جایگاه اجتماعی صنایع دستی و هنر های سنتی

صنایع دستی اصفهان

جایگاه اجتماعی صنایع دستی و هنر های سنتی با نظری به مسگری کاشان در گذشته و امروز (31 صفحه)

نویسنده : علیرضا بهارلو

نویسنده : امیرحسین چیت سازیان

نویسنده : وحیدرضا جویباری

چکیده

مسگری کاشان از جمله صنایع و هنرهای سنتی و کهن شهر تاریخی کاشان است که متاسفانه امروزه - همچون اغلب صنایع دستی و سنتی این شهر - با رکودی بی سابقه مواجه شده و جایگاه اصیل و واقعی خود را از دست داده است. قسمت عمده ای از بازار کاشان که بنا بر اَسناد و مدارک تاریخی و همچنین اقوال صنعت کاران این حرفه و عموم، زمانی سراسر حجره های مسگری و مسکوبی بوده، در حال حاضر به بازاری عمومی برای عرضه سایر کالاها مبدل شده و کمتر جایی را در آن برای مسگری و پیشه وران ماهر آن می توان یافت. در این تحقیق با در نظر گرفتن نقش و جایگاه صنایع دستی و هنرهای کهن، حوزه فلزکاری سنتی، بویژه مسگری و پیشینه آن مورد توجه قرار گرفته و در این راستا بازار قدیمی شهر کاشان به عنوان نمونه مطالعاتی، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، هم از نوع میدانی و هم کتابخانه ای (اسنادی تاریخی و تحلیل محتوا) بوده است و در نهایت سعی شده است تا با استناد به بررسی ها و تحقیقات و همچنین با رجوع به منابع مستند، علل افول و انزوای این صنایع عنوان شود و راهکارهای لازم تا حد امکان پیشنهاد گردد.

‌ ‌‌‌جـایگاه‌ اجتماعی صنایع دستی و هنرهای سنتی با نظری به مسگری کاشان در گذشته و امروز‌

*

امـیرحسین‌ چـیت‌ سـازیان

**

وحیدرضا جویباری

***

علیرضا بهارلو

تاریخ دریافت : ٩٣/١/٢٥ تاریخ پذیرش : ٩٣/٦/٢٠

چکیده

مسگری‌ کاشان از جمله صنایع و هنرهای سنتی و کـهن شهر تاریخی کاشان است که متاسفانه‌ امروزه - همچون اغلب صنایع‌ دستی‌ و سنتی این شـهر - با رکودی بیسابقه مـواجه شـده و جایگاه اصیل و واقعی خود را از دست داده است . قسمت عمده ای از بازار کاشان که بنا بر اسناد و مدارک تاریخی و همچنین اقوال‌ صنعت کاران این حرفه و عموم ، زمانی سراسر حجره های مسگری و مسکوبی بوده ، در حال حـاضر به بازاری عمومی برای عرضه سایر

کالاها مبدل شده و کمتر جایی را در آن برای مسگری‌ و پیشه‌ وران ماهر آن میتوان یافت . در این تحقیق با در نظر گرفتن نقش و جایگاه صنایع دستی و هنرهای کهن ، حوزه فلزکاری سنتی، بـویژه مـسگری و پیشینه آن مورد توجه قرار گرفته و در‌ این‌ راستا بازار قدیمی شهر کاشان به عنوان نمونه مطالعاتی، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است . روش تحقیق ، هم از نوع میدانی و هم کتابخانه ای (اسنادی تاریخی و تـحلیل مـحتوا) بوده‌ است‌ و در نهایت سعی شده است تا با استناد به بررسیها و تحقیقات و همچنین با رجوع به منابع مستند، علل افول و انزوای این صنایع عنوان شود و راهکارهای لازم تا حد امکان‌ پیشـنهاد‌ گـردد‌.

واژه های کلیدی:

هنرهای سنتی‌، فلزکاری‌ ، مسگری‌، بازار کاشان

1

مقدمه

صنایع دستی ایران از جمله شاخص ترین صنایع هنری است که ریشه های عمیقی در فرهنگ و تاریخ این‌ سرزمین‌ دارد‌ و از دید تنوع نیز از طیف گـسترده ای‌ بـرخوردار‌ اسـت که از این منظر کشورمان در رأس سایر کـشورهای دنـیا قـرار گرفته است .

تاکنون درخصوص صنایع دستی و نیز‌ از‌ سویی‌ دیگر، واژه فرهنگ که در برگیرنده بسیاری از حوزه ها‌ و داشته های جوامع و ملت ها از جـمله هـنر و صـنایع دستی آنهاست ، تعاریف متعددی ارائه شده است که هـمگی‌ بـیانگر‌ ویژگیها‌، صفات و جایگاه این دو حوزه از نظرگاه های متفاوتی بوده است‌ . اما‌ در تعریفی اجمالی و مختصر میتوان گفت که صنایع دستی «بـخشی از هـنرهای سـنتی است که حقیقت‌ متعالی‌ هنر‌ را با فنون و مهارت های صـنعتی متناسب ، آمیخته و با قالب تکثیر در‌ متن‌ زندگی‌ فردی و

١- پیش از هر چیز لازم به یادآوری است که پیگیری و حفاظت از هنرهای‌‌ سـنتی‌ در‌ مـعـرض افــول و فـراموشـی، کاری است اصولی و نیازمند وقت و هزینه های دیگر که در این‌ مـقاله‌ کـوتاه ، بررسی تمام ابعاد و جوانب آن قطعـا امکان پذیر نمیباشد و همکاریها و حمایت های‌ اساسی‌ و همه‌ جانبه را میطلبد.

جمعی عـرضه کـرده اسـت » (یاوری، ١٣٨٩ب : ٨). البته بیان تعریفی مشخص و روشن‌ از‌ واژه فرهنگ کار چندان ساده ای نیست و تاکنون تـعاریف بـسیاری از جـانب جامعه‌ شناسان‌ ، مورخان‌ ، محققان و... در این باره صورت گرفته که هر یک به نوعی در پی تعیین و تبیین‌ حـدود‌ این حـوزه بـوده اند، که البته بیان تمام آنها در این مقاله‌ نمیگنجد‌. به‌ هر حال در نگاهی کلی و گـذرا بـه تعاریف صورت پذیرفته تا به امروز، میتوان اظهار‌ داشت‌ که‌ فرهنگ مجموعه ای از ارزش هـای مـادی و مـعنوی است که توسط انسان‌ ها‌ و در طول تاریخ بشری آفریده شده است و مبین میزان پیشـرفت ، تـولید، وضعیت آموزشی، نهادها، صنایع و بویژه‌ هنرها‌ است .

صنایع کهن ایران به علت وسعت و گـستردگی شـاخه هـا، قابل تقسیم‌ به‌ زیر شاخه های متعددی است که این‌ نشان‌ از‌ گوناگونی و بالندگی سطح هنرهای سـنتی و ریشـه داشتن‌ آن‌ در تاریخ غنی ایران دارد. از جمله زیر شاخه های این صنایع که‌ تاثیر‌ زیبا شـناختی و کـاربردی فـراوانی از‌ گذشته‌ در زندگی‌ اقشار‌ گوناگون‌ داشته است ، هنرهای فلزی است که‌ مسگری‌ و مسکوبی از شاخص ترین و جـالب تـوجه تـرین آنها است .

مسگری و بازار مسگران‌ در‌ گذشته از ارکان مهم در تولید‌ و رفع نیازهای زنـدگی بـوده‌ اند‌ و صدای چکش مسگرها مانند امروز‌، صدای‌ غریب و ناآشنا نبوده است و اغلب ظروف و برخی اشیای زینـتی و کـاربردی را عموما اسباب‌ مسی‌ تشکیل میداده اند.

در میان‌ بازارهایی‌ که‌ از گذشته به‌ مـسگری‌ اخـتصاص داشته اند و امروزه‌ اغلب‌ با سایر مـشاغل و حـرفه هـا جایگزین شده اند، بازار کاشان را میتوان نـام بـرد‌ که‌ هنر مسگری را در کنار سایر‌ هنرهای‌ برجسته این‌ شهر‌ (از‌ قبیل قالی بافی، سـفال‌ گـری و...) در حد عالی دنبال مینموده و مـحصولات و آثـار متعددی را نـیز عـرضه مـیکرده است .

بر‌ اساس‌ آنچه بیان شـد، آشـنایی و شناخت صحیح‌ از‌ صنایع‌ دستی‌ و سنتی‌ کشور و درک جایگاه‌ و موقعیت‌ آن و همچنین بررسی سیر تـحول این صـنایع از گذشته تا امروز، امری حیاتی و ضـروری در حفظ‌ و ادامه‌ روند‌ تـوسعه این هـنر است . از این رو‌ در‌

این‌ نوشته‌ با‌ تـعیین‌ حـوزه و قلمرویی خاص (مسگری کاشان ) توجه را به بررسی و ریشه یابی موانع پیش روی و علل و راهکارها مـعطوف داشـته ایم .

