
گاهی ممکن است این مساله پیش بیاید که فردی با امضایی غیر از امضای اصلی خود قرارداد یا سندی مثل چک و سفته را امضا کند و بعدا اگر دعوایی پیش آمد وی به راحتی آن را انکار کند و کارشناس دادگاه هم پس از بررسی، این موضوع برایش محرز شود که این امضا امضای وی نیست و انکار فرد را تایید کند.
پس بهتر است در نوشته ها هم قرارداد و سند را وی با دست خط خود یادداشت کند و هم کنار امضا اثر انگشت و نام و فامیلی خود را یادداشت کند.
طبق آنچه در بخش ادله اثبات دعوا در قانون آیین دادرسی مدنی آمده است، انکار امضا و سند در اسناد عادی ممکن است.
یعنی اگر شخصی علیه خوانده شکایت حقوقی کرد و مستند و دلیل وی سند عادی بود؛ خوانده می تواند بگوید این سند منتسب به من نیست و آن را انکار کند.
در قانون مزبور از انکار و تردید در کنار هم سخن به میان آمده در واقع انکار برای جایی است که شخص امضای منتسب به خود را منکر می شود و تردید برای جایی ست که شخص سند منتسب به دیگری را قبول ندارد.
حال اگر خوانده انکار کند این خواهان است که باید اصالت سند را ثابت کند و ثابت کند این سند منتسب به خوانده است.
در اینجا کارشناس تشخیص دهد که امضای درج شده در سند عادی با امضای خوانده در اسناد مسلم الصدور وی مثل عقد نامه نکاح و سند مالکیت و… مطابقت دارد یا خیر.
اسناد مسلم الصدور اسنادی هستند که امضای آنها از طرف شخص انکار کننده امضای سند، مسلم شمرده می شود.
برای مثال شخص امضای سندی را انکار می کند کارشناس به بقیه اسناد وی مثل نکاح نامه یا برگ های مرخصی وی از اداره نگاه می کند تا متوجه شود آیا این امضا با امضاهای دیگر مطابق است یا خیر.
نکته ی قابل ذکر این است که خواهان می تواند ثابت کند که خوانده چند امضا دارد و اسناد و قرارداد ها را هم با همین شکل امضا می کند.
آنچه که گفتیم و قابل تذکر دوباره می باشد این است که خوانده و کسی که علیه وی سندی ابراز شده، کافی است که امضا را انکار کند و کار دیگری لازم نیست انجام دهد چون بار اثبات انتساب امضا بر دوش خوانده می افتد.