وکیل خانواده
به وکیلی میگویند که به سبب علاقه و تمرکز عمده فعالیت های خود در دعاوی خانواده همچون مهریه و طلاق و نفقه و حضانت به وکالت میپردازند. از مهم ترین وظایف وکیل خانواده میتوان به تلاش های بی وقفه وی برای تحقق بخشیدن به عدالت و دفاع از حقوق موکل خود به رعایت صداقت و رعایت اصول و نکات اخلاقی اقداماتی را که برای پیروزی در دعوا حائزاهمیت است به کار میگیرد و همچنین درصد پیروزی آنها در دادگاههای خانواده معمولا از وکلایی که به صورت غیر تخصصی به وکالت در این زمینه میپردازند درصد قابل توجهی بیشتر است.
وکالت در مهریه
مهریه یکی از حقوق قانونی زن است که مطابق ماده 1082 قانون مدنی مصوب 1307 به محض منعقد شدن عقد نکاح ائم از دائم یا موقت به ملکیت زوجه در می آید و او میتواند هرگونه دخل و تصرفی که بخواهد در آن بنماید .
راههای گرفتن مهریه
گرفتن مهریه منوط به طلاق نبوده و بدون اینکه طرفین اقدامی برای طلاق کرده باشند زوجه میتواند مهریه خود را مطالبه کند.
مهریه عندالاستطاعه: نوعی مهر است که در ضمن عقد نکاح می آید و وابسته به استطاعت مالی زوج دارد یعنی اگر زوج استطاعت مالی نداشت موظف به پرداخت آن نیست.
مهریه عندالمطالبه: نوعی مهر است که به محض مطالبه زوجه می بایست به وی پرداخت شود و استطاعت مالی مرد مورد توجه قرار نمیگیرد.
۱_از طریق تقدیم دادخواست به دادگاه :این روش درخواست مهریه که معمولا یکی از رایج ترین و متداول ترین روشهای گرفتن مهریه است حسب تقدیم دادخواست توسط زوجه به دادگاه محل اقامت زوج یا خود وی آغاز میشود و پس از رسیدگی قضایی و محکوم کردن زوج به پرداخت از طریق اجرای احکام دادگاهها قابل اجرا است.
۲_ مطالبه مهریه از طریق اجراییه ثبت: یکی از راههای گرفتن مهریه از طریق ادارات ثبت است که معمولا نسبت به روش قبلی به زمان کمتری نیاز دارد در این روش اگر مهر هنگام ازدواج در دفاتر ازدواج به طور رسمی در سند ازدواج ثبت شود زوجه میتواند بدون مراجعه به دادگاهها با رفتن به اداره ثبت و درخواست اجراییه اموال زوجه را از طریق اجرای ثبت توقیف و مهریه خود را از این طریق برداشت نماید.
وکالت در نفقه
وکیل نفقه شخصی است که تخصص خود و عمده فعالیت های خود را بر روی دعاوی خانواده متمرکز میکند و بر رویه قضایی و طرز مطرح کردن و پیش بردن دعوا اشراف کامل دارد.
نفقه زوجه مطابق ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی بر عهده زوج است. نفقه زوجه مطابق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی عبارت است از همهی نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینههای درمانی و بهداشتی و خادم، در صورت عادت یا احتیاج به واسطهی نقصان یا مرض و حالت فقر یا غنا زوج در تعیین نفقه زوجه در نظر گرفته نمیشود ولی هرگاه زوجه بدون مانع مشروع و یا قانونی از ادای وظایف زوجیت امتناع کند و تمکین نورزد مستحق نفقه نخواهد بود .
همچنین نفقه زن از دیون ممتازه زوج میباشد و بر دیون دیگر وی برتری دارد. اگر زوج نفقه افراد واجب النفقه را پرداخت نکند مطابق ماده ۵۳ قانون حمایت خانواده جرم است و به حبس تعزیری درجه ۶ محکوم میشود. زوجه میتواند نفقه گذشته خود و آینده را مطالبه کند .
نفقه اقارب
اقارب عبارتند از پدر و مادر و فرزندان شخص که مطابق ماده ۱۱۹۷ قانون مدنی در صورتی مستحق نفقه اند که ندار بوده و نتوانند بواسطه شغلی وسایل معیشت خود را فراهم کنند .
تمکن مالی فرد نفقه دهنده برای الزام وی به اتفاق به اقارب شرط است و این چنین است که اقارب فقط میتوانند نفقه آینده خود را از روز تقدیم دادخواست مطالبه کنند .
رویه قضایی در مورد نفقه :الزام به دادن نفقه مرد در صلاحیت شورای حل اختلاف محل سکونت خوانده دعوا قرار دارد و شورا معمولا پس از دعوت طرفین و سعی در صلح و سازش و معین کردن مبلغی به عنوان نفقه پرونده را به اتمام میرسانند اما وقتی که طرفین حاضر به سازش نشوند یا خوانده دعوا در جلسات شرکت نکند تعیین نفقه را به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع و ایشان مقدار آن را تعیین میکنند و شورا خوانده را محکوم به پرداخت مینماید.
تمکین
تمکین بر دو قسم است:
تمکین خاص
تمکین عام
تمکین خاص: عبارتست از اطاعت پذیری و پیروی زن در خصوص مسائل و روابط جنسی معقولانه .