١- جایگاه و اهمیت صنایع دستی و هـنرهای سـنتی

صـنایع دستی‌ که بـه آمـیزه ای از هنر و صنعت اطلاق مـیشود و در قـالب حوزه ای مستقل و بومیمطرح است ، از سالیان دور همواره در جوامع بشری حضور داشته و به عنوان یکی از نـمادهای‌ فـرهنگی‌ و تاریخی هر کشور شناخته میشده اسـت . بـررسی صنایع دسـتی هـر کـشور یا منطقه ، تا حد زیادی بـیانگر فرهنگ و صنعت مردمان و استعدادها و مهارت های ایشان است . در واقع وجود این‌ صنایع‌ و هنرها، همچون سـندی اسـت بر هویت تاریخی ملت ها، چـرا کـه بـخشی از مـیراث فـرهنگی کهن به این حـوزه اخـتصاص دارد.

صنایع دستی‌ یا‌ به بیان صحیح تر «هنرهای‌ صناعی‌ »١ علاوه بر عناوین یادشده ، ویژگیها و خصایص منحصر و ارزنـده دیگـری را نـیز داراست که عنایت و توجه بیشتری را به خـود مـیطلبد؛ این ویژگـیها عـبارتند از‌: «مـلی‌ گـرایی و غیر وابسته بودن‌ آن‌ ، قابلیت ایجاد و توسعه در تمام مناطق شهری، روستایی و عشایری، عدم نیاز به کارشناسان خارجی، دسترسی آسان به مواد اولیه و ابزار کار مختصر و ارزش افزوده بالا، عـدم نیاز به سرمایه گذاری‌ زیاد‌، بستر سازی در صنعت گردشگری، عدم داشتن آثار مخرب زیست محیطی، ایجاد درآمد مکمل و قدرت اشتغال زایی» (رک: یاوری،

١٣٨٩الف : ١٩).

«از آنجا که صنایع دستی اساسا متکی به منابع‌ داخلی‌ است و بـه‌ طـور معمول بیش

از %٩٠ ارزش داده ها در این رشته ، که به طور عمده شامل نیروی‌ کار، مواد اولیه

١- گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنر، واژه «هنرهای صـناعی‌» را‌ گویـاتر‌ و کامـل تـر از واژه «صـنایع دسـتی»

میداند (یاوری، ١٣٨٩(ب ) : ٧).

مصرفی و وسایل و ابزار کـار اسـت ، در داخل کشور ‌‌تولید‌ میشود، طبعا هر گونه افزایش در میزان تولید و فروش فرآورده های دستی، اثر‌ مستقیمی‌ بر‌ درآمد سرانه کشور دارد» (یاوری، ١٣٨٠: ١٥) و توسعه سرمایه گـذاری و حـمایت کافی در آن ، رشد‌ و شکوفایی و از طرفی افـزایش نـرخ اشتغال زایی و جلوگیری از بروز آسیب های اجتماعی‌، فرهنگی و ... را به دنبال‌ دارد‌.

صنایع و هنرهای دستی و سنتی در ایران چیزی است که سابقه و قدمتی معادل تمدن چند هزار سال هـاین سـرزمین دارد و ریشه های آن را باید در کـنار سـکونت گاه ها و در میان‌ آثار بجای مانده از ساکنان اولیه این سرزمین جستجو کرد، اما «به طور خلاصه در قرن هفتم و هشتم و اواخر قرن سیزدهم و چهار دهم هنر صنایع دستی در اوج و تکامل و شکوفایی خود‌ بوده‌ اسـت ، و پس از ورود اسـلام به ایران و ارج نهادن به هنرهای سنتی و دستی و بناهای اوایل دوره اسلامی و زمان سامانیان ، غزنویان و سلجوقیان ، پیوسته به عنوان بخشی از شاهکارهای فنی و هنر معماری‌ ایران‌ به شمار میرفته است .

نظر کلی به تاریخ نـشان مـیدهد که اصـالت ایرانی در پرتو درخشندگی فرهنگ خاص خود هر بار به صورتی جوانتر و شکیل تر و با نیروی بیشتر‌، راهـ‌ خود را به جانب حیاتی نو آغاز کرده است » (اسفندیاری، ١٣٨٦، پایگاه آفـتاب ).

صـنایع دسـتی ایران که در کنار صنایع دستی چین و هند، سه قطب اصلی آسیا و جهان را‌ تشکیل‌ میدهد‌ در طول تاریخ دستخوش تـحولات‌ ‌ ‌شـگرفی‌ بوده‌ است که امروزه با ظهور تکنولوژی و علوم جدید تا میزان زیادی جایگاه واقـعی خـود را از دسـت داده و در پاره ای‌ از‌ موارد‌ نیز رو به فراموشی گذارده است ، از جمله‌ این‌ موارد بخش ساخت و تولیدات محصولات فلزی و آلیاژی اسـت که هنر- صنعت مسگری، گویاترین نمونه آن است و بحث اصلی این‌ مقاله‌ نیز‌ بـه آن اختصاص داده شده است . بـنابراین پیش از پرداخـتن‌ به موضوع ، بیان پیشینه ای از فلز مس در ایران و جایگاه و ویژگیهای

خاص آن و سایر مختصات فیزیکی و ظاهری‌ این‌ فلز‌ در کنار روش های ساخت و آماده سازی، ضروری به نظر میرسد‌، که‌ بدان اشاره میشود.

٢- مسگری و پیشـینه آن در ایران

٢-١ - تـاریخچه و ویژگیهای منحصر مس

بشر پس از سنگ‌ ، گل‌ و استخوان‌ برای رفع سایر نیازهایش به فلزات روی آورد و «از اهمیت فلزات همین‌ بس‌ که‌ دوره های گوناگون تمدن بشری را با فلز خاصی که در هر دوره کشف‌ شده‌ و از‌ اعتبار بـیشتری بـرخوردار بوده است ، نامگذاری کرده اند. در این میان نخستین عصر، «عصر‌ مس‌ » نام دارد» (یاوری، ١٣٨٧: ٣٩). البته لازم به ذکر است که انسان در‌ آغاز‌ از‌ فلزات به عنوان وسیله ای تزیینی استفاده مینمود و به تدریج با سایر خـواص فـلز‌ آشنا‌ شد و از آن در جهت ساخت ابزار ضروری زندگی بهره جست .

چنانچه گفته‌ میشود‌ «طلا‌ و مس نخستین فلزاتی هستند که توسط انسان شناخته شدند»١ (توحیدی، ٢:١٣٨٦). طلا به دلیل ظاهر‌ زیبا‌ و ویژگی درخـشندگیاش و کـمیابی، از همان آغاز فلزی گرانب ها و تزیینی بود «اما‌ مس‌ به‌ دلیل کاربرد عملیتر، به زودی مرتبه ای بس رفیع در پیشرفت و ترقی فرهنگ انسان به‌ خود‌ اختصاص‌ داد .

علت این که انسان مس را زودتر از بـقیه فـلزات شـناخت‌ و از‌ آن در ساخت لوازم مورد نیازش استفاده کـرد بـه این جـهت بود که اولا مس در‌ طبیعت‌ به صورت خالص یافت میشد، ثانیا استخراج و بهره برداری از آن ساده‌ بود‌ و سومین دلیل ، درخشش و جلای مس خالص و رنـگ‌ جـالب‌ تـوجه‌ سنگ های معدنی مس بود» (توحیدی، ١٣٨٦‌: ٣ و ٢).

ابزارهای‌ فـلزی کـه از تمدن های پیش به ویژه مناطق خاورمیانه که خاستگاه

نخستین‌ تمدن‌ ها و پیدایش ادوات و آثار هنری‌ است‌ بدست آمده‌ ، گواهی‌ است‌ بر این

١- در پایان آخـرین دورانـ‌ یخـچالی‌، رگه های برخی از فلزات که به صورت خالص در طبیعت وجـود‌ دارنـد‌ مثـل

مس و طلا و ... در سطح زمین‌ نمایان شدند (توحیدی، ١٣٨٦‌: ٢).

ادعا‌ که ساکنان این مناطق از‌ هزاره‌ های پیش از میلاد مسیح از کـاربرد فـلز، بـویژه مس آگاه بوده اند‌. «این‌ ابزارها همیشه از مس چکش‌ خورده‌ درسـت‌ مـیشدند، چرا که‌ آدمیتازه‌ به خواص فلزات راه‌ یافته‌ بود و میدانست که مس ، نرم و چکش خوار اسـت ولی هـنوز از هـنر ریخته گری‌ آگاه‌ نبود. تمدن این دوره متعلق به‌ واپسین‌ سال های‌ عصر‌ نـوسنگی‌ اسـت » (وولف ، ١٣٧٢: ١).

خـواص‌ فیزیکی مس به گونه ای است که نوع خالص آن «در ١٠٨٣ درجه سانتیگراد گداخته‌ و در‌ ٢٣٦٠ درجه سانتیگراد بـه غـلیان در‌ مـیآید‌. خواص‌ چکش‌ خواری‌، تورق و مفتول شدن‌ در‌ مس خالص به فراوانی وجود دارد و ممکن است آن

را بـه سـهولت و تحت عملیات مکانیکی به‌ شکل‌ های‌ گوناگون درآورد» (یاوری، ١٣٨٧:

.(40

در دوران‌ اسلامیو‌ در‌ پی‌ مخالفت‌ با‌ اشرافیگری و مـمنوعیت اسـتفاده از طـلا و نقره برای ساخت ظروف ، روند استفاده از فلزاتی چون مس بیش از بیش افزایش یافت و اجـرای تـزیینات گوناگونی مثل مشبک کاری، قلمزنی‌، حکاکی، فلز کوبی، ترصیع و کنده کاری و... سبب پیشـرفت چـشمگیری در این هـنر و صنعت شد که اوج فلزکاری این دوران را میتوان در دوره سلجوقیان و چند سده پس از آن ، در‌ عهد‌ صفویه ملاحظه کرد.

