقیت در بازاریابی دیجیتال، کسب رضایت مشتری از طریق کانال دیجیتال است که مواردی از قبیل: آیا سایت برای استفاده آسان است، آیا عملکرد مناسب دارد، استاندارد خدمات به مشتریان مرتبط چیست و چگونه محصولات ارسال میشود؟
بهینهسازی بازاریابی دیجیتال میتواند مشکل باشد و یک تعریف ساده لزوما به چیزی تبدیل نمیشود که برای دستیابی به اهداف تجاری مفید باشد. در اینجاست که چارچوب برنامهریزی دیجیتال مارکتینگ RACE وارد میشود، چون میتواند به تجزیه و تحلیل بازاریابی دیجیتال در مدیریت به صورت سادهتر کمک کند.
چارچوب برنامهریزی RACE، نقشه سفر مشتری آنلاین را در تمام نقاط بالقوه نشان میدهد و مقیاس و فرصت بازاریابی دیجیتال را فراهم میکند.
پلتفرمهای بازاریابی دیجیتال
تعاریف زیادی در وب وجود دارد، برخی بسیار پیچیده و برخی بسیار ساده هستند، اما بهتر است پلتفرمهای بازاریابی دیجیتال را با ویژگیهای اصلی آن تعریف کنیم.
شماره ۱: پلتفرمهای آنلاین یک مدل تجاری وابسته به تکنولوژی است.
شماره ۲: تعامل در پلتفرمها بین چندین گروه -به عنوان مثال کاربران نهایی و تولیدکنندگان- که لزوما یکدیگر را نمیشناسند، انجام میشود.
شماره ۳: گستره فعالیت متناسب با اندازه جامعه را ارائه میدهد و در واقع یک بستر دیجیتالی بدون جامعه آن چیزی ندارد.
شماره ۴: پلتفرمها اعتمادساز هستند: باید اعتماد را با شرایط و وضوح کلی در مورد مالکیت معنوی و مالکیت دادهها ایجاد کند. همچنین این امر به مصرفکنندگان و ارائهدهندگان کمک میکند تا به لطف سازوکارهای به ثمر رساندن به یکدیگر در شبکه اعتماد کنند.
شماره ۵: دارای اتصال باز هستند: برای ایجاد خدمات جدید و گسترش اکوسیستم، دادهها را با توسعهدهندگان شخص ثالث به اشتراک میگذارد. این کار توسط APIها انجام میشود.
شماره ۶: میتواند به طور گستردهای برای میلیونها مصرفکننده بدون تخریب عملکرد کار کند و خدمات ارائه دهد.
شماره ۷: تجربه کاربری خوبی ارائه میدهد: برای استفاده از آنها نیاز به آموزش نیست و به نوعی سلف سرویس هستند.
شماره ۸: پلتفرمهای آنلاین یک مدل تجاری وابسته به تکنولوژی است.
مزایای استفاده از پلتفرم دیجیتال مارکتینگ چیست؟
– پول در آوردن در۲۴ ساعت هر روز هفته
– کاهش هزینههای بازاریابی
– همکاری و نوآوری برای محصولات و خدمات جدید
– افزایش سرعت برای معرفی محصولات در بازارهای هدف.
هر پلتفرم بازاریابی دیجیتال یک راه حل ارائه میدهد مثلایک پلتفرم ممکن است دارای ویژگیهایی باشد که به تسهیل عملیات رسانههای اجتماعی و عملیات طراحی گرافیکی کمک کند. اما شامل سئو، شبکه اجتماعی، تجزیه و تحلیل، خرید رسانه، تجربه کاربر و غیره نخواهد داشت.
تاریخچه بازاریابی دیجیتال و راه پیش رو
استفاده از بازاریابی دیجیتال برای اولین بار در سال ۲۰۱۹ رو به افزایش گذاشت. این امر به این دلیل است که مصرفکنندگان رفته رفته به طور فزایندهای در کانالهای آنلاین حضور یافتند.
با پیشرفتهای فنی مانند هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ، بازاریابها میتوانند فقط در لحظه مناسب مصرفکنندگان محصولات هدف خود را شناسایی و تارگت کنند. این برخلاف روشهای سنتی بازاریابی است که میبایست همه چیز از قبل برنامهریزی و تنظیم میشد.