تمکین عام: عبارتست ازاطاعت کلی زن در تمام امور زندگی
الزام به تمکین
هرگاه زوجه بدون مانع مشروع از وظایف زوجیت امتناع نماید در وهله اول این امتناع او مسقط نفقه خواهد بود و در مرحله بعدی زوج میتواند دادخواست خود را مبنی بر الزام زوجه به تمکین به دادگاه تقدیم نماید که دادگاه پس از رسیدگی قضایی و نبود مانع مانند این که زن منزل مشترک را ترک کند و زوج اقدام به طرح دعوا نماید مطابق ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی که بیان داشته است اگر بودن زن با شوهر در یک منزل، متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن میتواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنهی ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهدهی شوهر خواهد بود حکم به الزام زوجه به تمکین خواهد داد.
البته شایان ذکر است برای پیش بردن بهتر دعوا قبل از طرح آن زوج یک اظهارنامه مبنی بر بازگشت و تمکین زن برای وی ارسال و مهلتی ۷ روزه بدهد در صورتی که ایشان انجام نداد یا نپذیرفت در اینصورت طرح دعوا نماید.
حضانت فرزند
مطابق ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی حضانت و نگهداری طفلی که پدر و مادر اون جدا از یکدیگر زندگی میکنند تا ۷ سالگی حضانت بر عهده مادر است و پس از آن علی الاصول با پدر است یعنی اگر بین آنها اختلافی پیش آید تشخیص حضانت با رعایت مصلحت طفل با دادگاه است .
هرگاه یکی از طرفین از اجرای حکم دادگاه در خصوص حضانت استنکاف کند مطابق ماده ۴۰ قانون حمایت خانواده حسب دستور دادگاه و درخواست ذی نفع تا زمان اجرای حکم بازداشت میشود .
اگر حضانت طفل با پدر باشد و پدر وی فوت شود نگهداری بر عهده مادر است مگر اینکه دادگاه به تقاضای ولی قهری یا دادستان مصلحت طفل را خلاف آن تشخیص دهد.
طلاق
طلاق از جانب مرد:
مطابق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی مرد میتواند هروقت که میخواهد با رعایت قوانین زن خود را طلاق دهد.
طلاق از جانب زن:
برخلاف تصور عموم که میگویند زن نمیتواند درخواست طلاق بدهد مطابق تبصره همان ماده زن نیز میتواند در صورت شرایط مقرر در مواد ۱۱۲۹و۱۱۹و۱۱۳۰ قانون مدنی تقاضای طلاق بنماید .
ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی در خصوص عدم تامین نفقه زن از جانب مرد کی باشد و بیان داشته است که در صورت عدم تادیه نفقه و در صورت عدم اجرای حکم دادگاه در خصوص نفقه زن میتواند به دادگاه مراجعه و دادگاه مرد را اجبار به طلاق می نماید.
ماده ۱۱۹ قانون مدنی در خصوص شرط وکالت در طلاق ضمن عقد ازدواج می باشد که اگر زن در ضمن عقد نکاح وکیل و وکیل در توکیل ( وکالت دادن ) باشد میتواند با وکالت نامه خود وکیلی از جانب شوهر انتخاب نماید و درخواست طلاق را تقدیم دادگاه کند و خود بصورت اصیل در دادگاه حاضر شود .
ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی در خصوص غیر و حرج و سختی و مشقت زندگی برای زن سخن به میان آورده که بعضی از مصادیق آن را ذکر کرده است از جمله :ضرب و شتم ،ترک زندگی، اعتیاد، حبس، بیماری (البته اینها تمثیلی هستند یعنی اگر دادگاه مورد دیگری را موجب عسر و حرج تشخیص داد مانع از صدور حکم نیست) تقاضای طلاق را از دادگاه بنماید .
طلاق بائن: عبارتست از طلاقی که ۱:قبل از نزدیکی واقع شود ۲:طلاق زن یائسه ۳: طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده است. ۴: سومین طلاق بعد از ۳ وصلت متوالی
طلاق رجعی: نوعی طلاق است که شوهر در مدت عده میتواند به زن رجوع کند .
عده
عده عبارتست از مدتی که تا منتقضی شدن آن زنی که نکاح او منحل شده است نمیتواند شوهر کند .
عده طلاق نکاح دائم سه طهر است مگر زن با اقتضای سن عادت زنانگی نبیند که در اینصورت ۳ ماه است.
عده طلاق در نکاح موقت دو طهر است مگر اینکه با اقتضای سن عادت زنانگی نبیند که ۴۵ روز است .
عده در خصوص زن حامله تا وضع حمل است.
طلاق خلع: قانون مدنی بیان داشته است که منظور آن است که زن به واسطهی کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد و آن مال هرچقدر که طرفین بخواهند میتواند باشد.
طلاق مبارات: عبارتست از اینکه کراهت از جانب طرفین باشد ولی در اینصورت نمیتواند بیشتر از مهریه باشد.
البته که تنها راه انحلال نکاح طلاق نیست مطابق ماده۱۱۲۱ تا ۱۱۲۳ قانون مدنی زن و مرد در صورت وجود امراضی میتوانند نکاح را فسخ نمایند منتها عیوب ماده ۱۱۲۳ که در خصوص زن است می بایست در هنگام عقد وجود داشته باشد تا مرد بتواند تقاضای فسخ بنماید اگر این عیوب پس از عقد حادثه شود نمیتوان فسخ نمود.
منبع: https://vakilqazvin.com