بنا به گـفته مـسگران و به نقل از استادان این حرفه که نسل در نسل به این شغل اشتغال داشته انـد و در طـی سـالیان متمادی تجارب ارزشمندی‌ در‌ این زمینه کسب نموده اند، فلز مس دارای ویژگیها و خواصی است که شاید بـسیاری از مـردم بـا آن ناآشنا باشند. این هنرمندان و صنعتگران‌ در‌ پی توصیف پاره ای از‌ خواص‌ مس به نکاتی

اشاره میکنند کـه رعـایت آنها، تأثیرات ارزنده ای بر بدن انسان و سلامتی وی دارد: برخی از این مسگران چنین نقل میکنند‌ که‌ در گذشته پزشکان بـه‌ کـسانی‌ که از درد مفاصل رنج میبردند، داشتن یک دستبند مسی را توصیه میکردند و دلیل این امر را تماس دسـتبند مـسی با پوست و جبران بخشی از کمبود یون های مـسی در‌ خـون‌

مـیدانستند. تا چند دهه پیش نیز مردم کشورمان رسـم داشـتند تا برای پخت غذا (بویژه غذاهایی مثل خورشت یا آش ) از قابلمه های مسی و ملاقه هـا یا کـفگیرهای آهنی استفاده‌ کنند‌ که دلیل‌ این مـورد هـم بهره بـردن از یون هـای مـس و آهن در جهت تأمین نیازهای بدن و حـفظ تـندرستی‌ بویژه سلامت کارکرد مغز بود. بر اساس نظریات پزشکی، جذب مس‌ در‌ رودهـ‌ بـاریک انجام میشود و برخی از مواد غذایی از جـمله منابع حیوانی دارای مقادیری از این مـاده هـستند‌.

‌‌با‌ استناد به تجربیات مـسگران و بـنا به عقیده پزشکان ، کمبود یون مس باعث رخوت‌ و احساس‌ خواب‌ آلودگی و کسالت در شخص مـیگردد و بـه همین صورت فقدان برخی دیگـر از فـلزات هـمچون آهن‌ نیز چـنین اسـت که تمام این موارد دلیلی اسـت بـر استفاده عمده پیشینیان‌ از این ابزار و ظروف‌ و آگاهی‌ نسبت به خواص ویژه (غذایی) مس .

٢-٢- مراکز، معادن و نـخستین کـوره های ذوب

یکی از مهمترین دلایل استفاده و کاربر زیاد فـلزات از جـمله مس در فـلات ایران از گـذشته تـا به امروز‌ وجود مـعادن و مخازن طبیعی فراوان بوده است . «برخی مصر و یا بین النهرین را کهن ترین مراکز ذوب مس میدانند، ولی پیدایش کـوره ذوب مـس در ناحیه سگزآباد قزوین ، در تپه قبرستان‌ ١ در‌ حـفریات مـوسسه بـاستان شـناسی دانـشگاه تهران توسط "دکـتر مـجید زاده " نشان داد که شاید اولین مرکز ذوب مس در فلات مرکزی ایران و در تپه قبرستان بوده است » (توحیدی، ١٣٨٦: ٥). این‌ امر‌ مبین این نـکته اسـت کـه فلز کاران ساکن در فلات ایران از پیشگامان کشف ذوب مـس در دنـیای بـاستان بـوده انـد. «در حـفاری لایه نهم تپه قبرستان ، دو کارگاه‌ ذوب‌ مس شناسایی شد. علاوه بر کوره های ذوب مس تعداد قابل توجهی از آلات و ادوات که مربوط به اوایل هزاره

١- تپه قبرستان در منطقه سگزآباد بوئین زهرا ، حـدود ٦٠‌ کیلومتری‌ جنوب‌ قزوین واقع است .

پنجم ق .م است‌ نیز‌ بدست‌ آمد» (توحیدی، ١٣٨٦: ٥). البته این امر در خصوص تپه های سیلک در کاشان (که مسگری، وضعیت اجتماعی و چالش های صنایع آن‌ موضوع‌ خاص‌ تر بـحث اسـت ) نیز در کنار تپه قبرستان‌ مطرح‌ است . چنانچه «از دوره سیلک ٣ لایه ٤ آلات و ادواتی وجود دارد که مطالعه آنها نشان داده در این دوره که‌ تقریبا‌ همزمان‌ با لایه ٩ تپه قبرستان است ، فلزگران سیلک موفق به ذوب‌ مس شده انـد و اشـیاء و ابزار مورد نظر خود را در قالب های باز تولید کرده اند و یا این‌ که‌ این‌ اشیاء به صورت ساخته شده از یکی از مراکز فرهنگی فلات‌ مـرکزی‌ مـثل تپه قبرستان وارد سیلک شده اسـت » (تـوحیدی، ١٣٨٦: ٢٩).

با ورود و گسترش اسلام در ایران‌ ، جایگاه‌ فلزات‌ (به جزطلا و نقره ) در تزئینات ، ظروف کاربردی و سایر هنرها محدوده خاصی پیدا‌ کرد‌ که‌ طیفی از ابزار و ادوات را نیز در بر میگرفت . «مـجموعه اصـلی فلزکاری اسلامی، گلدان‌ هـا‌ ، ظـروف‌ یا وسایل آشپز خانه ، جواهرات ، ادوات نظامی، زره ، ابزار و دستگاه های علمیرا شامل میشد‌» (وارد‌،

١٣٨٤: ٩). مواد اولیه این آثار از معادن سرتاسر کشور تهیه میشد که برخی‌ از‌ این‌ منابع در طول تاریخ از دید کمیو کیفی شاخص تر و معتبر تـر از دیگـر‌ موارد‌ بوده است .

«ابودلف سیاح قرن چهارم هجری و ابن حوقل در نوشته های خود‌ از‌ معادن‌ سنگ مس نیشابور و خراسان و ابن بطوطه از معادن مس زنجان یاد کرده اند، در "حدودالعالم‌ " به‌ معدن سنگ در جـیرفت و بـم ، در "نزهت القـلوب " و "جواهرنامه " به معادن سنگ‌ مس‌ در‌ آذربایجان و بخارا اشاره شده است » (توحیدی، ١٣٨٦: ٢٠). پیش از این و در قرون اولیه اسلامی‌ نیز‌ مخازن‌ متعددی مـد نظر بوده است . «معادن مس کاشان ، انارک، اصفهان و بخارا برای‌ خـلفای‌ اسـلامیمقارن قـرن نهم مسیحی بسیار با اهمیت بود، زیرا از این معادن هر سال بیش از‌ ١٠٠٠٠‌ دینار خراج حاصل میگردید» (وولف ، ١٣٧٢: ٢).

٢-٣- ابزار و ادوات مسـگری

در سـاخت ‌ ‌یکـ‌ ظرف‌ مسی از ابتدا تا پایان کار وسایل‌ و آلات‌ ویژه‌ ای بکار گرفته میشود که هـر کـدام‌ نـیز‌ نقش خاصی در فرم نهایی و کاربرد اثر دارند. برخی از این ادوات خود‌ قابل‌ تقسیم به انواع گوناگونی هـستند‌ که‌ ذکر نام‌ تمام‌ آنها‌ در این بخش محدود امکان پذیر‌ نمیباشد‌ و به گفته خود مـسگرها دفتری مجزا و مفصل را مـیطلبد. هـنرمندان مسگر، این‌ ابزار‌ را همچون ظروف و سایر تولیدات مسی‌ تا چند صد نوع‌ و گونه‌ بر میشمرند و شناخت و بکارگیری هر‌ مورد‌ را نیازمند تخصص و تجربه ای چندین ساله میدانند. در

زیر به بخشی از‌ این‌ ابزارها تا حـد امکان در‌ قالب‌ تصویر‌ اشاره شده است‌ .

مهمترین‌ ویژگی و خواص‌ فلزات‌ که‌ آنها را از سایر‌ مواد، متمایز و برتر نموده است خاصیت استحکام ، رنگ و جلا، قابلیت چکش خواری، تورق ، ذوب و استقامت‌ در‌ مقابل ضربه ، فشار و عوامل جوی مخرب‌ میباشد‌. آنچنان‌ کـه‌ اشـاره‌ شد فلز مس‌ با‌ داشتن قابلیت هایی مثل چکش خواری و شکل پذیری، قابل یافت بودن به طور خالص در طبیعت‌ و داشتن‌ رنگ‌ و جلای زیبا، از گذشته مورد توجه انسان‌ ها‌ بوده‌ اسـت‌ .

