تهدید به مرگ


عامل مادی در جرایم کلام و گفتار است که در زمره جرایم علیه حیثیت افراد قرار می گیرد. دیتا با توهین قانع نمی شود و مخاطب را تهدید می کند. به عبارت دیگر تهدید به شکایت قانونی یا تهدید به اقدام غیرممکن است. یا جرمی مبهم است و مستوجب مجازات نیست، مانند استفاده از کلماتی مانند: پدرت را می کشم، تو را سیاه می کنم، فقیرت می کنم، اما کلماتی مانند می کشم و آبروی تو را می برم حتماً شما را تهدید کند متن لایحه تهدید به قتل و جان شاکی

نام خدا

ریاست و مستشاران محترم دادگاه تجدیدنظر استان تهران

سلام

با احترام مینا کاویانی وکیل آقایان احمد ...... و مهسا ........ (شاکی) در خصوص سند شماره ........... صادره از طرف. شعبه 1051 مجتمع قضایی قدس که در تاریخ 11/4/1301 صادر و در تاریخ 12/04/1301 گزارش گردیده است. به دلیل عدم توجه دادگاه به ادله مخالفت و مخالفت با قانون به شرح ذیل به بندهای ب و ب ماده 434 قانون آیین دادرسی کیفری اعتراض شد. است. ، آمدن و شکست آن از وجود آن مرجع عالیقدر است.

ابتدا در مقام شرح ماجرا می گوید:

آقای محمد ........... از ابتدای سال 1400 مکرراً و به انحاء مختلف از جمله تماس تلفنی با مراجعین، حضور در منزل و محل کار مددجویان، فحاشی و توهین به مراجعین را انجام داده است. انجام شده بارها او را تهدید به کشتن و آسیب رساندن به جان و ناموس می کند.

مرتکب حتی پس از طرح شکایت کیفری خود همچنان به اعمال مجرمانه خود ادامه می داد و با وجود تشکیل پرونده برای حل اختلاف به منظور سازش، در عین حال همواره به موکلین و نظرات آنان توهین می کرد. به گونه ای که امنیت و آرامش را از مددجویان سلب کرده و برای تامین امنیت خود مجبور به استفاده از وسایل حفاظت فردی شده اند و هزینه هنگفتی برای این امر متحمل شده اند.

با طرح شکایت از تجدیدنظرخواه، پرونده به شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه یک ارجاع و مورد رسیدگی قرار گرفت:

1- قرار استماع شهادت شهود صادر و شهادت شهود استماع و کلیه شهود در مورد ارتکاب مکرر جرم توهین و تهدید توسط تجدیدنظرخواه (آقای محمد...) شهادت دادند.

2- دستور تحقیقات محلی صادر و اظهارات همسایگان و کسبه مبنی بر حضور مکرر شاکی در منزل مددجویان و تهدید و فحاشی شاکی به مراجعین توسط ماموران کلانتری ثبت شد.

3- دستور عدم یادداشت تماس ها و فایل های صوتی شاکی صادر شد و ماموران کلانتری هر 13 فایل صوتی حاوی تماس های شاکی با مراجعه کنندگان را پیدا کردند که در آنها بارها مددجویان را به قتل و آبروریزی تهدید کرده بود. و همچنین به نسبت بسیار زیاد. آهسته. تدریجی. از همه آنها خارج از نوشتار و درج شده در پرونده استفاده می کند.

4- گزارش پلیس 110 مبنی بر فحاشی و تهدید شاکی به ضمیمه پرونده شد.

5- پس از ارائه دلایل کافی مبنی بر توجه ویژه به تجدیدنظرخواه، با صدور کیفرخواست تهدید به قتل، توهین و تهدید به ضرر روانی/ ناموسی/ مالی، پرونده به شعبه 1051 مجتمع قضایی قدس ارجاع شد.

پس از تشکیل جلسه دادگاه محترم بدوی نسبت به ایشان مبادرت به صدور دادخواستی نموده که به طرق ذیل مخدوش و قابل نقض است:

نظر به اینکه تجدیدنظرخواه جرایم موضوع کیفرخواست را مکرراً مرتکب شده است، ولی با وجود ادله محکم پرونده که همگی از ارتکاب چندباره جرایم فوق الذکر است، دادگاه محترم ، بدون در نظر گرفتن قانون مجازات اسلامی. از نظر ماهیت، برخلاف نص صریح ماده 134 و موارد مذکور در آن، به منظور تضعیف تفسیر مجازات مرتکب، مجازات تجدیدنظرخواه حتی کمتر از مجازات اعدام در قانون مجازات حبس است. مجازات آن ده میلیون تومان جریمه نقدی است. این جرم است (قانون منتهی به ماده 669 قانون مجازات اسلامی و مواد 1 و 12 قانون مجازات قانونی برای جرم هتک حرمت، حبس و شلاق) حکم کرده است.

و حتی همین کافی است و علیرغم اینکه جرایم تجدیدنظرخواه با یکدیگر متفاوت بوده و در خصوص این جرایم کیفرخواست و حکم بدوی صادر کرده است که نمی تواند از جنایات یکسان باشد ولی باز هم دادگاه قابل احترام است. برخلاف متن ماده 134، به نحوی که جرایم ارتکابی متفاوت باشد، نه تنها به تکلیف مقرر در قانون 3 ماده 134 عمل نکرده، بلکه حتی با کاهش به مقدار کمتر از حد مجاز. این قانون، با وجود این به نظر او،وی در خصوص تهدید و توهین به مواد متعددی از قانون کیفری اشاره کرد اما همه را یکی دانسته و در حکم خود بیان کرده است. این در حالی است که:

اولاً: طبق مواد 131 و 134 قانون مجازات اسلامی، تعدد مادی یکی از راههای افزایش مجازات است.

ثانیاً: بر اساس شواهد موجود در پرونده، خوانده مکرراً سه جرم مختلف (تهدید به قتل، توهین، تهدید به ضرر روحی و ناموسی) را نسبت به مراجعین مرتکب شده است. برای هر یک از این جرایم باید حداکثر مجازات تعیین شود.