انواع بازاریابی دیجیتال
روشهای بیشماری برای ارتباط آنلاین با مصرفکنندگان وجود دارد. در ادامه روشهای مختلفی که میتوانید با کمک آنها با چشم انداز و مشتری درگیر شوید، معرفی میشوند:
– بسترهای رسانههای اجتماعی
مصرفکنندگان امروز بسیار وابسته به رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام، فیسبوک، لینکدین و اسنپ چت هستند. به همین دلیل ضروری است که برندها در این شبکهها فعال باشند. این آمار را در نظر بگیرید:
به طور متوسط کاربران حدود ۸ حساب رسانه اجتماعی دارند.
به طور متوسط هر کاربر در هر روز، ۲ ساعت و ۲۲ دقیقه برای شبکههای اجتماعی صرف میکند.
از میان ۵.۱۱ میلیارد افرادی که دارای تلفن هستند، ۳.۲۶ میلیارد نفر با استفاده از آن به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند.
مردم حدود ۱/۷ از زمان بیدار شدن خود را در شبکههای اجتماعی میگذرانند.
سیستم عاملهای شبکههای اجتماعی به بازاریابان اجازه میدهند تا با هزاران روش به چشم اندازهای مدنظر خود برسند.
در دنیایی که بیش از ۱۷۰ میلیون نفر به طور منظم از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، انتظار میرود هر کسبوکاری با حداقل اصول اصلی بازاریابی دیجیتال آشنا باشد.
اصطلاح بازاریابی دیجیتال برای اولین بار در دهه ۱۹۹۰ مورد استفاده قرار گرفت. عصر دیجیتال با روی کار آمدن اینترنت و توسعه بستر وب ۱٫۰ ۱٫۰ شروع به کار کرد. بستر وب ۱٫۰ به کاربران این امکان را میداد تا اطلاعات مورد نظر خود را پیدا کنند اما به آنها اجازه نمیداد این اطلاعات را از طریق وب به اشتراک بگذارند. تا آن زمان بازاریابان در سراسر جهان هنوز از سیستم عامل دیجیتال مطمئن نبودند. آنها مطمئن نبودند که استراتژیهای آنها از این پس کار خواهد کرد، چون اینترنت هنوز آنقدرها گسترده نشده بود.
در سال ۱۹۹۳، اولین بنر قابل کلیک زنده اجرا شد و پس از آن HotWired چند تبلیغ بنری را برای تبلیغات خود خریداری کرد. این آغاز انتقال به دوره دیجیتال بازاریابی بود. به دلیل این تغییر تدریجی، در سال ۱۹۹۴ فناوریهای جدیدی وارد بازار دیجیتال شدند. در همان سال، یاهو راه اندازی شد.
یاهو در سال اول نزدیک به یک میلیون بازدید دریافت کرد. این امر باعث تغییر عمده فروشی در فضای بازاریابی دیجیتال شد و شرکتها وب سایتهای خود را برای به دست رتبه موتورهای جستجو بالاتر بهینه کردند. در سال ۱۹۹۶ چند موتور جستجوگر و ابزار دیگر مثل HotBot ، LookSmart و Alexa ظهور کردند.
سال ۱۹۹۸ گوگل متولد شد. مایکروسافت موتور جستجوی MSN را راه اندازی کرد و یاهو جستجوی وب یاهو را به بازار آورد. دو سال بعد، حباب اینترنت ترکید و موتورهای جستجوگر کوچکتر هم عقب ماندند و یا از بین رفتند و فضای بیشتری برای غولهای تجارت به وجود آمد.
دنیای بازاریابی دیجیتال اولین صعود خود را در سال ۲۰۰۶ مشاهده کرد و گزارش شده است که ترافیک موتورهای جستجو طی یک ماه به حدود ۶.۴ میلیارد دلار رسید. مایکروسافت MSN را کنار گذاشت و Live Search را برای رقابت با گوگل و یاهو راه اندازی کرد.