شـواهد‌ و مدارک‌ در دست ، گویای این امر است که «نخستین استفاده از مس و تبدیل آن به آلات و ابزار، از طریق کوبیدن و چکش خواری بوده است » (توحیدی، ١٣٨٦: ٤).

این گونه‌ چکش خواری که بر سختی و شکنندگی این فلز میافزود و آن را مـهیای کـار

و تـولید میساخت ، در ابتدا بدون حرارت انـجام مـیگرفت کـه به آن چکش کاری سرد میگویند. «در مرحله‌ بعد‌، استفاده از حرارت بصورت گداختن فلز و چکش کاری بود که در این مر حله حرارتی حدود ٥٠٠ درجـه سـانتیگراد بـه فلز داده میشد تا انعطاف پذیری فلز بیشتر شده‌ و فـلز‌ نـرم شود [...] مرحله نهایی استفاده از مس در ساخت اشیاء، ذوب مس و ساخت اشیاء از طریق ریخته گری و قالب گیری بود» (توحیدی، ١٣٨٦‌: ٥).

امروزه‌ فـلز کـاران بـرای تهیه مس‌ معمولا‌ از اسقاطیهای مس و در برخی موارد نیز از شمش هـا و ورق های آماده استفاده میکنند. سازندگان محصولات مسی «پس از تهیه شمش ، آن را‌ به‌ کارگاه نورد منتقل میکنند‌، تا‌ پس از نورد، ورق های مـسی بـا ضـخامت های مورد نیاز که معمولا خیلی کم و در بعضی اوقات به ٠/٩ مـیلیمتر مـیرسد، را تحویل گیرند» (یاوری ، ١٣٨٧: ٤٧). این ورق های‌ نازک‌ پس از انتقال به کارگاه ها به شیوه های گوناگون برای کار آماده مـیگردند. شـیوه هـایی مثل چکش کاری یا خم کاری و مراحلی همچون چرخ کاری، سوهان کاری، سـفید کـاری‌، قـلم‌ زنی، حکاکی‌، صافکاری و چسباندن قطعات و سیاه کاری که هر یک ابزار، تکنیک و اصول و تخصص خـود را مـیطلبد و هـر کدام‌ مبحثی است مستقل برای خود. مراحل دیگری همچون نشاندن سنگ ها‌ و یا‌ جواهرات‌ زینـتی نـیز در کنار این هنر- صنعت ، از دیر باز وجود داشته است که روی هم رفته ‌‌مسگری‌ را به یکـی از هـنرهای دسـتی نفیس تبدیل کرده است .

لازم به یادآوری‌ است‌ که‌ در این میان ، سفیدکاری و قلمزنی مس از جمله مهمترین تـکنیک هـای آماده سازی و زیبا سازی‌ ظروف و ابزار مسی است . میدانیم که درون مس قرمز غـذا پخـته نـمیشود و باید‌ برای این کار ابتدا‌ سطح‌ آن را سفید کرد تا ترکیبات مضر آن از میان برود. سفیدگری را در کارگاه جـداگانه ای کـه خاص این کار است انجام میدهند. در این روش ، سفیدگر قلع را با‌ نیشادر (Neshador) مخلوط کرده و از آن اسـتفاده مـیکند. رنـگ ظرف سفید شده بنا به مرغوبیت ٦ ماه تا ٢ سال ثابت میماند و پس از این مدت ، عمل سفیدگری بـاید دوبـاره تـکرار گردد تا‌ ظرف‌ مورد نظر بار دیگر جلای خود را بدست آورد و قابل اسـتفاده شـود.

اما تکنیک قابل ملاحظه دیگر، قلمزنی است . قلمزنی عبارت است از: تزئین و کندن نقوش بر روی اشیای فـلزی‌ بـویژه‌ مس و یا به عبارتی، ایجاد خطوط و نقوش به وسیله قلم خاص فلزکاری و ضـربه چـکش بر روی اجسام فلزی. این تکنیک با ارزش و زیبا از جـمله رشـته هـای هنرهای سنتی‌ ایران‌ است و میتوان آن را در زمره شـاخه ای از صـنایع دستی (هنرهای صناعی) دانست .

امروزه برای قلمزنی نخست داخل یا زیر ظرف یا سینی مورد نـظر را از مـحلول‌ قیر‌ و گچ‌ پر میکنند تا صـدای نـاشی‌ از‌ ضربات‌ قـلم کـمتر بـه گوش رسد و همچنین مانع از سوراخ شـدن ظـرف یا وسیله مسی شود. سپس نقش مورد نظر را روی‌ ظرف‌ رسم‌ کرده و قلم مـناسب را انـتخاب میکنند و بدین ترتیب‌ با‌ ضربات چـکش ، نقوش مورد نظر را بـا مـهارت و تسلط خاص این تکنیک ، پیاده میسازند. در پایان ، مـحصول سـاخته

شده‌ را‌ حرارت‌ داده و قیر را از آن جدا میسازند.

٣- بازار کاشان و حـرفه مـسگری

مسگری صنعتی است که از گـذشته در مـناطق و شـهرهای گوناگون کشور رواجـ‌ داشـته‌ است‌ و تا چند سـاله اخـیر نیز از رونق و شکوفایی ویژه ای برخوردار‌ بوده‌ به طوری که در برخی شهرها بازاری با عنوان بـازار مـسگرها وجود داشت که به هنرمندان‌ اینـ‌ هـنر‌ و صنعت اخـتصاص داشـت .

بـازارهای مسگری واقع در استان خـراسان ، کرمان ، اصفهان ، تهران‌ ، زنجان‌ ، تبریز‌ و یزد از جمله مراکز تاریخی و شناخته شده ای هستند که هر یک زمانی از‌ قـطب‌ هـای‌ فلزکاری ایران به شمار میآمدند. شهر کـرمان کـه از گـذشته تـاکنون بـا نام های‌ زیرهـ‌ و مـس برای مردم شناخته شده است و بازار مسگری آن که قدمتش به دوره‌ صفویه‌ میرسد‌، زمانی تولید کـننده بـخش عـمده ای از نیازهای زندگی روزمره و وسایل معاش ، اعم از‌ کـاربردی‌ و تـزئینی بـوده اسـت .

کـرمان بـه دلیل دارا بودن معادن بزرگ مس در سرچشمه‌ ، بردسیر‌ و شهر‌ بابک ، به گفته باستان شناسان از حدود پنج هزار سال پیش ، مرکز مهم تولید مس‌ به‌ خصوص ظروف مسی بوده و بنا بـه گزارشات منتشر شده ، در منطقه «تل‌ ابلیس‌ » در‌ شهرستان بردسیر کرمان ، کوره هایی جهت ذوب مس قرار داشته که قدمتی چند هزار ساله‌ دارند‌.

نمونه‌ آثار مسی تولید شده تا دهه های پیشـین نـیز، حاکی از فعالیت‌ و حیات‌ حرفه مسگری در دکان های ضلع شمالی و شرقی میدان گنجعلی خان واقع در بازار کرمان بوده‌ و امروزه‌ تنها چیزی که از این بازار قدیمیو صنعت تاریخی آن به جای‌ مانده‌ اسـت ، مـجسمه ای از یک مرد مسگر‌ در‌ ابتدای‌ بازار است .

در بازار پنجه علی از‌ قرن‌ نهم هجری یزد که هسته اصلی بازارهای یزد را تشکیل میدهد نیز به‌ همین‌ ترتیب میتوان نـشانه هـای رکود‌ و خاموشی‌ هنر- صنعت‌ فـلزکاری‌ بـویژه‌ مسگری را مشاهده نمود. بنا به‌ گفته‌ کسبه و اهالی این بازار قدیمی، در گذشته بیش از٦٠ مغازه مسگری در‌ راسته‌ بازار فعال بوده اند و ظروف مسی‌ متنوعی میساختند کـه از‌ اینـ‌ تعداد، در حال حاضر انـدکی‌ بـیش‌ باقی نمانده است .

