جعل کردن سند


جعل سند به چه معناست؟

از جمله دعاوی تخصصی و مشمول تشریفات خاص، ادعای جعل سند است. در تعریف جعل سند می گویند: جعل سند یا سند ساختن عبارت است از تحریر خلاف واقع و با قصد سوء. به گونه ای که برای دیگران مضر باشد. اعم از جعلیات مادی مانند تغییر یا تقلید کلمات و ارقام و امضاها به طرق مختلف. به طوری که باعث ایجاد دیدگاه مخالف شود. چه به تقلب معنوی و ریاکاری مانند تغییر ماهیت موضوع در حین نوشتن. یا اقرار به تکلیف، اقرار و برائت اشخاص مشمول، برخلاف واقعیت و به صورت فریبکارانه. یا مسکوت گذاشتن برخی اظهارات و اعترافات مؤثر و شروطی که مورد قبول و موافقت اشخاص ذیربط در تنظیم سند است. یا به هر طریق دیگری وانمود کنیم که امر غیر واقعی واقعی است. موارد حقوقی ادعای جعل سند رسمی

ادعای جعل سند

ادعای جعل سند

وقتی شخصی ادعای جعل سند رسمی را دارد، ارائه اسنادی برای اثبات ادعا ضروری است. بنابراین با ادعای صرف نمی توان اقامه دعوی کرد. طبق ماده 96 قانون آیین دادرسی مدنی هر یک از اصحاب دعوا باید اصول اسناد مورد نظر را به همراه رونوشت آن در دادگاه ارائه کنند. تصویر و کپی زمانی قابل ارائه و پذیرش است که مطابقت آن با اصل در دفاتر اسناد رسمی تأیید شده باشد. در صورت درخواست دادگاه اصل سند، اصل سند باید به دادگاه ارائه شود. شاکی می تواند ابتدا از ساکنین تقاضای ابطال سند رسمی به دلیل جعل کند. در جریان دعوا نیز می توان ادعای جعل کرد.

انواع دعوای جعل سند رسمی

اگر بخواهیم دعوای جعاله را با توجه به موضوع جعاله و نوع دعوی طبقه بندی کنیم، می توان انواع زیر را مطرح کرد:

ادعای جعل سند رسمی بدون تعیین جاعل و با تشخیص جاعل

بر اساس ماده ۲۲۷ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹، در صورتی که خواهان در دعوای حقوقی با جعل سند رسمی، شخص خاصی را به جعل سند مورد استناد متهم کند، دادگاه به هر دو دعوا با هم رسیدگی می کند. اگر دعوای حقوقی در جریان باشد، حکم کیفری قطعی مبنی بر اصالت سند صادر می شود.

این ماده مقرر می دارد که دعوای جعل با تعیین جاعل اقامه شده است. اما گاهی دعوای جعل بدون تعیین جاعل است و فقط ناظر بر خود سند است. علت آن این است که یا جاعل معلوم نیست یا مدعی جعل بیم دارد که نتواند انتساب جرم را به او ثابت کند. و به عنوان مفتی تحت تعقیب قرار گیرد.

مطالب قانونی در مورد جعل اسناد

مطالب قانونی در مورد جعل اسناد

در مورد اول دادگاه صراحتاً مکلف است به هر دو ادعا یعنی ادعای جعل سد و ادعای ارتکاب جرم جعل توسط شخص معین رسیدگی کند.

این ماده در زمانی به تصویب رسیده است که دادسراها تشکیل نشده بود و دادگاهها در صلاحیت عمومی رسیدگی به جرایم و دعاوی بودند. بنابراین اکنون و پس از تشکیل دادسراها از سال 1381 به نظر می رسد در این گونه موارد دادگاه قانونی باید با صدور قرار قانونی از رسیدگی به پرونده قضایی جلوگیری کند. و جنایت را به دادستان گزارش دهید. و منتظر نتیجه نهایی تحقیقات آن در دادسرا و دادگاه کیفری عمومی باشید. تصمیم دادگاه کیفری برای دادگاه لازم الاتباع است.

در فرض دوم ادعای جعل ساده بدون تعیین جاعل یا فقط ادعای جعل سند رسمیت می یابد. لذا دعوی اصلی جعل محسوب می شود. بنابراین فقط یک دعوی است و درخواست آن صدور حکم به اعلام سند مورد نظر است. در این صورت دادگاه حقوقی فقط به این ادعا رسیدگی و نسبت به صحت یا عدم صحت آن حکم مقتضی صادر می کند.

ادعای جعل اصل و جعل ثانویه

دعوای اصلی یعنی مدعی جعل، مبنای اصلی دعوی را جعل بودن ثابت می کند. مانند درخواست ابطال سند مالکیت یا چک به دلیل جعلی بودن. در این دعوی مدعی جعل باید دلایل خود را به دعوی ضمیمه کند. این دعوا را دعوای جعاله اصلی می نامند.

اما ادعای جعل تبعی این است که هر یک از طرفین در دعوی به سند استناد می کنند. و طرف مقابل در مقام دفاع در برابر آن سند به اصالت آن در قالب ادعای جعل حمله کند. به این ادعا جعل تبعی می گویند. چون در جریان دعوای اصلی مطرح شد. در صورتی که دعوای اصلی به دلیل استرداد منجر به رد دعوا یا رد دعوا شود، ادامه رسیدگی به دعوی جعل نیز منتفی خواهد بود.

چگونه تقلبیمرجع دعوی قضایی اقدام می کند

رسیدگی به جعل اسناد رسمی روال خاصی دارد. در قانون آیین دادرسی مدنی ذکر شده است. بیشتر قواعد مذکور در این قانون مربوط به ادعای جعل است. و نحوه رسیدگی به آن در دعوی اصلی قید شده است. رسیدگی به دعوای جعل اصلی که دعوی بر آن استوار است، بر اساس قواعد عمومی اقامه دعوی طبق روال قانونی است.

تاریخ اقامه دعوی جعل

مهلت اقامه دعوای جعاله اصل همانند طرح دعوای ابطال سند رسمی است. در این صورت شاکی با ارائه دلیل جعل سند مورد نظر، با دعوای اصلی ابطال سند، تقاضای رسیدگی می کند. درخواست وی صدور حکم بر صحت ادعای خود و ابطال سند رسمی مورد نظر است.