سپس وب ۲٫۰ آمد، جایی که مردم به جای اینکه منفعل بمانند شرکتکنندگانی فعالتر شدند. وب ۲٫۰ به کاربران امکان تعامل با سایر کاربران و مشاغل را میداد. برچسبهایی مانند «بزرگراه فوق العاده اطلاعات» در اینترنت شروع به کاربرد کردند. در نتیجه، حجم جریان اطلاعات – از جمله کانالهای مورد استفاده توسط بازاریابان دیجیتال افزایش چند برابر داشت و تا سال ۲۰۰۴، تبلیغات اینترنتی و بازاریابی اینترنتی در ایالات متحده تنها در حدود ۲.۹ میلیارد دلار درآمد داشت.
به زودی، سایتهای شبکههای اجتماعی ظاهر شدند. MySpace اولین سایت شبکه اجتماعی بود که به زودی وارد فیسبوک شد. بسیاری از شرکتها متوجه شدند که این سایتهای جدید که در حال ظهور هستند، شروع به ایجاد فرصتهای جدیدی برای بازاریابی محصولات و برندها میکنند.
این راههای تازه، نشانگر آغاز فصل جدیدی برای تجارت بود. با داشتن منابع جدید، برای تبلیغ برندها و سرمایهگذاری در بستر شبکههای اجتماعی، نیاز به رویکردهای جدید است.
کوکی یکی دیگر از نقاط عطف مهم در صنعت بازاریابی دیجیتال بود. تبلیغکنندگان شروع به جستجوی روشهای دیگری برای سرمایهگذاری در روشی تازه کار کردند.
یکی از این روشها برای ردیابی عادات مرور معمول و الگوهای استفاده کاربران مکرر اینترنت به منظور تطبیق تبلیغات و بازاریابی به سلیقه آنها بود.
اولین کوکی برای ثبت عادات کاربر طراحی شد. استفاده از کوکی با گذشت سالها تغییر کرده است و کوکیها امروز کدنویسی شدهاند تا روشهای مختلفی برای جمعآوری دادههای کاربر واقعی به بازاریابها ارائه دهند.
محصولاتی که به صورت دیجیتالی به بازار عرضه میشوند، هم اکنون در دسترس مشتریان است. آمار جمعآوری شده توسط Marketingtechblog برای سال ۲۰۱۴ نشان میدهد که فعالیت در رسانههای اجتماعی، فعالیت برتر آنلاین در ایالات متحده است.
هر آمریکایی به طور متوسط روزانه ۳۷ دقیقه در رسانههای اجتماعی میگذراند. ۹۹ درصد بازاریابان دیجیتال از فیسبوک برای بازاریابی استفاده میکنند، ۹۷ درصد از توییتر، ۶۹ درصد از پینترست و ۵۹ درصد هم از اینستاگرام استفاده میکنند.
۷۰ درصد از بازاریابان B2C از طریق فیسبوک مشتریان خود را به دست آوردهاند. ۶۷ درصد از کاربران توییتر خیلی بیشتر از برندهایی که در توییتر دنبال میکنند خریداری میکنند. ۸۳.۸ درصد برندهای لوکس در پینترست حضور دارند.
سه سایت برتر شبکههای اجتماعی که توسط بازاریابان استفاده میشود لینکدین، توییتر و فیسبوک هستند.
بازار دیجیتال از لحاظ تغییرات در حالت ثابتی نیست. یک متخصص بازاریابی دیجیتال باید راههایی برای کنار آمدن با این تغییر پیدا کند. آنها باید بتوانند نسبت به روندهای نوظهور و توسعه الگوریتمهای موتورهای جستجو جدیدتر و هوشمندتر توجه داشته باشند. از این گذشته، هیچ شخصی توانایی موفق شدن به صورت کامل در این مسابقه را ندارد.
با مراجعه به برنامه ماسترهای تخصصی بازاریابی دیجیتال، فرصت پیدا شد، Google گسترش پیدا کرد و محصولاتی مانند AdWords را معرفی کرد و سپس AdSense معرفی شد. طرح تبلیغات PPC با گذشت زمان، گوگل ارزش تجزیه و تحلیل مطالب و دادههایی را که دریافت کرده بود متوجه شد و سپس بر اساس علایق کاربران، تبلیغات را هدف گذاری کرد و به این ترتیب به یک بازیگر مهم در دنیای تجارت آنلاین تبدیل شد.