بازار قدیمی شهر کاشان یکی دیگر از این اماکن است‌ که‌ امروزه همچون سایر مراکز یاد‌ شده‌ ، کمتر‌ دکان مسگری یا‌ بقایایی‌ از این صنعت را‌ میتوان‌ در آن یافت . این بازار که بنا به اقوال اهـالی، کـاسبان و معدود مسگران حاضر‌ در‌ آن و بر اساس اسناد و مدارک، زمانی‌ سراسر‌، حجره و کارگاه‌ مسگران‌ بوده‌ است ، در حال حاضر‌ به بازاری عمومی برای فروش اجناس و اقلام روزمره تبدیل شده است . این بازار از مهمترین‌ آثـار‌ تـاریخی شهر کـهن و باستانی کاشان میباشد‌ که‌ مجموعه‌ ای‌ است‌ با ارزش و شامل‌ بازار‌، سرا، مسجد و زیارتگاه که هر یک در دوره ای خاص ساخته شـده اند. «یکی از دوران‌ های‌ اوج‌ و شکوفایی بازار کاشان به قرن دهـم هـجری‌ بـاز‌ میگردد‌، یعنی‌ در‌ دوره‌ صفویه بویژه در زمان سلطنت شاه عباس اول که علاقه و محبت خاصی به کاشان داشته اسـت ... ‌ ‌در این زمـان بود که بازار کاشان گسترش یافته و سراها و کاروانسراها‌ و بازارچه ها و مغازه های مـتعددی سـاخته شـد» (شاطری، ١٣٨٧: ٢١). همان طور که گفته شد بازار یاد شده از قسمت ها و بخش های متعددی تشکیل مـیشود که همگی نشان از‌ اهمیت‌ و گستردگی این مکان تاریخی دارند. بازار کاشان در حال حاضر از تـقاطع خیابان بابا افضل و مـیدان کـمال الملک تا حدود دروازه دولت ادامه دارد. چنانچه از طرف میدان تاریخی‌ فیض‌ و از جلوخان مسجد زیبا و تاریخی میرعماد وارد بازار شویم در سمت شرقی، بازار مسگرها مشتمل بر کاروانسرای ذغالیها و کاروانسرای میرپنج و سرای غفارپور و مسجد‌ و حسینیه‌ ربـاط قرار گرفته است . تا‌ چندین‌ سال پیش با ورود به بازار مسگرها، صدای آهنگین پتک های مسگران گوش ها را نوازش میکرد ولی با جایگزین شدن فلزات سبک در‌ ساخت‌ ظروف خانگی و بیرونق شدن‌ صنعت‌ مـسگری سـنتی، این بازار چهره ای متفاوت یافته است .

از سمت غرب که به بازار وارد شویم از ابتدای بازار تا انتهای آن که بازارچه

پانخل نامیده میشود بناهای زیبا‌ و تاریخی‌ ای به چشم میخورند که عبارتند از:

کاروانسرای گـمرک، کـاروانسرای نو، سرای نراقیها، حمام خان ، سرای زرکش ها، سرای قمیها، قیصریه ، سرای آب انبار، سرای چهارگوش ، تیمچه حاج محمد صادق‌ ، تیمچه‌

معروف امین‌ الدوله ، مدرسه و مسجد میانچال (آیت الله العظمی مدنی)، مسجد تـبریزیها، سـرای ملک ، تیمچه سید آقا (برقی)، مسجد‌ کفش دوزها، زیارت درب زنجیر، آب انبار درب زنجیر، مدرسه و مسجد‌ امام‌ خمینی‌ (ره ) (سلطانی سابق )، زیارت شاه سلیمان ، آب انبار گذر نو، مسجد گذر نو، حمام گذر نو، حـسینیه ‌‌پانـخل‌ و بـقعه امام زاده قاسم .

ضمنا مراکز گـوناگون فـرش فـروشی و صنایع دستی و سوغات کاشان‌ نیز‌ در‌ بازار وجود دارد.

در منابع تاریخی آمده است که در این مکان «در عمل نساجی‌ و شعر بافی ، استادان کامل و نقش بـندان مـاهر بـه ظهور میآید، از اطلس و صوف‌ و قناویز و خارا و زریهای الوانـ‌ و مـشجر‌ و محرمات و مخمل یک رنگ و [...] ولی عمل مسگری و متفرعات آن از قبیل گدازندگی و چرخ گری و سفیدگری بغایت رواج است و عمل مسگری این سامان در کل ممالک مـحروسه ایران مـنحصر بـود [...]» (کلانتر ضرابی‌،

١٣٤١: ٢٢٧). در این بازار علاوه بر این ، کسب و کار و رونق و تجارت در کـنار صنعت و سنت و هنر تا حدی بوده است که گفته اند: «در دکان ها همه استادان کامل نحاس‌

[مسگر]‌ و در کـاروانسراها هـمه حـجرات استادان چرخ گر و سوهان گر و سفیدگر و چرخ ساز و کنده کار و گـدازنده ١ و غـیره که همه از ملزومات و متفرعات عمل نحاس است سال به دوازده ماه مشغول ساختن‌ و پرداختن‌ انواع و اقسام مـسینه آلات هـستند و الحـق چه خوب از عهده بر میآیند» (کلانتر ضرابی، ١٣٤١: ٢٢٧).

با وجود این مدارک، در طول تـاریخ ، جـهانگردان و سـیاحان متعددی نیز از بازار‌ دیدن‌ کرده اند و در توصیف بازار، حرفه ها، صنایع و مشاغل آن در سفر نـامه هـا و خـاطراتشان نکاتی ارزشمند را به جای گذاشته اند. «"مادام دیولافوا" جهانگرد فرانسوی که در اوایل‌ قرن‌ حاضر‌ از کـاشان دیدن نـموده است‌ ؛ از‌ بازار‌ مسگرها که در آن چهار

١- پیش از آمدن کارخانه نورد مس که ورقه مس را بـا آن تـهیه مـیکنند مراکز بزرگ‌ مسگری‌ مانند‌ کاشان ، اصـفهان ، شیراز، کرمان و دیگر جاها دارای گروهی‌ کارشناس‌ در ساخت ورقـه هـای مس بودند که آنها را «گدازنـده مسـگر» مینامیدند. جاهای کوچکتر، کار مس گدازی را خـود‌ مـسگر‌ انـجام‌ میداد .

صد نفر صنعتگر در یک نقب طولانی مشغول ساختن‌ مس هستند به عنوان یکی از نقاط تـماشایی مـشرق زمین نام میبرد» (شاطری، ١٣٨٦: ٢٠). در کنار مادام‌ دیولافوا‌ ، سیا‌ حان دیگری چون پیتـرو دلاوله (قـرن ١٧ م ) و تـاورنیه ١ و چندین جهانگرد دیگر‌ نیز‌ مطالبی پیرامون کاشان ، بازار مسگرها، و فرهنگ و سایر خصوصیات این شهر و هنر آن نـقل کـرده انـد که‌ همگی‌ حاکی‌ از رواج و اعتلاء صنعت مسگری و مطرح بودن این هنر سنتی در این‌ شـهر‌ بـوده‌ است ، تا آنجا که «جهانگرد فرانسوی دیگری به نام «پیر کوتی» کاشان را شهر‌ مسگرها‌ نامیده‌ است » (شـاطری، ١٣٨٦: ٢٠).

امـا با وجود تاریخ کهن این شهر و بازار آن ٢ که‌ زمانی‌ فعال در زمینه هنر فـلز کـاری بوده و از نقاط تولیدی و فرهنگی ایران بشمار‌ میرفته‌ اسـت‌ ، امـروز شـاهد رکود و افولی قابل توجه هستیم که در کـنار فـرا گرفتن اغلب هنرهای‌ سنتی‌، مسگری را نیز شامل شده است . امروزه با جایگزینی اشـیاء و ظـروف چینی، ملامین‌ ، بلور‌ و ظروف‌ فـلزی دیگـر همچون روی، این صـنعت تـاریخی و بـا پشتوانه ، رو به زوال نهاده ، تا آنجا‌

١- پیتـرو‌ دلاوله کـه در سال ١٦١٧م از کاشان بازدید کرده درباره بازار کاشان‌ چنین‌ مینویسد‌: در داخل شـهر طـبـق مـعمول سقف بازار پوشیده است و در طرف آن ، سـاختمان های نسبتا‌ خوبی‌ وجـود‌ دارد. در وسـط بازار، چهار سـوق زیبایی واقـع شـده که دیوارهای اطراف‌ آن‌ نو و سفید و تمیز و دارای پنجره ها و ایوان های متعددی اسـت (ســفرنامه پیتـرو دلاوله ).

همچین تاورنیه فرانسوی‌ نیز‌ دربـاره کـاشان و بـناهای آن میگوید: بازارهای کـاشان خـیلـی زیباسـت و بـه اتـاق هــای‌ خـوب‌ پوشیده شده است ، کاروانسراها هم بزرگ و راحت‌ ، بویژه‌ یکی‌ از آنها خیلی عالی است کـه نـزدیـک‌ باغشـاه‌ دولتخانه واقع شده است .

٢- دربـاره پیشـینه و تاریخ این بـازار، بـر روی در چـوبی‌ بزرگ‌ سرای معروف بـه ذغـالیهـا در‌ بـازار‌ مسـگرها- حـد‌ فاصل‌ دروازه‌ دولت تا مسجد میدان - این بیت‌ کنده‌ کاری شده است :

ای نـفع خـلایق چو کرد بنیادش / به سال هـشتصد‌ و هـشتاد‌ و هـشت مـعمور

بـنا بر این اثر‌، قـدمت بـازار به قرن‌ نهم‌ هجری باز میگردد، اما وجود‌ مسجد‌ میرعماد کـه در میـان بـازار قـرار دارد، پیشینه تـاریخی بـازار را فـراتر از‌ قرن‌ نهم میبرد. محراب کاشی این‌ مـسجد‌ کـه‌ در سـال ٦٢٣هــ‌ ق تـوسط‌ حـسـن بـن عربشاه ساخته‌ شده‌ است (اکنون این محراب گرانسنگ در بخش اسلامیموزه برلن نگاهـداری مـیشـود) گویـای اثبات این‌ ادعاست‌ که قدمت تاریخی بازار به قرن‌ های‌ اولیه اسلام‌ بر‌ مـیگردد‌.

