طلاق به علت خیانت


در سال‌های اخیر، آمار طلاق به دلایل زیادی افزایش یافته است، اما شایع‌ترین دلیل طلاق، خیانت است.

بسیاری از افراد ممکن است خیانت کرده باشند و بخواهند بدانند که راه های طلاق به دلیل خیانت چیست و از کجا می توانند شروع کنند.

به عبارت دیگر می توان گفت خیانت به زندگی مشترک پایان می دهد. طبق آمار منتشر شده از سوی وکلا، روانشناسان و جامعه شناسان، طلاق ناشی از خیانت یکی از شایع ترین دلایل مراجعه افراد به آنهاست و افراد زیادی درگیر این موضوع هستند. طلاق به دلیل خیانت یکی از حساس ترین پرونده ها و دادگاه های خانواده است. می تواند به این دلیل باشد که علاوه بر بعد حقوقی، بعد کیفری و جرم رابطه نامشروع و... نیز دارد، به همین دلیل باید با حساسیت بیشتری به این گونه موارد رسیدگی شود.

از آنجا که خیانت موجب خشم کافر می شود، ممکن است متقاعد کردن او به طلاق توافقی، چه زن و چه مرد، مشکل باشد.

در طلاق ناشی از خیانت اعم از خیانت مرد یا زن باید دلایل کافی و کافی دادگاه به دادگاه ارائه شود و هر یک از طرفین راه های اثبات خیانت را بدانند. برای اینکه بتوانید تقاضای طلاق کنید و به دادگاه خانواده مراجعه کنید.

دو اصل مهم در هر ازدواجی صداقت و وفاداری است. طرفین نمی توانند با کوچکترین مشکلی کنار بیایند و آن را بهانه ای برای خیانت های خود قرار دهند.

در بیشتر مواقع خیانت یکی از همسران باعث می شود که بنیان خانواده به هم بخورد و طرف دیگر کافر دیگر نتواند به همسر خود اعتماد کند و به زندگی مشترک ادامه دهد.

خیانت امری غیر اخلاقی و در دین ما حرام است. از آنجایی که در هنگام ادعای خیانت، آبروی شخص در خطر است، دادگاه فقط بر اساس شواهد قانع کننده این ادعا را می پذیرد.

بنابراین اگر کسی نتواند دلیلی برای ادعای خود بیاورد، طرف مقابل می تواند از او شکایت کند.

در این مقاله به طلاق ناشی از خیانت مرد، طلاق به دلیل خیانت زن و راه های اثبات خیانت می پردازیم.

دلایل خیانت چیست؟

خیانت می تواند دلایل زیادی داشته باشد، اما می توان گفت که مهم ترین دلیل خیانت، نارضایتی جنسی است.

وقتی رابطه جنسی بین زنان و مد سرد می شود و یکی از آنها تمایل چندانی به رابطه جنسی ندارد، طرف مقابل احساس محرومیت می کند و برای رفع نیازهای خود به خیانت و رابطه جنسی نامشروع کشیده می شود.

البته باید گفت که هیچ چیز خیانت را توجیه نمی کند و خیانت کاری زشت و ناپسند است که نمی توان آن را نادیده گرفت و با هیچ دلیل و بهانه ای نمی توان آن را توجیه کرد.

علاوه بر نارضایتی جنسی در زندگی مشترک، مشکلات مالی، انتقام جویی، تعارضات فرهنگی، مشکلات روحی و روانی و... از دیگر دلایل خیانت است.

در بررسی مشکل خیانت نباید یک طرفه نزد قاضی رفت و انگشت اتهام را به سوی خیانت کننده گرفت. درست است که او کار بسیار زننده ای انجام داده است، اما آیا واقعاً همه اینها تقصیر اوست؟ هرکسی در زندگی خود کاستی هایی دارد که ممکن است صورت مشکل را پاک کند و به جای اینکه برای حل مشکل با همسرش صحبت کند، سراغ خیانت برود.

برای مثال، مردی که توجه جنسی لازم را از سوی همسرش دریافت نمی کند، یا زنی که توجه عاطفی یا جنسی لازم را از سوی شوهرش دریافت نمی کند، ممکن است به خیانت کشیده شود.

به عبارت دیگر، خیانت بدترین تصمیم برای جبران در زندگی است. خیانت کار زشتی است که در هیچ فرهنگ و دینی پذیرفته نیست و بسیار حرام است.

فردی که در زندگی خود تجربه عاطفی، جنسی یا هر چیز دیگری دارد، بهتر است به جای اینکه به خیانت متوسل شود و مشکلات را بدتر کند، به مشاور و روانشناس مراجعه کند و برای حل مشکلات تلاش کند.

در نظام حقوقی ما مرد حق طلاق دارد و مرد می تواند هر وقت بخواهد زن خود را طلاق دهد.

مرد برای طلاق زوجه محدودیتی در ذکر دلیل محکمه پسند ندارد و تنها محدودیتی که برای طلاق دارد این است که باید به دادگاه مراجعه کند و تشریفات قانونی طلاق را انجام دهد و کلیه حقوق مالی زوجه را بپردازد. همسر

وقتی مردی می خواهد به خاطر خیانت همسرش را طلاق دهد باید خیانت او را ثابت کند. اگر نتواند خیانت زن را ثابت کند، زن می تواند از او شکایت کند.

در مورد طلاق ناشی از خیانت باید بگوییم که اگر زنی بخواهد مردی را به دلیل خیانت طلاق دهد باید مدارکی که خیانت مرد را ثابت می کند به دادگاه ارائه کند.