با توجه به فعال بودن مصرفکنندگان بر روی سیستم عاملهای بی حد و حصر و بی پایان، بازاریابان باید تصمیم بگیرند که با چه پیامهایی در مورد محصولات و خدمات خود به کجا، چه زمان و چگونه میتوانند به طور موثری به مشتریان برسند. اگر بازاریابی بتواند راهکاری صحیحی را انتخاب کند حتی میتواند به صورت ارگانیک به مخاطبان خود بدون پرداخت هزینه تبلیغات پولی دسترسی پیدا کند.
در حالی که چندین استراتژی بازاریابی دیجیتال وجود دارد، هسته اصلی هر یک از استراتژیهای بازاریابی در یکی دو دسته بازاریابی ارگانیک یا بازاریابی پرداختی قرار میگیرد. درک هر دو رویکرد به بازاریابان کمک می کند تا بدانند چه موقع از دیگری استفاده کنند و چگونه میتوانند در یک کمپین بازاریابی موفق شوند.
بازاریابی دیجیتال به دو روش ارگانیک و پولی
تعریف بازاریابی ارگانیک
معمولا از این روش بازاریابی به عنوان بازاریابی ورودی استفاده میکنند، رویکرد بازاریابی ارگانیک در واقع روش بازاریابی مدرن برای استفاده از پیام دهان به دهان است.
هدف این بازاریابی این است که از رسانههای اجتماعی و موتورهای جستجوی آنلاین برای به اشتراک گذاشتن مطالب مرتبط با هدف ویژه برای مخاطبان استفاده کنیم.
اما اکنون این سوال ایجاد میشود: ترافیک ارگانیک چیست؟ وقتی تلاش برای بازدید از طریق این روشها موفقیت آمیز باشد، آن دسته از مخاطبان به مخاطبانی تبدیل میشوند که از طریق ارگانیک از سایت بازدید کردهاند.
اهداف بازاریابی ارگانیک:
بازاریابی ارگانیک بر آموزش مخاطبان، بهینهسازی مطالب برای نتایج بهتر جستجو، تبدیل شرکت به عنوان رهبران فکری در فضای نت و ایجاد روابط بلند مدت با مصرفکنندگان متمرکز است.
برای سنجش موفقیت تاکتیکهای ورودی این روش، تیمهای بازاریابی رتبهبندی صفحات نتایج جستجو، تعداد ترافیک ایجاد شده ارگانیک و هدایت محتوا را ردیابی میکنند.
تاکتیکهای بازاریابی ارگانیک:
این شکل از بازاریابی در مورد مطالبی از جمله پستهای وبلاگ، صفحات فرود یا همان لندینگ پیجها، وایت پیپرها، مطالعات موردی و اینفوگرافیکها کاربرد دارد. بازاریابان در این روش محتوای بهینهسازی شده را ایجاد و منتشر میکنند و سپس لینکها را از طریق پستهای رسانه های اجتماعی و خبرنامههای الکترونیکی خود تبلیغ میکنند.
مزایای بازاریابی ارگانیک:
مهمترین مزیت رویکرد ارگانیک این است که برندها در این روش میتوانند بدون هیچ هزینهای اطلاعات خود را به اشتراک بگذارند.
به علاوه، این روش اغلب هدف هم اصیلتر به نظر میرسد چون به جای اینکه هدفش فروش باشد، بیشتر به آموزش مخاطب پرداخته است.
اشکالات بازاریابی ارگانیک:
برای ایجاد محتوا با کارایی بالا و ایجاد اعتماد مصرفکننده در این روش کار قابل توجهی صورت نمیگیرد، به این معنی که برای دیدن نتایج این روش، زمان زیادی باید بگذرد، به خصوص اگر قرار باشد در مقایسه با روشهاید ولی به آنها نگاه کنید.
کانال های محبوب بازاریابی ارگانیک
بازاریابی ارگانیک ممکن است اشکال مختلفی به خود بگیرد. با این حال برخی از رایجترین آنها شامل سیستم عاملهای رسانههای اجتماعی، بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)، ساختن وبلاگ و وب سایت شما است.