که متاسفانه در سال‌ های اخیر با بی توجهی به آن ، به جزء معدودی افراد ، دیگر از آن

استاد‌ کاران‌ حرفه ای و صدای ضرباهنگ چکش کاران‌ چیزی‌ باقی‌ نمانده‌ است‌ .

/

تصویر٧- انواع ظروف‌ و لوازم‌ مـسی

از آن تـعداد بی شمار مسگری که در طی چند دهه پیش در بازار کاشان‌ به‌ این‌ حرفه مشغول بوده اند، در حال حاضر‌ تعداد‌ انگشت‌ شماری‌ باقی‌ مانده‌ اند که عموما فرزندان و نوادگان مسگران گـذشته انـد١ و این هنر را سینه به سینه تا به امروز رسانده اند.

اینان با حفظ همان سنت های دیر پای‌، همچنان در حجره های خود مشغولند که البته مـیزان فـعالیت و تولیدات شان همراه با کـاهش درخـواست و تقاضا، تنها محدود به پاره ای ظروف معمولی و مرسوم شده و بسیار کاهش یافته است‌ .

به‌ گفته صنعت کاران امروز بازار، مسگران کاشان در گذشته ای نه چندان دور، از قـدرت و نـفوذ اجتماعی بالایی برخوردار بـودند و در تـمام شعب و حوزه های شهری تاثیر داشتند. این‌ تاثیر‌ حتی تا بدانجا بوده است که گفته میشود نرخ بیشتر اقلام و

١ - نام این استادکاران و هنرمندان در فهرست مصاحبه ها در آخر مقاله بیان‌ شـده‌ اســت و تــاریخ گفـت و گـو و

مصاحبه‌ با‌ آنها در اواخر بهار ، اوایل تابستان و اوایل پاییز ١٣٨٩ بوده است .

اجناس را مسگران تعیین مینمودند و در سایر مشاغل ، مثل قالی بافی، نقشه کشی‌، رفوگری‌ و رنگرزی و برخی مسائل شهری‌ هم‌ نقش کلیدی داشـته انـد.١ آنها دارای اصـطلاحات ، آداب و مراسم و گاهی حرکات خاص و منحصر به حرفه شان ٢ بودند و به دلیل شغل و پیشه و کالاهای تولیدی مورد نیاز مـردم ، همواره در کانون توجه‌ قرار‌ داشتند. چنانچه مس و ظروف و وسایل مسی از اجـزای مـهم و جـدایی ناپذیر در جهاز عروس و مراسم ازدواج محسوب میشده است و میزان دارایی خانواده را تعیین مینموده است . در آن زمان هر‌ مسگری‌ در بخش‌ خـاصی ‌ ‌فـعالیت مینمود و کارها چنان بود که هر هنرمندی تخصص ویژه ای را در یک یا تعداد‌ محدودی کار و زمینه دارا بـود.

١- بـنا بـه گفته مسگران حاضر در‌ این‌ بازار‌ و بر اساس آنچه کـه از پـدران خـود نیـز شـنیده انـد ، مسـگرها مـیـان خودشان حتی قاضی هم داشته ‌‌اند‌، به عنوان نمونه شخصی بنام میـرزا اســدالله ، داروغـه بـازار در آن زمـان بــوده‌ اسـت‌ .

٢- به‌ عنوان مثال (بنا به اقوال مسگران حاضـر) مسـگرها دارای شـوخیهـا و گفتـار و رفتـار خـاص حرفـه ای‌ خودشان بوده اند و گاهیبا ایما و اشاره و یا حتی ضـربات چکـش بـا یکـدیگر ارتبـاط‌ برقـرار مـیکـرده انـد و از‌ اصطلاحات‌ خـاص نیز استفاده مینموده اند که همگی حاصل تجربه کـاری آنهـا بـوده اسـت . در میـان مسـگرهای گذشته ، مراسم خاصی هم وجود داشته که از جمله آنها «لتو» یـا جشـن آبریـزان بـوده‌ کـه جزئـی از سـنت هــای اجـتماعی آنان محسوب میشده و تا چند دهه پیش نیز رواج داشته است و به طور خلاصه چنین بوده :

این رسم قدیمی در یکی از روزهای گرم مرداد‌ ماه‌ برگزار میگردیده است . پیشکسوتان ایـن حرفـه بـا تجمـع در منزل رئیس این صـنف ، روز آن جـشن را مشخص کرده و به صورت محرمانه و سری نگه میداشـتند. در صـبح آن روز که‌ همه‌ مشغول به کار بودند یک مرتبه آن چند نفر فریاد میزدند امروز «لتو» است . سریعا مغـازه را تعطیـل و سر و صورت خـود را سـیاه کرده و یک چوبدستی و کاسه مسی پر‌ از‌ آب برداشته و بـه سـوی سـرای گمـرک کـه حجره رئیس صنف در آن محل قرار داشته رفته و با ریختن آب به روی یکدیگر به جشن و شادمانی میپرداختنـد و رئیس صنف نیز‌ با‌ دادن‌ تـحفه و هـدیه بـه پیشکسوتان از‌ آنان‌ قدردانی‌ کرده سـپس بـه سـوی بـازار حرکـت کـرده ، بقیه اصناف نیز از ترس اینکه مبادا مسگران آنها را سیاه یا خیس کنند‌، دکان‌ های‌ خود را بسته و بـا دادن هدیـه بــه مـسگرها‌، جـلوی‌ اذیت و آزارشان را میگرفتند. سپس به سوی سـرای دولتخانـه رفـتـه ، مـشـکلات و سـختیهـای حرفه خود را با حاکم در میان‌ میگذاردند‌ و حاکم‌ علاوه بر قول مساعدت در جهت رفع مشکلات آنان به‌ برخیاز مـسگرها، هـدیه و تـحفه به رسم یادگار میداد (شاطری، فصلنامه فرهنگ مردم ، ١٨٠).

به این صـورت سازمانی متشکل‌ از‌ چندین‌ بخش و تخصص وجود داشت و کارها در

قالب گروه دنبال میشد.

/

/

تصویر٩‌- ظرف‌ مسی

تصویر٨- سینی و کـاسه هـای مـسی

/

/

/

تـصویر١١‌- بـرادران‌ آقاجان زاده – تصویر١٢- آقاجان زاده – از مسگران قدیمی

از مسگران قدیمی بازار‌ کاشان‌ بازار‌ کاشان

/

/

/

٤- علل افـول و انـزوای صـنایع کهن و سنتی در دوره معاصر

روند‌ رشد‌ و توسعه در جوامع امروزی به ویژه ایران به گونه ای است که سـبب‌ شـده‌ بـه‌ دلیل پاره ای مسائل و موانع ، صنایع کهن از جایگاه واقعی خود فاصله بگیرند و از‌ نقش‌

آفرینی در عرصه های هـنری، فـرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دور بمانند و با چالش های‌ اساسی‌ روبرو‌ شوند. در مجموع «از پایان دوره صفوی به بـعد، بـه تـدریج شاهد از رونق افتادن‌ فلز‌ کاری در ایران هستیم ، به گونه ای که آثار فلزی دوره های‌ افشاریه‌ ، زنـدیه‌ و قـاجاریه به هیچ وجه نمیتواند در مقام قیاس با آثار دورهای سلجوقی و صفوی قرار گـیرد‌» (یاوری‌، ١٣٨٧‌: ٣٠). امـروزه نـیز صنایع اصیل ایران با طی فراز و فرودهایی، همچنان در‌ دوره‌ انزوای خود به سر میبرند و نیازمند پیگـیری و چـاره جوییهای جدی میباشد.

از بررسیهایی که تاکنون بویژه‌ در‌ چند ساله اخیر، پیرامون مـسئله حـفظ و تـداوم سنتها در حوزه هنر و صنایع‌ دستی‌ صورت گرفته و آنچه که نگارندگان این متن‌ نیز‌ در‌ خصوص توقف نـسبی و تـنزل جـایگاه هنرهای سنتی‌ به‌ ویژه مسگری، از هنرمندان فعلی این صنعت بدست آورده اند ، نکات مهم و ارزنـده‌ ای‌ حـاصل میگردد که لزوم توجه‌ و تلاش‌ در پی‌ رفع‌ و هماهنگی‌ را از جانب کارشناسان این حوزه‌ میطلبد‌.

امروزه شاید بتوان گسترش فن آوری و عـلوم جـدید را در تمام عرصه‌ های‌ زندگی و به طور اخص هنرهای سنتی‌ (من جمله مـسگری)، در‌ تـمام‌ مراحل طراحی، ساخت ، تولید، بازار‌ و فروش‌ ؛ مـهمترین عـامل بـاز دارنده در ادامه حیات هنرهای کهن دانست . از طـرفی فـقدان‌ افراد‌ متخصص و کارشناس ، فقدان مراکز آموزشی‌ و اطلاع‌ رسانی‌، عدم وجود نوآوری‌، استفاده‌ از مـواد اولیه نـامرغوب‌ و سطح‌ کیفی پایین محصولات ، عدم انـجام تـحقیقات راهبردی و مـوثر، نـبود راهـبرد صادرات ، عدم تبلیغات و بازاریابی‌ داخلی‌ و خـارجی، بـها ندادن کافی به پیشه‌ وران‌ و هنرمندان قدیمی‌ این‌ حوزه‌ و بسیاری مسایل دیگـر، هـمگی‌ از عمده ترین تنگناها و محدودیت های پیش روی این صـنایع و به ویژه مسگری هستند. بـه‌ اینـ‌ جهت به مرور زمان در حـوزه‌ فـلز‌ کاری‌ سنتی‌، علاوه‌ بر تغییر نگرش‌ مردم‌ از ظروف مسی به سایر انواع ظـروف و وسـایل با مواد دیگر، دلایل گوناگون ثـانویه هـمچون گـرانی‌ مواد‌ اولیه‌ (مـانند ورقـه های مسی)، محدودیت بـازار، کـاهش‌ مراکز‌ عرضه‌ و ... این‌ رکود‌ و افت‌ را دو چندان نموده است .

