مداد
ورود
ثبت نام
برچسب:
بی اعتمادی
در حاشیه اولین بایدِ تعامل یا این که چرا اعتماد نمیکنیم
ما برای این که بتوانیم با دیگران تعامل داشته باشیم نیازمند اعتمادیم، ما بدون اعتماد نه چیزی میشنویم و نه به کسی حرفی میزنیم و اعتماد موضوع پیچیدهای است. خصوصا در جامعهای شبیه به جامعهی ما که در آن به دلیل سلامت کمِ روانی، افراد بسیار مستعد ضربههای مختلفاند؛ ضربههایی که این احساس را در فرد به وجود میآورند که جهان، جای امنی برای زندگی نیست و ما باید بسیار و همیشه مراقب باشیم. حال چگونه میتوان بیاعتمادی چنین مردمی را نسبت به دیگران بهبود بخشید؟ چگونه میتوان اعتماد را بهبود بخشید وقتی یک بار از دست رفته است؟ چگونه میشود به کسی که اعتمادش را به هر شخص یا هر چیز از دست داده ، به ویژه به نقشها یا جامعه، بار دیگر اعتماد بخشید؟ با وجود اینکه می دانیم ایجاد بی اعتمادی بسیار سریع و کثیف است و ساختن اعتماد، بسیار آرام و دردزا خواهد بود
SAY
۷ مهر
-
۳ دقیقه
تعهد! ایجاد اعتماد یا بیاعتمادی؟!
نمیدونم چرا دارم این متن رو مینویسم! شاید چون اعصابم خورده... شاید چون کلافم و عصبانی. از دست خودم. از دست تعهد داشتن و تعهد دادنهای بیمورد و بیجا و اعتماد بیش از حد به آدمها
zendegi salem
۲۳ دی
-
۲ دقیقه