بیشتر اوقات، وقتی به بازاریابی ارگانیک فکر میکنید، احتمالا به پستهای فیس بوک یا اینستاگرام فکر میکنید. این احتمالا یکیی از بهترین کانالهای بازرایبی ارگانیک هستند، اما بازاریابی ارگانیک به سایر کانالهای اجتماعی، SEM و غیره هم وابسته است. SEM ابزاری عالی برای بهبود رتبه بندی موتورهای جستجو از طریق تولید محتوای وبلاگ و سایر محتوای صوتی، تصویری یا نوشتاری است.
مزایای کلی بازاریابی ارگانیک
رایگان و طبیعی است: برای اینکه شرکت و پیام آن به مخاطبان هدف شما برسد، لازم نیست هزینهای پرداخت کنید. بازاریابی ارگانیک به شما امکان میدهد تا به مشتریهای خود در مکانی که در آن هستند، دسترسی داشته باشید، چه از طریق رسانههای اجتماعی و چه در هنگام جستجوی جواب در موتور جستجو.
به ایجاد آگاهی از برند کمک میکند: از طریق بازاریابی ارگانیک، میتوانید درباره برند خود، محصولات و خدماتی که ارائه میدهید و آنچه شرکت شما را در صنعتتان متمایز میکند، صحبت کنید. بسیاری از مشتریان قبل از خرید، به چندین نقطه تماس از نام تجاری شما نیاز دارند و بازاریابی ارگانیک به این امر کمک میکند.
به جذب ترافیک کمک میکند: هنگامی که می خواهید تعداد بیشتری از مخاطبان و مشتریان از وب سایت شما بازدید کنند یک رویکرد بازاریابی ارگانیک میتواند به افزایش ترافیک کمک کند.
اعتماد و اقتدار را برای برند شما ایجاد میکند: شما می خواهید مشتریان به برند شما اعتماد کنند تا در صورت نیاز به صنعت شما، به شما رجوع کنند. از طریق بازاریابی ارگانیک، متوجه خواهید شد که می توانید این اعتماد و اقتدار را برای برند خود ایجاد کنید.
بازاریابی ارگانیک باعث ایجاد ترافیک دائمی میشود: هنگامی که برای ساختن مجله یا بلاگ سایت خود خود تلاش میکنید، تازه میفهمید که شما در ایده آلترین حالت ممکن مشتریان خود را به سمت خود جذب میکنید و این باعث میشود نام تجاری شما در ذهن آنها تازه بماند.
هرچه مطالب شما برای خواننده مناسبتر باشد، احتمالا آنها بیشتر از محتواهایی که تولید میکنید استفاده میکنند و رابطهای ماندگار با برند شما ایجاد میکنند.
تاکتیک های بهینه سازی موتور جستجو دائما در حال تغییر است. آنچه امروز کار می کند ممکن است فردا مؤثر نباشد ، به این معنی که باید دائماً استراتژی بازاریابی ورودی خود را تغییر داده و به روز کنید. ماندن در بالای سئو می تواند یک تلاش بی پایان باشد ، اما بازده ارزش آن را دارد که دردسر بزنید و SEO می تواند برای بهبود سایر جنبه های استراتژی های بازاریابی شما استفاده شود.
در نهایت، برای ایجاد یک استراتژی موثر در بازاریابی، شما هم به تبلیغات پولی و هم بازاریابی ارگانیک نیاز دارید تا با هم همکاری کنید. این دو شکل از بازاریابی یکدیگر را متعادل میکنند و به شما این امکان را میدهند که هنگام استفاده از یکدیگر، تمام پایههای خود را بپوشانید.
همچنین، هنگامی که این تلاشها با هم ترکیب شدند، میتوانید در قیف بازاریابی خود از ابزارهای بازاریابی پیشرفتهتری استفاده کنید. این به نوبه خود، باعث افزایش مشتری میشود و ترافیک مربوطه را به وبسایت شما هدایت میکند.
مطالب مرتبط: ایده های استراتژی بازاریابی عمده فروشی برای توزیع کنندگان
برای جمع آوری استراتژی بازاریابی خود آماده هستید؟ امروز با کارشناسان ایکسب (www.ecasb.com) برای آشنایی با سایت ایکسب و چگونگی استفاده از آن در دیجیتال مارکتینگ و فروش تماس بگیرید تا یاد بگیرید چگونه میتوانیم به بازاریابی شما در سطح بعدی کمک کنیم.