مسئله جهانی سازی و گردهمایی دولت ها و مـلت هـا در دهکده ای جهانی نیز موضوعی است کـاملا مـوثر بر سـنت و تـاریخ کـشورها و همچنین‌ بر رشد و بـقای صنایع پیشین و تاریخی آنها. جهانی سازی در عصر حاضر در پی ایجاد فضایی نزدیک میان ملت ها و فـرهنگ هـاست و از میان بردن مرزهای ملیتی و فرهنگی را در‌ رأسـ‌ بـرنامه هـای خـود دارد. «بـا این همه هر چـند فـرایند جهانی شدن با تفاوت های عناصر بومیو منطقه ای معنا میگیرد، اما این خطر نیز وجود دارد که حـوزه‌ اینـ‌ عـناصر به دلیل عدم توانایی در همگون سازی خود بـا شـرایط جـدید از بـین بـرود» (حـسینی، ١٣٨٨، پایگاه آفتاب ). از این رو، لزوم‌ آموزش‌ های کار بردی و اطلاع رسانیهای‌ لازم‌ در کنار عوامل راهبردی دیگر، باید در دستور کار قرار گیرند که به بیان پاره ای از اساسیترین موارد آنها میپردازیم .

٥- بـررسـی و راهـکارها

کارشناسان‌ معتقدند‌ که رمز ماندگاری و حیات‌ هنرهای‌ سنتی بویژه در ملل کهن و دارای پیشینه تاریخی، در گرو نگاه کیفی و برنامه ای به این گونه صنایع و هنرهاست .

هنر- صنعت مسگری در ایران در کنار سایر شاخه های صـنایع‌ دسـتی‌، از ابعاد گوناگونی قابل بررسی و تحلیل است که جنبه های هنری، اقتصادی و اجتماعی آن از وضعیت ویژه ای برخوردار است . «بعد هنری آن در بر گیرنده ارزش ها و فرهنگ اصیل‌ ایرانی‌ و اسلامی است‌ و در بعد اقتصادی نیز ضـرورت ایجـاب میکند که این صنعت برای ادامه فعالیت صنعتگران و تولیدکنندگان به سمتی‌ سوق پیدا کند تا به جایگاه مناسبی که موجب توسعه بازار‌ جهانی‌ و صادرات‌ ، ارز آوری و افـزایش درآمـد غیرنفتی است دست یابد و سـهم و نـقش اساسی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور داشته ‌‌باشد‌» (عسگری، ١٣٨٥، پایگاه آفتاب ). بعد اجتماعی این صنایع نیز مراتب و ویژگیهای منحصری را‌ در‌ خود‌ داراست و به طور کل حاکی از «آداب و رسـوم ، عـادت ها و سنت ها و در مـجموع ، فـرهنگ‌ بومی و معنوی آن جامعه است » (یاوری، ١٣٨٠، ١٦).

بنابراین حفظ و توسعه این ارزش‌ ها و از طرفی هماهنگی‌ و همراستا‌ بودن با تحولات

روز، از مهمترین مسائلی هستند که با برنامه ریزیها و مدیریت های صحیح ، قابل اجرا و پیاده سازی میباشند.

بـدین مـنظور برای رساندن سطح کمیو کیفی صنایع فلزی به حد‌ مطلوب و خارج نمودن آن از حالت موزه ای و یا صرفا دکوری، بر اساس تحقیقات و بررسیهای انجام شده ، رعایت پاره ای نکات و پیشنهادهای اساسی، ضروری و اجتناب ناپذیر اسـت . در این مـیان شاید‌ مـهمترین‌ رویکرد، استفاده از فن آوری در کنار حفظ اصالت های بومی، ملی و هنری است که خود نیاز به آموزش هـا، مطالعات و تحقیقات جامع و مستمر دارد و به برنامه ریزیهای بلند مدت‌ محتاج‌ اسـت . عـلاوه بـر این و در مرحله بعدی، حمایت و پشتیبانی از نیروی انسانی (استادکاران ، پیشکسوتان ، سرمایه گذاران ، هنرمندان ، تولیدکنندگان و ...) و پوشش بیمه ای و خدماتی، شرط اصـلی ‌ ‌حـفظ و بقاء و انتقال این دانش‌ به‌ نسل های بعدی است . در جهت این هدف مهم ، از نقش پررنـگ زنـان و دخـتران نیز نباید غافل ماند و ایجاد فضای مطلوب و تامین امکانات و شرایط برای آنان را باید در‌ الویت‌ قـرار‌ داد.١ ایجاد کارگاه های تولیدی‌ در‌ فضاهای‌ شهری و مناطق روستایی و ارائه تسهیلات بانکی و حمایت های مـالی و از طرفی برپایی بازارچه هـای گـوناگون عرضه محصولات این پیشه و یا سایر‌ نمایشگاه‌ های‌ داخلی و خارجی نیز عواملی هستند موثر در جهت‌ حفظ‌ و اشاعه فرهنگ ها و سنت ها.

آنچنان که گفته شد، صنایع کهن و سنتی تلفیقی از هنر و صنعت هستند کـه علاوه‌ بر‌ داشتن‌ زیبایی و حالت تزئینی، جنبه کاربردی نیز دارند. از این رو‌ برخی کارشناسان معتقدند که «امروزه آنچه در مورد صنایع دستی ما از اهمیت ویژه ای برخوردار است اندیشیدن‌ به‌ کاربردی‌ شدن آنهاست ، زیرا در این صورت صنایع دسـتی از حـالت دکوری‌ یا‌ کمتر مورد مصرف بودن خارج شده و در بستری فراخ تر گوشه ای از زندگی مصرفی

١- البته‌ واضح‌ است‌ که این امر در مورد سایر صنایع که نیازمند کار و فعالیت جسمانی‌ کمتـر‌ و ملایـم‌ تـر اســت

صـادق میباشد و مسگری را که حرفه ای عموما مردانه است کمتر شامل‌ میشود‌ (مگر‌ در تزئینات و سایر موارد).

را پر میکنند و ناگفته پیداست که با کاربردی شدن صنایع‌ میتوان‌ آنها را وارد معادلات اقتصادی کرد و از این رهگذر خـودبخود بـه تبلیغات نیز‌ توجه‌ خواهیم‌ داشت که در پس زمینه همین تبلیغ و عرضه و تقاضا، فرهنگ خود را هم وارد‌ مناسبات‌ جهانی کرده ایم » (حسینی، ١٣٨٨، پایگاه آفتاب ). در کنار همه این عناصر و عوامل‌ ، اشاعه‌ فرهنگ‌ استفاده و صیانت از صـنایع و هـنرهای سـنتی و محصولات فلزی کشورمان ، از دیگر اصـولی اسـت کـه باعث‌ رشد‌ و ارتقاء این حوزه میگردد که در این راستا نقش رسانه ها و ارتباط‌ آنها‌ با‌ سایر پایگاه ها از جمله دانشگاه ها و مراکز عـلمی و تـحقیقاتی، نـقشی تعیین کننده است .

نتیجه‌ گیری‌

١- صنایع‌ دستی بـنابر تـعاریف ، بخشی از هنرهای سنتی محسوب میشوند که در آن‌ ، هنر‌ و صنعت با یکدیگر آمیخته و در متن زندگی فردی و جمعی قرار میگیرند. این هـنر و صـنعت بـه دلیل‌ دارا‌ بودن یک سری ویژگیها از اهمیت خاصی برخوردار است

که برخی از‌ مـهمترین‌ آنها بدین قرار است :

- داشتن ارزش و بار‌ هنری‌ ، فرهنگی‌ و تاریخی که بیانگر پیشینه تاریخی و

فرهنگی جامعه‌ است‌ .

- بومی بـودن و عـدم وابـستگی به منابع یا کارشناسان خارجی.

- توانایی بالقوه بالا در‌ ارتقاء‌ سطح مسائل اقـتصادی (اشـتغال ، درآمدزایی‌ و ...)،

فرهنگی‌ (توریسم و ...) و اجتماعی‌ (بیکاری‌ ، مهاجرت‌ و ...).

- قابلیت توسعه و عدم نیاز به سرمایه‌ کلان‌ .

٢- مسگری از جمله هـنرهای فـلزی و شـاخه ای از صنایع دستی و هنرهای سنتی‌

ایران‌ است و فلز مس از نخستین فلزاتی‌ است کـه در ایرانـ‌ در‌ هـزاره های پیش از میلاد‌

شده‌ و کاربرد داشته است . این کاربری در دوران اسلامیگسترش بیشتری یافته است و در متن‌ زندگی‌ (هـم از دید کـاربردی و هـم‌ تزئینی‌) قرار‌ گرفته است .

٣- در‌ گذشته‌ هنر فلز کاری به‌ ویژه‌ مسگری رونق زیادی داشته اسـت و بـازارها و بازارچه هایی برای آن در شهرها وجود داشته‌ است‌ که مسگران در آنها انواع ظروف‌ و ابـزار‌ زینـتی و کـاربردی‌ را‌ تولید‌ میکرده اند؛ از جمله‌ این بازارها ، بازار شهر کاشان (مربوط به عهد سلجوقی) است کـه امـروزه متاسفانه این صنعت‌ در‌ آن رو به کاستی و فراموشی نهاده‌ است‌ .

٤- فلز‌ مس‌ در‌ گذشته در مقایسه‌ با‌ سـایر مـوارد از جـایگاه بالاتری برخوردار بوده است . نرمی، شکل پذیری، رنگ و جلا و ... از دلایل مهم‌ در‌ کاربرد‌ فراوان این فلز بوده است . امـروزه بـا‌ گسترش‌ مواد‌ جدید‌ و شیمیایی‌ و جایگزینی‌ سایر ظروف و لوازم مدرن ، هنر- صنعت مسگری بـا افـت بـی سابقه ای روبرو شده است که برخی از دلایل

مهم آن عبارتند از :

- عدم حمایت کافی از‌ این حرفه و هنرمندان آن

- ورود اسباب ، لوازم و ظـروف مـتنوع و جـدید از جنس های گوناگون به بازار و زندگی مردم ، و از سویی تغییر نگرش مردم هـمراه بـا رشد تکنولوژی و عدم آگاهی کافی‌ از‌ سابقه فرهنگی کشور

- فقدان آموزش ها ، اطلاع رسانیها و مدیریت های لازم در جـهت حـفظ و اشاعه

صنایع کهن و سنت های گذشته

- کاهش تقاضا و کاهش مراکز عرضه و رونـمایی و از سـویی عدم‌ وجود‌ نوآوری

و عدم هماهنگی با عـلم روز و سـلایق جـدید

- عدم انجام تحقیقات راهبردی و فقدان تبلیغات مـوثر و بـازاریابی داخلی و

خارجی

- نبود راهبرد صادرات و از طرفی‌ واردات‌ بی رویه کالاهای خارجی (به‌ ویژه‌

چـینی)

٥- حـفظ سنت های گذشته و حمایت از هـنرهای سـنتی و کهن در راسـتای هـماهنگی و هـمسویی با تحولات روزافزون ، از جمله مهمترین وظـایف و ارکـان ملی و فرهنگی‌ و هنری‌ هر جامعه ای است‌ که‌ دارای سابقه طولانی در هنر و صنعت مـیباشد.

هـنر- صنعت مسگری که زمانی در راس هنرهای دسـتی و فلزی قرار داشت و حـاکی از جـایگاه و ارزش بالای صنایع دستی ایران بود ، امـروزه بـه‌ دلایل‌ بیان شده ، افول بیسابقه ای داشته است و حتی تا مرز فراموشی نیز پیش رفته اسـت . رونـق مجدد و احیای هنرهای سنتی بـویژه فـلزی، مـسال های است جـدی و نـه چندان ساده ؛ که‌ نـیازمند‌ بـرنامه ، مدیریت‌ ، بررسی و تحقیقات اصولی و همه جانبه است . اساسیترین نکات ، پیرامون تحقق یافتن این مهم ، راهـکارها و پیشـنهادهایی است که‌ به برخی از آنها

مـیتوان چـنین اشاره کـرد :

- اسـتفاده از فـناوری‌ و دانش‌ روز‌ و ایجاد تنوع و نـوآوری در محصولات فلزی با

حفظ اصالت های بومیو فرهنگی

- ایجاد مراکز تحقیقی و آموزشی و الزام ‌‌همکاری‌ موسسات هـنری و دانـشگاه ها

- حمایت ویژه از تمام دست اندرکاران حـرفه هـای سـنتی‌ و مـشاغل‌ در‌ حـال رکود

(از جمله پوشـش هـای خدماتی و بیمه ای ، تسهیلات و حمایت های مالی و ...)

- آموزش و انتقال‌ نسل به نسل تکنیک ها و تشویق صنعت کـاران خـلاق و نـمونه

- لزوم کاربردی کردن‌ صنایع برای حضور بیشتر‌ در‌ زنـدگی

- شـناساندن فـرهنگ و هـنرهای سـنتی بـه سایر ملل و کشورها (تبلیغات داخلی و

خارجی).

منابع کتاب ها

- احسانی، محمدتقی. (١٣٨٢)، هفت هزار سال هنر فلزکاری ایران ، تهران : شرکت انتشارات علمیو فرهنگی، چاپ دوم‌ .

- توحیدی، فایق . (١٣٨٦)، مبانی هـنرهای نگارگری، سفالگری، بافته ها و منسوجات ، معماری، خط و کتابت ، تهران : نشر سمیرا.

- شاطری، علی اصغر. (١٣٨٦)، هنرمندان کاشان ، کاشان ، انتشارات مرسل .

- شاطری، علی اصغر. (١٣٨٧)، آثار تاریخی‌ کاشان‌ ، کاشان ، نشر همگام با هـستی.

- کـلانتر ضرابی، عبدالرحیم (سهیل کاشانی). (١٣٤١)، تاریخ کاشان ، به انضمام یادداشت هایی از اللهیار صالح و بکوشش ایرج افشار، تهران : انتشارات فرهنگ ایران زمین ، چاپ دوم‌ .

- وارد‌، ریچل . (١٣٨٤)، فلزکاری اسلامی، ترجمه : دکتر مهناز شایسته فر، تـهران : مـوسسه مطالعات هنر اسلامی، بهار.

- وولف ، هانسن ای. (١٣٧٢)، صنایع دستی کهن ایران ، ترجمه : دکتر سیروس ابراهیم زاده ، تهران‌ : انتشارات‌ و آموزش انقلاب اسلامی.

- یاوری، حسین . (١٣٨٩(الف ))، آشنایی با هنرهای سنتی ١، تـهران : انـتشارات دانش جهانگردی وابسته به مـوسسه صـبای سحر، چاپ پنجم .

- یاوری ، حسین . (١٣٨٠)، اطلس صنایع دستی، تهران‌ : سازمان‌ نقشه‌ برداری کشور.

- یاوری، حسین . (١٣٨٧‌)، فلزکاری‌، تهران‌ : پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی و آموزش عالی سوره ، چاپ دوم .

- یاوری، حـسین . (١٣٨٩(ب )، نـکات پیرامون مدیریت در کارگاه هـای تـولیدی صنایع دستی‌، تهران‌ : انتشارات‌ آذر.

فصلنامـه :

ـ شاطری، علیاصغر. (١٣٨٥)، بازار تاریخی کاشان‌ ، فصلنامه‌ فرهنگ و مردم (ویژه کاشان )، سال پنجم ، شماره ١٩ و ٢٠.

مـقالات :

- اسفندیاری، ابوالفضل . عملکرد صنایع دستی در بهبود وضعیت اجتماعی‌، (پایگاه‌ آ فتاب‌ ) مهر ١٣٨٦.

- حـسینی، عـلی . صنایع دستی در دهکده جهانی، (پایگاه‌ آ فتاب ) اردیبهشت ١٣٨٨.

- عمادی ازوجی، مهران ؛ حسن زاده ، رعنا. نقش و کارکردهای صنایع دستی در امور اقتصادی و اجتماعی، (پایگاه‌ آ فتاب‌ ) ، ١٣٨٧‌.

- عظیمیپور، آبان . صنایع دستی، آمیزه ای از هنر و صنعت ، (پایگاه آفـتاب‌ )، مـهر‌

.1384

- عسگری، بـهمن . ایران زادگاه صنایع دستی، (پایگاه آ فتاب )، بهمن ١٣٨٥.

مصاحبه ها :

- گفتگو با آقای‌ آقاجان‌ زاده‌ ، محمد - مسگر بازار کـاشان - تیر ماه و مهر ماه ١٣٨٩.

- گفتگو با آقای‌ الماسی‌، اکبر‌- مسگر بـازار کـاشان - تـیر ماه ١٣٨٩.

- گفتگو با آقای حسینی، سید حسین - مسگر بازار‌ کاشان‌ - خرداد‌ ماه ١٣٨٩.

- گفتگو با آقای شاهرودیان ، مـحمد - ‌ ‌مـسگر بازار کاشان - تیر ماه ١٣٨٩.

- گفتگو‌ با‌ آقای صداقت ، محمد- مسگر بازار کاشان - تـیر مـاه ١٣٨٩.

- گـفتگو با با برخی‌ از‌ کسبه‌ و قدمای بازار کاشان - خرداد ماه و تیر ماه ١٣٨٩.

منابع تصـاویر:

کلیه تـصاویر از نگارندگان‌ (خرداد‌ ماه ١٣٨٩- بازار کاشان ).